اندیشه‌ سیاسی صاحب جواهر

چکیده:

علامه محمّد حسن نجفی از فقیهان نامدار شیعه و از اندیشمندان کم نظیر تاریخ اسلام می‌باشد که آثار، شاگردان و دیدگاه‌های او تأثیرات شگرفی در معارف اسلامی داشته و اندیشمندان نسل‌ها و عصرهای پس از خود را به شدت متأثّر ساخته است. وی در آثار مختلف خویش به مباحث سیاسی و تشکیل حکومت، شرایط، اختیارات و وظایف حاکم پرداخته و مشروعیت حاکم را ناشی از انتصاب به فرمان الهی و اتصال به شجره طیبه عصمت و طهارت می‌شمارند در عین حال بر این باورند که چنین رویکردی با مشارکت همه جانبه مردم منافات ندارد.

واژگان کلیدی:اندیشه سیاسی، جواهر الکلام، محمد حسن نجفی

 

مقدمه:

فقهای بزرگ و اندیشمندان مسلمان همواره طلایه‌دار فکر و اندیشه و پیشتاز در مبارزه با جهالت و انحراف و التقاط از یکسو و مقابله با ظلم و ستم از سوی دیگر بوده‌اند. علمای شیعه علاوه بر اینکه حافظ شریعت و مفسر وحی و مظهر عقلانیت حقیقی هستند، در عین حال به هدایت جامعه و مبارزه با استبداد داخلی و استعمار خارجی قیام می‌کنند، آنان حتی در بیرون رفت جامعه اسلامی از وابستگی به اجانب و خارج شدن از فقر و عقب افتادگی جهان اسلام از تأثیر قابل توجهی برخوردار بوده‌اند، یکی از چهره‌های مبرز و محوری در این عرصه‌ها فقیه نامدار و اندیشمند کم‌نظیر آیت‌الله شیخ محمد حسن نجفی معروف به صاحب جواهر است. در عصر غیبت نیز همواره فقها و علمای شیعه میدان‌دار تحولات علمی و اجتماعی بوده‌اند.

آیت‌الله محمد حسن نجفی (1200 ق- 1266 ق) در نجف اشرف دیده به جهان گشود و همواره از چهره‌های شاخص و تأثیر‌گذار عراق و ایران و جهان اسلام بوده است. وی یکی از برجسته‌ترین فقیهان نامدار شیعه در عرصه اندیشه و عمل می‌شود و محبوبیت و شهرت او تا به آنجا اوج گرفت که وی مرجع کامل نامیدند.[1]

سه اثر ماندگار و کم‌نظیر از صاحب جواهر به یادگار مانده است، جواهر الکلام به عنوان دایره‌‌المعارف بزرگ و معتبر شیعه گنجینه‌ای گرانبها و جاودان بشمار می‌رود به گونه‌ای که نام نویسنده‌اش را تحت‌الشعاع قرار داد و به صاحب جواهر شهرت پیدا کرد. این کتاب مظهر نبوغ، همت، استقامت، عشق و ایمان یک انسان به کار خویش است.[2]

نظرات صاحب جواهر درباره ولایت فقیه، حکومت اسلامی، مشروعیت الهی حکومت در عصر غیبت در این ارزشمند بر جذابیت و روزآمدی و اولویت آن در مسائل سیاسی و حکومتی افزوده است. اثر دوم کتاب ارزشمند نجاه‌العباد فی‌یوم المعاد و اثر سوم در اصول، که هر یک از وزانت و جایگاه والایی در حوزه‌های علوم دینی برخوردار هستند.

تربیت شاگردان کم‌نظیری چون شیخ مرتضی انصاری از دیگر افتخارات او می‌باشد و شصت مجتهد مبرز در محضر درس وی حضور یافته و توسط او تربیت گشته‌اند.[3] نوشتار حاضر در صدد است تا دیدگاه‌های سیاسی و اجتماعی این فقیه نامدار را به اختصار تبیین و ارائه نماید.

 

شرایط محیطی معاصر صاحب جواهر

آیت الله محمد حسن نجفی در یکی از حساس‌ترین و پیچیده‌ترین شرایط و تحولات منطقه‌ای در عراق زندگی کردند، در این عصر سرزمین‌های اسلامی دستخوش التهابها، آشوبها و ناامنی‌های عدیده بود، عراق به دلیل اهمیت استراتژیک خود و قرار گرفتن عتبات عالیات در این کشور همواره در معرض اشغال و حمله همسایگان بوده است و چهار بار بین ایران و عثمانی دست بدست گشت. توسعه طلبی امپراطوری عثمانی همواره باعث درگیرهای خونینی بین ایران و عثمانی از یک طرف و عثمانی و عراق از سوی دیگر شده است، شاید بتوان ادعا کرد که عراق در این دوران هیچگاه روی آرامش و امنیت بخود ندید.[4]

از سوی دیگر بحران‌آفرینی‌ها و تفرقه افکنی‌های مذهبی و قومی توسط وهابیون بر شدت منازعات مذهبی و قومی بوده، تعرض به عتبات عالیات بویژه کربلا و نجف به درگیری‌های خونین و حملات ویرانگری انجامید و قتل و کشتار و ویرانی تنها پیامد این منازعات بود. کینه‌توزی و تحریک خشونت‌بار سعود‌بن عبدالعزیز بیش از هر چیزی از یک‌سو وهابیون را به خشونت‌طلبی تحریک می‌کرد و از سوی دیگر ایرانی‌ها و عثمانی‌ها را نگران می‌ساخت و آنها را وادار به مداخله می‌کرد. این عوامل بر ابعاد ناامنی‌ها و بی‌ثباتی‌ها می‌افزود. در این شرایط شهرهای مقدس کربلا و نجف در معرض شدیدترین تهاجمات خونین وهابیون افراطی قرار گرفت.

در این اوضاع تدبیر و وساطت آیت‌الله شیخ جعفر کاشف‌الغطا استاد برجسته صاحب‌جواهر و پایمردی میرزا تقی خان امیر کبیر قهرمان مبارزه با استعمار موجب صلح نسبی گردید و سلطان عثمانی به تحریک و تشویق فتحعلی شاه قاجار به سرکوب وهابیون اقدام نمود. پس از این صلح و آرامش زمینه‌ مجاهدت‌های علمی و گسترش کلاسهای درس و بحث‌های علمی فراهم شد و صاحب جواهر بیش از پیش در جهان اسلام درخشید.

 

جامعه در اندیشه سیاسی صاحب جواهر

جامعه به مجموعه‌ای از انسانها گفته می‌شود که با هنجارها، ارزشها، آداب، رسوم، قوانین خاص و مشترک به صورت دسته‌جمعی زندگی می‌کنند و دارای هدف مشترک و واحدی هستند. در خصوص رابطه انسان و جامعه سه نظر متفاوت وجود دارد.

1-انسان مدنی‌الطبع است: برخی معتقدند انسان جزئی از کل آفرینش می‌باشد و بدین خاطر نسبت به کل تعلق می‌کند و به زندگی دلبستگی دارد و میل فطری انسان او را به زیستن جمعی سوق می‌دهد.

2- انسان مایل است آزاد باشد و زندگی اجتماعی ناشی از ضرورت و کاهش ضررهاست اگر بخواهد بصورت فردی زندگی کند چون توانمندی محدودی دارد دائماً در معرض خطر و خشونت خواهد بود لذا برای کاهش ضررها ناچار به زندگی اجتماعی است.

3-انسان حسابگر و سوداندیش است، همانطور که می‌گویند یک دست صدا ندارد تلاش می‌کند با مشارکت و همکاری و زندگی اجتماعی منافع خود را تأمین نماید.

صاحب جواهر به دیدگاه اول تعلق دارد در آثار علمی آیت‌الله صاحب جواهر عبارات گوناگونی بر این نگاه دلالت دارند مانند لزوم حفظ نظام نوع الانسانی[5]، ضرورت اجتناب از اختلال النظام الانسانی[6]، و از طرف دیگر استدلال صاحب جواهر به ضرورت شرعی و عقلی امر به معروف و نهی از منکر[7]، دستور شرع مقدس اسلام به تعاون و همکاری در کارهای نیک[8]، بنابراین عنایت صاحب جواهر به مسائل اجتماعی بیانگر اندیشه و دغدغه سیاسی و اجتماعی ایشان است، مسائل اجتماعی و تعیین حکم مواجهه با آنها بخش عمده‌ای از فقه اسلامی و شیعی است که در سراسر مباحث کتاب جواهر بچشم می‌خورد.

 

صاحب جواهر و عینیت دین و سیاست

در رابطه با نوع ارتباط و سیاست دو دیدگاه کلی وجود دارد، اغلب قریب به اتفاق فقها و اندیشمندان مسلمان قایل به دخالت دین در سیاست و عرصه‌های اجتماعی هستند، صاحب جواهر از این جمله می‌باشد، اصولاً هر اندیشمند اسلامی و فقیهی که قائل به نوعی حکومت دینی، است خود به خود به تداخل دین و سیاست معتقد است، از حکومت و امر ولایت فقیه و اجرای حدود به «السیاسات الدینیه»[9] تعبیر می‌نمایند.

صاحب جواهر می‌گوید: تمام اصحاب ما شیعه‌ی امامیه، وحدت نظر دارند بر اینکه فقیه عادل امین که جمیع شرایط صدور فتوا را دارد و اصطلاحاً به وی مجتهد در احکام شرعی گفته می‌شود در زمان غیبت نائب و جانشین ائمه طاهرین(ع) می‌باشد نیابت وی در کلیه مواردی است که نیابت از ائمه معصومین در آنها دخالت دارد.[10]

 

وظایف حاکم اسلامی

حاکم اسلامی در اندیشه سیاسی جواهر که از سوی شارع تعیین می‌شود و نائب ائمه طاهرین می‌باشد دارای وظایف مشخص و متعددی است . وی می‌گوید: بر حاکم اسلامی جمیع مصادیق امر به معروف واجب است، امر به معروف که شامل جهاد، جنگ با شورشگران، اقامه حدود، انجام تعزیرات، جلوگیری از ظلم و ستم و مانند اینها می‌شود انجام این مسائل فقط به عهده حاکم است.[11]

غالباً انجام امور قضایی از باب امر به معروف است، لذا تحصیل مقدمات انجام امر قضا واجب می‌باشد.[12]

 

 صاحب جواهر و ولایت فقیه در عصر غبیت:

صاحب جواهر ولی فقیه را نایب امام زمان می‌داند و اطاعت از او بر همگان واجب می‌شمارد. وی معتقد است: انجام امور سیاسی واجب بر عهده امام (یا نائب او) شامل اموری است که استمرار نظام نوع انسانی بدان وابسته می‌باشد.[13]

بنابراین صاحب جواهر به عینیت دین و سیاست و ابزاری بودن سیاست قائل است زیرا: اولاً دین در انتخاب حاکم دخالت مستقیم دارد، حاکم در نظریه وی باید فقیه و اسلام شناس باشد.[14] علمای شیعه اتفاق نظر دارند که فقیه عادل، امین، جامع‌الشرایط فتوی که از او به مجتهد در فهم و استنباط احکام شرعیه تعبیر می‌شود، نائب ائمه(ع) در عصر غیبت می‌باشد.

ثانیاً مسئله اثبات ولایت فقیه و حکومت دینی و در نتیجه دخالت دین در سیاست در نظریه صاحب جواهر به حدی آشکار است که ولایت فقیه را از مسلمات و ضروریات دانسته است.[15]

ثالثاً در اندیشه سیا سی و فقهی صاحب جواهر کسانی که به انکار دخالت دین در سیاست و حکومت می‌‌پردازند و ولایت فقیه را رد می‌کنند، نه تنها به رموز سخنان معصومین(ع) پی نبرده‌اند بلکه مزه فقه را هم نچشیده‌اند، در این زمینه صاحب جواهر معتقد است: عجیب است که برخی در پذیرش ولایت فقیه دچار تردید هستند گویا مزه فقه را نچشیده‌اند و از فهم رموز سخنان و گفتار معصومین(ع) بهره‌ای ندارند از عبارت‌هایی مانند «برای شما حاکم، قاضی، حجه، خلیفه و مانند اینها قرار دادم.» مشخص می‌شود که برقراری نظم و انتظام امور شیعیان در عصر غیبت به عهده فقها گذارده شده است.[16]

دیدگاه صاحب جواهر همان دیدگاهی است که امام خمینی(ره) به عنوان ولایت فقیه و انتصاب عام او از سوی معصومین(ع) مطرح شده است و از این زاویه است که امام خمینی(ره) همگان را به فقه جواهری سفارش کرده است.

در اندیشه سیاسی صاحب جواهر مطابق عقاید شیعه، پس از پیامبر، ولایت و اعمال حاکمیت مخصوص ائمه دوازده‌گانه شیعه است و جز آنان یا کسانی که از طرف آنها مأذون هستند کسی حق حکومت ندارد.[17] بنابراین منصب حکومت و ولایت مختص ائمه است و هر امری از امور ولایی و حکومتی به ائمه برمی‌گردد، کسی بدون اذن ائمه حق دخول در حکومت و اعمال حاکمیت را ندارد. معلوم است که در زمان غیبت اذن به کسی جز فقها نداده‌اند و لذا نباید دخالت کند، اعمال حاکمیت مختص ائمه است و فقط به فقها برای اعمال حاکمیت اجازه داده‌اند.

صاحب جواهر درباره انتصاب ولی فقیه از سوی معصومین می‌گوید: فقهای شیعه از جانب ائمه(ع) به ولایت منصوب شده‌اند.[18] و نیز می‌گوید: اعمال فقیه مانند اعمال امام است.[19] البته هر فقیهی هم نمی‌تواند اعمال حاکمیت نماید بلکه فقیهی که جامع شرایط حکومت و فتوا باشد.[20]

ادعای اجماع صاحب جواهر برای اثبات مسئله ولایت فقیه از جمله دیدگاههای ناب و متعالی اوست، به همین خاطر تکیه امام خمینی بر تمسک به فقه جواهری قابل اتکا می‌باشد. وی می‌گوید: تمام اصحاب ما شیعه امامیه، وحدت نظر دارند بر اینکه که فقیه عادل امین که جمیع شرایط صدور فتوا را دارا است و اصطلاحاً به وی مجتهد در احکام شرعی گفته می‌شود در زمان غیبت، نایب و جانشین ائمه طاهرین(ع) می‌باشد نیابت وی در کلیه مواردی است که نیابت از ائمه معصومین(ع) در آنها دخالت دارد.[21]

البته ظاهر فتوا و عمل اصحاب، یعنی فقهای امامیه این است که به عمومیت ولایت فقیه معتقدند و آن را از مسلمات و بلکه از ضروریات می‌دانند.[22] صاحب جواهر در کتاب امر به معروف و نهی از منکر و در کتاب قضا به بررسی ادله ولایت فقیه می‌پردازد. وی می‌نویسد که در زمان غیبت ائمه(ع) حکومت و قضاوت متعلق به فقهاست، فقهایی که جامع صفات برای صدور حکم و فتوا هستند. وی سپس می‌گوید که درباره ولایت فقیه در بین فقها اختلافی نیافتم و اجماع محصل و منقول برای اثبات ولایت فقیه وجود دارد.[23]

براساس بررسی‌های انجام شده در دیدگاه‌های صاحب جواهر عجیب است که بعضی از مردم درباره ولایت فقیه دچار تردید هستند، گویا بویی از فقاهت نبرده و از فهم رموز سخنان معصومین بهره‌ای ندارند. در روایت آمده است که «برای شما حاکم، قاضی، حجت، خلیفه و مانند آن قرار دادم.» مشخص می‌شود که برقراری نظم و انتظام امور شیعیان در عصر غیبت بر عهده فقها گذارده شده است.

شرایط ولی فقیه در آثار صاحب جواهر براساس روایات رسیده از معصوم شش شرط برای ولی فقیه حاکم ذکر شده است:

1-فقاهت و اجتهاد 2-بلوغ 3-کمال عقل 4-ایمان 5-عدالت  6-حلال زاده بودن (طهارۀمولد). و در این زمینه ادعا کرده است که اختلافی بین فقها وجود ندارد و اتفاق نظر بین آنها هست.[24]

اختیارات ولی فقیه: درباره اختیارات ولی فقیه با ذکر احادیث و روایات و ادعای اتفاق نظر در میان فقهای برجسته شیعه هشت مورد را ذکر کرده است:1-منصب افتا و حکم 2-مقام قضاوت و اجرای حدود 3-جمع‌آوری مالیات اسلامی از مردم 4-تنظیم و اداره امور حکومتی از جمله جهاد دفاعی و جهاد علیه شورشگران علیه امام عادل 5-ولایت بر حفظ اموال اطفال و مجانین و غائبین 6-فقیه وارث من لا وارث له است. در صورت مرگ فرد مسلمان و عدم وارث برای او، حاکم اسلامی وارث چنین فردی محسوب می‌شود. 7- مقام امامت نماز جمعه 8-رهبری سپاه و لشکریان اسلام.[25] صاحب جواهر تمام اختیارات حکومتی پیامبر و امام را برای فقیه ثابت می‌داند و برای اثبات اختیارات ولی فقیه به دلایل عقلی و نقلی استناد می‌کند.

 

هدف حکومت در اندیشه سیاسی صاحب جواهر

با وجود بحث‌های طولانی و مختلف درباره اهداف حکومت در مجموع سه هدف شاخص را برای حکومت برجسته می‌کنند: 1-اجرای عدالت: وی می‌گوید هدف از اقامه دعوا و برپا داشتن امر قضا و اجرای حدود، انجام عدالت و قسط است.

2-اجرای احکام اسلام: حکومت اسلامی تنها مرجعی است که می‌تواند به اجرای احکام اسلامی بپردازد زیرا متولی امر حکومت‌داری یک فقیه و اسلام‌شناس است.3-حفظ اساس اسلام و امت اسلامی: حفظ اساس اسلام از اهم واجبات است.

 

مشروعیت در نگاه صاحب جواهر:

مشروعیت از جمله مباحث و موضوعاتی است که در دیدگاه اندیشمندان مسلمان و غیر مسلمان همواره مورد بحث بوده و آثار زیادی درباره آن منتشر گردیده است، در آثار صاحب جواهر نیز به طور مبسوط بدان پرداخته شده است. در مجموع سه نوع مشروعیت مطرح است:

1-مشروعیت الهی که از مهمترین و قدیمی‌ترین نظریه‌های تاریخی بشمار می‌رود و طبق آن، حکومت حق خداوند است و حاکم به موجب حکم خداوند قدرت را بدست می‌گیرد و اطاعت از او بر همگان واجب است و قیام علیه او حرام می‌باشد.

2-مشروعیت مردمی:این دیدگاه از قرن شانزدهم میلادی مطرح گردید و مشروعیت را ناشی از رأی مردم می‌داند. بر این اساس قدرتی مشروع است و برحق می‌باشد که براساس رضایت و رأی افراد جامعه باشد.[26]

3-مشروعیت الهی- مردمی: مشروعیت بر دو پایه استوار است و ترکیبی از حاکمیت الهی و سیادت مردمی می‌باشد.

در اندیشه سیاسی صاحب جواهر حکومت اولاً در اسلام پس از خدا و پیامبر اسلام مختص امامان معصوم(ع) است و امامان پس از پیامبر به حکومت و ولایت از جانب خداوند و به واسطه پیامبر منصوب شده‌اند. ائمه هم در عصر غیبت، فقها را به طور عموم و در همه زمانها به حکومت نصب کرده‌اند. لذا در عصر غیبت، غیر فقیه حق حکومت کردن ندارد و این مورد وفاق اکثر فقهای شیعه است و برخی حتی ادعای اجماع کرده‌اند و از سوی دیگر حکومت فقها مشروعیت الهی دارد. اما مشروعیت الهی داشتن حکومت به معنی نفی مشارکت و فعالیت سیاسی- اجتماعی مردم نیست بلکه اساسا حکومت بدون مساعدت مردم نزدیک به محال است. صاحب جواهر با وجود آن که بیش از یک قرن و نیم پیش می‌زیسته است و در آن موقع دخالت مردم در حکومت نادیده گرفته می‌شد و مردم نقشی نداشته در عین حال چنین نقشی در سیاست حکومت و مشروعیت برای آنها قائل بودند.[27]

حکومت طاغوت‌ها و حاکمان غیر اسلامی در اندیشه سیاسی صاحب جواهر حکومت نامشروع قلمداد می‌گردد.

 

ساز و کارهای مشارکت سیاسی مردم:

در این زمینه ابواب مختلف فقه اسلامی به تفصیل ورود پیدا کرده و نظرات بسیار ارزنده‌ای مطرح شده است و در مجموع سه محور شاخص مورد تأکید قرار گرفته است:

1-امر به معروف و نهی از منکر: صاحب جواهر پس از ذکر آیاتی از قرآن کریم[28] و روایات رسیده از معصوم(ع) امر به معروف و نهی از منکر را یک واجب شرعی و عقلی قلمداد می‌نماید.[29] واجبی که انجام و یا ترک آن در ایمان انسان تأثیر می‌گذارد. این فریضه تنها در افعال و اعمال فردی منحصر نمی‌شود بلکه لزوم آن در امور اجتماعی بیشتر است چون به مخالفت با ظالم می‌پردازد. وی سه مرتبه برای اجرای آن برمی‌شمارد: انکار به قلب، انکار به زبان، انکار به دست یعنی اقدام عملی. یعنی اگر امام یا نائب او تشکیل حکومت داد تمامی مصادیق امر به معروف و نهی از منکر واجب است شامل جهاد، جنگ با شورشگران و فتنه‌گران، اجرای حدود، انجام تعزیرات، رد مظالم عامه و خاصه و مانند اینها که فقط امام یا نائب او می‌توانند آنها را انجام دهند.[30] صاحب جواهر آنقدر دایره امر به معروف و نهی از منکر را وسعت داده است که می‌توان آنرا معادل حکومت قرار داد.

2-نصیحت به ائمه مسلمین: این مقوله در عصر جدید به عنوان مجالس مشورتی و قانونگذاری و شورا باز تولید شده است.

3-کمک در نیکی‌ها و پرهیز در بدیها: این راهکار برخواسته از آیه قرآن است که می‌فرماید: تعاونوا علی‌البر و التقوی و لا تعاونوا علی الاثم و العدوان.[31] بنابراین حکومت مهمترین وسیله و ابزار انجام کارهای نیک و اجتناب از کارهای ناپسند محسوب می‌شود. و مردم مکلفند تا در کارهای نیک به یکدیگر کمک کنند و این حکومت است که از توانایی سازماندهی نیروهای پراکنده و آمده مشارکت سیاسی و اجتماعی برخوردار است. مشارکت سیاسی و دخالت در امور قضایی، انتظامی، سیاسی از مصادیق آیات و روایات است.[32]

 

خاتمه:

شخصیت و آثار آیت‌الله شیخ محمد حسن نجفی معروف به صاحب جواهر بویژه در قرن اخیر مبنای تحول در فقه اسلامی و تحول در حوزه‌های علوم دینی بوده است، تأثیرپذیری علمای شیعه به‌ویژه امام خمینی(ره) از آثار و دیدگاههای او ابعاد تازه‌تری از اندیشه جامع و مجاهدتهای علمی و عملی این فقیه نامدار را برجسته می‌سازد، امام امت همواره فقه جواهری را موجب اعتلای نظام اسلامی و تکامل دیدگاههای اسلامی دانسته است، اثر ماندگار جواهرالکلام همچنان کم‌نظیر و روزآمد و جامع می‌باشد. مشروعیت الهی مردمی حکومت اسلامی، تبیین شرایط، اختیارات و وظایف حاکم و حکومت اسلامی در عصر غیبت را به تفصیل مورد بحث قرار داده و در این خصوص از دلایل عقلی و نقلی استفاده کرده‌اند. روحش شاد و راهش مستدام باد.


[1]- سید محسن امین، اعیان الشیعه،  ج9، ص149

[2]- آیت الله مرتضی مطهری، خدمات متقابل اسلام و ایران، ص436

[3]- مهاجر نیا، محسن، اندیشه سیاسی متفکران اسلامی، ج2، ص328

[4]- موثقی، سید احمد، جنبش های اسلامی معاصر، ص148

[5]- جواهر الکلام، ج40، ص 10

[6]- همان، ص40

[7]- همان، ج21، ص358

[8]-همان، ص398

[9]- همان، ج21، ص398

[10]- همان، ص396

[11]- همان، ص361

[12]- همان، ج40، 41

[13]- همان، ص 10

[14]- همان، ج21، ص396

[15]- همان، ج16، ص178

[16]- همان، ج21، ص397

[17]- همان، ج22، ص157

[18]- همان، ج15، ص540

[19]- همان، ج22، ص195

[20]- نجاه العباد، صاحب جواهر، ص323

[21]- جواهر الکلام، ج21، ص396

[22]- همان، ج16، ص178

[23]- همان، ج40، ص31

[24]- همان، ص12

[25]- مهاجرنیا، محسن، اندیشه سیاسی متفکران اسلامی، ج2، ص358

[26]- عبدالحمید ابوالحمد، مبانی سیاست، ص244

[27]- جواهر، ج21، ص 398

[28]- آل عمران/104 و 110 ، حج/41

[29]- جواهر، ج21، ص361

[30]- همان، ص410

[31]- مائده/2

[32]- جواهر، ج21، ص410

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.