محسن صابر

بن‌بست آمریکا در معامله قرن

شرایط امروز منطقه غرب آسیا از هر زمان حساس‌تر می‌باشد. آمریکا به دنبال اجرای معامله قرن است و برخی از کشورهای حاشیه و جنوبی خلیج فارس بیش از هر زمانی به دنبال ایالات متحده صف کشیده‌اند...

شرایط امروز منطقه غرب آسیا از هر زمان حساس‌تر می‌باشد. آمریکا به دنبال اجرای معامله قرن است و برخی از کشورهای حاشیه و جنوبی خلیج فارس بیش از هر زمانی به دنبال ایالات متحده صف کشیده‌اند. این مقطع جزو سرنوشت‌ سازترین مقطع برای انقلاب و گروه‌های مقاومت است، به‌این‌دلیل که آمریکا با همه ظرفیت‌های ممکن برای مقابله با انقلاب اسلامی و حرکت مقاومت بسیج شده و راهبرد حداکثر فشار را با همه پتانسیل‌هایش برای زمینگیر کردن این جریان به‌کار گرفته است.

با وجود گذشت یک سال از طرح دونالدترامپ رئیس جمهور آمریکا برای تحمیل توافق ضد آرمان فلسطین با عنوان معامله قرن، اما به نظر می‌رسد در این رهگذر با مشکلات و موانع جدی روبروست و شرکای منطقه‌ای‌اش شور و هیجان و توان اجرای این طرح را به سهولت ندارند. در واقع آمریکا در اجرای این طرح با چند مانع و چالش جدی روبرو می‌باشد.
1- یکی از سناریوهای احتمالی معامله قرن این است که این یک پروژه کاملاً صهیونیستی است و منافع مسلم هیچ یک از گروه‌های فلسطینی را برآورده نمی‌کند و هیچ طرف فلسطینی تاکنون با اجرای آن موافقت نکرده است.
2- موضوعی که نمی‌توان بسهولت از کنار آن گذشت لفظ و واژه معامله قرن است. واژه‌ای که قداست و کرامت قدس را تحت الشعاع قرار داده است و برای از بین بردن حساسیت و موقعیت حیاتی فلسطین به کار گرفته شده است. چرا که معامله بیشتر در خصوص ملک و کالا بکار گرفته می‌شود و آمریکا درصدد است با این واژه از قداست قدس بکاهد.
3- به نظر می‌رسد آمریکا به دنبال اجرای کامل معامله قرن بر اساس شرایط و معیارهای از پیش طراحی شده خودش است و هیچ رویکردی به ژئوپولتیک و ساختار سیاسی و واقعیت منطقه ندارد. چرا که صرفاً با سیاست فشار و تأکید بر همراهی کشورهای عربی خلیج فارس و افزاش فشار بر رژمهای عربی و تهدید محمود عباس به کنار گذاشتن از تشکیلات خودگردان، درصدد تحقق نیاتش می‌باشد و از این حیث با مقاومت‌های گروه‌های فلسطینی مواجه شده است.
4- نابسامانی و تشدد آراء در کشورهای عربی و اسلامی از یکسو و شکاف در بین گروه‌های فلسطینی دولت آمریکا را وسوسه کرده تا از این آب گل‌آلود ماهی پروژه صهیونیستی را صید نماید و به این ترتیب آرمان بزرگ  صهیونیستها در برابر امت اسلام را محقق سازد. اما با همه اختلافاتی که در بین گروه‌های سیاسی فلسطین وجود دارد، اما نگاه خوشبینانه‌ای به این مقوله وجود ندارد.
5- بر اساس طرح آمریکا، قدس در اختیار رژم صهیونیستی باقی می‌ماند و در ازای این عقب‌نشینی بزرگ، اسرائیلی‌ها فقط از برخی خیابان‌های قدس بیرون می‌روند و ضمن این که آوارگان فلسطینی حق بازگشت به سرزمینهای اشغالی را ندارند و این پیش‌شرط باعث شده تا فشار سنگینی از طرف افکار عمومی نسبت به اجرای این معامله وجود داشته باشد و مانع اجرای آن شود.
6- غاصبان قدس باید به مرزهای قبل از سال 1967 عقب‌نشینی نمایند و شهرکهای صهیونیست‌نشین و دیوارهای حائل آن را بردارند و در اختیار فلسطینی‌ها قرار گیرد. اما صهیونیستها در این پروژه درصددند تا تشکیلات خودگردان فلسطین فاقد ارتش باشد و تنها به نیروهای پلیس که صرفاً مسئولیت آن حفظ امنیت داخلی باشد بسنده نمایند که این مورد نیز محل اختلاف است.
7- مهمتر از همه، آمریکا درصدد است تا با اجرای این معامله و در یک حرکت رسانه‌ای همگیر تمامی دنیا را برای به رسمیت شناساندن رژم غاصب اسرائیل و دولت یهودی برای ملت یهودی بسیج نماید و تمرکزش بیشتر بر سازش اقتصادی و تلاش برای عادی‌سازی این موضوع در رژیم‌های عربی حاشیه خلیج‌فارس و عقب‌نشینی آنها است؛ مقوله‌ای که هفتاد سال نتوانسته به آن دست یابد.
اما در مجموع معامله قرن به فضل الهی مثل همه اقدامات آمریکا و صهیونیستها در منطقه با شکست مواجه خواهند شد. با توجه به تقارن این موضوع با روز جهانی قدس حرکت مسلمانان علیه آنان از همه سال‌ها تماشایی‌تر خواهد بود.
امروز فرهنگ جهانی مقاومت در تارک ناموس ادبیات سیاسی جهان می‌درخشد و به عنوان مهترین عامل بازدارندگی سلطه‌گران در سرزمین‌های اشغالی معنا و مفهوم ارزشمندی یافته است که نتیجه آن به بن‌بست رسیدن آمریکا در منطقه غرب آسیا و به ذلت افتادن رژیم جعلی صهونیستی در برابر نیروهای مقاومت است که رهایی قدس شریف و مسجدالأقصی را نوید می‌دهد.
انتهای پیام/

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.