اهداف يك جنايت

 

تروريست هاي سوريه با حمله به مرقد «حجربن عدي كندي» صحابي بزرگوار پيامبر اعظم(ص) و ياور صديق اميرالمومنين(ع) و نبش قبر و بيرون آوردن جنازه سالم و خون آلود آن بزرگمرد و انتقالش به مكاني نامعلوم، تمام قواعد انساني جنگ را زير پا گذاشتند. آنها چند روز پس از اين جنايت حيواني اعلام كردند به زودي مشابه اين كار را با مزار حضرت زينب(س) و حضرت رقيه(س) انجام خواهند داد. گروهك تروريستي «النصره» وابسته به القاعده مسئوليت اين اقدام شنيع و انزجارآور را به عهده گرفته است. با اين جنايت كه در تمام آيين ها و مرام ها محكوم و نفرت آنگيز است، پرسش مهمي مطرح مي شود كه افكار عمومي پاسخ آن را از وهابيت و كشورهاي حامي تروريست ها، مي طلبد. پرسش اين است: آيا «حجربن عدي» صحابي پيامبر(ص) نبود؟ آيا شهيد دين اسلام نبود؟ آيا از ياران اميرالمومنين(ع) نبود؟ آيا يك مسلمان محترم نبود؟ اگر وهابيت مفاهيم جاري در پرسش هاي فوق را قبول ندارد، ميليون ها انسان شيعه و سني آن را قبول دارند. هتك حرمت جنازه مسلماني كه جسد مطهرش پس از قرن ها همچنان سالم و با طراوت و آغشته به خون است، چه معنايي دارد؟ چرا سران كشورهاي اسلامي و به ويژه عربي كه داعيه مسلماني دارند با قاطعيت تمام اين جنايت را محكوم نكردند؟ چرا سران كشورهاي غربي آن را محكوم نكردند؟ آيا دين حضرت مسيح(ع) چنين اهانتي را مجاز مي داند و آن را مي پذيرد كه اين سران در برابر جنايت تروريست ها سكونت كرده اند؟ آيا اين سكوت به معناي تأييد و تشويق اقدام خبيثانه آنها نيست كه چند روز پس از آن جنايت مراقد محترم شيعيان در دمشق را نيز تهديد مي كنند؟ درباره عمل ضدانساني تروريست ها دو احتمال جداگانه و يا مرتبط با يكديگر وجود دارد:

1- عجز و ناتواني؛ با اينكه در هفته هاي اخير درباره تقويت تحركات تروريست ها در عرصه سياسي و نظامي جارو جنجال زيادي به راه انداخته شد، در عمل اين ارتش سوريه بود كه در صحنه هاي عملياتي به موفقيت هاي ارزشمندي رسيد و توانست در مناطق مختلف با وارد ساختن ضربات و خسارات سنگين به تروريست ها و سركوب آنها بخش هاي مهمي را از تصرف آنها خارج كند. پس از آن تروريست ها كه متوجه شدند توان آنها در رويارويي با ارتش سوريه كاملاً تحليل رفته و تاب مقابله با آن را ندارند به اقدامات ايذايي مانند بمب گذاري، ترور، خمپاره اندازي و حمله به اماكن محترم روي آوردند تا بيش از آنكه ضربه اي زده باشند با كينه ورزي خود را تخليه و روح پليد سركوب شده شان را آرام كنند.

2- تشديد جنگ مذهبي؛ در ابتداي ناآرامي ها در سوريه تروريست ها و برنامه ريزان پشت صحنه آنها براي شتاب دادن به روند درگيري ها و شعله ورتر ساختن آتش آن با ترور و قتل عام اقوام و مذاهب مختلف تا مدتي جنگ را قومي- مذهبي كردند، اما پس از رو شدن دست آنها و تا حدودي توفيق در اين خباثت و مهم تر هوشياري و آشكار شدن توطئه آنها، اين امر تا حد زيادي مهار شد و مردم سوريه از اقوام، اديان و مذاهب مختلف، صفوف و جبهه خود را مشخص كردند و پس از آن تروريست ها نتوانستند از اين وضعيت آشفته كه خودشان عامل آشفته شدنش بودند، استفاده بيشتري كنند. از طرفي هم آنها احساس كردند ظرفيت استفاده از اين ترفند در داخل سوريه تمام شده است؛ از اين رو با توجه به حساسيت شيعيان نسبت به صحابي والامقامي مانند «حجربن عدي» و مقام و عظمت حضرت زينب(س) و حضرت رقيه(س) و همچنين ارتباط ايران شيعه، حزب الله شيعه لبنان و دولت و اكثريت مردم شيعه عراق با درگيري هاي سوريه به زعم خود به اينگونه جنايات روي آوردند تا با تحريك اين مجموعه بزرگ شيعه آنها را به گونه اي به واكنش وادارند كه محيط درگيري هاي سوريه فراخ تر و امكان چند جبهه اي شدن آن و آشفته تر گرديدن اوضاع بيشتر شود تا شايد در چنين وضعيتي فرصت و شانس آنان براي بر هم زدن وضع موجود كه به نفع آنها نيست، افزايش يابد. تبليغات تروريست ها و حاميان شان از ماه ها پيش با ادعاي حضور نيروهاي حزب الله و سپاه پاسداران در كنار نيروهاي ارتش سوريه، بيانگر قصد آنها براي بهره برداري از مسائل مذهبي خارج از سوريه است كه با روي آوردن به جنايت مذكور به زعم خود خواستند به اين روند شدت ببخشند.

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.