اندیشه‌ها و آراء سیاسی علامه محمدباقرمجلسی/ علي مرادزاده

مقدمه

بینش، اندیشه و نگرش، زیر ساخت تفکر و رفتار انسانی است. اندیشمندان، سیاستمداران و جامعه شناسان بر این باورند که رفتارها و انگیزش‌ها همواره بر اندیشه‌ها و بینش‌ها استوارند. در این میان اندیشه سیاسی به لحاظ گستردگی و عمق تاثیرگذاری بر تحولات و رفتارها از اهمیت والایی برخوردار می‌باشد، در عصر حاضر اندیشه‌های سیاسی سرنوشت جوامع را رقم می‌زنند و می‌توانند منشا عدالت گستری، رفاه و امنیت و خوشبختی انسان گردد و یا موجبات انحطاط، استثمار و عقب افتادگی ملت‌ها و بی‌ثبات‌سازی و نا آرامی درنقاط مختلف جهان ‌را فراهم آورند. از این‌رو بحث و پژوهش در عرصه گفتار و نوشتار، در این مقوله ضرورتی غیر قابل انکار و اولویتی حیاتی خواهد داشت.

اندیشه‌ها و اندیشمندان سیاسی در اسلام و ایران از چنان گستردگی و تنوع و تکثری برخوردار است که در کتابها و آثار محدود نمی‌گنجد لکن از باب آب دریا را اگر نتواند کشید هم به قدر تشنگی باید چشیدو نیز به عنوان انجام وظیفه و تکلیف دینی و فرهنگ سازی بر این باوریم که می بایست در این اقیانوس پر رمز و راز و انسان‌ساز غور نماییم و از خرمن اندیشه‌ها و افکار اندیشمندان اسلامی‌خوشه برچینیم، اینک نگاهی به اندیشه‌ها و آثار و فعالیتهای سیاسی علامه محمد باقر مجلسی خواهیم داشت و از خدای متعال خواهانیم که ما را در فهم این موضوع و تبیین و انعکاس صحیح آن یاری نماید.

 

اندیشه سیاسی قرآن خاستگاه تفکر سیاسی علامه مجلسی

اسلام دین جامع و کاملی است که تمام نیازها و ابعاد زندگی بشر را مورد توجه قرار داده است و در هر مقوله‌ای به هدایت و راهنمایی انسان برای رسیدن به کمال و خوشبختی عنایت خاصی دارد، اکثر آموزه‌ها و هدایت‌های این شریعت خاتم معطوف به زندگی اجتماعی، صورت بندی نظام دسته جمعی، ارتباطات و معاشرت گروهی، تشکیل حکومت و تامین نیازهای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی است.

کتاب حیات بخش قرآن کریم انسان را خلیفه خدا در زمین و عهده دار استقرار حاکمیت الهی و وارث زمین می‌داند.[1] انسانها را امت واحد می‌شمارد.[2] امامت و رهبری پیامبران و انسانهای پاک بر جامعه را مقرر می‌فرماید، تمکین ولایت و اطاعت از آنان را واجب شمرده و پیروی از ائمه کفر وسلاطین ظالم را مردود و محکوم می‌داند[3]. آزادی توام با مسئولیت را مشروع می‌شمارد.[4] مراعات حقوق ناشی از کرامت انسان و کار و تلاش وی را لازم می‌داند.[5] تعقل و تجربه سیاسی را دو پایه اساسی اندیشه و عمل می‌داند که انسانهای مومن در پرتو وحی و قوانین الهی از آن استفاده می‌کنند.[6] یکی از خصلت‌های بارز جامعه با ایمان را حرکت و عمل بر اساس تبادل نظر و شور و تصمیم گیری مشترک معرفی می‌کند.[7]

در این کتاب آسمانی مسئولیت همگانی را در سرنوشت جامعه تشریع می‌سازد.[8] ظلم زدایی و ظلم‌ستیزی را لازمه نجات و رستگاری بشریت قلمداد می‌کند.[9] برپایی و گسترش عدالت را دو هدف اساسی شرایع آسمانی و فلسفه بعثت انبیا ذکر می‌نماید.[10] مساوات و نفی تبعیض،[11] مبارزه مداوم حق و باطل و پیروزی حق،[12] نفی استکبار و وابستگی به آن،[13] محرومیت زدایی واستضعاف زدایی در جامعه بشری[14]، مقابله با باندها و ایادی استکبار[15] را خواستار است. حکومت و زمامداری بر جامعه بشری را حق خداوند وفرستادگانش اعم از انبیا و امامان معصوم می‌داند،[16] جهاد در راه خدا،[17] تشکل دادن به حزب الله و جندالله،[18] نفی سلطه بیگانه و استبداد،[19] مشارکت دادن مردم و تعاون در امور،[20] سازش ناپذیری در برابر دشمن،[21] احترام به روابط قراردادی و عهد و پیمانها،[22] صلح گرایی و ایجاد مصالحه،[23] پاسداری از امنیت و حقوق مردم،[24] حل مسالمت آمیز اختلاف‌های بین‌المللی،[25] را تکلیف مسلمانان دانسته و اهتمام جدی آنان را در تحقق این آموزه‌ها خواستار شده است.[26]

همچنین در اسلام وظایف متقابل امام و امت به خوبی تبیین گشته است، اهداف حکومت اسلامی‌ و ویژگی‌های اصلی دولت از دیدگاه قرآن را به تصویر کشیده و در این راستا بر تکلیف مداری و انجام وظیفه و نیز رسانیدن فرد و جامعه به کمال مطلوب تصریح گشته است، این مدل، جامعترین و سازنده‌ترین اندیشه برای هدایت و اداره جامعه بشری است.

 

سیره سیاسی و روایات اهل‌بیت(ع) نصب العین اندیشه سیاسی علامه مجلسی

علامه مجلسی نقش بی‌بدیلی در گردآوری، دسته‌بندی، تدوین و انتشار مجموعه احادیث و روایات پیشوایان معصوم(ع) ایفا نمودند و از این جهت حق بزرگی بر ذمه نسل‌های پس از خود دارد. روایات مفسر قرآن و بیانگر اسرار و جزئیات فرامین الهی بشمار می‌روند، در تاریخ اسلام مخالفت‌ها و ممانعت‌های ویرانگری برای محدود ساختن سنت نبوی و سیره و آثار اهل بیت(ع) صورت پذیرفته است، لکن در هر عصر و زمانی فقها و اندیشمندانی به مجاهدت در حفظ و انتشار روایات همت گماشته و آیندگان را از زلال معارف اهل بیت(ع) سیراب ساخته‌اند، بدون تردید علامه محمد باقر مجلسی یکی از فرزانگان و مجاهدان این پیکار فکری بشمار می‌رود. کتاب 110 جلدی بحارالانوار و سایر آثار این فقیه مجاهد، دایره‌المعارف روایی بی نظیری را به جامعه بشری عرضه داشته است که افکار و اندیشه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و اعتقادی اسلام را به شایستگی منتشر و ترویج می‌نماید. در این نوشتار در صدد هستیم تا بازتاب اندیشه سیاسی بر آمده از روایات و سنت معصوم(ع) را در بیان و بنان و رفتار یکی از ترتیب یافتگان مکتب اسلام و اهل بیت(ع) مورد بحث قرار دهیم و زندگانی و افکار علامه مجلسی را به اختصار تبیین نمائیم.

 

زندگانی و آثار علامه مجلسی

علامه بزرگ محمدباقر مجلسی فرزند آیت الله ملا محمد تقی مجلسی از مراجع و فقیهان مشهور زمان خویش است، وی از سال 1037 ه.ق در خانواده‌ای که به زهد و علم و عبادت و هدایت مردم زبانزد بود در اصفهان چشم به جهان گشود و در سال 1110 ق در سن 73 سالگی در همان شهر به دیار حق شتافت. برادران و خواهرانش هر یک در شمار اندیشمندان و عابدان روزگار بودند.

پدر علامه مجلسی نقل می‌کند که در شبی از شبها، پس از به پایان رساندن نماز شب و برنامه‌های عبادی، حالتی برایم پدید آمد که از آن حالت دریافتم که اگر در این هنگام هر حاجت و درخواستی از خداوند داشته باشم اجابت خواهد کرد، اندیشیدم که چه درخواستی از امور دنیا و آخرت از درگاه خداوند متعال بنمایم که ناگاه صدای گریه محمد باقر از گهواره‌اش بلند شد. بیدرنگ گفتم: پروردگارا به حق محمد و آل محمد این کودک را مروج دینت و ناشر احکام پیامبر بزرگت قرار ده و او را به توفیقاتی بی‌پایان نائل گردان.

علامه محمدباقر مجلسی پس از آموختن علوم عقلی و نقلی به درجه اجتهاد نائل گشت و شاگردان بزرگی تربیت نموده آثار ماندگاری از خود بر جای گذاشت. وی بیش از هزار شاگرد تربیت نمود و از میان آنان از 211 تا 274 نفر شاگردان صاحب نام و برجسته بودند و حوزه علمیه اصفهان پر رونق ترین و عمیق ترین حوزه‌های درسی گشت، از آن حکیم فرزانه و فقیه پر نفوذ حدود 300 مجلد 400 صفحه‌ای یعنی حدود 120000 صفحه کتاب بر جای مانده است و کلیه آثارش به خط خود اوست که از آن جمله می‌توان به برخی آثار اشاره کرد: بحارالانوار در 110 جلد، زاد المعاد، عین الحیاه، حق الیقین، عین الیقین، مشکات‌الانوار، رجعت، مرآت العقول، حلیه المتقین، حیات القلوب، مناسک حج، العقائد، مفاتح الغیب، ادیان و امم، ترجمه و شرح و تفسیر دعاها و زیارتهای عدیده، تفاسیر قرآن و نهج البلاغه، حاشیه بر کتابهای فقهی و اصولی.

علامه مجلسی در آثار مکتوب خویش بشریت را در عرصه‌های سیاسی، فرهنگی، اخلاقی و معنوی، فقهی و حقوقی، مدیریتی، خانوادگی، دعا و احادیث و ... بر ساحل بیکران معارف اهل بیت(ع) و آموزه‌های دینی قرار داد و عرصه را برای پژوهشگران و نخبگان برجسته هموار ساخت و بدین سان حق بزرگی بر گردن جامعه دینی و پژوهشی دارد. به گونه‌ای که اگر رساله‌ها و نوشته‌های محدود علامه را به کتابها اضافه نماییم آثار منتشر شده به 365 عنوان می‌رسد.[27]

علامه محمد باقر مجلسی در دوران حکومت 230 ساله صفویه می‌زیست، شخصیت و آثار و توانمندیهای خارق العاده وی حکومت و دولتمردان شیعه مذهب صفوی را بر آن داشت تا از وجود او استفاده کند، به منصب ملا باشی، شیخ الاسلا‌می ‌و قضاوت رسید و او نیز در مقابل با مساعدتهای حکومت به تدوین آثار و تربیت شاگردان و هدایت مردم پرداخت و در عین حال از انحرافات و مفاسد کارگزاران حکومت نیز جلوگیری نمود و بدین واسطه علما و اندیشمندان اسلام آزادی عمل پیدا کرده و در این عصر علم و معرفت گسترش یافت.

شعرا در وصف وفات آن عالم بزرگ چنین سروده اند:

ماه رمضان چو بیست و هفتش کم شد        تاریخ وفات باقر اعلم شد

 

تصدی مناصب حکومتی علامه مجلسی

بارزترین مولفه اندیشه سیاسی علامه مجلسی وارد شدن به عرصه حکومت درعصر صفویه و تصدی پست‌های حکومتی چون ملا باشی، قضاوت و شیخ الاسلامی ‌است ، وی عملا به عرصه اداره جامعه و حل مشکلات و نیازهای مردم ورود پیداکرد و به پیشگیری و جلوگیری از ظلم و تبعیض و فساد اهتمام و جدیت شایان توجهی به خرج دادند.

 

کادرسازی و نخبه پروری

علامه مجلسی همچون دیگر فقیهان و اندیشمندان سیاسی جهان اسلام به امر کادرسازی و نخبه‌پروری برای استمرار مجاهدت اسلامی اهتمام خاصی مبذول داشتند. شاگردان زیادی تربیت کردند که هر یک با تاسیس مدارس علمیه، تربیت شاگردان مبرز، پذیرش مناصب و تصدی مسئولیت‌های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...خدمات ارزشمندی به ایران و مسلمانان ارائه کردند و آثارمکتوب کم نظیری از خود بر جای گذاشتند. بنابر نقل آیات عظام سید نعمت الله جزایری و میرزا عبدالله اصفهانی مجمع علمی علامه مجلسی از شلوغ‌ترین و پر رونق‌ترین مجامع علمی آن دوران بود و تعداد شاگردان ایشان بالغ بر هزار نفر بوده است(انوارنعمانیه، جزایری، ج3، ص362). دانشمندان بزرگی چون آیت الله سید نعمت‌الله جزایری، محقق اردبیلی، شیخ حرعاملی صاحب وسائل الشیعه از جمله شاگردان ممتاز ایشان بوده اند.

 

مهمترین مولفه های اندیشه سیاسی علامه مجلسی

بر اساس بررسی‌های انجام شده و واقعیات موجودکثرت آثار و تالیفات و تنوع دیدگاه‌ها و گسترش عرصه های ایفای نقش علامه مجلسی سبب گردیده است که به آسانی نتوان مجموعه نظرات و دیدگاه های ایشان رادریک مقاله به رشته تحریر درآورد و بررسی مصداقی و جامع آنها بیش ازظرفیت یک مقاله خواهد بود. با این وجود تلاش می‌کنیم با رعایت اختصار برخی از مهمترین ابعاد شاخص اندیشه سیاسی این اندیشمند بزرگ جهان اسلام را مورد اشاره قرار دهیم.

1-پذیرش مسئولیت سیاسی در عین فقاهت: علامه مجلسی در دوران حاکمیت صفویان به سمت ریاست قوه قضاییه یعنی منصب شیخ‌الاسلامی حکومت رسید. این منصب که از زمان شاه طهماسب صفوی ایجاد شد با حکم شاه به بالاترین و عالم‌ترین روحانی زمان داده می‌شد. پیش از علامه مجلسی علمای بزرگی همچون محقق کرکی و شیخ بهایی تصدی این منصب را عهده دار بوده‌اند.

2-بت شکنی علامه مجلسی درجهان اسلام: علامه مجلسی در سال 1098 در زمان شاه سلیمان صفوی به عنوان شیخ الاسلام دستور داد بتی را که کفار هندی مقیم اصفهان می‌پرستیدند بشکنند و از تهدیدات و اعتراضات بت پرستان نهراسیدند. هندیان برای جلوگیری از این بت شکنی واسطه‌های زیادی به دربار شاه فرستادند و هدایای گرانقدری به شاه بخشیدند تا بت آنها شکسته نشود و اجازه پیدا کنند بت را به کشور هند انتقال دهند، با این همه تلاش، بعلت نفوذ و ایستادگی علامه مجلسی خواسته آنها اجابت نشد و بت شکسته شد و بدین واسطه ریشه بت پرستی دراصفهان برچیده شد.

3-   انجام رسالت و وظایف سیاسی اسلام: علامه مجلسی بعنوان شیخ‌الاسلام که از مهمترین فعالیت‌های سیاسی و مناصب حکومتی عصرخویش بشمار رفته و طی حکمی از ناحیه دولت صفویه به وی واگذار شده بود به تحقق ارزشهای اسلامی و اجرای حدود الهی پرداختند، برخی از ابعاد نقش و جایگاه وی و وظایف و اختیارات ایشان عبارت بودند از:

-     این مجتهد عصر و اعلم زمان، نائب الامام و اطاعتش واجب و مخالفتش در حد شرک است و درباریان و صاحب منصبان متخلف مجازات خواهند شد.

-         امر و نهی‌های او در، امور شرعی، عزل و نصب متصدیان امور شرعی و کلیه امور شرعی دیگر لازم الاجرا و نافذ است.

-     همه ماموران و والیان حکومت باید تکریم لازم را در حق این عالم رعایت کنند و توقع نداشته باشند که وی به دیدار یا استقبال صاحب منصبان رود یا در مجلس آنان حضور پیدا کند.

4-   دردمندی و اصلاح جامعه اسلامی: داشتن حد اعلای دردمندی و دغدغه اصلاح جامعه و ترویج مذهب و آگاه سازی و تربیت مردم که از آثار علامه در عرصه قلم و بیان و رفتار آشکار می‌باشد.علامه مجلسی ازجمله کسانی است که درد دین داشت ودلسوزی امین برای جامعه بشری بشمار می رفت و در این راه از هیچ اقدامی فروگذار نکردند.

5-   مخالفت بافرقه های انحرافی بویژه تصوف: وادار ساختن دولت صفوی به صدور فرمان ممنوع ساختن فعالیت فرقه های ضاله و انحرافی بالاخص صوفیان .[28]

6-    حاکمان غیرعادل را سلاطین جور دانستن: از دیدگاه علامه مجلسی، سلاطین معاصر او نه تنها از جهت کلامی ‌بحث که به دلیل ماذون نبودن از طرف امام معصوم فاقد مشروعیت بوده‌اند، از نظر فقهی نیز به دلیل فقدان وصف عدالت، سلاطین جور محسوب می‌شوند. زیرا اکثر سلاطین از لحاظ اخلاق فردی و اجتماعی مرتکب منهیات شریعت می‌شدند که بارزترین آن، اعتیاد به شرابخواری و قتل و کشتار افرادی بوده است که مستحق قتل نبوده‌اند. علامه مجلسی مانند سایر فقها و علمای شیعه به حرمت اعانت و همکاری با ظالم حکم کرده و دشمنی با فساق را واجب و دوری جستن ازآنها را از انواع و مراتب نهی از منکر می‌داند(بحار، ج32، ح292.و ج72، ص185). البته ایشان حاکمان عصر خویش را مصداق حاکم جور نمی‌دانستند.

7-   حکومت و نظام سیاسی در اندیشه سیاسی علامه مجلسی: در نگاه علامه مجلسی حکومت شأنی از شئون نبوت و امامت است، علامه مجلسی به استناد روایات وسیره سیاسی امامان معصوم(ع)، ضرورت حکومت و وجود حاکم عادل را بر اساس منابع اسلامی ومدنی الطبع بودن انسان نتیجه گرفت و می‌گوید هیچ عصری خالی از امام نیست و صلاح انسان و هدایت بشر و رفع نزاع و جدال از جامعه بشری بدون داشتن حکومت ‌و رئیس میسر نمی‌شود. حکومت و نظام سیاسی در آثار علامه مجلسی دو دسته است: دسته اول حکومت حق و نظام سیاسی مشروع که متعلق به انبیا و امامان و حاکمان عادل است. دسته دوم حکومت ونظام سیاسی ظلم و جور که به ناحق برمردم حکمرانی می‌کنند.

8-   تفکیک وتبیین ریاست طلبی مذموم و ممدوح: از نظر علامه مجلسی ریاست طلبی در دین اسلام بطور مطلق، ناپسند و به عنوان خصلتی مذموم معرفی نشده است، بلکه ریاست مذموم ریاستی است که بر اساس ظلم و جور و باطل بوده و فی نفسه مطلوب انسان باشد، بنابراین ریاستی که به منظور اجرای اوامر خداوند و هدایت بندگان او و اقامه امر به معروف و نهی از منکر و تدبیر و اداره امور مردم باشد، ریاست ممدوح و مشروع به حساب می‌آید.

9-   امامت و ولایت دراندیشه سیاسی علامه مجلسی: درآثار علامه مجلسی امامت یعنی پیشوایی، رهبری و اداره امور. علامه مجلسی می‌گوید، از لفظ امام در آیه «انی جاعلک للناس اماما» دو چیز مستفاد می‌شود:

الف) امام مقتدا و پیشوای مردم در گفتار و کردار ایشان است.

ب) امام تدبیر و سیاست امت و اداره امور مردم را بر عهده دارد و برای تامین نظم و امنیت در جامعه، به تادیب جنایتکاران پرداخته و بر امور والیان و کارگزاران ولایت دارد و با دشمنان جهاد می‌کند.

10-شرایط امامت: در اندیشه سیاسی و بینش اسلامی علامه مجلسی تنها کسی می‌تواند منصب امامت را تصدی کند که سه شرط مهم و اساسی داشته باشد. الف) عصمت: امام باید معصوم باشد ب) انتصاب ونص: امام باید از جانب خدا و پیامبر(ص) منصوب و منصوص باشد. ج) اعلم و افضل بودن: امام باید دارای علم غیب بوده و در صفات و کمالات انسانی سرآمد بنی نوع خود باشد. به باور علامه مجلسی احکام دین و دنیای مردم وابسته به حکم حاکم است از این‌رو "امام بایدعالم باشد به احکام دین، و واقف باشد بر خصوصیات آیات قرآنی، و همچنین بر اخبار نبوی، و بالجمله عالم به جمیع علوم باشد"از نظر ویژگی‌های اخلاقی نیز امام و حاکم باید"کمال رای و شجاعت داشته باشد تا از عهده‌ی مجاهدت با دشمنان دین برآید".علاوه بر شرط اصل علم، امام باید در این ویژگی" اعلم امت باشد".(عین الحیات، ص84)

وی در مقام اقامه دلیل مبنی بر اعلم و افضل بودن امام در تمام صفات کمال چنین می گوید:غرض از وضع شرایع دین و تکالیف، تکمیل افراد انسانی است و نجات آنها از نقایص و رسیدن به سعادت و کمالات است، و چون امام به نیابت پیامبر، مرشد طریقه استکمال است باید مثل نبی در جمیع کمالات علمی و عملی از همه مقدم باشد تا این فائده مرتب شود.[29]

11-اهتمام و تعبد به تفسیر و ترویج نهج البلاغه به عنوان منشور سیاسی حکومت: ترجمه و شرح عهدنامه مالک اشتر یکی از اقدامات علمی ‌و عملی او در نصیحت و ارشاد و اصلاح حاکمان و دولت مردان معاصرش بود تا به گفته وی: ارباب غفلت متنبه و اصحاب دولت اصلاح گردند. و آنرا با عنوان رساله آداب سلوک حاکم با رعیت منتشر ساختند.

12-علم و عدالت شرط رهبری: علامه مجلسی می‌گوید: اگر حاکم موید از جانب خدا نباشد مامون از حیف و میل نیست، ایشان تاکید می‌کنند حکومت کردن موقوف است بر علم به خصوصیات احکام، و ظاهر است که عقل بشری احاطه به جمیع خصوصیات احکام ندارد پس حاکم باید موید به وحی باشد.[30]همچنین تصریح می‌کند: تقدم مفضول بر فاضل و متعلم بر معلم و تفضیل جاهل بر دانا قبیح است عقلاً.[31]

13-ولایت فقیه: علامه مجلسی می‌گوید امام صادق (ع) به فقیه عادل جامع الشرایط در خصوص حکم و قضاوت در آنچه از سوی مردم به او ارجاع می‌شود اجازه داده است ،البته این اجازه به گونه‌ای نیست که فقیه حتی بتواند مردم را مجبور سازد که در مرافعات به او رجوع کنند بلکه بر مردم واجب است که امور قضایی خود را به فقیه ارجاع نمایند و به حکم و داوری او راضی باشند. و شرایط فقیه را بر اساس مقبوله عمر بن حنظله عبارت می‌داند از فقاهت، عدالت، وثاقت، ورع و تقوا. وی همچنین با ذکر ادله نقلی دیگری به اثبات ریاست دنیوی فقها استناد کرده است. وی لفظ والی را بر فقها نیز اطلاق کرده و در شرح سخنان امام علی (ع) که فرمودند: «و لا تختانوا ولاتکم» در معنای ولات می‌نویسد: مراد از کلمه ولات، ائمه معصومین(ع) و یا اعم از ایشان و منصوبین از جانب آنها به نصب خاص بلکه به نصب عام هستند. بدیهی است که وی نصب عام را ولایت عامه فقهای شیعه در عصر غیبت می‌داند، علامه مجلسی در این عبارت به جواز تصدی امارت و ولایت از سوی فقهای جامع الشرایط در زمان غیبت امام(ع) تصریح دارد. بنابراین از نظر علامه مجلسی، فقیه عادل در عصر غیبت به تشکیل حکومت اسلامی‌و تصدی ریاست دنیوی مجاز است و حتی رجحان دارد. به تعبیر دیگر، در صورت فراهم آمدن شرایط مناسب برای استقرار حکومت شیعی، ریاست عالم عادل نسبت به دیگران که فاقد علم، عدالت، شجاعت و تدبیر در امور سیاسی هستند، اولویت دارد. این مطلب از نظر عقلی امری خدشه ناپذیر است.[32]

14-تبیین شئون و وظایف واختیارات ولی فقیه: از دیدگاه علامه مجلسی ولی فقیه در عصر غیبت وظایف مختلفی دارد که مهمترین آنها عبارتنداز:

الف) افتاء در مسائل واحکام شرعی ب) قضاوت وحل و فصل امورحقوقی وقضایی جامعه ج) ولایت بر سهمین خمس و زکات د) تصدی امور حسبیه واجرای امر به معروف و نهی از منکر

علامه مجلسی قرار دادن زمامداری سیاسی برای امت را از الطاف خداوند بر می‌شمرد که به واسطه آن بر بندگان منت گذاشته تا در امنیت و آسایش بسر برند.[33]

نظریات و عملکرد علامه مجلسی در تثبیت حکومت صفویه وپیشبرد امور حکومت و اداره کشور موثر بود وی در روزگاری می‌زیست که کشور ایران و مذهب شیعه در معرض خطرات جدی قرار داشت، برخی ازمخاطرات و تهدیدات ایران دراین عصرعبارت بودند از 1) خطرات و تهدیدات وتوطئه های  خارجی مانند: تهدیدات عثمانی‌ها، ازبک‌ها، روس‌ها و انگلیسی‌ها علیه کشور و ملت ایران 2) خطر انحرافات داخلی از جمله مبلغان مسیحی، ظلم و فساد شاه و درباریان، گسترش بی رویه فرقه های انحرافی و ضاله،گسترش صوفیه و افزایش شمار صوفیان و بت پرستان

از نظر علامه مجلسی، عدالت امرا موجب اصلاح مردم و عمران کشور، فساد آنان مایه اختلال در نظام امور، و رفتار ایشان موجب تاثیر در رفتار بیشتر مردم می‌شود. وی معاشرت مردم را با شاهان در صورتی که موجب هدایت و ارشاد آنها و رفع ضرر مالی، جانی و عرضی از خود و دیگران شود، لازم می‌دانست در غیر این صورت، معاشرت با شاهان را نهی می‌کرد زیرا معاشرت و همنشینی با آنان را موجب حمایت و یا رضایت به ظلم و فساد آنها و تن دادن به رفتار و خواست‌هایشان می‌شمرد. از این رو همکاری علما با سلسله صفویه موجب تثبیت و ترویج شیعه در آن دوران و افزایش نفوذ اجتماعی علمای اسلام شد و راه را برای روی کار آمدن یک حکومت مردمی ‌مبتنی بر قانون فراهم آورد.[34]

 

فعالیت‌های سیاسی علامه مجلسی

معاصران و شاگردان علامه مجلسی درباره وی گفته اند که امور زندگی و نیازهای دنیویش را در نهایت نظم و ترتیب رسیدگی می‌کرد. بارها به زیارت خانه خدا و زیارتگاههای عراق نائل شد و در روشنگری، هدایت‌گری و بیدار سازی مسلمانان از هیچ تلاش و مجاهدتی فروگذار نمی کرد. امام جمعه و جماعت بود، خطبه‌های نماز جمعه را می‌نوشت و می‌خواند. مجالس وعظ و نصیحت و مراسم مذهبی واجتماعی بویژه مراسم شبهای احیا را به گونه‌ای پر شور و تاثیرگذار برپا می‌داشت. به امر به معروف و نهی از منکر عنایت و اهتمام ویژه داشت و خود نیز همواره به اجرای آن می‌پرداخت. در بخشندگی و سخاوت نسبت به نیازمندان و افراد محرومی که به وی روی می‌آوردند می‌کوشید، نظم و انتظام بخشیدن به امور شرعی در ابعاد تدوین و ترویج و اجرا، ترویج دین و رسیدگی به امور شیعیان به وی محول گشت. علامه مجلسی دربسیاری ازموارد به تنهایی همه نزاعها و دعاوی را رسیدگی می‌کرد، مسائل شرعی را پاسخ می‌گفت، نیازهای مومنان را بر ‌آورده می ساخت وپیگیری می کرد، ظلم و ستم ستمگران و اشرار را از آنها بر طرف می‌ساخت و شکایت ستمدیدگان را به گوش روسا و حاکمان می‌رساند، برنامه‌ های عبادی و دینی را بر پا می‌داشت و با مردم نیز معاشرت خوبی داشت، در ترویج تشیع نقشی بی بدیل داشت و در عزت بخشیدن به مسلمانان به ‌ویژه شیعیان فعال بود، اشتیاق بسیار به تدریس داشت و شاگردان زیادی تربیت کرد، حوزه‌های علمیه را فعال نمود. و حکومت صفویه به تدبیر او انتظام یافت و با مرگ وی از هم پاشید.

منابع و کتابهای مفید و سازنده بسیار زیادی تدوین کرد، به شبهات و سوالات مردم در عصر خویش پاسخ می‌گفت، به جنگ طوایف و قبایل که موجب قتل و کشتار و ویرانی و آوارگی مردم می شد و مشکل معضل عمده‌ای در ایران بشمارمی رفت پایان داد و اتحاد و انسجام خوبی در کشور ایجاد کرد، شرابخواری و کبوتر بازی را در ایران ممنوع کرد. علامه مجلسی رساله مستقلی درباره آداب سلوک حاکم با رعیت نوشت. ایشان در طول 73سال عمر پر برکت خویش با چهار تن از پادشاهان صفوی معاصر بود، این پادشاهان به ترتیب عبارتند از: 1- شاه صفی جانشین شاه عباس اول2- شاه عباس دوم3- شاه سلیمان صفوی4- شاه سلطان حسین آخرین پادشاه سلسله صفوی. علامه مجلسی 8 سال در اواخر حکومت شاه سلیمان و چهار سال در ابتدای سلطنت شاه سلطان حسین به مناصب حکومتی دست یافت. باید توجه داشت که شاه سلطان حسین پس از دوران حیات علامه مجلسی به فساد و ضعف و انحطاط آلوده گردید.

 

منتقدان و مخالفان سیاسی علامه مجلسی

خرده گیری به شخصیت و عملکرد علامه مجلسی و گاه پدرش در دوران حیات آنها نمونه‌هایی هر چند کوچک دارد. اما فراتر از آن نقدها و انتقادها، خرده گیران به عملکرد و کارنامه علامه مجلسی را می‌توان در سه گروه عمده دسته‌بندی کرد که نحله‌های دیگر نقد بر مجلسی را نیز پوشش می‌دهد.

1-   خاور شناسان و مستشرقین: اینان کمترین نوشته‌ها و نقدهای سیاسی اجتماعی را درباره علامه مطرح می‌کنند. آنچه انزجار و نارضایتی مستشرقان را بر می‌انگیزد و مرعوب می‌سازد تلاش علامه برای تبلیغ اسلام و پیاده کردن آموزه‌های شریعت در جامعه می‌باشد. آنان از تدوین و مستند ‌سازی و انتشار منابع و معارف اسلامی توسط علامه مجلسی ناراضی بوده و از نهضت نوشتاری او دچار وحشت شده بودند. البته مخالفت علامه با صوفیه نیز موجب عصبانیت آنان گردید.

2-      ناقدان سنت‌گرا: برخی از مفسران و محدثان و فلاسفه نیز به نقد علامه پرداخته اند.

3-      دکتر علی شریعتی: بیشترین نقدها و مخالفت‌ها با علامه مجلسی از سوی دکتر علی شریعتی مطرح شده است.[35]

 

نقدهایی بر عملکرد سیاسی علامه مجلسی

وجود نقد و انتقاد نسبت به مواضع و یا اقدامات افراد و اندیشمندان امری رایج و طبیعی است اگرچه به تناسب رشته های علمی وآثارونوع اقدامات انتقادات نیز متفاوت خواهد بود. نسبت به علامه مجلسی نیز مانند هر اندیشمند دیگر انتقاداتی مطرح شده است که جهت تکمیل بحث به نحو اختصار به آنها اشاره خواهیم کرد. انتقادات در دو جنبه علمی و عملی می‌باشند.

در عرصه علمی و معرفتی انتقادات به میزان صحت و سقم اخبار و روایات گردآوری شده در آثار روایی علامه مجلسی مربوط می‌شود، علامه مجلسی خود اشاره کرده‌اند که جهت سهولت دسترسی علمای اسلام به مجموعه روایی تلاش کرده‌اند مجموعه روایاتی که فاقد اشکال اساسی باشند را گردآوری کنند اگر چه ممکن است سند برخی از آنها ضعیف باشد.

در عرصه عملی نیز انتقاداتی بر عملکرد سیاسی و اقدامات علامه مجلسی وارد ساخته‌اند که برخی از آنها عبارتند از: همکاری ایشان با حکومت و سلاطین صفوی، تعصب شدید به شیعه اثنی عشری و مخالفت با مذهب تسنن. داشتن تعصب در میان پیروان مذاهب امری طبیعی و رایج است. در خصوص همکاری با صفویه بحث‌های زیادی وجود دارد که از ابعاد و زوایای گوناگون قابل بررسی هستند، در این زمینه این سوال مطرح می‌شود که آیا تکلیف و وظیفه علما و اندیشمندان اسلامی در عصرها و نسل‌های طولانی دوران غیبت تنها عزلت گزینی، انزواطلبی، سکوت و گوشه‌گیری و بی‌تفاوتی نسبت به سرنوشت مسلمین است؟ و آیا چنین رویه‌ای که به درویش‌گری و صوفی‌گری می‌انجامد فایده‌ای برای دین و دنیای مردم دارد؟ آیا مردم برای نجات خویش به چنین عالمانی اعتماد خواهند کرد؟ آیا این رویکرد با سیره پیشوایان دین سازگاری و انطباق دارد؟ به نظر می‌رسد پاسخ اینگونه سوالات منفی است.

حقیقت این است که فقهای شیعه با تمسک به سیره ائمه (ع) درهمکاری با حاکمان وخلفا معاصر خویش با دید واقع گرایانه به مسائل ومشکلات جهان اسلام درصدد اصلاح و بهبود و گشایش وضع موجود برآمدند تا با ایجاد ارتباط بتوانند به وظیفه هدایت گری و امر به معروف و نهی از منکر عمل کنند، آنان همواره تلاش کرده‌اند با تدابیر راهگشا از قدرت ظاهری سلاطین و حاکمان حتی المقدور در راه تقویت اسلام و مذهب تشیع و تحقق نسبی عدالت اجتماعی و پیگیری بخشی از حقوق و مطالبات مردم استفاده نمایند و اقدامات علامه مجلسی و دیگر فقها و فلاسفه و متکلمان با این منطق قابل توجیه وپذیرش بوده و عملکردشان را پسندیده ارزیابی نمود. ارتباط با خلفا و حاکمان با اغراض صحیح و مشروع امری است که در طول تاریخ اسلام حتی از سوی امامان(ع) مرسوم و معمول بوده است، امام علی(ع) با خلفای زمان خویش ارتباط داشته و ارشاد می‌کردند و انتقاد می نمودند و به نوعی همکاری داشتند، عبدالله نجاشی ازاصحاب امام صادق(ع) با اذن امام منصب ولایت اهواز را پذیرفتند، علی ابن یقطین به توصیه امام موسی کاظم(ع) دردستگاه هارون الرشید منصب وزارت گرفت، وزارت خواجه نصیرالدین طوسی در دستگاه سلطنتی هولاکوخان مغول، همکاری و مشارکت فعال علمای بزرگ شیعه در دستگاه صفویان نظیر محقق کرکی، شیخ بهایی، محمدتقی مجلسی، محمدباقر سبزواری، آقاحسین خوانساری، و... از این جمله می باشند.

در آثار علامه مجلسی چند نکته قابل توجه وجود دارد1- سلاطین صفویه ازنگاه علامه مجلسی سلاطین عدل محسوب می شوند ونه سلاطین جور بنابراین همکاری با آنها مجاز و ممدوح است2- علامه مجلسی به عناوینی چون مصلحت عباد و بندگان خدا و نیز ضرورت اقامه فریضه امربه معروف و نهی از منکر در این ارتباطات اشاره کرده اند. حضور علامه مجلسی و دیگر علمای شیعه در قدرت نوعی فرصت سازی برای شیعیان بوده است، انتشار آثار اسلامی و گسترش مذهب و فرهنگ سازی و تمدن‌سازی از این طریق به وقوع پیوسته است. دفع ضرر از مظلومان و تامین منافع مومنان نیز در این همکاریها تحقق یافته است. اصلاح نسبی امور و هدایت‌گری در جریان ارتباط با حکومت به خوبی انجام گرفته است.

 

جمع بندی و نتیجه گیری

علامه مجلسی از اعاظم شیعه بود و در عصر صفوی می‌زیست، وی نقش زیادی در تثبیت و هدایت وکنترل حکومت صفویه و گسترش تشیع داشت، معارف و احادیث معصومین‌(ع) را جمع آوری و منتشر ساخت، حدود هزار شاگرد شایسته تربیت کرد و با پذیرش مسئولیت ‌های سیاسی،اجتماعی و قضایی عملاً به تحقق آموزه‌های دینی همت گماشت، در حل مشکلات مردم و اداره کشور در چارچوب اسلام مجاهدت کم نظیری از خود نشان داد، آثار ارزشمندی از خود بر جای گذاشت که هنوز دنیای اسلام از اقیانوس آثار و معارفش بهره‌مند می‌گردند. حکومت در تفکر سیاسی علامه مجلسی شأنی از شئون نبوت و امامت است و زعامت سیاسی مسلمانان یکی از شاخصه‌های اصلی امامت عامه می‌باشد که به اولی به تصرف و صاحب اختیار بودن فقیهان جامع الشرایط در دین و دنیای امت به نیابت از حضرت رسول(ص) است. ولایت فقیه نیز از نظر علامه دور نماند. هر چند وی در ارائه عقیده باطنی خود در این باره در دوران خود دچار محذورات سیاسی اجتماعی بوده است.

 

 

 

پی نوشتها:


[1]- بقره/30، ص26، نور/55

[2]- بقره/213، یونس/19، انبیا/92

[3]- بقره/124، انبیا/73، قصص/5

[4]- دهر/3، کهف/29

[5]- مدثر/38، اسرا/70

[6]- بقره/44 و 76، مجادله/11، حج/46

[7]- شوری/38، آل عمران/159

[8]- توبه/71، آل عمران/110، قصص/5

[9]- بقره/279 و 165، کهف/59، هود/113

[10]- حدید/25، شوری/15، مائده/8، نسا/58

[11]- نسا/1، حجرات/13، سبا/35

[12]- انبیا/18، مائده/48، اسرا/81

[13]- یونس/75، فرقان/21، اعراف/48، قصص/4

[14]- سبا/31، ابراهیم/21، قصص/5، نسا/75

[15]- مومنون/46، یونس/88 و 83، قصص/20

[16]- یوسف/40 و 67، انعام/57، ص/26، نسا/58، مائده/44 تا 47

[17]- بقره/218، حجرات/15، عنکبوت/6، تحریم/9

[18]- مائده/56، مجادله/22، صافات/173

[19]- نسا/141، طه/43، شوری/41

[20]- مائده/2، عصر/3

[21]- آل عمران/146و149، هود/113

[22]- بقره/177، انفال/72، توبه/7

[23]- آل عمران/64، انفال/61، نسا/90، بقره/208

[24]- اعراف/56، مائده/33، بقره/193، نسا/30

[25]- بقره/224، نسا/114، حجرات/9، حدید/25

[26]- مبانی اندیشه سیاسی اسلام، عباسعلی عمید زنجانی، ص261

[27]- ملا محمد باقر مجلسی، زندگی، زمانه، نگاه ها، نقدها، سید علی محمد رفیعی، ص50

[28]- همان، ص137

[29]- عین الحیات، علامه مجلسی، ص78

[30]- همان، ص55

[31]-همان، ص85

[32]- اندیشه سیاسی علامه مجلسی، ابوالفضل سلطان محمدی ص116

[33]- تاریخ اندیشه سیاسی د رایران و اسلام، دکتر کمال پولادی ص149

[34]- اندیشه سیاسی مسلمانان، مرتضی شیرودی ص148

[35]- پیشین، سید علی محمد رفیعی ص160

 

 

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.