سنجش کارآمدی و عملکرد «مراکزآموزش و پرورش» کشورهای جهان معیار قابل اعتمادی برای ارزیابی وضعیتهای مختلف آن کشور از جمله آینده آن است. رشد کشورهای پیشرفته از یک بعد، مرهون «آموزش و پرورش» بوده است. آنها یا آموزش و پرورش قوی و کارآمد داشتهاند و یا متخصصان کشورهای دارای آموزش و پرورش قوی را جذب کردهاند. امروز با افزایش شباهتهای ساختاری جوامع مختلف با قطعیت بیشتری میتوان ادعا کرد که سرنوشت کشورها در آموزش و پرورش آنها رقم میخورد. پس از پیروزی انقلاب، این مهم مدنظر مسئولان بود؛ اما پیدرپی بودن حوادث و رخدادها آن گونه اولویتها را شکل میداد که فرصت لازم برای رسیدگی جامع و همهجانبه به مقوله آموزش و پرورش پیشنیامد تا اینکه این اواخر نوبت به آن رسید. شاید در کنار مضرات این تأخیر یکی از فواید آن، خروجیهای چند ساله آموزش و پرورش بود که نتوانست انتظار مسئولان نظام را برآورده سازد. پس از بحث و بررسیهای دقیق کارشناسی و تبدیل آن به سیاستهای کلی «ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور» امام خامنهای (مدظلهالعالی) روز گذشته آن را به رؤسای قوای سهگانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ کردند. متن ابلاغشده دارای سیزده بند است که محتوای آن در چهار اصل کلی قابل دستهبندی است:
1- هدف؛ رسیدن به حیات طیبه در زندگی فردی و اجتماعی.
2- ابزار؛ متون درسی و معلمان، ابزار اصلی برای تحقق هدف فوق است که بیشتر بندهای این ابلاغیه به اشکال مختلف بر آن اختصاص دارد.
3- موضوع؛ دانشآموزان موضوع اصلی این مجموعه هستند.
4- آثار؛ آثاری که از این روند انتظار میرود، تربیت انسانی است که ویژگیهای مدنظر جامعه دینی را داشته باشد. این ویژگیها که مربوط به عرصههای مختلف زندگی فردی و اجتماعی است، باید تمام شئون زندگی را در برگیرد به گونهای که سیمای جامعه را دینی، رشد یافته و متمایز از سایر جوامع نشان دهد.
ابلاغیه مذکور بزرگراهها و راههای فرعی لازم برای رسیدن به هدف را دقیق و درست مشخص کرده است؛ از حالا به بعد در ادامه این حرکت باید به چگونگی نظارت بر اجرای صحیح آن اندیشید.
دیدگاه ها