یادداشت/ سیدعبدالله متولیان

استیصال آمریکا در موج سوم براندازی

دشمن روباه‌صفت با دستکش مخملین دیپلماسی مذاکره و با سرگرم کردن دولتمردان ایران طی پنج سال گذشته، دو هدف «مهندسی فروپاشی ادراکی مردم ایران» و «ساماندهی و سازماندهی جریانات معاند و محارب و تروریست» را علیه ایران تعقیب می‌کرد.

روزنامه «جوان» در یادداشتی از «سیدعبدالله متولیان» نوشت:

نتیجه شکست امریکایی‌ها در کودتا و فتنه 88 تغییر روش از «تقابل مردم با مردم» در دوقطبی‌هایی نظیر «اصول‌گرا/اصلاح‌طلب» به دوقطبی «مردم/نظام» بود، اما لازمه این دوقطبی و قرار دادن مردم در برابر نظام کار آسانی نبوده و مستلزم پیمودن راهی طولانی و ایجاد تغییرات اساسی و ریشه‌ای در میل مردم و فرهنگ مردم ایران زمین نسبت به ارزش‌های بنیادین فرهنگی و ملی بود.
فاز اول دوقطبی «مردم/نظام» در راستای تغییر باور‌ها و اعتقادات مردم ایران در سال 1391 با اعمال و تشدید تحریم‌های فلج‌کننده و اقناع و مدیریت افکار عمومی برای تبدیل ضرورت مذاکره با امریکا به مطالبه عمومی از طریق شعار انتخاباتی آقای روحانی در انتخابات سال 92 کلید خورد و با رأی 50 درصد مردم به مطالبه عمومی در راستای مذاکره با امریکا جهت برون‌رفت از مشکلات کشور تبدیل شد.
در حالی که دولتمردان ایران با ساده‌اندیشی و اعتماد بیجا به دشمن، روی کار آمدن اوباما را فرصتی برای تصحیح رابطه و حل اختلافات بین دو کشور و در نتیجه حل و برون‌رفت از تمامی مشکلات اقتصادی کشور می‌دانستند، دشمن روباه‌صفت با دستکش مخملین دیپلماسی مذاکره و با سرگرم کردن دولتمردان ایران طی پنج سال گذشته، دو هدف بسیار مهم «مهندسی فروپاشی ادراکی مردم ایران» و «ساماندهی و سازماندهی جریانات معاند و محارب و تروریست» را علیه ایران تعقیب می‌کرد:
«سرگرم شدن دولتمردان ایران در محیط مهندسی شده دیپلماسی مذاکره مستقیم با شیطان بزرگ»، «توهم دل‌بستن به حل مشکلات کشور از طریق توافق با امریکا و جذب سرمایه‌های خارجی»، «فرصت سوزی پنج ساله‌ای که می‌توانست به تقویت اقتدار نظام اسلامی و استقلال اقتصادی و قطع وابستگی کشور منجر شود»، «دل‌بستن به توهم حل مشکلات از طریق توافق با امریکا و جذب سرمایه شده»، «غفلت از اقتصاد مقاومتی و بی‌برنامگی»، «عدم توجه به استفاده از ظرفیت‌های داخلی»، «سوءمدیریت»، «اشرافی‌گری»، «فاصله گرفتن دولتمردان از مشی جهادی و انقلابی»، «رشد و تشدید مفاسد اقتصادی»، «رانت‌خواری»، «پدیده زشت و عفن آقازادگی»، «دوتابعیتی شدن و اسکان بسیاری از فرزندان دولتمردان در کشور‌های غربی» و... همه و همه به کمک برنامه امریکایی‌ها آمده و پلتفرم واگرایی مردم از نظام نیز رفته رفته آماده شده و سبب شکل‌گیری فروپاشی ادراکی به شرح زیر در مردم ایران شد:
1 - هیچ فروپاشی‌ای شکل نخواهد گرفت مگر آنکه قبل از آن این فروپاشی در اندیشه مردم شکل گرفته باشد. 2 - فروپاشی در اندیشه مردم رخ نمی‌دهد مگر آنکه این فروپاشی قبل از آن در باور‌های مردم رخ داده باشد.
3 - باور‌های مردم فرو نخواهد پاشید مگر اینکه قبل از آن دیوار اعتماد مردم فرو ریخته باشد. ٤ - دیوار اعتماد مردم فرو نخواهد ریخت مگر آنکه در جامعه شاهد جابه‌جایی رذائل و فضائل بوده و عشق به ارزش‌ها و فضیلت‌ها به موج تنفر نسبت به ارزش‌ها تبدیل شده باشد. 5 - رذائل و فضائل هرگز در جامعه جابه‌جا نخواهد شد مگر آنکه این جابه‌جایی در وهله نخست در اندیشه و عملکرد مسئولان و دولتمردان رخ داده و ناجوانمردانه بر دهه 60 به‌عنوان طلایی‌ترین دوره انقلاب تاخته و جای شاکی و متشاکی را عوض کرده باشند. 6 - جابه‌جایی رذائل و فضائل در رفتار و عملکرد مسئولان و دولتمردان رخ نخواهد داد مگر آنکه آنان مسیر خود را از سمت مردم و انقلاب به طرف بیگانگان و اشرافی‌گری کج کرده باشند. امروز دانسته یا نادانسته این مسیر شش مرحله‌ای با استفاده از ظرفیت‌های داخلی و توسط افراد حقیقی و حقوقی در داخل نظام در حال تکمیل بوده و مردم عمیقاً نسبت به فاصله گرفتن مسئولان و دولتمردان از مشی انقلابی و جهادی امامین انقلاب معترض هستند.
هم‌زمان با روی کارآمدن تفکر ترامپیسم در امریکا، فرایند فروپاشی ادراکی نیز در کشور مراحل تکمیلی و نهایی خود را سپری کرده و پس از خروج مهندسی شده از برجام، شرایط کنونی حاکم بر کشور ایران را برای ورود به فاز سوم و انتخاب «استراتژی جنگ اقتصادی موسوم به جنگ دلار» با هدف عصبانی کردن و به میدان آمدن مردم ایران بسیار مناسب دیده و بر این باورند که تشدید فشار اقتصادی بر مردم منجر به شروع و گسترش اغتشاشات و شورش‌های مردمی علیه نظام اسلامی خواهد شد.
مراحل اجرایی فروپاشی اقتصادی و واگرایی مردم و عصیان علیه نظام از طریق تشدید تبلیغاتی تحریم‌ها و مدیریت جنگ اقتصادی و دلار علیه ایران توسط امریکا عبارت است از:
1 - در مرحله مقدماتی جنگ دلار، رژیم وهابی حاکم بر حجاز مأموریت دارد پروژه «بالابران لحظه‌ای قیمت دلار» و بی‌ثبات‌سازی اقتصادی ایران را با تمام قوا پیش برده و سبب فروپاشی مدیریت اقتصادی ایران شود.
2 - هجمه شدید تبلیغاتی مبتنی بر شایعات برای به میدان آوردن مردم با اولویت دستگاه‌ها و صنوف خدماتی، نظیر شبکه حمل و نقل مسافری و کالا و...، پمپ‌های بنزین، نانوایان و...
3 - به‌کارگیری شبکه‌های سازماندهی‌شده نفوذی‌ها (به‌ویژه زنان برای تحریک بیشتر معترضان)، اشرار و... برای مهندسی و مدیریت معترضان و سمت دهی به آشوب و اغتشاش و هنجارشکنی و ارائه شعار‌های عبور از نظام اسلامی و انعکاس گسترده فیلم و تصاویر آن از شبکه‌های بیگانه و دنیای مجازی. ٤ - تعقیب پروژه کشته‌سازی و فراگیر کردن و توسعه کمی و کیفی آشوب‌ها و اغتشاشات به سمت آشوب‌های لکه‌ای و غیرقابل کنترل.
5 - وارد کردن و به میدان آوردن گروه‌های ضدانقلاب و تروریستی از قبل سازماندهی و مسلح شده (اخبار دریافتی از دشمن تعداد آن‌ها را بالغ بر ٤0 گروه اعلام کرده است.) نظیر منافقین، سلطنت‌طلبان، القاعده، طالبان، جندالله، جیش‌العدل، جیش محمد، شبکه حقانی، حرکت انصار، اتحاد الجهادی الاسلامی، پژاک، الاحوازیه، خلق عرب، خلق بلوچ و...
6 - جبهه‌گیری ائتلاف «عبری وهابی غربی» علیه ایران و استفاده از فضای به وجود آمده علیه ایران.
امریکایی‌ها بر این باورند که تعقیب فرایند مذکور منجر به تسلیم نظام و مردم ایران در برابر زیاده‌خواهی و زورگویی آنان خواهد شد و از همین رو است که ترامپ چند بار طی دو ماه گذشته بر این موضوع تأیید کرده و مدعی شده که به زودی ایرانی‌ها مجدداً به پای میز مذاکره با شرایط امریکا برخواهند گشت.
در عین حال مردم ایران نیز بر این باورند که نعره‌های دون‌کیشوت امریکا از روی استیصال و ناتوانی بوده و در نتیجه خودکشی از ترس مرگ و پناه بردن به دشمن کینه‌توز و تسلیم بزرگنمایی مهندسی شده شیطان بزرگ شدن احمقانه‌ترین تصمیم ممکن در فضای سیاسی کنونی بوده و پایمردی و مقاومت مردم ایران طی روز‌ها و ماه‌های آینده سبب خنثی شدن توطئه اخیر دشمن و عبور از سومین موج براندازی خواهد شد.