خسارات فتنه ۸۸ براي نظام و مردم/محمدرضا مرادی

گروه زيادي از اراذل اجاره‌اي، منافقان، كمونيست¬ها و بهايي¬ها برابر يك برنامه از قبل تعيين شده و در قبال دريافت وجوهي طي هشت ماه آشوب و اغتشاش، خسارات بسياري به كشور وارد كردند كه آتش زدن اتوبوس‌هاي شهري، بانك‌ها، مساجد، سطل‌هاي زباله، اماكن دولتي و عمومي و... بخشي از خسارات‌ ميداني فتنه‌گران در آشوب‌هاي فتنه سبز بود كه اگر خساراتي چون؛ تعطيلي مراكز دولتي در مركز شهر اعم از بانك‌ها، ادارات و حتي مراكز خريد و... را به آن اضافه كنيم، قطعاً رقم بسيار زيادي خواهد شد. البته همه اينها تنها بخشي از خسارات ظاهري وارد شده به كشور مي‌باشد، حال اگر خساراتي را كه اين آشوب‌ها براي كشور در عدم عقد قراردادهاي سرمايه‌گذاري خارجي به بار آورد، اضافه كنيم ارقام بالاتري را در بر خواهد گرفت.

انقلاب اسلامي ايران در تمام دوران عمر با بركت خود از ابتدا تا به امروز همواره درمعرض انواع توطئه‌ها و دشمني‌هاي دشمنان زخم‌خورده بوده و هست. دشمناني كه منافع خودرا با وقوع اين انقلاب از دست‌رفته مي‌ديدند، اعم از بيگانگاني چون آمريكا و غرب و رژيم صهيونيستي و مزدوران خائن وطني‌اي چون؛ منافقين، سلطنت‌طلبان، ملي ـ مذهبي‌ها، ماركسيست‌ها و... كه بايد به اين معاندان و مخالفان نظام، گروه منافقين جديدي كه پس از دوران سازندگي و اصلاحات سر برآوردند را نيز اضافه كرد. اين گروه كه رسيدن به قدرت را به هر وسيله ممكن مشروع مي‌داند، در رفتار و گفتارشان همواره نوعي همنوايي با بيگانگان، فاصله گرفتن از شعارهاي اصيل انقلاب و امام، غرب‌زدگي و... را مي‌توان مشاهده كرد. كساني كه خود را مدعيان خط امام و اصلاح‌طلب مي‌ناميدند و در پس شعارهاي مزورانه خود تاكنون خسارات زيادي بر نظام و انقلاب تحميل كرده‌اند كه غائله ۱۸ تير ۷۸ و فتنه خرداد ۸۸ را مي‌توان از بزرگ‌ترين آن‌ها ناميد.

اين فتنه، ويژگي‌هاي خاصي داشت كه در هيچ فتنه‌اي در گذشته مشاهده نشده بود. نوع سازماندهي آن، حمايت برخي خواص و مسئولان كشوري فاقد بصيرت از آن،‌ حمايت همه‌جانبه بيگانگان، يكي شدن همه ضد انقلابيون خارج‌ و داخل براي اولين بار و در يك كلام، مشاركت همه دشمنان نظام در يك اجماع نانوشته براي سرنگوني نظام، از ويژگي‌هاي منحصر به فرد اين فتنه است. مي‌توان گفت، فتنه ۸۸، همجمه‌اي همه‌جانبه به اصل و بنيان نظام بود كه با همكاري همه دشمنان خارجي و داخلي و خيانت و حماقت سران فتنه به‌وقوع پيوست.

قطعاً فتنه ۸۸ خسارات مادي، معنوي و حيثيتي زيادي براي نظام و كشورمان چه در داخل و چه در سطح بين‌الملل به همراه داشته است. فتنه‌اي كه اگر انجام نمي‌شد، شيريني حضور ۴۰ ميليوني مردم و آراي بالاي رئيس‌جمهور منتخب در آن مي‌توانست ضمن افزايش مشروعيت مردمي جمهوري اسلامي، باعث استحكام بيشتر كشور و نظام در همه زمينه‌ها، چه در داخل و چه در خارج، شود و نظام مي‌توانست به پشتوانه اين انتخابات بزرگ، در جوامع بين‌المللي از موضعي قدرتمندتر در پيگيري خواسته‌هايش، اقدام كند؛ اما اين فتنه، همانگونه که اشاره شد، ضمن اينكه ذائقه مردم و دلسوزان انقلاب را تلخ كرد، باعث تحميل خسارات زيادي اعم از سياسي، اقتصادي، مادي و معنوي براي كشورمان در داخل و خارج شد؛ خساراتي كه تبعات و پيامدهاي آن هنوز هم براي كشور ادامه دارد که به اجمال، تلاش مي­شود به برخي از اين خسارات مهم اشاره شود.


۱- تشويش اذهان عمومي و ايجاد شكاف در بين مردم؛

نقطه آغازين فتنه۸۸ و رمز آشوبي را كه آن حوادث ناگوار براي كشور و نظام به وجود آورد، مي‌توان به بحث ادعاي «تقلب» از سوي برخي از كانديداهاي شكست‌خورده انتخابات رياست‌جمهوري، به ويژه آقايان موسوي و كروبي منوط دانست، بنا بر اسناد موجود ادعاي تقلب در ماه‌ها قبل از انتخابات، از سوي برخي بيگانگان و گروه‌ها و جريانات سياسي اصلاح‌طلب از جمله اين دو كانديداي شكست‌خورده، مطرح شده بود که طرح بحث ايجاد «كميته صيانت از آرا» در همين راستا ارزيابي مي‌شود، ولي رسماً، با ادعاي پيروزي از سوي آقاي موسوي در ساعت ۲۳ شب انتخابات كه هنوز بسياري از شعب اخذ رأي در حال جمع­آوري آراي مردم بودند! از جمله كليدي‌ترين و رمز اصلي آشوب فتنه‌گران به حساب مي‌آيد. ادعايي كه اولين خسارت و زيان آن براي كشور و نظام ايجاد تشويش در اذهان عمومي و به تبع، ايجاد شكاف در اتحاد و همبستگي ملي بود. چرا كه در ابتدا، بسياري از كساني كه به موسوي رأي داده بودند، با واقعي دانستن ادعاي تقلب، به گمان خود براي گرفتن حق رأي خود به خيابان‌ها ريختند! كه حوادث بعدي و به عبارتي فتنه ۸۸ به دنبال اين ادعا و همين حضور به وقوع پيوست.


۲- اميدواري دشمنان نظام به برخي جريانات داخلي؛

دشمنان قسم‌خورده انقلاب كه همواره از هر بهانه‌اي براي ضربه‌زدن به نظام استفاده مي‌كنند، اگرچه در ابتدا، از حضور ۴۰ ميليوني مردم بر سر صندوق‌هاي رأي ناراحت بودند، اما ادعاي تقلب از سوي سران فتنه و اردوكشي خياباني فتنه‌گران در تهران باعث شد كه به اين بهانه وارد فتنه شده و شانس خود را يك بار ديگر براي سرنگوني نظام امتحان كنند. دشمنان مسرور از اين موضوع، بلافاصله دست به كار شده و به انحاي مختلف اقدام به حمايت از اين فتنه‌گران كردند. شايد مهم‌ترين كاركرد فتنه براي دشمنان جمهوري اسلامي، سوءاستفاده و اميدواري آنان براي ضربه‌زدن به نظام از داخل بود. فتنه‌گري‌هاي سران فتنه و فتنه‌گران از يك جهت ديگر نيز حائز اهميت است و آن اينكه براي اولين بار در طول بيش از ۳۲ سال كه از پيروزي انقلاب مي‌گذشت، تمامي دشمنان زخم‌خورده نظام اعم از داخلي و خارجي و حتي برخي كشورها، علناً وارد اين فتنه شدند، تا به اين بهانه نظام اسلامي را به زير كشند. اتحاد و انسجامي كه تاكنون عليه هيچ حكومتي نه در ايران كه در هيچ جاي دنيا نيز شاهد نبوديم.

در همين راستا «شكري» يكي از مسئولان وزارت اطلاعات در مصاحبه با هفته‌نامه ۹ دي در سال ۸۹ عناصر مؤثر در فتنه ۸۸ را به پنج دسته تقسيم كرده و در اين خصوص مي‌گويد: «دسته اول بيگانه‌هايي با محوريت آمريكا و رژيم صهيونيستي و انگليس، دسته دوم ضد انقلاب سنتي داخلي و خارجي كشور شامل؛ منافقين، ليبرال‌دموكرات(نهضت آزادي و...)، اسلام‌گرايان سوسيال‌دموكرات(جنبش مسلمانان مبارز و...)، اسلام‌گرايان سوسياليست(بني‌صدر و...)، ملي‌گرايان ليبرال­دموكرات، چپ‌گرايان سوسيال­دموكرات، سوسياليست‌ها و كمونيست‌ها، مشروطه‌خواهان و سلطنت‌طلبان، دسته سوم ضد انقلاب جديد كه اين دسته نيز از زمان دولت سازندگي و اصلاحات كم‌كم ادبيات خودشان را به ادبيات اپوزيسيون تبديل كردند و دسته چهارم، خواص بي‌بصيرت بودند... و دسته پنجم فرقه‌هاي نوظهور استعماري مثل بهائيت و حجتيه و... بودند.» اما نكته مهم در فتنه ۸۸ آنجاست كه بدانيم نظام در فتنه ۸۸ از يكي از خطرناك‌ترين و مهلك‌ترين فتنه‌هاي تاريخي جان سالم به در برد كه اگر در هر كشور ديگري اتفاق مي‌افتاد، سقوط حكومت آن را به دنبال داشت. اگرچه فتنه ۸۸ مهار شد، اما بزرگ‌ترين خيانت سران فتنه به نظام اميدوار ساختن دشمنان به داخل و به فتنه‌گران بود که بارها به آن اذعان کردند.


۳- خسارات مالي و مادي فتنه؛

خسارات مادي و مالي يكي ديگر از پيامدهاي منفي آشوب‌هاي فتنه ۸۸ مي‌باشد كه متأسفانه تاکنون تحقيق جامعي درباره ميزان خسارت‌هاي فتنه منتشر نشده و مواردي نيز كه اعلام شده به صورت پراكنده مي‌باشد. بنا بر اسنادي كه در اعترافات فتنه‌گران دستگير شده اعلام شد، گروه زيادي از اراذل اجاره‌اي، منافقان، كمونيست­ها و بهايي­ها برابر يك برنامه از قبل تعيين شده و در قبال دريافت وجوهي طي هشت ماه آشوب و اغتشاش، خسارات بسياري به كشور وارد كردند كه آتش زدن اتوبوس‌هاي شهري، بانك‌ها، مساجد، سطل‌هاي زباله، اماكن دولتي و عمومي و... بخشي از خسارات‌ ميداني فتنه‌گران در آشوب‌هاي فتنه سبز بود كه اگر خساراتي چون؛ تعطيلي مراكز دولتي در مركز شهر اعم از بانك‌ها، ادارات و حتي مراكز خريد و... را به آن اضافه كنيم، قطعاً رقم بسيار زيادي خواهد شد. البته همه اينها تنها بخشي از خسارات ظاهري وارد شده به كشور مي‌باشد، حال اگر خساراتي را كه اين آشوب‌ها براي كشور در عدم عقد قراردادهاي سرمايه‌گذاري خارجي به بار آورد، اضافه كنيم ارقام بالاتري را در بر خواهد گرفت.

بنابر اسناد، آشوب‌هاي فتنه سبز باعث شد در آن برهه، خيلي از سرمايه‌گذاران خارجي رغبتي براي سرمايه‌گذاري در كشورمان نداشته باشند كه معمولاً هم امري طبيعي در هر كشور آشوب‌زده است و نياز به اثبات ندارد. از زاويه‌اي ديگر، غرب و آمريكا به اين بهانه و جهت حمايت از فتنه‌گران حتي تا امروز، تحريم‌هاي گسترده‌اي در داخل و يا خارج عليه كشورمان اعمال كرده و مي‌كنند که از اين راه نيز خسارات مادي زيادي به کشور وارد آمده است. البته همان گونه كه گفته شد، متأسفانه سازماني كه دقيقاً اين آمار را احصا كرده، اعلام نمايد وجود ندارد، ولي در مجموع و بنا به برخي آمارها، فتنه ۸۸ حدود ۸۶ ميليارد تومان خسارت بر كشور وارد كرده است. همچنين در اين سال هشت بسيجي شهيد شدند. اين­ها بخشي از آماري است كه خبرگزاري ايسنا از قول «علي صالح» فرمانده تيپ يكم سپاه ولي‌امر(عج) در همايش جنگ نرم تحت عنوان «بررسي فتنه ۸۸» در سالن اجتماعي شهيد رجايي مركز تربيت‌معلم قزوين در سال ۸۹ اعلام كرده است.

به طور قطع، فتنه سال ۸۸ خسارات مادي و مالي زيادي به كشور و مردم و بيت‌المال وارد نمود كه بايستي مسببان اصلي آن، يعني سران فتنه پاسخگوي اين حجم گسترده از خسارات و زيان‌هاي وارده به کشور و مردم باشند؛ كساني كه با ادعاي دروغ تقلب، تهران را به آشوب كشيدند و اين خسارات فراوان را بر اين شهر و كشور وارد ساختند.


۴- تخريب چهره نهادها، شخصيت‌ها و مراكز قانوني نظام؛

اگرچه تخريب چهره نهادهاي قانوني و انقلابي از همان سال‌هاي اول انقلاب در رأس اهداف دشمنان داخلي و خارجي قرار داشت، اما هجمه و تخريب اين نهادها پس از دوم خرداد تشديد شده و در فتنه ۸۸ به اوج خود رسيد. به جرأت مي‌توان گفت؛ خطرناك‌ترين و خسارت‌بارترين پيامد آشوب‌ها و اغتشاشات در فتنه سبز، تخريب چهره نهادها و مراكز قانوني‌اي چون سپاه، بسيج، شوراي نگهبان، ولايت‌فقيه، صدا و سيما و... بود. سران فتنه و فتنه‌گران، بيشترين حجم تخريب و ترور شخصيتي خود را بر روي اين نهادها به‌ويژه سپاه و بسيج مصروف داشتند. در پس پرده تخريب چهره اين نهادهاي انقلابي، اهدافي نظير؛ بي‌اعتماد كردن مردم به نهادهاي انقلابي و قانوني، به انفعال كشاندن نهادهاي انقلابي، سرنگوني نظام يا حداقل روي کار آوردن جرياني وابسته به غرب در کشور و... مد نظر فتنه‌گران و حاميان خارجي آنان بود که به فضل الهي خنثي شد.


۵- بازي با حيثيت نظام در خارج از کشور؛

از ديگر آسيب‌ها و پيامدهاي منفي فتنه ۸۸، مي‌توان به ضربات سهمگين حيثيتي که به ملت و نظام جمهوي اسلامي در سطح بين‌المللي وارد شد اشاره کرد. سران فتنه و فتنه‌گران با ادعاهاي بدون سندي چون؛ تقلب در انتخابات، دستگيري گسترده مخالفان نظام، كشتار مخالفان، عدم آزادي سياسي، تجاوز و شكنجه و... با حيثيت نظام بازي كردند و از اين راه فشار زيادي بر نظام اسلامي‌ در سطح جهاني وارد كردند. فتنه‌گران داخلي با كمك رسانه‌هاي صهيونيستي غرب و آمريكا دست به چنان هجمه تبليغاتي گسترده‌اي عليه كشورمان زدند كه در ابتدا، بسياري از دولت­مردان كشورها را كه از حقايق پشت پرده اين هجمه تبليغاتي خبر نداشتند، دچار شك و ترديدهاي زيادي كردند. اين موضوع را در موضع‌گيري‌هاي ابتدائي برخي از آنان به عينه مي­توان ديد و اگرچه به مرور زمان و با كنار رفتن غبار فتنه، بسياري از حقايق براي مردم و دولت­مردان خارجي آشكار شد، اما تأثير آن تخريب‌ها و جنگ رواني دشمنان اگرچه كمتر، اما هنوز نيز در ذهن برخي از مردم جهان به ويژه در جهان غرب كه دسترسي زيادي به اطلاعات واقعي و حقايق ايران نداشته و ندارند، شبهاتي در خصوص انتخابات ايران وجود داشته و دارد.

البته نبايد فراموش كرد كه هدف اصلي دشمنان و فتنه‌گران داخلي و خارجي در فتنه ۸۸ بين‌المللي كردن اين فتنه بوده و هست؛ چرا كه براي پيشبرد اهداف خود نياز زيادي به اين مهم داشتند. قطعاً تبديل يك اعتراض عادي در كشور به بحراني جهاني عليه نظام اسلامي مي‌توانست در رسيدن فتنه‌گران به اهداف‌شان كمك شاياني محسوب شود. از اين رو، آنان به عمد به دنبال ورود جهانيان به اين فتنه بودند تا بدين‌وسيله، با تضعيف نظام در داخل و خارج كشور، بتوانند نظام را به زانو درآورده و از سوئي، نظام را مجبور به باج‌دهي در مسائل مهمي چون، بحث هسته‌اي و قطع كمك ايران به گروه‌هاي مقاومت نظير حزب‌الله و حماس كنند. آنها براي رسيدن به اين منظور، از چند موضوع بهره‌ بسيار بردند و حتي براي رسيدن به اين مقصدشان، طرح‌هائي را نيز اجرا كردند و به صورت گسترده در سطح جهان بر آن مانور دادند. طرح‌هايي چون؛ بزرگنمايي آشوب‌ها، دروغ كشته‌شدن معترضان، ماجراي كهريزك، قتل ندا آغاسلطان و... از عواملي بود كه دشمنان داخلي و خارجي به صورت هماهنگ براي زير سؤال بردن نظام اسلامي روي آن، تبليغات گسترده و مانورهاي زيادي انجام دادند.


۶- افزايش اميد دشمن به بي ثبات سازي سياسي و براندازي در ايران

اگرچه براندازي و بي‌ثبات‌سازي از راهبردهاي اعلامي و اعمالي آمريکا و متحدين آن بوده و هست. اما امريکا نه تنها موفق به دستيابي به اهداف بي ثبات سازي نمي شد بلکه شاهد رشد و توسعه روز افزون قدرت ملي ايران نيز بوده است. در حالي که عراق و افغانستان در مرزهاي غربي و شرقي به اشغال آنها در آمده بود و تحرکات فزاينده آمريکا در شيخ نشين هاي عرب حوزه خليج فارس و کشورهاي همسايه شمالي ايران، تلقي نوعي تلاش براي محاصره را تداعي مي کرد، جمهوري اسلامي ايران به اعتراف دوست و دشمن، باثبات‌ترين کشور خاورميانه شناخته مي شد.

همچنين با وجود تهديدها و تحريم‌هاي گسترده، بر ثبات سياسي مستقر و توانمندي ايران در ابعاد فني و تکنولوژيکي، اقتصادي، نظامي و سياسي افزوده مي شد و روند تاثير‌گذاري ايران بر معادلات منطقه‌اي و فرامنطقه‌اي نيز غيرقابل انکار بود.

در اين راستا، ولاديمير پوتين رئيس‌جمهور روسيه وي در حاشيه اجلاس سران کشورهاي حوزه خزر در تهران در گفتگو با خبرگزاري جمهوري اسلامي گفت: ايران کشور و قدرتي جهاني است و همواره در خاورميانه تاثيرگذار و نقش آفرين بوده است. ايران ادبيات و تاريخ کهن و ريشه داري دارد که حتي بخشي از خاک شوروي سابق هم جزو خاک و سرزمين ايران بوده است.(خبرگزاري فارس،۲۵/۶/۸۶)

يکي از پيامدهاي فتنه اين بود که آمريکا و غرب را به اين باور رساند که اگر راهکار ايجاد و تقويت گروهک‌هاي تروريستي نتوانست راهبرد بي ثبات‌سازي را در ايران عملياتي کند، جريان فتنه ارزش سرمايه‌گذاري دارد و اين ظرفيت را خواهد داشت که بي ثبات‌سازي را فراتر از راهبرد تغيير رفتار بلکه در واقع تغيير نظام دنبال کند البته اقدامات تروريستي و فعاليت گروهکهايي چون ريگي، نه تنها کنار کذاشته نشد بلکه وارد فازهاي جديدي نيز شد و با هدايت و آموزش سرويس اطلاعاتي رژيم صهيونيستي (موساد) و همکاري برخي کشورهاي همسايه، تا ترور نخبگان و دانشمندان هسته‌اي ادامه يافت اما با اين حال، به باور دشمنان، جريان فتنه اين ظرفيت را دارد که تحت حمايت برخي شخصيت‌هاي داراي سابقه مثبت در انقلاب و مديريت نظام در سال‌هاي متمادي، و يا در سايه ترديد و سکوت برخي خواص ديگر، به سرعت بتواند شکاف اجتماعي ايجاد کند و آشوب را با سرعت فراگير نمايد؛ اين تحليل از برخي جهات قابل تامل است اما عاملي که در محاسبات دشمنان نظام جاي نگرفت و همان عامل نيز اين باور را بهم ريخت و مجددا ياس را به اردوگاه دشمن هديه کرد، چيزي نبود جز مديريت و رهبري بحران‌ها که بدست حکيم توانا و هوشمند مي‌باشد و همچنين ظرفيت مردمي نظام است که همواره با بصيرت انقلابي و در سايه عنايت الهي، حماسه‌هاي تاريخ‌ساز را رقم مي زنند.


۷- افزايش فشارها و تشديد تحريم ها

يکي از پيام هاي فتنه ۸۸ براي آمريکا و غرب اين بود که مي توان با فشار بيشتر شرايط ايران را بي ثبات و به براندازان براي پيشروي و تزلزل نظام کمک نمايند. از همين رو، راهبرد تحريم و فشار در سال‌هاي پس از فتنه ۸۸ روند فزاينده‌تري يافت. در واقع فتنه ۸۸ اين توهم را در ميان دست اندرکاران و مقامات عربي ايجاد کرد که با فشارهاي بيشتر مي توانند فتنه سبز را تقويت کرده، کار نظام جمهوري اسلامي ايران را تمام کنند. اين در حالي است که تا قبل از فتنه ۸۸ اميدهاي غرب در تحول سازي داخل ايران از طريق فشار به ناميدي تبديل مي شد.

از اين رو، «باراک اوباما رئيس جمهور دموکرات در ابتداي رياست خود و علي رغم شعار تمايل به دوستي با ايران در مارس ۲۰۰۹، با تمديد شرايط اضطراري و خطر ايران، تحريم‌هاي ايالات متحده عليه تهران را که به موجب قانون «اعمال قدرت اقتصادي در شرايط اضطراري بين المللي» (IEEPA) عمل مي‌کرد، به مدت يک‌سال ديگر تمديد کرد. در تاريخ ۱/۱۰/۲۰۱۰ نيز قانون «قانون جامع تحريم‎ها، مسئوليت پذيري و محروميت ايران» (CISADA) در کنگره آمريکا تصويب و به اجرا گذاشته شد که شامل؛ تحريم انرژي، بانکي و فروش بنزين به ايران مي شد.

يکي ديگر از پيامدهاي بلافصل فتنه در رابطه با افزايش فشارها وارد شدن و همراهي برخي کشورهاي اروپايي آمريکا است در حالي که رفتار اروپايي ها تا قبل تاحدودي متفاوت بود. لذا آنها نيز با ناديده گرفتن شوراي امنيت و تصميمات آن، به سوي تحريم‌هاي فراقطعنامه‌اي ناشي از تصميمات شوراي امنيت رو آوردند که مجموعه‌اي از تحريم اقلام نظامي ، صادراتي و وارداتي، سرمايه‌گذاري، مسافرت، حمل و نقل، همکاري‌هاي فني و برخي موارد ديگر را در بر مي‌گيرد.


۸- باج‌خواهي در پرونده هسته‌اي ايران

يکي ديگر از تاثيرات فتنه ۸۸ بر روند مذاکرات هسته اي بود. تا قبل از فتنه شاهد روند عقب‌نشيني‌هاي آمريکا در آستانه انتخابات با سرعت بيشتري بوديم، به گونه‌اي که ۲۰ خرداد ۸۸ در حالي که تنها ۲ روز به برگزاري انتخابات رياست جمهوري در ايران مانده بود، باراک اوباما به رهبر معظم انقلاب نامه نوشت که سعيد جليلي، دبير شورايعالي امنيت ملي کشورمان اسفند‌ماه ۸۹ در اجلاسيه جامعه مدرسين درباره اين نامه گفت: تنها ۲ روز مانده به انتخابات، اوباما نامه‌اي به رهبر انقلاب مي‌نويسد و به صراحت اعتراف مي‌کند که بدون جمهوري اسلامي مسائل منطقه و بين‌الملل حل نخواهد شد. اتفاقات پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ گرچه ارتباطي به فعاليت‌هاي هسته‌اي نداشت وليکن کشورهاي غربي آشوب‌هاي داخلي را بهانه افزايش فشار در برنامه هسته‌اي کشورمان کردند و حمايت ايالات متحده و تروئيکاي اروپايي از عوامل فتنه که اوج آن با «الهام‌بخش دانستن موسوي» توسط اوباما علني شد، نشان داد آمريکا و متحدانش در ۱+۵ فتنه را رهيافتي براي بازگشت به شرايط گذشته يافته‌اند.

سعيد جليلي، دبير شورايعالي امنيت ملي ايران ۳ ماه پس از وقوع فتنه يعني در ۱۸ شهريور ۸۸ بسته پيشنهادي دوم ايران را به نمايندگان ۱+۵ در تهران تحويل داد و سرانجام پس از ۱۷ ماه تعليق مذاکرات، در مهرماه ۸۸، مذاکرات در ژنو برگزار شد که در اين نشست قرار بر مذاکره پيرامون بسته پيشنهادي بود اما طرف غربي بجاي بسته پيشنهادي، از ايران خواست تا موضوع مبادله سوخت ۵/۳ درصد-يعني ۱۲۰۰ کيلوگرم اورانيوم ۵/۳ درصد را در مقابل ۱۲۰ کيلوگرم صفحات سوخت ۲۰ درصد براي مصارف رآکتور تهران را مورد بررسي قرار دهد.

۱۸ روز بعد در نشست وين يک پيش‌نويس تهيه و تحويل ايران شد و ايران در پاسخ پيش نويس، طي نامه‌اي اعلام کرد درباره مبادله شرايطي بايد لحاظ شود: «اولا هرگونه مبادله بايد همزمان انجام شود، ثانيا بايد اين مبادلات در خاک ايران انجام شده و ثالثا هرگونه مبادله بايد تدريجي انجام شود يعني مبادلات در طول يک محدوده زماني ۱۵ ماهه انجام پذيرد.» پس از اين نامه ناگهان موضع طرف مقابل تغيير کرد! و آنان با هرگونه تبادل همزمان مخالفت کردند. بسياري از تحليلگران دليل اين رفتار را اينگونه دانستند که آمريکا با سوءاستفاده از فتنه داخلي، ايران را يک کشور ضعيف مي‌پندارد و به دنبال ايجاد فضاهايي است که ايران را محترمانه مجبور به «باج‌دهي» کند.

۱۶روز پس از اهانت بي‌سابقه فتنه‌گران به عزاداري سالار شهيدان حضرت اباعبدالله‌الحسين(ع)، ژنرال ديويد پترائوس، فرمانده- سابق- نيروهاي آمريکايي در منطقه از احتمال حمله به تاسيسات هسته‌اي ايران خبر داد،؛ وي به CNN گفت: «حتما مي‌توان تاسيسات هسته‌اي ايران را مورد هدف قرار داد. تاسيسات ايران در مقابل حملات بمب‌ها آسيب‌پذير هستند».

قطعنامه ۱۹۲۹ با فشارهاي فراوان آمريکا و اعطاي امتيازهاي فراوان به چين و روسيه در سالگرد فتنه ۸۸ به تصويب رسيد تا پيامي آشکار براي عوامل آشوب داخلي ايران داشته باشد.

کيم‌آر هولمز، تحليلگر ارشد نشريه واشنگتن‌تايمز حدود ۲ ماه پيش از قطعنامه ۱۹۲۹ در سرمقاله اين نشريه نوشت: «تحريم به تنهايي کافي نيست. ما بايد ديپلماسي عمومي را به نقض حقوق‌بشر در ايران متمرکز کنيم. جمهوري اسلامي به دليل وجود اپوزيسيون داخلي دچار نقاط ضعف شده و بايد بر اين نقطه فشار وارد کرد.» روزنامه آلماني «ولت» نيز چند هفته قبل از تحريم ۱۹۲۹ نوشت: «توان گروه‌هاي اپوزيسيون ايران براي تغيير رفتار مقامات اين کشور کافي نيست به همين علت است که غرب بايد همزمان تهديدهاي چندباره خود در اعمال تحريم‌هاي سخت عليه ايران را در پيش بگيرد».

آدام ارلي، سفير آمريکا در بحرين قبل از مذاکرات اکتبر ۲۰۰۹ در ژنو افزود: «اگر مذاکرات ژنو موفقيت‌‌آميز نباشد و در آن پيشرفتي حاصل نشود، آمريکا قصد دارد همزمان با تشديد تحريم‌ها، اعمال فشار سياسي عليه تهران را با حمايت «رسمي»، «علني» و «گسترده» از موسوي و خاتمي وسعت بخشد چرا که هيچ فشاري به دولت ايران بدون تقويت جريان‌هاي طرفدار غرب در ايران کارساز نيست». وي در بخش پاياني سخنانش مي‌گويد: «همين حالا هم اين موضوع پنهاني نيست که ما از موسوي و خاتمي حمايت مي‌کنيم اما علني شدن اين حمايت همزمان با اعمال تحريم‌ها مي‌تواند اين فايده را داشته باشد که مردم ايران به اين نتيجه برسند که تنها راه رهايي از تحريم‌ها گرايش به اين افراد است. قطعنامه ۱۹۲۹ در واقع اقدام علني آمريکا در حمايت از فتنه ۸۸ بود». (رک: فتنه ۸۸ و تغييرمحاسبات غرب درباره ايران هسته‌اي، سايت بولتن نيوز،۲۰ فروردين ۱۳۹۱)

اين­ها تنها بخش کوچکي از خسارات و زيان‌هاي وارده به نظام در فتنه۸۸ است که به صورت خلاصه آمده است. حال آن که، خسارات و زيان‌هاي به سبب فتنه ۸۸ به سبب گستردگي و حجم بالا و وجوه پنهان در آن در حال حاضر هم قابل اندازه‌گيري نيست. در همين خصوص بايد خسارات وارده بر کشور پس از تحريم‌هاي يک‌جانبه و چندجانبه غرب عليه جمهوري اسلامي ايران که به بهانه حمايت از فتنه‌گران در اين چند سال اعمال شده و مي‌شود، را نيز گنجاند.
 

پایگاه بصیرت 

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.