عبدالله گنجی

تقلب یا طرح تقلب؟

ما «طرح تقلب» را امری پیشینی و به ۷، ۸ ماه قبل از انتخابات ارجاع می‌دهیم و دهها کد آن را خواهم آورد. اما شما ناشیانه و ریاکارانه سرتان را زیر برف کرده‌اید و آن را به روز انتخابات ارجاع می‌دهید.

عبدالله گنجی، مدیرمسئول روزنامه جوان در نامه‌ای به سیدمحمدرضا خاتمی که اخیراً به اتهام ادعای خلاف واقع در خصوص انتخابات سال ۸۸ محکوم شده است، ادعای او را مورد بررسی قرار داده است.

متن نامه مدیرمسئول روزنامه جوان به خاتمی به شرح زیر است:

حضور محترم جناب آقای سیدمحمدرضا خاتمی

سلام علیکم

با احترام، نامه شماره ۱۱۳/۹۸ مورخ ۱۹/۴/۱۳۹۸ جنابعالی که در همین تاریخ به روزنامه جوان تحویل داده شده بود را به همراه یک حلقه لوح فشرده دریافت کردم و بلافاصله خانمی (با هویت مشخص) در فضای مجازی به بنده خطاب کرد که: «آقای گنجی شما قول داده‌ بودید دفاعیات خاتمی را در صفحه اول روزنامه چاپ کنید. این مدارک به دفتر شما تحویل داده شد». سی‌دی مربوطه را با حوصله مطالعه کردم، تقریباً همه آن در فضای سایبریـرسانه‌ای کشور در دسترس است و به آن خانم جواب دادم که بنده اسناد تقلب را عرض کردم نه دفاعیات خاتمی را که همکاران رسانه‌ای خودمان منتشر کردند باز نشر دهیم.

اکنون و به این بهانه یک بار دیگر درباره تقلب در انتخابات ۱۳۸۸ مطالبی را به اطلاع جنابعالی، دوستان شما و ملت ایران می‌رسانم. آنچه مقدمتاً باید یادآوری نمایم اینکه دفاع از سلامت انتخابات ۱۳۸۸ را دفاع از احمدی‌نژاد نمی‌دانیم و شما نیز چنین بیندیشید و موضع امثال بنده با دهها یادداشت درباره اندیشه ایشان روشن است و محتوای فحاشی‌های مریدان وی به امثال حقیر نیز در دسترس است. دفاع ما از حقانیت و مظلومیت نظام اسلامی است که تیرهای تجدیدنظرطلبان به هر بهانه و هر روز به سمت آن روانه می‌شود و در عین تجدیدنظرخواهی خود را جزء، مالک و وارث آن می‌دانند. فهم ما از مسئله تقلب با شما تفاوت ۱۸۰درجه‌ای دارد و البته معتقدیم شما هم مانند ما فکر می‌کنید اما برای تبرئه خود دست به فریب می‌زنید. استنتاج‌های جنابعالی و برقراری رابطه علّیـ معلولی از تعرفه‌ها، آمارها و مصاحبه‌ها و سخنرانی‌های بعد از انتخابات و چفت و بست تحلیلی و توأم با تولید سوءظن از آنها و ایجاد تردید، مشکل را حل نمی‌کند. استنتاج‌های منطقی جنابعالی از جنس منطقی که صغری و کبرای آن به‌ظاهر منطقی می‌رسد اما نتیجه آن باطل است. به طور مثال: جیوه‌ فلز است، فلز هادی الکتریسیته است پس جیوه هادی الکتریسیته است؟ یا ماست از شیر است، ماست برای اسهال خوب است پس شیر هم برای اسهال خوب است؟

در ادامه خواهم آورد که ما «طرح تقلب» را امری پیشینی و به ۷، ۸ ماه قبل از انتخابات ارجاع می‌دهیم و دهها کد آن را خواهم آورد. اما شما ناشیانه و ریاکارانه سرتان را زیر برف کرده‌اید و آن را به روز انتخابات ارجاع می‌دهید.

۱ـ آمار و ارقام جمع‌آوری شده توسط جنابعالی از رسانه‌ مانند افزایش یا کمبود تعرفه، چاپ زیادتر تعرفه نسبت به آمار واجدین شرایط، بالا بودن درصد مشارکت در یک استان و شهرستان را با بقیه انتخابات‌ها اگر مقایسه کنید خواهید دید که (درست یا اشتباه) امری طبیعی و بعضاً روال و مسبوق به سابقه است و هنگام استقرار هر دو جناح در قدرت اتفاق افتاده است. شهرستانی قوم‌محور را می‌شناسم که در اکثر انتخابات‌ها مشارکت آن بالای صددرصد است اما کسی صحبت از تقلب نمی‌کند و دلایل دیگری برای آن وجود دارد.

۲ـ آنچه شما در جمع‌آوری این مصاحبه‌ها، سخنرانی‌ها و آمارها به آن فکر نکرده‌اید، این است که ممکن است کسی چون بنده در فردای این جمع‌آوری از شما بپرسم: اگر اینها سند تقلب هشت میلیونی است و در فضای عمومی کشور در دسترس بوده است چرا در اختیار امثال برادرتان، حجاریان، کواکبیان، صفایی‌فراهانی، تاج‌زاده و. . . قرار ندادید که امروز با اصرار مجدد شما بر تقلب آنان را نیز خراب نمایید و دوگانه تناقض‌نمایی را از جناح خود به افکار عمومی عرضه نمایید؟ الان یا شما بی‌اعتبار شده‌اید یا آنان، چرا که اجتماع نقیضین محال است. ۳ـ همانطور که شما آورده‌اید همه مصاحبه‌ها، سخنرانی‌ها و آمارها از روز انتخابات تا چند سال بعد از انتخابات است، آنچه توقع است که شما و دوستانتان پاسخ دهید این است که: شما از این اسناد به تقلب رسیده‌اید؟ یا ابتدا تقلب را طرح و سپس دنبال اسناد آن گشته‌اید؟ به طور مثال موسوی و شما از روز ۲۳خرداد به بهانه تقلب مردم را به خیابان کشانده‌اید، آیا می‌شود سند این کار شما مصاحبه ۱۹/۱/۱۳۹۱ حجت‌الاسلام سعیدی با ایسنا باشد؟

سخنرانی فردی که او را سردار مشفق می‌خوانید آبان ۱۳۸۸ انجام شده است آیا شما از فردای انتخابات با استناد به یک سخنرانی در چهار ماه بعد از انتخابات تقلب را مطرح کردید؟ سخنرانی مصلحی، جعفری همه و همه بعد از انتخابات است. شما ابتدا تقلب را بر چه اساس طرح کردید؟ آیا قرار بود بعداً کسانی بیایند سخنرانی کنند و شما اسناد تقلب را ارائه کنید؟ اگر این سخنان نبود و از شما پرسیده می‌شد به چه استنادی از ۲۳خرداد مردم را به خیابان کشاندید پاسخ شما چه خواهد بود؟ آیا کسی که تقلب کرده است اقدام خود را در قالب سخنرانی و در جمعی ۱۰۰، ۵۰۰ و. . . نفره طرح و سی‌دی آن را در اختیار بازنده انتخابات قرار می‌دهد؟ ساده‌اندیشی عامدانه نیست؟

تلاش می‌کنم در ادامه مطلب از تحلیل‌های مناقشه‌برانگیز بر حذر باشم و صرفاً بر اسناد تکیه کنم. امیدوارم شما با تمرکز بر موضوعات و مطالبات پاسخگو باشید.

جناب آقای خاتمی! متعجبم چرا شماها که در پوستین روشنفکری آن همه جسارت و جسوری دارید، چرا صداقت را با شجاعت عجین نمی‌فرمایید؟ در انتخابات ۱۳۸۸ ممکن است تخلف صورت گرفته باشد اما دوقطبی حداکثری آن روز اجازه ماندن کسی را در خانه نمی‌داد اما مسئله چیز دیگری است که حل آن از جسارت، صداقت و انصاف شما باید نشئت گیرد.

۴ـ در انتخابات ۱۳۸۸ تقلب نشد بلکه «طرح تقلب» از هفت، هشت ماه قبل انتخابات کلید زده شد که در ادامه اسناد آن را می آورم و سؤال این است که شما اگر هشت ماه قبل از انتخابات اسنادی در دست داشتید و بر آن اساس تقلب را طرح کردید چرا به مردم ارائه نمی‌نمایید؟ مگر می‌شود شما در دی ماه ۱۳۸۷ تقلب را طرح کنید اما دنبال اثبات آن در سخنرانی‌ها و مصاحبه‌ها و آمارهای بعد از انتخابات بگردید؟ شما باید اسناد تقلب را هشت ماه قبل از انتخابات داشته باشید، وگرنه تردیدی باقی نمی‌ماند که توطئه‌ای علیه نظام را طراحی کرده بودید. شما در جلسه ۱۷/۴/۱۳۸۷ شاخه سیاسی حزب مشارکت حضور داشتید دیالوگ‌های آن جلسه ضمیمه کیفرخواست عمومی دوستان شما در شهریور ۱۳۸۸ است آیا آن دیالوگ‌ها به خاطر این است که قرار است مثلاً سردار جعفری دوازده ماه بعد از آن جلسه، انتخابات را تحلیل کند؟ به دلایلی که در ادامه آمد شما باید اسناد اینکه برای اولین بار بعد از انقلاب اسلامی از هشت ماه قبل از انتخابات تقلب را به صورت گسترده و علنی طرح کردید، ارائه کنید؟

۱ـ۴ـ علاوه بر جلسه ۱۷/۴/۸۷ که با موضوع «بررسی راه های به دست گرفتن قدرت» برگزار شد شما شعار «اگر تقلب نشه موسوی برنده می شه» را به تجمعات شبانه تزریق کردید و «اگر تقلب بشه، ایران قیامت می‌شه» را چاشنی آن کردید.

انصافاً این شعار با استناد به آنچه در دفاعیات شما آمده، طراحی شد؟

۲ـ۴ـ شما کمیته صیانت از آرا درست کردید و در همه استا‌ن‌ها مستقر شد و مسئول آن را رسماً معرفی کردید که منظور از تشکیل آن قبول نداشتن نهادهای قانونی نظامی بود که کاندیدای شما را تأیید کرده بودند.

مرتضی حاجی ۳۳ روز قبل از انتخابات می‌گوید: «کمیته صیانت از آرا از نمایندگان کلیه استان‌ها دعوت کرده بود برای هماهنگی در عملکرد نمایندگان، نامزدها و شعبه‌های اخذ رأی هیئت‌های اجرایی و محل شمارشگرها در جلسه‌ای حضور پیدا کنند که خوشبختانه تمامی استان‌ها به جز استان یزد در این جلسه حاضر شدند. (سایت نواندیش ۱۹/۲/۸۸)

محسن آرمین پنج ماه قبل از انتخابات می‌گوید «از مراجع تقلید می‌خواهیم نظر خود را درباره حکم شرعی دست بردن در آرای مردم به صراحت اعلام کنند تا با اعلام نظر آنها جلوی تخلف در انتخابات گرفته شود‌. » (ایلنا ۲۶/۱۰/۸۷) محمد سلامتی شش ماه قبل از انتخابات می‌گوید: «ما نگران آرا هستیم و آن را بار‌‌ها در جریان انتخابات اعلام کردیم‌. » (اعتماد ۶/۹/۸۷) حسین مرعشی حدود شش ماه پیش از انتخابات می‌گوید: «مردم باید اطمینان داشته باشند که رأی‌شان درست خوانده می‌شود تا پای صندوق رأی بیایند، باید بدانند هرآنچه آنان می‌خواهند همان اتفاق می‌افتد و امانت حفظ خواهد شد. » (ایلنا ۸/ ۱۰/ ۸۷) از شما توقع هست اسناد چرایی این سخنان را ارائه دهید نه اینکه ابتدا از غیب طرح تقلب کنید و بعداً که افتضاح رونمایی شد دنبال اسناد آن بگردید. آنقدر در آتش تقلب دمیدید تا اعتراض رهبری نیز برانگیخته شد. ایشان در عید نوروز در مشهد فرمودند: «من می‌بینم بعضی‌‌ها در انتخاباتی که دو، سه ماه دیگر انجام خواهد گرفت، از حالا شروع کرده‌اند به خدشه کردن. این چه منطقی است؟ این چه فکری است؟ این چه انصافی است؟ این همه انتخابات در طول این ۳۰ سال انجام گرفته است – در حدود ۳۰ انتخابات – مسئولان وقت در هر دوره‌ای رسماً متعهد شده‌اند و صحت انتخابات را تضمین کرده‌اند و انتخابات صحیح بوده است. چرا بی‌خود خدشه می‌کنند؟ مردم را متزلزل می‌کنند، تردید ایجاد می‌کنند. » آیا طراحان تقلب این سخن را فصل‌الخطاب قرار دادند؟ حتی در ۲۹ خرداد ۸۸ که رهبری فرمودند: «به ملت اطمینان می‌دهم که نظام جمهوری اسلامی اهل خیانت به آرای شما نیست. » تمکین کردید؟ حجت دانستید؟

سازمان مجاهدین انقلاب در بیانیه ۲۱/۱/۸۸ خود (دو ماه قبل از انتخابات) می‌نویسد: «سلامت انتخابات به شدت به مخاطره افتاده است، به طوری که دیگر تقریباً اعتمادی به آمارهای انتخابات از جمعیت واجد حق رأی گرفته تا آرای شرکت‌کنندگان و آرای کاندیداها وجود ندارد. » وقتی گفته می‌شود که جریان چپ «تقوای جمعی» ندارد یعنی اینکه سؤال نمی‌کنید که بر چه اساس به آمارهای انتخاباتی اعتماد وجود ندارد؟

۳ـ۴ـ از بیانیه موسوی، مجمع روحانیون و سازمان مجاهدین در روز ۲۳/۳/۸۸ که بدون هیچ حجتی آرا را آلوده نشان دادند می‌گذرم و به خوانندگان واگذار می‌کنم. آیا این مواضع بر اساس اسنادی که شما به عنوان تقلب به دادگاه ارائه کردید، صادر شده است؟

آیا درخواست موسوی از مردم برای جشن پیروزی در شامگاه میلاد حضرت زهرا بر اساس شمارش آرا یا اسنادی که شما به دادگاه ارائه کردید، انجام شده است؟ (تابناک ۲۲/۳/۸۸)

۴ـ۴ـ موسوی در شامگاه ۲۲ خرداد اعلام پیروزی و اعلام موعد جشن را بر اساس همین اسناد تقلب شما اعلام کردند؟ رأی کدام صندوق شمارش شده بود؟ تقوای جمعی جریان شما یک بار از وی پرسید شما چطور «برنده قطعی انتخابات با فاصله بسیار‌» شدید؟ آیا این اعلام بر اساس طراحی هشت ماه پیش نبود؟

۵ـ۴ـ آیا شما نمی‌دانید موسوی ۲۱/۳/۸۸ به هفته‌نامه ‌تایمز می‌گوید اگر شکست بخورم دست بردار نیستم و تغییرات دیگر مدنظر داریم و عقبگرد نخواهیم کرد و به جوانان حاضر در خیابان‌‌‌ها نیز پیام داده‌ام؟ آیا این به خاطر تقلبی است که شما بعد از انتخابات متوجه آن شده‌اید یا طراحی پیشینی که باید مراحل خود را به ترتیب انجام می‌داد و آخرین مرحله آن درخواست رفراندوم توسط سیدمحمد خاتمی بود؟

۶ـ۴ـ جناب خاتمی، شما اگر نگاه اعتقادی به راه امام ندارید – که تردید ندارم ندارید – لااقل به سبب انتساب‌های ژنتیک از ایشان نان خورده‌اید. لطفاً بفرمایید شعار‌‌ها علیه آرمان‌های امام در خیابان‌های تهران نظیر مرگ بر اصل ولایت فقیه، مرگ بر جمهوری اسلامی و نه غزه نه لبنان به خاطر تقلب در انتخابات بود؟ و چرا وقتی رهبری شما را جدا کرده و گفتند «‌بگویید اینها با ما نیستند ما حرف دیگری داریم‌» حاضر نشدید چنین کنید؟ حال چطور می‌توانید سوءظن حاکمیت به خود را با هل دادن نهادهای قانونی نظام ذیل جناح مقابل توجیه نمایید؟

به فرض اینکه هیچ حجت و سندی از شما‌‌ها مبنی بر طراحی تقلب از هشت ماه قبل از انتخابات وجود نداشت و صرفاً از ۲۳ خرداد به میدان تقلب آمده بودید، می‌شد نگاه شما را سوءظن دانست که حاکمیت موظف بود برطرف نماید. اما شما متهم به «طراحی تقلب» هستید و گوشه‌ای از آن را تقدیم کردم. همان طرحی که ابطحی رمز آوردن مردم به خیابان‌ها بعد از ۲۳ خرداد دانست. بنابراین اگر خیر نظام و پایان سوءظن به خود را می‌خواهید باید سه کار را شجاعانه به انجام برسانید.

۱ـ همان‌طور که چند نفر از سران اصلاحات در عیان و نهان بر عدم تقلب تأکید کردند، شما نیز آن را رسمیت ببخشید که البته شجاعت لازم است و معتقدم اگر اپوزیسیون و غرب از این اقدام عبوس نمی‌شدند حتماً سید‌محمد خاتمی این کار را انجام می‌داد.

۲ـ از شعارهای ساختارشکن و حمله به مساجد و بسیج ابراز برائت علنی و رسمی جویید، همان طور که رهبری بار‌‌ها از جمله درباره ماجرای روز عاشورا از شما‌‌ها دفاع کردند که «آتش زدن مراسم امام حسین کار اینها (موسوی و کروبی) نیست» شما نیز از این انصاف الهام‌ گیرید.

۳ـ اسنادی ارائه کنید که چرا تقلب را هشت ماه قبل از انتخابات طرح و برای آن برنامه ریزی کردید. کمیته صیانت تشکیل دادید، اعلام پیروزی کردید و هشت‌ماه کشور را به سمتی بردید که دشمنان به ذوق آمدند و به حمایت برخاستند. تجمعات سازمان‌یافته‌ای که پیشنهاد گلدکوئیستی بودن آن را میردامادی داد و موسوی بیست و یکم خرداد می‌گوید: «پیام من به آنان رسیده است» برای چه بود؟ ما رسالت خود می‌دانیم با این سؤالات زندگی کنیم و هر روز آنان را پرسش نماییم. ما منتظر پاسخ هستیم و رها نخواهیم کرد.

والسلام

مدیرمسئول روزنامه جوان