روزهای شرمسـاری اعراب

دودستگی درون جهان عرب در حال رسیدن به سطح بی‌سابقه‌ای است. اردوگاه طرفدار غرب به نمایندگی از عربستان و دنباله روهایش سطح این دودستگی ها را به نقطه غیرقابل تصوری رسانده اند....

غسان کدی
 

شورای همکاری خلیج فارس سرانجام به راه خود رفت. در جلسه ای که این شورا و دیگر وزرای امور خارجه عرب ماه گذشته تشکیل دادند و ایران را به خاطر حادثه حمله به سفارت عربستان محکوم کردند، باسیل وزیر امور خارجه لبنان از اردوگاه هشتم مارس طرفدار حزب الله، از رای دادن خودداری کرد. در نتیجه عربستان سعودی با تصمیم بعدی خود مبنی بر عدول از قول کمک 4 میلیارد دلاری خود بابت نوسازی ارتش و امنیت داخلی لبنان، این کشور را مجازات کرد.

سپس درست چند هفته بعد، وزرای امور کشور عرب در تونس گرد آمدند و حزب الله لبنان را یک سازمان تروریستی اعلام کردند. مشنوک وزیر کشور لبنان که از اعضای گروه چهاردهم مارس حریری است نیز از رای دادن خودداری کرد.

خاندان سلطنتی فاسد سعودی، همان جانیان تنبلی که از فرط چاقی و دیابت خود خواسته می میرند در حالی که به مردم یمن گرسنگی می دهند و این کشور را بمباران می کنند، همان کسانی که میلیاردها دلار را برای کشتن سوری ها در تلاش برای ساقط کردن دولت بشار اسد هزینه کرده اند، خاندانی که با مشت آهنین و ویرانگر و جنگ افروزی بین اعراب و مسلمانان حکومت می کنند و حتی یک بار یک گلوله به سمت اسرائیل شلیک نکرده اند، به راستی گستاخی را به جایی رسانده اند که حزب الله را سازمانی تروریستی اعلام کرده اند. واقعا که روزهای عجیبی است.

نکته مهم در اینجا، سکوت تقریبا مطلق رسانه های غربی درباره این تحول است. اگر با استفاده از هر کلید واژه ای این اتفاق مهم را در گوگل جستجو کنید، هیچ ارجاعی را در آژانس های خبری پر خواننده و ریشه دار جریان اصلی غربی پیدا نخواهید کرد. به راستی که جالب توجه است.

کشورهای عربی که به نفع این حرکت رای ندادند لبنان، تونس، الجزایر و عراق هستند. در اینجا باید نکته مهم دیگری را به خوانندگان یادآوری کنم... «فلسطین آنگونه که عباس رئیس خودگردان فلسطین آن را نمایندگی می کند، در واقع به اعلام حزب الله به عنوان یک سازمان تروریستی رای داده است.»

محمود زهار یکی از رهبران برجسته حماس این تصمیم را محکوم کرده است. جهاد اسلامی فلسطین و جبهه خلق آزادی فلسطین و فرماندهی عالی این سازمان نیز این تصمیم را محکوم کرده اند، اما محمود عباس کاملا سکوت اختیار کرده است. احتمالا او خجالتی تر از آن است که اظهار نظری کند. حتی اگر دل او با حزب الله باشد، او نمی تواند بر خلاف چیزی که سعودی ها دیکته می کنند قدم بردارد.

حزب الله در حال دریافت کمک های زیادی به ویژه از احزاب عرب مترقی است و در حالی که مقامات این سازمان در چندین مورد پاسخ هایی شفاهی به سعودی ها داده اند، به نظر می رسد که حزب الله تلاش ندارد تنش ها را با دولت خودگردان فلسطین تشدید کند. در یک مقاله به زبان عربی که سوم مارس 2016 با عنوان «خودگردانی فلسطینی و تصمیم تروریستی علیه حزب الله» در المنار منتشر شد، نویسنده (اسلام الرواشده) مقاله اش را با گفتن این نکته آغاز می کند که اصلا تعجبی ندارد که سعودی ها علیه حزب الله عمل می کنند ولی او در پاراگراف بعدی می پرسد که خودگردانی فلسطینی چگونه به خود اجازه می دهد به این «دار و دسته» بپیوندند و بر تصمیمی که علیه حزب الله اتخاذ شده صحه بگذارد .آیا حزب الله درگیر جنگ با اسرائیل نیست؟ آیا این سازمان سرزمین های عربی را از اشغال آزاد نکرده است؟ آیا از فلسطین حمایت نمی کند؟ نویسنده چنین پرسش هایی را مطرح می کند. اما به نظر می آید سخنگوی رسمی حزب الله تمایلی به داخل شدن در اظهار نظر های ضد تشکیلات خودگردان فلسطین ندارد. روشن است که آنها نمی خواهند به تبلیغ کنندگان علیه خود، مهمات بیشتری برای استفاده علیه فلسطینی ها، حتی علیه مقامات فاسد طرفدار سعودی این تشکیلات بدهند.

نکته مهم در اینجا، سکوت تقریبا مطلق رسانه های غربی درباره این تحول است. اگر با استفاده از هر کلید واژه ای این اتفاق مهم را در گوگل جستجو کنید، هیچ ارجاعی را در آژانس های خبری پر خواننده و ریشه دار جریان اصلی غربی پیدا نخواهید کرد. به راستی که جالب توجه است.
دودستگی درون جهان عرب در حال رسیدن به سطح بی سابقه ای است. اردوگاه طرفدار غرب به نمایندگی از عربستان و دنباله روهایش سطح این دودستگی ها را به نقطه غیرقابل تصوری رسانده اند.

حتی اگر عربستان سعودی از نظر مالی به زانو درآمده باشد، در یمن در ورطه جنگی گرفتار شده باشد که نمی تواند در آن پیروز شود و کنترل خود را در «جنگ در سوریه» به کلی از دست داده باشد، باز هم چندین میلیارد دلار اینجا و آنجا دارد تا از آنها استفاده کند و همچنان برای خود دوست بخرد.

درحالی که این کشور همچنان میلیاردها دلار را صرف کارزارهای ترور خود و بی ثبات کردن منطقه می کند، در حالی که از تمام مدرسه های بنیادگرا در سراسر جهان پشتیبانی می کند، از عمل به وعده خود برای کمک به ارتش لبنان به این بهانه که دولت و ارتش لبنان به ابزاری در دست حزب الله و ایران تبدیل شده اند، استنکاف می کند.

در حالی که اردوگاه عربستان گستاخ تر می شود، این گستاخی به جایی رسیده است که تشکیلات خودگردان فلسطین علیه حزب الله رای دهد؛ تنها ارتشی که امنیت اسرائیل را مختل می کند؛ تنها سازمان عربی که اراضی عربی را از ارتش اسرائیلی پس گرفته است؛ تنها ارتش عربی که عملا عمق خاک اسرائیل را مورد تهدید قرار داده است. به این ترتیب نباید انتظار هیچ خیری را از کشورهای عرب طرفدار عربستان داشت که از نظر جغرافیایی از فلسطین دور هستند. اگر خود فلسطینی ها ندانند که دشمنانشان کدام هستند و دوستانشان که در مقابل اسرائیل ایستاده اند کدام؛ چرا مراکشی ها باید بدانند؟

اما در حالی که اردوگاه عربستان بیشتر و بیشتر کمر خم می کند، اردوگاه مقاومت دارای سازماندهی بیشتر، قدرتمندتر، موفق تر و به به پیروزی نزدیک تر می شود.

کدام روز در تاریخ به عنوان بزرگ ترین روز شرمساری اعراب علامت گذاری شده است؟ همیشه گفته شده است که کشورهای عربی در پنجم ژوئن 1967 در طول جنگ شش روزه به خفیف ترین نقطه خود در تاریخ رسیده اند. تصمیم روز سوم مارس 2016 وزرای کشور عربی در تونس نقطه ای بسیار پست تر از آن است و انسان به اندیشه فرو می رود که آیا آنها حاضرند حتی از این هم بیشتر کمر خم کنند و خود را خفیف کنند یا نه. شرم بر آنان باد.

*غسان کدی

ترجمه: محمود سبزواری

منبع: http://thesaker.is/arab-days-of-shame-must-read/

*Ghassan Kadi، نویسنده و پژوهشگر مسائل سیاسی

 

فارس

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.