کسانی که ادعای تأمین منافع ملی را دارند!

خرداد۹۷ درست یک ماه پس از خروج آمریکا از برجام، تعدادی از اصلاح‌طلبان در بیانیه‌ای خواستارازسرگیری گفت‌وگوی مستقیم با این کشور شدند درسال‌ گشت نگارش آن بیانیه نیز دوباره دست‌ به‌ قلم شده و در بیانیه‌ای خواهان مذاکره بی‌قید‌وشرط شده اند.

هادی نیوز: صبح نو نوشت: یک سال پیش در چنین روزهایی، تعدادی از فعالان اصلاح‌طلب در نامه‌ای خطاب به مقام‌های کشورمان، مذاکره مستقیم با ایالات متحده آمریکا را مطالبه کردند. این نامه که یک ماه پس از خروج یک‌طرفه آمریکا از برجام نگاشته شد، امضای برخی چهره‌های شناخته‌شده و البته گمنام اصلاح‌طلب را پای خود گرفت که اتفاقا کمترین قرابت روشی و حتی فکری را باهم دارند. غلامحسین کرباسچی، احمد منتظری، ابوالفضل بازرگان، جلال جلالی‌زاده، جمیله کدیور، صدیقه وسمقی، حسن فرشتیان، رضا علیجانی، حسین کروبی، عیسی سحرخیز، حسن امینی، محمدصادق جوادی‌حصار، علی کشتگر، ویدا فرهودی، حمید آصفی و بهروز خلیق، ازجمله امضاکنندگان آن نامه بودند.

در این بیانیه، ضمن مدح اقدام کره‌شمالی برای مذاکره مستقیم با آمریکا، ادعا شد این مذاکرات «می‌تواند با قدرت و از موضع حفظ منافع ملی دنبال شود» و «درصورت هرگونه زیاده‌خواهی یا تضمین‌ندادن برای پابرجاماندن تعهدات، راه بازگشت همیشه باز است». کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران و از امضاکنندگان بیانیه مزبور، پس از مشاهده پیامدهای ناخوشایند این اقدام، حضور امضایش پای آن را رد کرد. او دراین‌باره گفت: «من چنین نامه‌ای ننوشته‌ام. چه کسی امضای من را پای این نامه گذاشته است»؟
بااین‌حال کرباسچی در گفت‌وگوی دیگری، با اشاره به نسبت امضاکنندگان این نامه با یکدیگر می‌گوید: «تحلیل و نظری که در این نامه ارائه شده، برای مقابله با افراطیون خارج‌نشینی است که با بیانیه‌ها یا حضور در رسانه‌های سعی در تشدید بن‌بست و خلق مشکلات جدید برای کشور دارند». او مدعی شد: «کسانی که دغدغه منافع ملی دارند، همواره به‌دنبال گشایش راه جدید هستند».

ایران، کره‌شمالی نیست

همان موقع برخی اصلاح‌طلبان به این نامه واکنش تندی نشان دادند. یکی از این چهره‌ها محمدرضا تابش، عضو فراکسیون اصلاح‌طلبان مجلس بود. تابش در یادداشتی، با نقد این بیانیه تصریح کرد: «مهم‌ترین نقد به مقایسه ایران و کره‌شمالی در نسبت‌شان با آمریکا برای مذاکره مستقیم بازمی‌گردد. از یک‌سو، ایران در موضع کره‌شمالی قرار ندارد و دو کشور مسائل متفاوتی در‌این‌زمینه دارند و از سوی دیگر، فارغ از نتیجه مذاکرات کره‌شمالی و آمریکا، آنچه در افکار عمومی شکل گرفته، این است که کره‌شمالی از موضع ضعف و از سر استیصال وارد این گفت‌وگوها شده و ایجاد چنین تصویری از کشورمان در مذاکره با آمریکا، به‌هیچ‌وجه منطبق با منافع ملی ما نیست».

مذاکره بدون قیدوشرط

یک سال پس از انتشار آن بیانیه، برخی چهره‌های شهیر اصلاح‌طلبی باردیگر خواهان مذاکره مستقیم با آمریکا شده‌اند. روز گذشته، خبری در رسانه‌ها پیچید مبنی 
بر اینکه 225 نفر از فعالان سیاسی داخل و خارج کشور که در میانشان، چهره‌های شناخته‌شده جریان اصلاحات ازجمله حمیدرضا جلایی‌پور، ابراهیم اصغرزاده، عبدالله ناصری، احمد منتظری، عیسی سحرخیز و عمادالدین باقی نیز دیده می‌شدند، در بیانیه‌ای از مقوله میانجیگری و مذاکره بی‌قیدوشرط ایران و آمریکا استقبال کرده‌اند.

نادانی دربرابر منافع ملی

استقبال چهره‌های منتسب به جریان اصلاح‌طلب از مذاکره با آمریکا آن‌هم در شکل بدون قیدوشرطش در شرایطی است که مقام‌های بلندپایه کشورمان مذاکره در شرایط کنونی با طرفی که نیتش از مذاکره چیزی جز اعمال فشار افزون‌تر بر ایران نیست، دور از عقلانیت و خِرد دانسته‌اند. دکتر محمدجواد ظریف، وزیر خارجه کشورمان، همین هفته گذشته بود که در اظهاراتی با بیان اینکه ما به میانجیگری نیاز نداریم، با اشاره به لزوم بازگشت آمریکا به برجام گفت: «اول برادری‌ات را ثابت کن؛ سپس، درخواست ارث کن».
نگارش چنین بیانیه‌هایی از سوی شخصیت‌های مطرح جریان اصلاحات، نشان‌دهنده پایین‌بودن سطح درک آن‌ها از مناسبات بین‌المللی و منافع ملی است. تحلیلگران و ناظران صحنه مراودات جهانی بسیار گفته‌اند و بسیار تأکید کرده‌اند توافق با دولت تمامیت‌طلب آمریکا، اساسا امری غیرممکن و نزدیک به محال است. به‌زعم آن‌ها، اگر حقیقتا ترامپ و تیم مشاورانش در نیت خود مبنی بر مذاکره بدون پیش‌شرط و از موضع برابر با کشورمان صادق هستند، باید به همان تعهدات برجامی خود جامه عمل بپوشانند. به‌بیان‌دیگر، در وضعیتی که آمریکایی‌ها به‌راحتی از پیمان برجام خارج شدند که محصول دو سال مذاکره فشرده بود، چه ضمانت متقنی وجود دارد که به مذاکرات جدید و احیانا توافقات آن پایبند بمانند؟
تا آمریکا از رویکرد قلدرمآبانه و تمامت‌خواهانه خود بازنگشته، خوش‌بینی به امر مذاکره نوعی بلاهت سیاسی تلقی می‌شود. یقینا نتیجه تن‌دادن ایران به مذاکره از‌ پیش تعیین شده است. کمترین نتیجه این هماوردی نابرابر، چیزی جز عقب‌نشینی ایران از توانمندی‌های بازدارنده خود، ازجمله در حوزه دفاعی و نیز حیطه نفوذ منطقه‌ای نخواهد بود.
مقام‌های آمریکایی و اروپایی در موقعیت‌های مختلف، با دست‌یازیدن به اظهاراتی دم‌دستی و نخ‌نماشده، به‌اصطلاح خودشان همواره از فعالیت‌های مخرب کشورمان در منطقه غرب آسیا اظهار نگرانی کرده و شرط عادی‌شدن وضعیت ایران در فضای بین‌المللی را در گرو دست‌شستن این کشور از توانایی‌های بالقوه و بالفعل خود می‌دانند. به‌طورحتم، یکی از شاهراه‌های حیاتی ایران برای پابرجاماندن در شرایط خطیر کنونی، حفظ بسط نفوذ منطقه‌ای خواهد بود. این بسط برخلاف نوع سعودی‌اش، از قدرت نرم ایران و رضایت‌خاطر مقام‌های کشورهای میزبان آب می‌خورد که درکنار توانایی‌های پیداوپنهان دفاعی، تکمیل‌کننده پازل اقتدار کشورمان است.
انتهای پیام/

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.