علی جمشیدی

توقیف آبنبات فروشی!

ورود ایالات متحده و انگلستان به بازی پهپاد- نفتکش نه‌تنها در عرصه سیاست خارجی مسیر حرکت ایران را روشن کرده و توانسته موفقیت‌هایی را هم برای تهران به‌دنبال داشته باشد که در عرصه اقتصادی نیز تکلیف ایران را روشن کرده است.

 علی جمشیدی نوشت: درباره ماجرای توقیف نفتکش انگلیسی در عصرگاه روز جمعه 28 تیرماه، اخبار و اقوال به‌اندازه کافی در رسانه‌های رسمی و غیررسمی بیان شده است و احتمالا همه در جریان جزئیات توقیف Stena Impero هستند.

لذا اگر به‌طور خلاصه بخواهیم ماجرا را مرور کنیم چند نکته اصلی وجود دارد؛ اینکه نفتکش یادشده تحت پرچم بریتانیا از بندر فجیره امارات متحده عربی به مقصد الجبیل در عربستان‌سعودی در حرکت بوده و توسط یگان شناوری منطقه یکم نیروی دریایی سپاه و به علت تردد از مسیر خلاف کشتیرانی در تنگه هرمز، خاموش‌کردن دستگاه موقعیت‌یاب، توجه‌نکردن به هشدارهای جمهوری اسلامی ایران و ایجاد آلودگی زیست‌محیطی برخلاف قوانین موضوعه کنوانسیون حقوق دریاهای سازمان‌ملل مصوب 1982، توقیف شده است.

بعد از این مرور بنا داریم از وجه دیگری مساله نفتکش را مورد بررسی قرار دهیم، مساله‌ای که البته یک مرحله پیشین هم دارد و آن ماجرای هدف قرار گرفتن گلوبال هاوک، پرنده جاسوسی 250 میلیون دلاری آمریکاست که در آسمان هرمزگان توسط سپاه پاسداران سرنگون شد. لذا لازم است زمینه بحث را میدانی به وسعت تصمیم و عمل سیاسی ایران، آمریکا، انگلیس و دیگر اعضای گروه 1+5 تعریف کنیم.

الف: ایران چه زمینی برای بازی در اختیار دارد؟

بدون مقدمه باید گفت راهبرد ایران که رهبری آن را اعلام کرده‌اند و بخش عمده‌ای از مسئولان کشور به رغبت و برخی بالاجبار به آن تن داده‌اند، راهبرد مقاومت فعال و ایجاد بازدارندگی مقابل فشارهای نرم و سخت آمریکا و اروپا به ایران است. معنای این راهبرد هم چیزی نیست جز اینکه درون کشور از حوزه امنیت تا سیاست و از اقتصاد تا فرهنگ به‌گونه‌ای رفتار شود که امکان تعرض، ایجاد فشار و توسعه آن برای هیچ دشمنی وجود نداشته باشد، هدفی که در هر حوزه به‌نحوی از انحا در حال پیگیری است و حالا در ماجرای امنیت ملی با سیاست «دوران بزن در رو» تمام شده، پیگیری می‌شود.

در این فضا البته دو مساله مهم وجود دارد؛ اول اینکه ایران تا 1400 در فضای برجام و پسابرجام به‌سر خواهد برد و این فضا به‌دلیل حضور حسن روحانی و دولتش تا انتخابات دوره سیزدهم غیرقابل تغییر است. در این فضا از جزء تا کل ایران الزاما در خوف و رجای سیاست خارجی و رفت‌وآمد از داخل به بیرون و بالعکس خواهند بود و در همین فضاست که مناسبات شکل می‌گیرد. دوم هم اینکه دولت حسن روحانی به‌تدریج از نقطه‌ای که مذاکره را راه‌حل همه مشکلات کشور می‌دانست و بنا داشت حتی آب خوردن مردم را هم با آن حل کند، کوتاه آمده و بیشتر از گذشته خود را به واقعیات نزدیک می‌بیند. از این‌رو هرچند دیر و با تاخیر اما هرگونه توصیف واقع‌گرایانه از ایالات متحده و اروپا که این روزها و بعد از ناامیدی مضاعف از این کشورها که از سوی مسئولان دولتی بیان می‌شود دارای ارزش افزوده‌ای به میزان 6 سال تجربه تاریخی در نزدیکی به غرب است. با توجه به این دو نکته بیشتر از هر چیز دیگر تداوم رفتار ایران در فضایی با طعم و چاشنی برجام است که البته هرچه می‌گذرد واقع‌نگرانه‌تر خواهد شد و این واقع‌نگری قطعا دفعی نیست و نخواهد بود اما خب نتیجه‌ای مثبت و سرجمع کمک‌کننده به اتحاد و انسجام داخلی خواهد داشت.

ب: وضعیت ایران در عرصه سیاست خارجی

نحوه مواجهه با ماجرای نفتکش بریتانیایی و پهپاد آمریکایی نشان می‌دهد ایران در بستری از یک تجربه تاریخی و به‌صورت آگاهانه، ساختارمند و دقیق تصمیم به مقابله گرفته‌ است، تصمیماتی که احتمالا اگر در برهه دیگری از تاریخ ایران یا اساسا در کشور دیگری اتفاق می‌افتاد به علت ریسک بسیار بالا و نتایج مخرب احتمالی، رغبتی به اتخاذ آنها نبود، اما جمهوری اسلامی در 41 سال حیات خود با شجاعت تصمیم می‌گیرد، اجرا می‌کند و به موفقیت هم می‌رسد البته واکنش درخوری هم از جانب دشمنانش دریافت نمی‌کند.

چرایی این نوع اقدام را باید در همان توضیح اول جست‌وجو کرد، «تجربه تاریخی». انقلاب و جمهوری اسلامی به‌صورت ذاتی یعنی از همان بدو تولد، ریشه در تعارض با غرب و شرق به‌معنای خوی قلدرمآبی این کشورها داشته، لذا در طول این چهار دهه به دفعات آزمون و خطا کرده و از همین مسیر هم به شناخت دقیقی از رقبای خود رسیده است. در جریان مذاکرات، رفت‌وآمدها و تک و پاتک‌های سیاسی و امنیتی در این دوران، ایران به‌خوبی دریافته که عقب‌نشینی مقابل تهاجم غرب در هر سطحی که باشد، نتیجه‌ای جز تداوم فشار و تلاش برای منزوی‌کردن و سپس فروپاشی به‌دنبال نخواهد داشت.

در مقام مثال، ماجرای مذاکرات ابتدایی دهه 80 نمونه عینی و پیش روی ایران است، جایی که دولت هفتم به‌صورت داوطلبانه فعالیت‌های هسته‌ای خود را تعلیق کرد و حتی نسبت به اجرای پروتکل الحاقی و حضور بازرسان آژانس در نقاط متعددی از کشور هم اقدام کرد اما نه‌تنها پاسخ مثبت و همکاری متقابل نگرفت که زیاده‌خواهی اروپا، عدم وفای‌به‌عهد و ایجاد محدودیت‌های بیشتر برای ایران باعث شد پس از یک دوره حدودا دوساله، پلمب کارخانه‌ها شکسته شده و غنی‌سازی با سرعت بیشتری از سر گرفته شود. این تجربه البته در ایام ابتدایی دهه 70 که مذاکرات ایران با اروپا سرعت گرفته بود هم با ماجرای میکونوس رخ داده بود  و اروپایی‌ها مسیر دشمنی را بر تعامل برگزیده بودند.

عقب‌نشینی در برجام نمونه دیگری است که به‌خوبی گویای واقعیتی مهم در روابط میان ایران با غرب است. سخن گفتن از خزانه خالی، موشک‌های آمریکایی که یکی از آنها می‌تواند سیستم دفاعی ما را نابود کند، تنها مذاکره است که می‌تواند مشکل آب خوردن مردم را حل کند و چندین و چند مثال دیگر همگی در پارادایم عقب‌نشینی مقابل غرب و اعلام نیاز به یک توافق با این کشورها قابل دسته‌بندی هستند و نتیجه آنها هم البته کاملا واضح و روشن است.

در طرف مقابل اما مثال‌های زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد ایستادگی و کوتاه نیامدن و کنش در مقابل کنش می‌تواند تامین‌کننده منافع ملی کشور باشد. اگر ماه‌های پایانی سال ۸۷ و بهار سال 88 را به یاد بیاورید حتما از نامه اوباما به رهبر انقلاب باخبر هستید، همان نامه‌ای که در واکنش به توسعه فعالیت‌های غنی‌سازی ایران به‌صورت رسمی ارسال شد و نشان داد در مقابل مقاومت ایران حتی آمریکا هم حاضر است از برخی مواضع خود کوتاه بیاید؛ یا در بهمن‌ماه همان سال که ایران اعلام کرد توانسته به تولید سوخت اورانیوم با غنای 20 درصد دست یابد و تنها چهار روز پس از اعلام این خبر کاترین اشتون، مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا با ارسال نامه‌ای کتبی خواهان ادامه مذاکره با مقامات کشور ما درباره برنامه هسته‌ای ایران شد.

در آن مورد البته نمونه‌های نزدیک‌تری هم از نظر زمانی وجود دارد. همین ماجرای خروج آمریکا از برجام نمونه خوبی است، جایی که ایالات متحده می‌گفت فشار حداکثری کار ایران را تمام می‌کند و نیازی به مذاکره نیست و حتی 12 شرط کمرشکن را نیز برای ایران مطرح کرده بود اما پس از مدتی که مقاومت ایران و سپس پاسخ‌های 60 روزه را مشاهده کرد و ایران را توقف‌ناپذیر دید، کم‌کم هم پیشنهادهای متفاوتی ارائه داد و هم میانجی‌هایش را یکی‌یکی به تهران فرستاد. همین پیشنهاد توقف در برابر توقف که با تمام قلدرمآبی‌های ترامپ و تیمش متناقض است نمونه‌ای از همین مساله است که البته ایران این پیشنهاد را هم پیشنهاد ضعیف و بد قلمداد کرده و آن را از اساس نپذیرفته است.

ج: وضعیت ایران در عرصه اقتصادی

ورود ایالات متحده و انگلستان به بازی پهپاد- نفتکش نه‌تنها در عرصه سیاست خارجی مسیر حرکت ایران را روشن کرده و توانسته موفقیت‌هایی را هم برای تهران به‌دنبال داشته باشد که در عرصه اقتصادی نیز تکلیف ایران را روشن کرده است.

ایران در مقابل بازی خشن آمریکا و انگلیس در عرصه اقتصادی با سامانه‌ای به‌نام اینستکس به‌عنوان یک راه تنفس بسیار محدود و کوچک مواجه است که یا باید آن را بپذیرد یا زیر بار فشارهای سخت غرب از تحریم اقتصادی تا تهدید نظامی برود. تهران در واکنش به این مساله اما راه دوم را انتخاب کرد، یعنی INSTEX را به‌عنوان گزینه حداقلی هم نپذیرفت و اعلام کرد به گام‌های 60 روزه خود در مسیر کاهش تعهداتش ادامه می‌دهد. علاوه‌بر این، بدون توجه به ریسک بالا و احتمالا تاثیرگذاری بر اقتصاد داخلی و ارزش پول ملی، نسبت به توقیف نفتکش بریتانیا و پهپاد آمریکایی اقدام کرد. خیلی‌ها در ابتدا فکر می‌کردند این اقدامات ایران باعث ایجاد تلاطم اقتصادی و فشار بیشتر بر مردم و... خواهد شد اما با گذشت زمان نتیجه کاملا برعکس شد و اتفاقاتی رخ داد که تصورهای شکل‌گرفته در 6 ساله گذشته را به کلی فرو ریخت. به این معنا که اولا اقتصاد به مسیری هدایت شد که فشارهای خارجی و اظهارنظرهای گاه و بیگاه آمریکایی‌ها کمترین تاثیرگذاری را بر بازارهای داخلی داشته باشد. ثانیا امید به SPV ، INSTEX و... به حداقل رسید و راه‌های جایگزین ازجمله همکاری با بغداد، سلیمانیه، استانبول، دوحه و هرات جایگزین آنها شد. ثالثا امارات به‌عنوان یکی از نقاط تمرکز صرافی‌های همکار با ایران در اثر تداوم مقاومت فعال تهران از مواضع گذشته خود کوتاه آمد و دوباره مسیر تعامل با ایران را از سر گرفت. کاهش محسوس نرخ دلار در تهران طی یکی، دو هفته اخیر هم حاصل افزایش قابل‌توجه مراودات ارزی تهران- دبی و بازگشایی صرافی‌هایی است که دسترسی آنها به تهران محدود شده بود و حالا با همکاری اماراتی‌ها این دسترسی باز و محدودیت‌های گذشته برطرف شده است.

چهارمین نکته در عرصه اقتصادی همان تغییر پیشنهادهای اروپا و آمریکا برای آغاز مذاکره است، آبنبات چوبی‌هایی که کم‌کم در اثر مقاومت ایران تغییر ماهیت دادند و حالا هر روز بزرگ‌تر می‌شوند ولی تهران تا رسیدن آنها به سطح مطلوب که همانا برداشته شدن تحریم‌های اعمال‌شده پس از برجام هستند، مقاومت خواهد کرد.

پنجمین نکته درباره توسعه همکاری‌های ایران با شرق به‌معنای چین و روسیه است، دو کشوری که در گذشته روابط پرنوسانی با ایران داشتند و به ویژه در دوران دولت‌های یازدهم و دوازدهم تحت‌تاثیر نظر مقامات سیاسی دولت روحانی حداقلی‌ترین روابط را با تهران تجربه کردند. این کشور‌ها در دوران برجام حتی می‌گفتند ایران به همکار غرب بدل شده، لذا از توسعه همکاری‌ها با تهران اجتناب می‌کردند. چین و روسیه اما امروز با خیال راحت‌تری با تهران همکاری می‌کنند و اطمینان خاطر دارند که تفاهمات مابین در وزارتخانه‌های ایران کمترین خدشه را خواهند پذیرفت و با احتمال بیشتری به نتیجه خواهند رسید.

د: وضعیت ایران در سیاست داخلی

ورود غرب اعم از اروپا و آمریکا به فاز عدم همکاری و تداوم خصومت با تهران بزرگ‌ترین تاثیر خود را نه در سیاست خارجی و اقتصاد که در سیاست داخلی ایران گذاشت، نتیجه راهبردی، بلندمدت و عمیق بود و البته 180 درجه با انتظارشان متفاوت.

از واشنگتن گرفته تا لندن، برلین و پاریس همه مقامات و سیاستمداران گمان می‌کردند ورود به فاز نظامی و توسعه فشار در عرصه‌های مختلف باعث افزایش شکنندگی در بدنه جامعه ایرانی و نهایتا ایجاد شکاف میان حاکمیت با مردم می‌شود، از این‌رو تمام تلاش خود را به‌کار بستند تا حاکمیت و نهادهای وابسته به آن را مقابل مردم و عامل فشار و تنگناهای اقتصادی معرفی کنند، چنانکه تروریستی‌خواندن سپاه و درگیر شدن با آن یکی، از همین اقدامات بود. در عین ناباوری برای کاخ سفیدنشینان و مقامات بریتانیایی نتیجه افزایش تخاصم و فشار به ایران به‌جای دودستگی، افزایش اتحاد و انسجام ملی بود به‌گونه‌ای که کار به آنجا رسید که مردم ایران هر لحظه در انتظار واکنش مسئولان و نهادهای نظامی ازجمله سپاه پاسداران به دشمنی‌های آمریکا و انگلیس بودند. واکنش‌های بسیار مثبت و پرهیجان به ساقط کردن پهپاد جاسوسی آمریکا در آسمان هرمزگان و سپس موجی از شادی و شعف ناشی از بازسازی اقتدار ملی که جمعه‌شب و پس از توقیف کشتی انگلیسی میان مردم به‌ویژه در شبکه‌های اجتماعی ایجاد شد، نشانه‌ای از ایجاد انسجام ملی است. وضعیتی که مردم و قریب به اتفاق تحلیلگران و فعالان سیاسی به‌جای سخن گفتن از ریسک چنین اقدامات و احتمال مواجه‌شدن با واکنش‌های سخت طرف غربی، از پاسخ مقتدرانه خوشحالند و آن را باعث کاهش تنش‌ها و افزایش صلابت کشور می‌دانند.
فارس

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.