با آنکه بيش از 4 سال از ماجراي فتنه 88 ميگذرد و اذهان عمومي از آن عبور کرده و بسياري از جزئيات حوادث تلخ آن را به فراموشي دادهاند، اما برخي جريانهاي ورشکسته سياسي همچنان حيات سياسي خود را با بزرگ کردن موضوع حصر سران فتنه گره زدهاند.
داستان تلاش برای آزادی سران فتنه که ديگر از اذهان عمومي به فراموشي سپرده شده اند، به دکاني براي کاسبي برخي جريانهاي سياسي تبديل گرديده است. اين افراد و جريانات سياسي حيات سياسي خود را در زنده نگهداشتن نام سران فتنه مييابند، چرا که با فراموشي موسوي و کروبي، آنان نيز به حاشيه رانده شدهاند!
اين مساله موجب آن شده تا اصحاب فتنه خود دست به کار شده و به هر روش و ابزاري که شده کاري کنند که نام و ياد سران فتنه از اذهان عمومي بطور کامل پاک نشود! لذا سناريوي فشار از طريق افکار عمومي و ايجاد جنجال رسانهاي و تبليغاتي براي آزادي سران فتنه را در دستورکار خود قرار داده اند.
با فرا رسيدن سومين سالروز حصر سران فتنه آخرين بازي اين ورشکستگان سياسي کليد خورد. در همين راستا محفل چندنفرهي که خود را "شوراي هماهنگي راه سبز اميد" ناميده است، با صدور بيانيهاي از هواداران سبز خود! خواست تا «پيشنهادهاي خود را براي چگونگي نمايش دوبارهي راه سبزي که درآنيم، و براي اعلام همدلي و همبستگي به عزيزان در حصر و حبسمان، با استفاده از شبکههاي اجتماعي گوناگون، مطرح کنيد تا يکبار ديگر، و همه با هم، سرود دلنشين آزادي و اميد سر دهيم...» [1]
بلافاصله همزمان با صدور اين بيانيه، صفحات متعدد در فضاي مجازي از جمله فيسبوک راهاندازي گرديد تا براي ساماندهي و بسيج هواداران تلاش نمايد و به قول خودشان براي اين مراسم برنامهريزي نمايند. از جمله تصميمات اتخاذي که در اين راستا به ظاهر گرفته شده و در فيس بوک انتشار و گسترش يافت تجمع در بعداز ظهر روز 25 بهمن در تهران و ديگر شهرها بود که اين جريان فيسبوکي تلاش کرد تا در همه شهرهاي کشور کسي را يافته و با ايجاد هستههايي حرکت همسو و همزماني را هدايت نمايند.
اين مکان براي پايتخت، ميدان انقلاب در نظر گرفته شده و ساعت تجمع نيز ساعت 15:30 اعلام گرديد. اين صفحات در حالي در تلاش جهت جذب نيروي و به قول معروف "جذب لايک" بودند که خيلي زود مشخص شد بازار اين نوع کاسبيهاي براي هميشه کساد گشته است.
در همين راستا "حشمت اله طبرزدي" ضدانقلابي که خود را دبيرکل جبهه دموکراتيک ايران و سخنگوي همبستگي براي دموکراسي در ايران معرفي ميکند، به گفته سايت ضدانقلابي خبرنامه گويا، طي پيامي از درون زندان براي ادامه و تشديد مبارزات در سطحي جهاني عليه جمهوري اسلامي تاکيد مجدد نموده و در پيام خود خواستار اردوکشي خياباني از روز 22 تا 27 بهمن شد.
با گذشت بيش از سه هفته از کليد خوردن اين سناريوي سوخته، نه تنها استقبالي از آن در سطح کشور نشد، بلکه حتي صفحات فيسبوک اين جريان مملو از نظراتي شد که اين اقدام را به تمسخر گرفته و بر بيهوده بودن آن اذعان داشتند.
در کنار پيشنهاداتي که قصد داشت تا فضا را به سمت امنيتي شدن سوق دهد، پيشنهادات ديگري نيز مطرح شده که با رويکرد مصالحت آميز طرحريزي شده است. به عنوان نمونه " عيسي سحرخيز" از زندانيان مجرم در فتنه 88 در يادداشتي با عنوان "ما و سومين سالگرد حبس و حصر" که در سايت ضدانقلابي جرس منتشر شده است مينويسد:
«پيشنهاد من اين بود که در شرايطي که جامعه با کمبود خون مواجه است و مال دوستي و ثروت اندوزي و شايد هم سياست ورزي بيحساب و کتاب هر روز بيشتر ما را از انجام امور بشردوستانه دور نگاه مي دارد بيائيم به اين مناسبت " صفهاي منظم و فشرده در مراکز انتقال خون تشکيل دهيم و حرکت نمادين معناداري را به نمايش گذاريم... با اين رويکرد فرهنگي، مشخص است که وقتي از خون و خون دادن و اهداي خون سخن ميگوئيم مرادمان چيزي نخواهد بود جز انجام " يک حرکت مسالمت آميز انساني و انسان دوستانه" براي نجات جان بيماران يا مجروحان نيازمند و بگونهاي " آشتي دادن سياست ورزي با مهرورزي به انسانها"»[2]
در تکميل اين پيشنهاد سحرخيز، فرد ديگري با نام"بهروز کربلايي" نيز وارد ميدان شده و موارد و راهکارهاي زير را نيز اضافه کرده است:
«مراجعه به آسايشگاههاي سالمندان ، معلولين و جانبازان
عيادت از بيماران بستري در بيمارستان و اهداء يک شاخه گل
استقبال از فيلمها و نمايشهاي فاخري که توسط شوراي هماهنگي معرفي مي شوند
خريداري حداقل يک کتاب از مجموعه چند کتابي که شوراي هماهنگي معرفي مي نمايد
ارسال کلمه « سلام » به سايتها و سامانه هايي که توسط شوراي هماهنگي تعيين مي گردد
واريز مبلغ حداقل هزارتومان توسط هر فرد به حساب انجمنها و موسسات خيريه مستقل و غير سياسي داخلي از جمله محک که اسامي آنها توسط شوراي هماهنگي مشخص مي گردد
در ساعتي خاص از روزهاي پيشنهادي (ترجيحاً وقت اذان ظهر) رو به قبله ايستادن و براي محبوسين و محصورين دعا کردن که اگر با روزه گرفتن همراه گردد چه بهتر
ديدار از خانوادههاي گرامي شهداي جنبش و همينطور خانوادههاي محترم محبوسين و محصورين»[3]
چنين پيشنهاداتي نيز بيشتر به طنز و فکاهي شبيه بود، چرا که چنين سطح فهم و درکي در بين کساني که خواهان آزادي سران فتنه هستند کمتر يافت ميشود! ضمن آنکه عملا امکان چنين اقدامي وجود ندارد و قبل از ديگران توسط خود فتنهگران مورد مضحکه قرار خواهد گرفت.
روز جمعه 25 بهمنماه نيز مثل ديگر روزهاي سال رو به پايان است و مردم کشور بيتوجه به چنين سناريوهايي به زندگي عادي خود مشغولند. آنان خيلي وقت است که از موضوع فتنه و سران فتنه گذشتهاند و بهترين نشان آن حماسه بزرگي بود که در روز 22 بهمن ماه در 35 سالگي انقلاب در برابر چشم جهانيان خلق کردند. حماسهاي ماندگار که عليرغم تلاش دشمنان انقلاب روز به روز باشکوهتر از گذشته برگزار ميشود.
[1] - سايت کلمه، 2/11/92.
[2] - سايت جرس، 4/11/92.
[3] - "سحرخيزي دوباره آقاي سحر خيز"، سايت جرس، 6/11/92.
دیدگاه ها