یاسر طالبی

تنگنای آمریکا در عراق و سوریه

آمریکایی ها در عراق نیز هر از گاهی آماج حملات مقاومت قرار می گیرند. اخیرا پایگاه «عین الاسد» در غرب عراق، بارها مورد حمله قرار گرفته و همزمان با آن، پایگاه آمریکایی‌ ها در میدان نفتی العمر سوریه در شرق دیرالزور، مورد حمله موشکی و پهپادی قرار گرفت.

آمریکایی ها این روزها در منطقه با وضعیت اسفباری مواجه هستند. علاوه بر عقب نشینی از افغانستان که به مثابه اعتراف به شکست پس از 20 سال اشغالگری در این کشور بود، طی روزهای اخیر پنج عملیات علیه پایگاه ‌های ائتلاف ضد داعش در سوریه انجام شد.

این در حالی است که آمریکایی ها در عراق نیز هر از گاهی آماج حملات مقاومت قرار می گیرند. اخیرا پایگاه «عین الاسد» در غرب عراق، بارها مورد حمله قرار گرفته و همزمان با آن، پایگاه آمریکایی‌ ها در میدان نفتی العمر سوریه در شرق دیرالزور، مورد حمله موشکی و پهپادی قرار گرفت.

در واقع، فشارهای میدانی بر آمریکا برای پایان دادن به اشغال عراق و نیز مناطق گسترده‌ ای از شرق فرات در سوریه افزایش یافته است. با توجه به تحرکات اخیر آمریکا در شرق فرات از جمله بالا بردن سطح آمادگی نیروها، افزایش تعداد سامانه‌های پدافند هوایی و انتقال تجهیزات نظامی از عراق برای تقویت پایگاه‌ های داخل سوریه، به نظر می‌ رسد واشنگتن احساس خطر کرده و در صدد مقابله با آن برآمده است.

نکته قابل توجه آن است که دولت سوریه گزینه مقاومت مردمی را که با حملات پیاپی و پراکنده قادر به در هم شکستن اشغالگر و مجبور کردن آن به عقب ‌نشینی است، در پیش گرفته و نشانه‌ های این مقاومت در مناطق سوریه آشکار شده است.
بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه سال گذشته درباره نحوه برخورد با اشغال میادین نفت و گاز سوریه توسط نیروهای آمریکایی در شرق دیرالزور گفته بود: ارتش سوریه در حال حاضر درگیر یک جنگ داخلی برای آزادسازی مناطق مختلف این کشور از لوث تروریسم است، اما این بدان معنا نیست که گروه‌ های مقاومت منطقه در آینده نزدیک برای اخراج نیروهای آمریکایی بسیج نشوند.

حملات فزاینده به پایگاه‌ های آمریکا در میدان نفتی العمر به عنوان بزرگ‌ترین میدان نفتی سوریه، آغاز جنگی نامتقارن در سوریه است که توسط گروه‌ های مقاومت سوریه متشکل از اهالی قبایل عرب به سبک گروه‌های مقاومت عراق و با هماهنگی نیروهای حشد الشعبی در مرز دو کشور انجام می ‌شود.

دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا پایگاه نظامی میدان نفتی العمر را برای محافظت از میادین نفت و گاز ایجاد کرد و کار بهره برداری و بازاریابی برای نفت و گاز آن را به شرکت‌ های اسرائیلی سپرد و درآمد مالی آن را با نیروهای سوریه دموکراتیک (قسد) تقسیم کرد.

این درحالی است که دولت سوریه و حدود ۲۰ میلیون شهروند سوری با مشکلات حاد اقتصادی دست به گریبان بوده و از کمبود قابل توجه منابع نفتی رنج می ‌برند.

دولت جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا اخیرا با روس‌ ها در پرونده سوریه به توافقاتی رسیده است، ازجمله توافق درباره ورود کمک‌ های بشردوستانه به سوریه از طریق گذرگاه باب الهوی. این توافقات زمینه را برای کاهش خسارت ‌های واشنگتن در سوریه و خروج نیروهایش از سوریه و عراق مانند افغانستان فراهم می ‌کند.

استراتژی جدید دولت بایدن ناظر به خروج تدریجی از منطقه غرب آسیا به منظور کاهش هزینه های مادی و معنوی و تمرکز بر اولویت های دیگری همچون تهدید روزافزون چین می باشد.
کاری که گروه‌ های مقاومت مشترک سوریه و عراق انجام می دهند آن است که ایالات متحده را ناچار به تسریع در اجرای استراتژی فوق خواهند نمود. آمریکا چنین تجربه ای را در سال‌ های ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ آزموده بود و نهایتا ناچار به خروج نظامی از عراق شد. در آن مقطع، مقاومت علیه نیروهای آمریکا در اوج خود قرار داشت و دولت سوریه با نیرو و سلاح حمایت قابل توجهی از گروه‌ های مقاومت انجام می داد.

البته دمشق یا هم ‌پیمانانش مسؤولیت حملات اخیر علیه آمریکایی ها را بر عهده نمی ‌گیرند، زیرا نمی خواهند به واشنگتن برای پاسخ به این حملات بهانه ای بدهند. به عبارتی مقاومت علیه آمریکا همانند عراق، خودجوش و مردمی است؛ به ویژه این که مردم سوریه در اثر تحریم ها و اشغالگری آمریکا در فشار اقتصادی بوده و انگیزه کافی برای اقدامات ضد آمریکایی دارند. 
با این حال، آمریکایی ها مطابق معمول مسئولیت این حملات را متوجه گروه های مقاومت می دانند که تحمت حمایت جمهوری اسلامی ایران قرار دارند، لذا احتمال واکنش علیه مقاومت همانند حمله هوایی اخیر آمریکا به پایگاه های مقاومت در منطقه بوکمال در مرز عراق و سوریه وجود دارد.
اما مقامات کاخ سفید می ‌دانند که هرگونه حمله جدیدی به مقاومت و یا ارتش سوریه پاسخ قطعی خواهد داشت و شرایط را به سمت تنش میدانی بیشتر سوق خواهد داد. به همین دلیل آمریکا سعی می کند در مقابله با مقاومت احتیاط بیشتری به خرج دهد.
در این راستا برخی ناظران پیش بینی می کنند تحولات میدانی جاری در عراق و سوریه بستر را برای برخی تحولات سیاسی طبق توافق‌ های اولیه روسیه و آمریکا فراهم می‌ کند.
از این نگاه، هدف از افزایش حملات به پایگاه‌های آمریکایی تشدید فشارها بر واشنگتن برای ترغیب آن به کاهش فشارهای اقتصادی و پذیرش حق کشور سوریه برای حاکمیت بر اراضی‌ خود می باشد.  
همچنین پیش بینی می شود واشنگتن در مرحله آتی برای تشویق دمشق به قبول راه‌ حل سیاسی که ضامن حضور مخالفان سیاسی در عرصی سیاسی این کشور باشد، گام‌ هایی را برای کاهش سطح تحریم‌ ها علیه دمشق در پیش بگیرد.
تنها متحد آمریکا در شمال شرق سوریه، نیروهای کرد هستند؛ اما بر اساس تجربه، دولت آمریکا پشت کردها در شمال سوریه را خالی خواهد کرد؛ همان طور که در افغانستان متحدانش را تنها گذاشت.
طالبان اکنون بیش از ۸۵ درصد از اراضی افغانستان را به کنترل خود درآورده و بر ۲۵۰ منطقه از ۲۹۰ منطقه مسلط شده است و دولت اشرف غنی تنها بر کابل و برخی شهرهای کوچک تسلط دارد.

از طرفی، کردهای سوریه به خوبی می ‌دانند که در صورت عقب‌ نشینی آمریکا از خاک سوریه، بیشترین زیان را خواهد دید، لذا از فراخوان روسیه برای گفت ‌وگو با دمشق استقبال کرده اند.
با تداوم حملات نظامی به آمریکایی ‌ها در سوریه و عراق، می توان پیش بینی کرد که آمریکا نهایتا ناچار به عقب نشینی نظامی از این دو کشور خواهد شد و به این ترتیب پس از افغانستان، شکست دیگری را در پرونده خود ثبت خواهد کرد.
پروژه ای که مقاومت به شکل هوشمندانه در پیش گرفته است در واقع ناظر به تحقق راهبرد «انتقام سخت» در برابر خون سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و همراهانش می باشد. 

منبع: سایت بصیرت

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.