یادداشت/ رسول سنایی‌راد

دستاورد‌های انقلاب در عرصه نظامی

امروز کل جنگ‌افزار‌ها و اقلام مورد نیاز نیرو‌های مسلح جمهوری اسلامی ایران از سطح راهبردی تا راهکشی در داخل کشور تولید یا تعمیر می‌شود.

روزنامه «جوان» در یادداشتی به موضوع توانمندی‌های نظامی ایران بعد از انقلاب پرداخته و نوشت:

ضرورت افزایش قدرت نظامی و تشکیل ارتش مدرن برای ایران، نتیجه برآمده از چند شکست بزرگ دربرابر متجاوزان خارجی و شورش‌ها و ناامنی‌های داخلی بود که پس از جدا شدن بخش‌هایی از کشور حتی در بین نخبگان فکری نیز مشتری داشت. از این رو تشکیل ارتش مدرن توسط رضاخان میرپنج با استقبال امثال شهید مدرس نیز مواجه بود و از آن به عنوان لازمه تمرکز‌بخشی به قدرت برای جلوگیری از تجزیه‌طلبی و یاغی‌گری در داخل و مقابله با متجاوزان بیگانه حمایت می‌شد.
اما پس از آنکه رضاخان با سوءاستفاده از موقعیت خود، ارتش را ابزاری برای کودتا با حمایت بیگانه قرار داد و خود را شاه پهلوی نامید، متأسفانه در ادامه صرفاً از آن به‌عنوان حربه سرکوب بهره گرفت و به زدوبند‌های سیاسی رو آورد، در عین وجود فرماندهان و افسران لایق، اجازه توسعه و ترقی آن به‌عنوان یک مؤلفه قدرت مؤثر در دفاع از موجودیت ارضی و استقلال کشور را فراهم نکرد. در دوره رضاخان برخی پادگان‌های ارتش در شمال کشور توسط روس‌ها خلع سلاح و سرباز‌های آن تلف شده و باوجود ارتش آرارات به ترکیه، اروندرود به عراق و هیرمند به افغانستان واگذار شد.
در همان دوره با شروع جنگ جهانی و ورود متجاوزان به خاک ایران، رضاخان به دستور انگلیسی‌ها دستور عدم مقاومت به ارتش داد و با وجود فرماندهان لایقی، چون دریادار بایندر فرمانده نیروی دریایی و تعدادی از افسران خلبان ارتشی که با سرپیچی از دستور ذلیلانه رضاخان قهرمانانه ایستاده و به شهادت رسیدند، با خیانت رأس آن به سرعت فروپاشید و هزاران سرباز سرگردان و آواره شده و در غربت تلف شدند.
این روند در دوره محمدرضا پهلوی ادامه یافت و درحالی که منابع و سرمایه‌های سنگینی صرف توسعه ارتش گردید و تجهیزات و جنگ‌افزار‌های فراوانی از خارج و عمدتاً امریکا وارد شد، اما به دلیل وابستگی و سرسپردگی رژیم دیکتاتوری پهلوی این تیغ برنده برای عزت مردم و کشور نقش شایسته و بایسته نداشت. جدایی بحرین از ایران با وجود ارتش و مأمور شدن ارتش به سرکوب نیرو‌های چپ ظفار در عمان، استفاده از هواپیما‌های جنگی ایران در جنگ ویتنام در همین دوره بود که با حضور گسترده مستشاران غربی و عمدتاً امریکایی، به فرماندهان و افسران و کارکنان نظامی ایرانی بی‌اعتنایی و حتی نوعی تحقیر به حساب می‌آمد. وضعیتی که تا سقوط رژیم دیکتاتوی و وابسته پهلوی و دعوت ژنرال هایزر امریکایی برای حفظ موجودیت این رژیم ادامه یافت، ولی رشادت بدنه ارتش همچون همافران برای پیوستن به انقلاب و اجتناب از سرکوب مردم خط پایان آن محسوب می‌گردد.
با پیروزی انقلاب اسلامی، استقلال‌طلبی برآمده از انقلاب همراه با روحیه جهادی و انقلابی‌گری در عرصه نظامی کشور بازتاب گسترده‌ای یافت که پس از تحمیل جنگ و آشوب توسط دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی با تجارب گرانقدر و انگیزه‌ای پولادین همراه شد و زمینه استقلال عملی نیرو‌های مسلح و رشد و توسعه آن به‌عنوان یک مؤلفه قدرت ملی را فراهم ساخت.
به‌گونه‌ای که امروز کل جنگ‌افزار‌ها و اقلام مورد نیاز نیرو‌های مسلح جمهوری اسلامی ایران از سطح راهبردی تا راهکشی در داخل کشور تولید یا تعمیر می‌شود. صنایع نظامی کشور هم قادر به تولید موشک بالستیک، ناو جنگی و هواپیما تا سلاح انفرادی و خودرو‌های تاکتیکی است و هم فرماندهان نظامی قادر به تهیه و اجرای طرح‌های راهبردی، عملیاتی و تاکتیکی بوده و نه‌تن‌ها در تأمین امنیت داخلی و مقابله با تجاوزات احتمالی دارای قدرت دفاعی هستیم، بلکه به قدرت بازدارندگی و حتی ایجاد موازنه‌های راهبردی نائل آمده و در منطقه غرب آسیا عمق راهبردی قطعی برای کشور ایران اسلامی به‌وجود آورده است.
این دستاورد‌های افتخارآفرین توسط نیرو‌های مسلح در شرایطی کسب شده است که موانعی، چون هشت سال جنگ تحمیلی، فعال بودن گروهک‌های ضدانقلابی و اقدامات ایذایی مستمر و تحریم‌های ظالمانه امریکا و متحدان او هم وجود داشته است و سرمایه‌های انسانی ارزشمند و نخبگانی از آن در جنگ یا ترور‌های ظالمانه به شهادت رسیده‌اند.
قدرت نظامی کشور در پیوند با مردم از طریق بسیج مستضعفین و باور‌های دینی و معنوی از چنان عمق و ارتفاعی برخوردار است که نه‌تن‌ها در عرصه‌های دفاعی و امنیتی بلکه در عرصه‌های خدمت و مردم‌یاری توانسته منشأ آثار و برکاتی باشد که دستاورد‌های بزرگی، چون ریشه‌کنی فلج اطفال، محرومیت‌زدایی و توسعه مناطق محروم را نیز رقم زده و با الهام‌بخشی به سایر ملت‌های محروم به شکل‌گیری جنبش‌ها و نیرو‌های مقاومت نیز منتهی شده و عمق راهبردی کشورمان را توسعه بخشد.
تمامی این برکات و دستاورد‌های نظامی، حاصل پیوند نیرو‌های مسلح با انقلاب اسلامی و هدایت‌های فرمانده معظم کل قوا و اتصال به مکتب نورانی اسلام است که نظامی‌گری را از شغل و وظیفه به تکلیف جهادی ارتقا داده و از نظامیان، مجاهدانی فی‌سبیل‌الله پدید آورده که امثال صیاد، باکری، همت، آبشناسان، برونسی، کاوه، خرازی و قاسم سلیمانی نمایندگان شهیر از صف مجاهدان‌اند.

 

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.