فصل مشترک روابط تهران، پکن و مسکو؛

اتحاد نانوشته‌ی شرق/ پا پس کشیدن اروپا از برجام به سبک آمریکا

تهران، پکن و مسکو از غرب می خواهند بر سر تعهدات برجامی خود باقی بماند و آنها با فعال کردن ماشه از تلاش برای بقای برجام می گویند.

هادی نیوز: تقریبا از زمانی که آمریکا از برنامه جامع اقدام مشترک خارج شد، کش مکش‌ها هم برای حفظ این توفق میان ایران و اتحادیه اروپا آغاز شد، اما تا کنون نتیجه چشم گیری حاصل نشده وبه نظر می‌رسد  اکنون تهران، لندن، پاریس و برلین به پایان راه همکاری های برجامی خود رسیده‌اند.

از زمانی که ایالات متحده به صورت یکجانبه و غیر قانونی توافق هسته ای را ترک کرد، علیرغم قول‌هایی که اروپا برای ادامه همکاری با ایران داد شرکت‌های خارجی تحت تاثیر تهدیدهای کاخ سفید قراردادهای خود با ایران  را لغو کردند. گروه اقدام علیه ایران به رهبری برایان هوک، تمام تلاش خود را برای تهدید طرف های اروپایی صرف کرد تا حتی شرکت های دارو سازی را از تعامل با تهران منصرف کند.

در این میان مقامات ایرانی هم بارها به تروئیکای طرف برجام گوشزد کردند که  ابتدا اروپا باید وعده راه اندازی شبکه مالی SPV که ماهها پیش به تهران داده بود را  عملیاتی کند تا از این طریق بتوانیم نفت خود را فروخته و کالاهای مورد نیاز کشور از جمله دارو را تهیه کنیم. با این حال تنها دستاورد رایزنی های ایران در این زمینه با طرف های اروپایی به راه اندازی  شبکه ای با نام اینستکس ختم شد، که تاکنون کاربرد جدی برای تهران نداشته است!

در پیچ و خم مذاکرات و تلاش‌ برای حفظ برجام، روزنامه واشنگتن‌پست خبری را مبنی بر تهدید طرف های اروپایی برجام از سوی ترامپ منتشر کرد که باعث پیچیده تر شدن شرایط شده است.

بر اساس این خبر، اگر سه کشور اروپایی طرف برجام مکانیسم حل اختلافی که در این توافق پیش بینی شده را جهت تحت فشار قرار دادن ایران فعال نکنند، آمریکا تعرفه ۲۵ درصدی برای واردات خودرو از کشورهای اروپایی اعمال خواهد کرد. به دنبال این تهدید و با توجه به حجم گسترده صادرات خودرو از اروپا به ایالات متحده، این کشورها به نوعی از تعهدات خود در قبال برجام عقب نشینی کردند.

البته در این میان کشورهای روسیه و چین همواره از توافق هسته ای حمایت کرده و نسبت به اتحادیه اروپا و اقداماتی که باعث تضعیف روز افزون برنامه جامع اقدام مشترک می‌شود هشدار داده‌اند.

حال این سوال پیش می‌آید که چه چیزی باعث می‌شود پکن و مسکو مقابل اقدامات واشنگتن ایستادگی کنند و  اساسا ایستادگی این کشورها مقابل آمریکا چه منفعتی برای ایران دارد؟

 پکن، بزرگترین طلبکار واشنگتن

اگرچه آمریکا با سیاست‌ها و نقاب قدرتی که به چهره زده کشور‌های زیادی از جمله اعضا اتحادیه اروپا را به سمت خود جلب می‌کند، اما ابر قدرت چین با تکیه بر توانایی‌های خود به دنبال جلب رضایت آمریکا یا هیچ کشور دیگری نیست.

جمهوری خلق چین در سال‌های اخیر با گسترش نیروی نظامی و بالا بردن توان اقتصادی خود تبدیل به یک ابر قدرت شده که توانایی رقابت و مقابله با آمریکا را به خوبی  دارد. با وجود روابط گسترده‌ی تجاری میان پکن و واشنگتن، ترامپ با اعمال تعرفه‌های تجاری بر روی برخی کالا‌های چینی در حقیقت  شکافی در تعاملات دو کشور ایجاد کرده است. مناقشه دیگری که در این میان وجود دارد، بحث شبه جزیره‌ی کره است.

چالش اصلی بین پکن و واشنگتن گرمتر می شود که آمریکا به طور واضح از کره جنوبی و چین هم از رقیب او یعنی کره شمالی حمایت می کند. اما تنش ها در روابط دیپلماتیک بین ترامپ و شی جین پینگ  به اینجا ختم نمی شود و اثرات آنرا می توان  در تصمیمگری های دو طرف در قبال خاورمیانه مشاهده کرد تا جایی که چین قطعنامه‌های آمریکا علیه سوریه را وتو کرد که این اقدام را می‌توان به نوعی  حمایت تلویحی پکن از ایران هم قلمداد کرد.

اما به عنوان مهم‌ترین نکته‌ی روابط پکن و واشنگتن، می‌توان به بدهی آمریکا به چین اشاره کرد که این کشور شرق آسیایی را به بزرگترین طلبکار ایالات متحده تبدیل کرده است. به صورتی که اگر چین، طلب‌هایش را یکجا مطالبه کند، اقتصاد آمریکا دچار ضربات شدیدی خواهد شد که همین امر هم  توجیهی برای ناتوانی واشنگتن در تحمیل خواسته هایش به پکن است.

مناقشات مسکو _واشنگتن، شکافی به وسعت اوکراین تا سوریه

 تنش های ترامپ طی سه سال گذشته  محدود به چین نبوده و او بارها بر سر موضوعات مختلف در عرصه بین الملل با پوتین چالش های بسیاری ایجاد کرده است، بویژه اینکه از دیرباز واشنگتن، روسیه  را مانع بزرگی بر سر سلطه جویی‌های خود می دید.

اختلافات روسیه و ایالات متحده آمریکا در جهان، بر هیچ کسی پوشیده نیست، تاجایی که حتی ملاقات‌ مسئولان دوکشور در حاشیه نشست های بین المللی هم تغییری در طرز فکر جهانیان نسبت به روابط مسکو- واشنگتن ایجاد نمی‌کند. در این میان دولت روسیه به طور جدی مقابل تحریم هایی که ترامپ هر روز بر تعداد آنها می افزاید ایستاده است و  همان اندازه که روسیه در حوزه دیپلماسی با واشنگتن در تضاد است، با تهران مواضعی مشترک یا همسو دارند.

در حالی که مبارزه با گروههای تروریستی در سوریه به یکی از عوامل توسعه روابط تهران و مسکو تبدیل شده، شاهد هستیم که در طرف مقابل همین امر به محلی برای افزایش مناقشه‌ی روسیه و ایالات متحده آمریکا  بدل شده است. از طرفی دیگر توافقات نظامی و هسته‌ای ایران- روسیه همچنین مرز آبی دریای خزر، این دو کشور را به هم وصل کرده، اما خلاء اینگونه توافقات، بویژه همکاری‌های نظامی، بین واشنگتن و مسکو کاملا مشهود است؛ افزون بر این، اختلافات برسر کریمه منجر شده است تا پس از قریب به سه دهه، جنگ سرد کوچکی بین ترامپ و پوتین در جریان است.

با این همه علاوه بر قدرت غیر قابل انکار روسیه در جامعه بین الملل، تمام این شکاف‌ها و اشتراکات نداشته بین آمریکا و روسیه باعث می‌شود مسکو زیر بار اعمال تحریم ها علیه ایران نرود؛ البته تمام ماجرا به آنچه که گفته شد ختم نمی‌شود بلکه منافع روسیه ایجاب می‌کند تا با ایران به عنوان یک قدرت منطقه و همسایه‌ای کهن، در همزیستی  مسالمت آمیز به سر ببرد.

آنچه تا کنون گفته شد نقاط اختلاف چین و روسیه با آمریکا بود، اما تهران، مسکو و پکن چه نقاط اشتراکی با یکدیگر دارند که باعث همسویی سیاسی بین آنها شده است؟

آنچه تهران، مسکو و پکن را در کنار یکدیگر قرار می‌دهد

آمریکا، روسیه و چین به صورت ذاتی ابر قدرت‌های رقیب محسوب می‌شوند و ذات رقابت هم باعث اتحاد سازی کشورها بین یکدیگر می‌شود؛ در یکسو ایالات متحده، انگلستان، فرانسه، آلمان و تعدادی از کشورهای بلوک غرب سابق هستند و از طرفی دیگر رقابت روسیه و چین با این کشورها مطرح است.

در این میان پس از انقلاب اسلامی، ایران به جرگه رقابت با آمریکا پیوست که در وهله‌ی نخست در بحث ایدئولوژیک بود و ایران با فلسفه سرمایه داری و ذات امپریالیسم غرب مخالفت کرد.

اما رفته رفته رقابت ایران با کشورهای غربی در بحث ژئوپولوتیک هم گسترش پیدا کرد؛ به این معنا که مخالفت خود با واشنگتن را نه تنها در بحث فکر، بلکه  در آب، خاک، هوا هم گسترش داد؛ یعنی منطقه ژئوپولوتیک خاورمیانه که یک روزی منطقه رفت و آمد آمریکا بود، کم کم به حیاط خلوت ایران بدل شد.

[اتحاد نانوشته‌ی شرق]

بنابراین می‌توان اینگونه نتیجه گرفت که روسیه و چین به صورتی ذاتی با یکدیگر در رقابت هستند و ایران هم مانند این دو کشور در ابعاد مختلفی با ایالات متحده رقابت می‌کند، بنابراین نوعی اتحاد نانوشته بین سه کشور مذکور ایجاد می‌شود.

به این معنی که منافع تهران، پکن و مسکو در رقابت با واشنگتن با یکدیگر همپوشانی ایجاد می‌کند؛ ایران به دنبال نفی اندیشه آمریکا، روسیه به دنبال نفی سلاح‌های این کشور و چین هم به دنبال نفی اقتصاد ایالات متحده است؛ این سه کشور تشکیل سه ضلع مثلث برای مقابله با آمریکا را می‌دهند.

گرچه ایران، روسیه و چین طبق یک توافق نوشته شده به رقابت با آمریکا نپرداخته‌اند، اما به صورت نانوشته منافعشان همپوشانی ایجاد می‌کند که نهایتا منجر به رقابت با این کشور پهناور آمریکای شمالی می‌شود.

جدای از رقابت با ایالات متحده، سه کشور یاد شده با یکدیگر نیز منافع مشترکی دارند؛ برای مثال در شریطی که نفت، بانک مرکزی و ... ایران تحریم ایست، منافع ما در چین این است که پکن همچنان جسته و گریخته نفت ایران را خریداری کند و یا اینکه پکن می‌تواند قطعنامه‌هایی که در شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران وضع می‌شود را وتو کند.

از طرفی دیگر هم‌سویی های سیاسی- نظامی ایران و روسیه در منطقه هم باعث اتحاد این دو کشور با یکدیگر می‌شود.

به طور کلی مجموع عوامل ذکر شده، این سه کشور را در کنار یکدیگر قرار می‌دهد.

در آینده جامعه بین‌الملل باید در انتظار چه تغییراتی باشد؟

آنچه تاکنون گفته شد پایبندی و حمایت چین و روسیه در قبال توافق هسته ای و مقایسه آن  با  نقشی بود که اتحادیه اروپا در عمل به تعهدات برجامی تروئیکای اروپایی برجام ایفا کردند، اما در این میان برخی از کارشناسان معتقد هستند مقابله کشورها با سیاست‌های سلطه جویانه ایالات متحده دلایل دیگری نیز دارد؛  جواد منصوری سفیر اسبق کشورمان در پکن در گفت‌وگو با باشگاه خبرنگاران جوان، درباره سیاست های گذشته و حال کشورها در عرصه بین الملل توضیح داد: در گذشته قدرت، نفوذ و سلطه تعریفی متفاوت از امروز داشته است؛ در نتیجه با توجه به تغیر حرکت‌های مردمی، مبانی اعتقادی و ابزار‌های قدرت در جهان  شاهد ایجاد نوعی از حرکت‌های تدریجی به سمت نظام بین الملل جدید در داخل اروپا، آمریکا، آفریقا و حتی آسیا  هستیم. 

او با اشاره به تغییر نظام بین‌المللی و سیاست‌های واشنگتن، اظهار کرد: به عنوان نمونه آنچه که در جریان ترور شهید سلیمانی و شهید المهندس اتفاق افتاد اگر در چند سال گذشته روی داده بود، پیامد‌های کاملا متفاوتی را به همراه داشت، امروز واکنش‌ها به ترور سردار سلیمانی در اروپا ، حتی داخل حاکمیت آمریکا هم با دوگانگی و اعتراضاتی  همراه بود.

همچنین سفیر اسبق ایران در چین با بیان اینکه اروپا در رفتار و تصمیم گیری‌های خود با نوعی تناقض آشکار درگیر شده است، تاکید کرد: اروپا کاملا دچار نوعی تناقض آشکار دچار شده است، از طرفی نمی‌خواهند زیر سلطه آمریکا باشه و از وضعیتی که به آن‌ها تحمیل شده به خصوص لشکرکشی به خاورمیانه ناراضی هستند، از طرف دیگر هم انسجام کاملی بین کشور‌های اتحادیه اروپا وجود ندارد که بتواند در مقابل آمریکا ایستادگی کند؛ بنابراین تلاش می‌کنند با خریدن زمان شرایط را به سمتی ببرند که توان ایستادگی مقابل آمریکا را بدست بیاورند.

بنابراین نتیجه‌ای که می‌توان گرفت این است که اکنون هیچ کشوری با سلطه و زورگویی موافق نیست و حتی به سختی هم نمی‌تواند آن را بپذیرد، اما شاید بتوان آنچه که امروزه اروپا را درگیر انفعال کرده و اتحادیه قاره سبز را به سمت فروپاشی کشانده، خلا اتحاد و همسویی این کشورها دانست.

شاید اگر کشورهای غربی هم مانند شرق عزمشان را جزم کنند تا بدون سلطه سیاست‌های مستقلی را اعمال کنند، اوضاع جهان به سمت مطلوب تری برود.

گزارش از رهادخت رستگار

باشگاه خبرنگاران جوان

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.