نوید کمالی

آزادی نفتکش ایران؛ نتیجه دیپلماسی اقتدار

تاریخ در صفحات خود خواهد نوشت که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با اتکا به دیپلماسی اقتدار و با رعایت اصول و قواعد بین‌المللی آنهم در شرایطی که غرب خواهان تحدید منافع ایران در چهارچوب INSTEX ابداعی خود بود با اقتدار توانست یک نفت کش تحت اسکورت یکی از پیشرفته ترین ناوهای نظامی انگلیس را اعمال قانون کند.

هادی نیوز:  سرانجام پس از گذشت شش هفته از توقیف غیر قانونی نفتکش گریس 1 توسط تفنگداران تا بن دندان مسلح انگلیسی، مقامات محلی جبل الطارق خبر آزاد سازی نفتکش کشورمان را اعلام کردند.

این خبر پس از آن اعلام شد که دادگاه رسیدگی به پرونده ادعایی دولت انگلیس علیه کشورمان دستور آزادی این نفتکش را صادر کرد و این کشتی با برافراشتن پرچم کشورمان و با محموله نفتی خود که حجم آن بیش از دو میلیون لیتر برآورد می شود آماده انجام ادامه سفر خود در دریای مدیترانه شد.
جالب آنکه آزادی نفتکش کشورمان در حالی صورت گرفت که وزارت دادگستری ایالات متحده آمریکا از دولت محلی این کشور خواسته بود که توقیف این نفتکش ایرانی را تمدید کند اما این تلاش های مذبوحانه در کمال تعجب مقامات آمریکایی با بی توجهی مقامات جبل الطارق روبرو شد و قاضی دادگاه رسیدگی به پرونده این نفتکش رسما اعلام کرد که حکم خود را صرفا بر مبنای شواهد و مدارک موجود در پرونده و نه خواست دیگر کشورها صادر کرده است.
اعلام رسمی این تصمیم و بی توجهی به درخواست مقامات آمریکایی از آنجایی دارای اهمیت است که جبل الطارق با جمعیت 30 هزار نفری خود یک کشور مستقل محسوب نمی شود و در روابط بین الملل به عنوان یکی از مستعمرات بازمانده از دوران استعمار سیاه بریتانیا شناخته می شود که البته موضوع مالکیت بر آن در طول 300 سال گذشته همواره موجب بروز تنش ها و اختلافات سیاسی سنگینی بین اسپانیا و انگلیس شده است زیرا با وجود آنکه حاکمیت بر جبل طارق در سال ۱۷۱۳ میلادی و بر اساس معاهده اوترخت به بریتانیا واگذار شد اما همچنان کشور اسپانیا بر مالکیت خود بر جبل طارق اصرار دارد.
از این رو پر واضح است که تصمیم دولت محلی جبل الطارق مبنی بر آزاد سازی نفتکش کشورمان در واقع تصمیم و اراده از سر استیصال لندن بوده است زیرا با توجه به برخورد قاطع و مقتدرانه کشورمان در برخورد با تخلفات دریایی کشتی های انگلیسی از جمله کشتی استنا ایمپرو و همچنین شکست طرح پیشنهادی این کشور مبنی بر ایجاد ناوگان مشترک اتحادیه اروپا علیه ایران طبیعتا انگلیس چاره ای جز ارسال فرمان آزاد سازی نفتکش ایرانی به دولت محلی جبل الطارق نداشته است زیرا تعلل بیشتر در این زمینه علاوه بر افزایش هزینه های سیاسی و اقتصادی آن، موجب نمایان شدن بیش از پیش چهره در هم شکسته و مستأصل دولت انگلیس در منظر افکار عمومی جهان می شد خصوصا در شرایطی که ناتوانی این کشور در مدیریت بحران برگزیت تا کنون موجبات استعفای دو نخست وزیر این کشور را هم فراهم آورده است و ماجراجویی هایی از جنس ایجاد اخلال در صادرات نفت یکی از مهمترین تولیدکنندگان نفت جهان می تواند زمینه را برای پیچیده تر شدن اوضاع داخلی این کشور فراهم کند خصوصا به این دلیل که در شرایط فعلی بحران برگزیت به تنهایی زمینه کاهش جدی روند سرمایه گذاری در این کشور را فراهم کرده است.
از سوی دیگر مقامات انگلیسی به خوبی به این نکته واقفند که در شرایط فعلی بدلیل در دسترس نبودن بیش از نیمی از ناوگان نظامی این کشور و همچنین کاهش قابل توجه بودجه نظامی این کشور، حداقل در طی سال جاری میلادی امکان حضور جدی و فعال ناوگان نظامی انگلیس در خلیج فارس و تنگه هرمز وجود ندارد لذا اصرار در جهت تنش آفرینی علیه ایران صرفا موجب تحقیر بیش از پیش میراث داران بریتانیای استعمارگر در صحنه بین الملل خواهد شد.
البته نکته اینجاست که تاریخ در صفحات خود خواهد نوشت که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با اتکا به دیپلماسی اقتدار و با رعایت اصول و قواعد بین‌المللی آنهم در شرایطی که غرب خواهان تحدید منافع ایران در چهارچوب INSTEX ابداعی خود بود با اقتدار توانست یک نفت کش تحت اسکورت یکی از پیشرفته ترین ناوهای نظامی انگلیس را اعمال قانون کند آنهم در شرایطی که لندن با تصور انفعال ایران دست به راهزنی دریایی و توقیف نفتکش کشورمان کرده بودند و تصورشان این بوده که این اقدام موجب توقف روند صادرات نفت ایران و به صفر رسیدن درآمدهای نفتی کشورمان خواهد حال آنکه بر خلاف تصور انگلیسی ها نه تنها این اقدام با پاسخ قانونی کشورمان روبرو شد بلکه این پیغام به همپیمانان آمریکا ارسال گردید که پاسخ ایران به هرگونه تهدیدی پاسخی محکم  و دندان شکن خواهد بود.
بدیهی است که با توجه به ناکامی انگلیس در ماجرای مقابله با روند صادرات نفت کشورمان، هزینه آمریکا در عرصه مقابله با ملت ایران بیش از پیش افزایش یافته است، از سوی دیگر نیز بدلیل عدم استقبال قدرت های جهان از ائتلاف دریایی آمریکا در خلیج فارس به نظر می رسد که دولت ترامپ در هفته ها و شاید ماه های آتی چاره ای جز تغییر استراتژی ضد ایرانی خود در خلیج فارس نخواهد داشت لذا می توان دیدارهای اخیر فی‌مابین امارات و رژیم صهیونیستی را که با حمایت آمریکا انجام شدند در چهارچوب طراحی توطئه جدیدی علیه کشورمان ارزیابی کرد هر چند که حنای این دست بازی های دوگانه برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس مدتهاست که رنگی ندارد و این دست شیخ نشین ها عبرت نگرفته از ماجرای سوریه و یمن خیلی زود بهای تنش آفرینی ها خود را پرداخت خواهند کرد همانگونه که در پرونده یمن نیز در کمال ناباوری امروز شاهد مانور قدرت موشک ها و پهپادهای رادار گریز انقلابیون یمن در آسمان کشورهایشان هستند.

بصیرت

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.