چکیده:
اندیشهی سیاسی امام خمینی(ره) در ابعاد معرفتشناسی، هستیشناسی، روششناسی و انسانشناسی مبتنی بر اسلام و قرآن بوده و مبنای مهندسی انقلاب اسلامی قرار گرفته است. امام راحل با تصمیمات استراتژیک و حیاتی خویش در قبل از انقلاب اسلامی گامهای مهمی را در پیروزی و ثبات و استمرار انقلاب اسلامی و صدور آن به جهان اسلام داشتند، دیدگاهها و نظریات بیبدیل آن حضرت در مقوله ولایت مطلقه فقیه، قانونگرایی، تکلیفمداری، آزادی و استکبارستیزی همواره سرلوحه فکر و عمل سیاسی نیروهای انقلاب است.
واژگان کلیدی:اندیشه سیاسی، امام خمینی(ره)
مقدمه:
رهبر کبیر انقلاب اسلامی و بنیانگدار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی(ره) با احیای اسلام ناب محمد(ص) و ایده ولایت فقیه همزمان مبارزهای بی امان را با استبداد داخلی و استکبار و استعمار خارجی رقم زد. امام از طریق جهاد خداجویانه طرحی نو در انداخت که براساس آن استقلال همه جانبه کشور عزت و آزادی ملت ایران، بیدارگری و حمایت از مسلمانان و مستضعفان جهان و تزلزل در فکری، نظامی سیاسی و شعارمان نظام سلطه را به ارمغان آورد. از آنجا که رهبران بزرگ در ظرف زمان خویش نمیگنجند همواره در قرنها و نسلهای آینده ابعاد ناشناخته وجودی و فکری آنان مورد تحلیل و تفسیر قرار میگیرد، اندیشه سیاسی، مشی عملی، آثار و پیامدهای مبارزه و جهاد امام خمینی(ره) نیز به مرور زمان شنناخته میشود. با این توصیف است در مقطع زمانی سی سال اخیر، صدور انقلاب اسلامی منجر به بیداری اسلامی در جهان گردیده و جهان را آبستن تحولاتی بزرگ و اساسی ساخته است که مقام معظم رهبری از آن به پیچ بزرگ تاریخی یاد نمودند. در این مختصر تلاش میشود تا برخی از ابعاد اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) مورد اشاره قرار گیرد.
هدف نویسنده شناخت و معرض اندیشه سیاسی امام راحل است، از روش توصیفی و کتابخانهای استفاده میکند، قلمرو زمانی تحقیق از سال 41 تا 68 و قلمرو موضوعی آن افکار و رفتار امام خمینی(ره) میباشد، فرضیههای تحقیق بر اندیشه و اقدام تکلیفگرایانه و واقعگرایانه امام راحل(ره) استوار هستند. سؤال اصلی این است که ماهیت و ابعاد اندیشه سیاسی، امام خمینی(ره) چیست؟ و چگونه آن را به اقدام و عمل سیاسی تبدیل کردهاند؟
مبانی و ارکان اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)
بدیهی است شناخت جامع و دقیق اندیشه و اقدام امام خمینی(ره) مانند هر اندیشمند دیگر منوط به واکاوی مبانی و ارکان اصلی اندیشه آن رهبری بیبدیل میباشد، این مبانی در عرصههای معرفتشناختی، روششناختی، هستیشناختی، انسانشناختی و رفتارشناختی به اختصار مورد بحث قرار میگیرند تا از چشمههای زلال اقیانوس پرجاذبه و تعالی بخش آن حضرت جرعهای هر چند اندک نوشیده باشیم.
1-مبانی معرفت شناختی: در این مقوله به امکان شناخت منابع، ابزارها، راهها و اعتبار شناخت پرداخته میشود. معرفتشناسی سیاسی و شناختشناسی امام(ره) برگرفته از مجاری اطمینان بخش و الهام بخشی چون وحی، عقل، فطرت و قلب سلیم است، این امور باید تبدیل به ایمان و باور شوند. "این معانی را که انسان ادراک کرده به عقلش، باید با مجاهدات به قلبش برساند که قلبش آگاه بشود، بیابد مطلب را". (صحیفهی امام، ج 11، ص 382). اسلام." والاترین و جامعترین منبع شناخت است. "اسلام" از قبل از تولد انسان شالوده اجتماع عائلهای را ریخته است." (همان، ج 2، ص 31). "در اسلام برای این انسانی که همه چیز است، یعنی از طبیعت تا ماورای طبیعت تا عالم الهیت مراتب دارد، اسلام تز دارد، برنامه دارد اسلام" (همان، ج 4، ص 9). بنابراین امام بطور خالص و کامل معرفت سیاسی خود را از اسلام گرفتهاند.
2-مبانی روششناختی: امام خمینی(ره) برای شناخت یقینی و مطابق با واقع هم از روش اجتهاد جواهری استفاده میکند و هم از روشهای جدید معرفتی بهره میگیرند. "البته در عین اینکه از اجتهاد جواهری به صورت محکم و استوار ترویج میشود از محاسن روشهای جدید و علوم مورد احتیاج حوزههای اسلامی استفاده گردد". (صحیفهی امام، ج 21، ص 380). روش استدلالی یا برهانی، روش فقهی یا شرعی، روش جدلی کلامی، روش شهودی یا ذوقی، روش تاریخی، روش تفسیری، روشهای محسوس و ملموس در اندیشه سیاسی امام راحل(ره) بکار گرفته شدهاند.
روش فقهی و شرعی: هیچ موضوعی حیاتی نیست که اسلام تکلیفی برای آن مقرر نداشته و حکمی دربارهی آن نداده باشد. (رساله نوین، ج 4، ص 85)
روش کلامی: ولایت فقیه از موضوعاتی است که تصور آنها موجب تصدیق میشود و همچنان به برهان احتیاج ندارد. (ولایت فقیه، ص 9)
روش تفسیری را میتوان در تفسیر سوره حمد شرح چهل حدیث، شرح حدیث جنود عقل و جهل مشاهده کرد.
3- مبانی هستی شناختی: ماهیت، هدف و نسبتهای هستی در ارائه اندیشه سیاسی مورد عنایت امام میباشند.
توحید و خدا محوری: ریشه و اصل همه عقاید، اصل توحید است، (صحیفه امام، ج 5، ص 387)
مظهریت عالم: همه عالم اسم الله اند، همه موجوداتی که در عالم هستند نشانه ذات مقدس حق تعالی هستند. (تفسیر سوره حمد، ص 98)
-وحدت انگاری یا وحدت گرایی: غیب و شهود، دین و حکمت و عرفان در واقع یکی هستند با هم تعارض ندارند." این انقلاب بزرگ ... با تأییدات غیبی پیروز گردید. (صحیفه امام، ج 21، ص 401)
- عدل نگری: در نگرش امام، عدل محوری، بنیان هستی را تشکیل میدهد و عدل در نگاه شیعی آنقدر اهمیت دارد که از اصول مذهب بشمار میرود. (شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 147- 148)
"حکمت آفریدگار بر این تعلق گرفته که مردم به طریقه عادلانه زندگی میکنند.". (ولایت فقیه، ص 27)
- ضرورت ارسال رسولان و پیامبران برای دعوت انسانها به توحید و تحقق نظام عادلانه اجتماعی
- خاتمیت رسول اکرم و جامعیت قرآن یا ثقل اکبر، اعتقاد به اصل امامت و ولایت، ثقلین محوری، پیوند دین و دنیا و ... از ارکان اصلی هستیشناسی امام خمینی(ره) هستند.
4- مبانی انسان شناختی: ماهیت و مراتب انسان و انسانیت، فطرت انسان و دیدگاههای ارزش در این عرصه قرار میگیرد.
- انسان عصارهی همه موجودات عالم است، یعنی در انسان همه چیز است. (صحیفه امام، ج 8، ص 254)
- انسان در اندیشه امام که برخاسته از متن و نص شریعت است دارای کرامت میباشد و سرآمد هستی است، بنابراین نباید با افکار و رفتارهای ناپسند، این کرامت لکه دار شود.
- سازندگی انسان خودش را، مقدم بر همه جهادهاست، این است که رسول اکرم(ص) جهاد اکبر فرمودهاند.
- هر اصلاحی نقطه اولش خود انسان است. چنانچه خود انسان تربیت نشود نمیتواند دیگران را تربیت کند. (همان، ج 15، ص 491)
5- رفتار شناسی: طبیعی است که خروجی و کارکرد انسان در رفتار او ظهور و بروز پیدا میکند، امام سکوت و تقیه را حرام دانستند. (همان، ج 1، ص 178) در دوران حاکمیت فساد و طاغوت فرمودند: والله گناهکار است کسی که داد نزد والله مرتکب کبیره است کسی که فریاد نکشد. (همان، ج1، ص 420). امام خمینی در سال 1341 در مقابله با تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، رفراندوم، انقلاب سفید شاه و دیگر سیاستهای اسلامستیزانه و ذلت و نوکری رژیم طاغوت در برابر استکبار جهانی قیام کردند، روشنگری کردند، مردم را به جهاد و مبارزه فرا خواندند و در این راه تا سرنگونی طاغوت و قطع دست استعمار و بازگرداندن عزت و استقلال ملت و کشور از پای ننشستند.
امام در رفتار سیاسی خود یکسره امور ایجابی و سلبی را به موازات یکدیگر دنبال کردند، رفتارهای ایجابی امام در تفسیر چهرهای انسان ساز و پویا از اسلام، تبیین نظام سیاسی اسلام و ولایت فقیه، ترغیب به جهاد، شهادت، ایثار، مبارزه، اخلاص در مبارزه، تکیه بر مردم، استفاده از درسها و عبرتهای تاریخ، اسلام به ویژه حادثهی ماندگار عاشورا و کربلای حسینی(ع) و...، در زمینههای سلبی نیز نفی صهیونیسم، نفی استکبار و استعمار، نفی جدایی دین از سیاست، نفی تفرقه و اختلاف و... را برجسته ساختند. بنابراین امام راحل(ره) تنها در حوزه نظر محدود و محصور نگشتند بلکه باورهای عقلی و قلبی و ایمانی را تبدیل به رفتارهای سیاسی و اجتماعی نمودند و بدین واسطه تحول بنیادین و انقلابی حقیقی را مبتنی بر انقلاب پیامبر اکرم(ص) پایه ریزی کردند.
امام خمینی و سیاست
چیستی، جایگاه، هدف، ابعاد و مسائل سیاست در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) بطور اساسی با تراوشات برخواسته از عقل ابزاری و توهمات اندیشمندان غربی و شرقی متفاوت است. سیاست را جزء دین و تدابیر امور میدانند .
هدف سیاست: سیاست این است که جامعه را هدایت کند و راه ببرد، تمام مصالح جامعه را در نظر بگیرد و تمام ابعاد انسان و جامعه را در نظر بگیرد، و اینها را هدایت کند بطرف آن چیزی که صلاحشان هست، صلاح افراد هست و این مختص به انبیاست، دیگران این سیاست را نمی توانند اداره کنند. (همان، ج 13، ص 432)
-پیامبر اسلام و سیاست: پیغمبر تمام عمرش را صرف کرد در سیاست اسلامی. (همان، ج 15، ص 11)
- مسجد و سیاست: مسجدالنبی مرکز سیاست اسلامی بوده است و ثقل قدرت اسلامی. (همان، ج 16، ص 388)
- اساس سیاست و سیاسی بودن بر سه اصل بنیادین استوار است، آزادی، استقلال، مصالح عمومی."سیاست، همیشه بر مبنای حفظ منافع مردم است که این اصل را هرگز فدای چیزی نمیکنیم. (همان، ج 4، ص 364)
- اسلام دین سیاست است: اسلام سیاست است، حقیقت سیاست است... این نماز جمعه ... یک اجتماع سیاسی است... .(همان، ج 10، ص 125)
سیاست در اندیشه و بیان امام خمینی(ره) سه دسته است:
1-سیاست شیطانی: معیارها و شاخصههای این سیاست، دروغگویی، چپاول مردم، تسلط بر اموال و نفوس با حیله و تزویر، خدعه، فریب، نیرنگ و پدرسوختگی است. این سیاست هیچ ربطی به سیاست اسلامی ندارد. (همان، ج 269، همان ج 13، ص 431).
2- سیاست حیوانی یا این جهانی و مادی: شاخصههای آن که جنبهی مادی اما مثبت دارد عبارتند از عاری بودن از دروغ، فریب و خدعه، رعایت مصالح کل جامعه و خیر عمومی، تمرکز بر تأمین رفاه و سعادت این جهانی افراد "این سیاست یک بعد از سیاستی است که برای انبیاء بوده است و برای اولیاء و حالا برای علمای اسلام است.» (همان، صص 431-432) .
3- سیاست الهی و اسلامی: این سیاست، کامل و مطلوب است و شاخصههایی دارد که مهمترین آنها عبارتند از: سعادت محوری توجه به دو بعد و دو ساحت اصلی انسان (جسم و روح)، در نظر گرفتن دنیا و آخرت. عالم و جهان شمول و انسانی بودن، عاری از فریب و دروغ و مظاهر شیطانی، رعایت مصالح دنیا و آخرت عموم انسانها، پرهیز از سلطه ناروا بر مردم، مبتنی بر قسط و عدل، نفی هر گونه ظلم و ستم و استبداد و استثمار، اجرای حدود الهی در جامعه، مبتنی بر فطرت انسانی، سیاست صراط مستقیم: سیاست این است که ... همانی که در قرآن صراط مستقیم گفته میشود یک صراط مستقیمی که از اینجا شروع و به آخرت ختم میشود. (همان، ج 13، ص 432)
- بعثت برای تکمیل سیاست: پیغمبر اکرم مبعوث شد که سیاست امت را متکفل باشد. (همان، ص 431)
حکومت در اندیشهی امام خمینی(ره)
- اساساً حکومت کردن و زمامداری در اسلام یک تکلیف و وظیفه الهی است. (همان، ج 5، ص 409)
- اسلام حکومتها را موظف به خدمت کرده است... حکومتها در خدمت مردم باید باشند. 0همان، ج 2، ص452)
- حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش ... از ضرورتهای جمهوری اسلامی است.(همان، ج 7، ص 167)
- حکومت در نظر مجتهد واقعی فلسفهی عملی تمامی فقه در تمامی زوایای زندگی بشریت است، حکومت نشان دهندهی جنبهی عملی فقه در برخورد با تمامی معضلات اجتماعی و سیاسی و نظامی و فرهنگی است. (همان، ج 21، ص 289)
- این سیاست و این حکومتی که عجین با سیاست است، در روز عید غدیر برای حضرت امیر ثابت شد.
امام خمینی در اثبات ضرورت تأسیس حکومت بر دو دسته دلایل عقلی و عرفی، دلایل شرعی و نقلی استدلال میکنند.
1-دلایل عقلی و عرفی :در این عرصه به دلایل گوناگونی اشاره کردهاند مانند ضرورت اجرای قانون در جامعه، حفظ نظام جامعه و جلوگیری از ناامن و هرج و مرج و برقراری نظم و امنیت عمومی و سامان دادن اجتماعی، نفی ظلم و ستم و دفاع از مظلومان، وجوب قیام و انقلاب، ضرورت وحدت و اتحاد جامعه که از شرایط بهبود و پیشرفت است، دلایل لزوم امامت و نبوت و تعلیم و تربیت افراد جامعه و رشد و استعدادهای آنان. (کتاب البیع، ج 2، ص 619،. کتاب ولایت فقیه، ص 35، صحیفه امام، ج 4، ص 9 1، ج 7، ص 115، ج 11، ص 255)
2- دلایل نقلی و شرعی: در ا ین زمینه نیز به دلایل عدیدهای استناد کرده اند: ضرورت استمرار اجرای احکام اسلام، سنت و سیره رسول اکرم(ص) و امام علی(ع) ، ماهیت و کیفیت قوانین احکام اسلام، دلایل خبری و روایات اهلبیت(ع)، (ولایت فقیه، ص26 تا 41)
شاخصههای حکومت مطلوب در اندیشهی سیاسی امام خمینی: این شاخصه ها در آثار امام را چنین میتوان فهرست کرد: قانونی بودن حکومت، الهی بودن حکومت، مردمی بودن حکومت، غیر استبدادی بودن، عادل بودن سعادت بخش بودن، مجری احکام اسلام بودن، ملهم از رویه پیامبر و ائمه اطهار بودن، غیر تحمیلی بودن، مساوی بودن همه طبقات و افراد و اقشار و افراد در برابر قانون. (جمشیدی، محمد حسن، اندیشههای سیاسی امام خمینی ص 490)
جهان اسلام، سیاست جهانی و روابط بین الملل
امام خمینی(ره) از آغاز مبارزات سیاسی خویش برای احیای اسلام، نجات مسلمانان و مستضعفان و انسجام بخشی به جهان اسلام تلاش کردند و مانند پیامبر اسلام(ص) و امامان(ع) بر هدایت انسانها و اداره جهان براساس وحی و شریعت اسلامی تأکید و تصریح نمودند.
-من امیدوارم که همه ملتهای اسلام بیدار بشوند و همه با هم باشند. یک دولت بزرگ اسلامی، یک دولت زیر پرچم لااله الّا الله تشکیل بدهند و این دولت بر همه دنیا غلبه کنید. (همان، ج 6، ص 234)
-در این نزاعی که، مبارزهای که الآن بین کفر و اسلام منازعه بین ما و آمریکا نیست، بین اسلام و کفر است؛ چنانچه غلبه کنند خدای نخواسته اینها بر نهضت (ما که نخواهند کرد) این غلبه، غلبه بر اسلام است، غلبه بر مسلمین است، (همان، ج11، ص 105)
- انتظار ما ... احترام گذاردن به حق حاکمیت و استقلال همه کشورها بخصوص ملل اسلامی است. (همان، ج 12، ص 225)
جریانشناسی سیاسی در جهان و دسته بندی حکومتها:
در جامعه جهانی امروز با دو مکتب توحیدی و مادیگری (همان، ج 17، ص 183)، دو حکومت حق و شیطانی (همان، ج 21، ص 407)، دو محاسبه الهی و مادی(همان، ج7، ص 190)، دو جند الهی و شیطانی (همان، ج 6،ص 287)دو مقصد الهی و طاغوتی (همان، ج9، ص440)، دو مسیر انسانیت و انحراف از انسانیت (همان، ج 12، ص 367)، دو قیام خدایی و طاغوتی (همان، ج 13، ص 137)، دو جنگ توحیدی و شیطانی (همان، ج 13، ص 173)، و دو گروه حق و باطل (همان، ج 7، ص 452)، روبرو هستیم که ترجمان عین الله و شیطان در جوامع انسانی است و جنگ حق و باطل، فقر و غنی، ایمان و رذالت تمام شدنی نیست.(همان، ج 21، ص 284)
تقابل دو منطق در جهان:
واقعیات موجود در نظام بین الملل حاکی از رویارویی دو منطق میباشد:
1-منطق مادی، سلطه گرایانه و ظالمانه: شاخصههای این منطق باطل در آثار امام خمینی فراوان است. محصور کردن ارزشها در مادیات و آنها را فدای قدرت و منافع مادی نمودن (صحیفه امام، ج 17، ص 54)، سرپرستی غاصبانه بر ملتها و گرفتار نمودن آنان در چنگال خود (همان، ج 14، ص 498)، حکومت سرنیزه بر تودههای میلیونی مردم (همان، ج 16، ص104)
ابتلای دنیا به مغزهای متفرعن سلطه طلب (همان، ص 356)، تحقیر ملتها و غارت منابع و نابودی افکار آنها (همان، ج 17، ص 30) ایستادگی در مقابل انبیاء و ممانعت از تحقق تعلیمات آنان مانند اقدامات قدرتهای بزرگ شیطانی (همان، ج 11، ص 407)، پشتیبانی از ستمکاران بجای محکومیت و مقابله با آنان مانند حمایت پاپ رهبر کاتولیکهای جهان از آمریکا بجای محکومیت جنایات آن (همان، ج 17، ص 501)، چپاول و غارت و اشغال و مداخله به استناد حق وتو (همان، ج 16، ص 431)
2- منطق ارزشی، مادی- معنوی، عادلانه و بلند مدت مظلومان: این منطق در اندیشه سیاسی امام خمینی دارای شاخصهها و نشانههایی است که مهمترین آنها در کلام امام راحل ترسیم شده است.: ما تمام مسائل مان، مسائل مظلوم است در مقابل ظالم، غارت شده است در مقابل غارتگر، کشته شده است در مقابل کشنده... منطق مظلوم که اکثریت قاطع دنیا را تشکیل میدهد این است که باید هر مملکتی آزاد باشد، هر مملکتی مستقل باشد، هر مملکتی ذخایرش خرج خودش بشود. این منطق مظلومهاست. (همان، ج 11، ص132)
احکام بین المللی اسلام در کلام امام خمینی(ره)
مکتب جهان شمول اسلام، در قانون اساسی خود یعنی قرآن با خطابهای مکرر "یا ایها الناس" کلیه انسانهای روی زمین را اعم از مسلمان، کافر و التقاطی مورد خطاب قرار داده و آنها را به زندگی مسالمت آمیز و ایجاد روابط حسنه براساس حق و عدل، دعوت مینمایند. از طرف دیگر، پیروان خود را با سفارش موکد در مورد همسایه، چه مسلمان و چه غیر مسلمان، به حسن همجواری و دوستی با آنان تا آنجا خواهد بود که مورد سوء استفاده مخالفین اسلام واقع نگردد. امام خمینی(ره) در بیانات و آثار خویش در این رابطه به آیات قرآن و روایات رسیده از معصوم استناد کرده و در وصیت نامه سیاسی- الهی خویش بر اتحاد مسلمین و مستضعفین و روابط حسنه و مسالمت آمیز جهان تأکید کرده اند. در عین حال که شدیدترین حملات را به ظالمین و جهان خواران و مستکبران و صهیونیستها دارند. (قربان زاده، قربانعلی، روابط بینالملل از دیدگاه امام خمینی، ص 104)
امام خمینی بیانات صریح و سازندهای در این رابطه دارند فریاد رسی به منادیان یا للمسلمین در اقصی بلاد دنیا (همان، ج 19، ص 230). برائت از مشرکان و قیام ناس در هر زمان و مکانی (همان، ج 20، ص 94)، شعار نه شرقی نه غربی شعار اصولی انقلاب اسلامی در جهان گرسنگان و مستضعفین بوده و ترسیم کننده سیاست واقعی عدم تعهد کشورهای اسلامی و کشورهایی است که در آینده نزدیک و به یاری خدا اسلام را بعنوان مکتب نجاتبخش بشریت میپذیرند. (همان، ص 319). تأسیس حکومت جهانی اسلام (همان، ج27، ص 327). برابری عرب و عجم، سیاه و سفید (همان، ج 13، ص 88). اخوت و برادری مؤمنین در اقطار عالم و کمک به یکدیگر (همان، ص 152). احترام به وطن و زادگاه (همان، ص 168). وحدت بین مسلمین بلکه بشریت (همان، ج 21، ص 396). رفع فتنه از کل عالم (همان، ج 19، ص116) رها کردن بشر از تمام اغلال و بردگی ها (همان، ج 21، ص 396).
ما باید بدون توجه به غرب حیله گر و شرق متجاوز و فارغ از دیپلماسی حاکم بر جهان در صددتحقق فقه عملی اسلام برآئیم. (همان، ص 291)
تصمیمات استراتژیک سیاسی امام خمینی:
امام خمینی(ره) در طول ایام مبارزات انقلابی و رهبری انقلاب اسلامی تصمیمات بسیار مهم و استراتژیکی اتخاذ کردند که بواسطهی آنها پیروزی انقلاب اسلامی را تسریع و بحرانها و چالشهای پیش روی نظام اسلامی را به بهترین شکل ممکن مدیریت کردند در این مختصر برخی از مهمترین این تصمیمها را مورد اشاره قرار میدهیم:
1-تصمیم به هجرت از عراق به فرانسه:
من که برایم مکان طرح نبود، برای اینکه بتوانم به کشورم خدمت کنم، آنجا را (عراق) میبایست ترک میگفتم. (صحیفهی امام، ج 5، ص 40)
- امام در این عرصه چند راهبرد اساسی را در پیش گرفتند: راهبردهای مقاومت و ایستادگی، ایجاد انگیزه در پیروان، استفاده از شیوههای مسالمتآمیز و غیر مسلحانه در مبارزه، جلب حمایت دولت و ملت فرانسه، تهدید و هشدار، اطلاع رسانی و تنویر افکار عمومی.
2- تصمیم به بازگشت از فرانسه به ایران:
همه در صف واحد به جلو برویم به سوی حکومت عدل الهی (همان، ج 6، ص 107)
-مهمترین راهبردهای امام خمینی در این مرحله عبارتند از: تأکید بر وحدت کلمه، ارشاد و نصیحت، عدم توسل به مبارزه مسلحانه، فرصت ندادن به دشمنان، راهبرد مسالمتآمیز، توصیه به بیداری و هوشیاری، حمایت و تقدیر از نظامیان وابسته به ملت، تهدید و هشدار، هدایت رسانههای جمعی، امید بخشی به پیروان، زدودن ترس و واهمه از ملت، دعوت از مردم برای ادامه مبارزه، دعوت به صبر و استقامت، راهبرد فعال و تهاجمی، افشاگری. (فروتنی، زهرا، مبانی تصمیم گیری استراتژیک امام خمینی، ص 182)
3- تصمیم امام مبنی بر لغو حکومت نظامی در 21 بهمن 57: امید است به یاری خدای تعالی این همبستگی را تا پیروزی کامل حفظ فرمائید و از تفرقه و اختلاف که وسیله تسلط دشمنان اسلام و بیگانگان است پرهیز نمایید. (صحیفه امام، ج 6، ص 123)
-برادران و خواهران عزیزم هراس به خود راه ندهید که به خواست خداوند حق تعالی حق پیروز است. (همان، ص 122)
4- تشکیل دولت موقت (انتقالی): این تصمیم برای ایجاد ثبات و آرامش در کشور، تشکیل مجلس خبرگان قانون اساسی، رفراندوم قانون اساسی، برگزاری انتخابات مجلس و ریاست جمهوری بسیار کارساز بود.
- این دولت یک دولت موقت است برای اینکه رفراندوم بکند... مسئله رژیم را تحکیم بکند، بعد دست مردم است همه چیز. (همان، ص 151)
5- تصمیم امام در برابر تسخیر لانه جاسوسی امریکا (انقلاب دوم): 13 آبان 58.
- همانطور که بارها گفتهام، ما خواستار استرداد شاه و اموال ملت از او میباشیم (همان، ج 12، ص 162)
6- تصمیم اام در برابر جنگ تحمیلی عراق علیه ایران: امام خمینی در این باره 29 بار به حفظ اسلام اشاره کردهاند. مسئله، مسئله اسلام است. (همان، ج 20، ص 80). همه میدانند که تحمل هشت سال دفاع مقدس فشار و سختی فقط برای اسلام عزیز بوده است. (همان، ج 21، ص 326)
7- عزل بنیصدر از ریاست جمهوری:
آن روزی که من احساس خطر برای اسلام بکنم، آن روز... است همه را قطع خواهم کرد. (همان، ج 14، ص 416)
-احساس کردم دیگر مسئله از این حرفها گذشته است و خطر اساسی جمهوری اسلامی را که با خون پاک ... تهدید میکند، دیگر تاب نیاوردم. (همان، 474)
8- پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل و خاتمه جنگ تحمیلی؛
و خدا میداند اگر نبود انگیزهای که همه ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانی شود، هرگز راضی به این عمل نمیبودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود. (همان، ج 21، ص 92)
9- صدور فتوای تاریخی در مورد سلمان رشدی مرتد نویسنده کتاب آیات شیطانی: 25\11\67 از مسلمانان غیور میخواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعاً آنها را اعدام نمایند، تا دیگر کسی جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید. (همان، ج 21، ص 263)
- اگر غفلت کنیم این اول ماجراست و استعمار از این مارهای خطرناک و قلم به دستان اجیر شده در آستین فراوان دارد. (همان، ص 291)
10- برکناری منتظری از قائم مقام رهبری در 6/1/68: از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من بدست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین میسپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست دادهاید. شما در اکثر نامه ها و صحبتها و موضعگیری ها نشان دادید که معتقدید لیبرالها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. (همان، ج 21، ص 330)
11- طرح جهانی اسلام با نامه امام به گورباچف
شکست تسلط 70 ساله مارکسیسم در بلوک شرق با پیش بینی امام خمینی برجسته گردید و امام با دعوت رهبران بلوک شرق به اسلام و پرهیز دادن آنان از سقوط در دام لیبرالیسم و کاپیتالیسم غرب دریچه تازهای در پیش روی انقلاب اسلامی گشودند.(شفیعی، عباس، سبک رهبری امام خمینی، ص 199)
ولایت مطلقه فقیه :
امام خمینی با تبیین اندیشه سیاسی خود بر مبنای ولایت فقیه از نخستین مراحل قیام و انقلاب اسلامی ابعاد گستردهتری به اصل ولایت فقیه بخشیدند. امام ولایت را انتصابی و با نصب عام معصوم میدانند، مشروعیت ولی امر را از ناحیه نصب میدانند، اختیارات او را مطلق میشمارند که خبرگان رهبری براساس ویژگیها و شرایط مندرج در روایات او را شناسایی و کشف نموده به مردم معرفی میکنند. امام فرهنگ سازی ولایت فقیه را در جهار مرحله به کمال رسانیدند:
1- تدوین کتاب کشف الاسرار در سال 1322 در پاسخ کتاب اسرار هزار ساله؛
2-فقه استدلالی و فتوایی در رسالهی اجتهاد و تقلید کتاب الرسائل، بحث امر به معروف و نهی از منکر کتاب تحریرالوسیله، بحث ولایت فقیه کتاب البیع، درسهای فقهی امام در نجف با عنوان ولایت فقیه و حکومتهای اسلامی
3- سخنرانیها و بیانات در سال 58 برای تصویب اصل ولایت فقیه در قانون اساسی؛
4- اظهار نظرهای امام در محدوده اختیارات و شرایط ولی امر در سال 66 تا زمان رحلت در سال 67. (قاضی زاده، کاظم، ص 158)
- دین ما میگوید فقیه در زمان غیبت نایب امام است. (کشف الاسرار، ص 186)
- ولایت یعنی حکومت و اداره کشور و اجرای قوانین شرع مقدس (ولایت فقیه، ص 51)
-ولایت فقیه برای مسلمین یک هدیهای است که خدای تبارک و تعالی داده است، ولایت فقیه برای شما یک هدیه الهی است. (صحیفه امام، ج 10، ص 407)
زعیم و ولی فقیه کسی است که عالم به سیاستهای دین و برقرار کننده عدالت اجتماعی در میان مردم بوده... بهترین خلق خدا بعد از ائمه و مجاری امور و احکام و دستورات، بدست او بوده، حاکم بر پادشاهان است. (الرسائل، ج2،ص 102، رساله نوین، ج 1، ص37)
- اگر فرد لایقی که دارای این دو خصلت (علم به قانون و عدالت) باشد بپا خواست و تشکیل حکومت داد، همان ولایتی را که حضرت رسول(ص) در امر اداره جامعه دارا میباشد. و بر همه مردم لازم است که از او اطاعت کنند. (ولایت فقیه، ص 51)
- همان دلایلی که لزوم امامت پس از نبوت را اثبات میکند، عیناً لزوم حکومت در دوران غیبت ولی عصر(عج) را در برابر دارد.(کتاب البیع، ص 461)
- اجرای احکام الهی جز از رهگذر برپایی حکومت اسلامی امکان پذیر نیست. (همان، ص 462)
امام خمینی(ره) و مشروعیت نظام سیاسی
مشروعیت نظام سیاسی در اندیشه سیاسی امام خمینی از ناحیه خداوند و به نیابت از ائمه معصومین(ع) میباشد.
ولایت فقیه در کار نباشد، طاغوت است... اگر با امر خدا نباشد، رئیسجمهور با نصب فقیه نباشد، غیر مشروع است. وقتی غیر مشروع شد طاغوت است... طاغوت وقتی از بین میرود که به امر خدای تبارک و تعالی یک کسی نصب بشود. (صحیفه امام، ج 10، ص 221)
-حکومت اسلام ،حکومت قانون است، در این طرز حکومت، حاکمیت منحصر به خداست و قانون فرمان و حکم خداست. (ولایت فقیه، ص 44)
- اساساً رفراندوم یا تصویب ملی در قبال اسلام ارزش ندارد. (صحیفه امام، ج 1، ص 135)
- حکومت که شعبهای از ولایت مطلقه رسول الله(ص) است یکی از احکام اولیه اسلام است، و مقدم بر تمام احکام فرعیه، حتی نماز و روزه و حج است. (همان، ج 20، ص 452)
وظایف حاکم یا ولی امر در بیان امام خمینی(ره)
در اندیشه امام خمینی(ره) اختیارات و وظایف ولی فقیه مطلق و مبسوطالید میباشد و با وجود ولی فقیه هرگز نظام سیاسی به بن بست نمیرسد در عین حال برخی از وظایف برجسته ولی امر در اندیشه سیاسی امام خمینی عبارتند از:
1- حفظ کیان اسلام و نظام سیاسی اسلامی؛
2-تحقق عدالت و قسط در جامعه؛
3-رعایت و تحقق مصالح عمومی در جامعه؛
4- اجرای احکام شرعی و قوانین الهی؛
5- حفظ تمامیت ارضی و استقلال و حیثیت جامعه اسلامی؛
6- تعلیم و تربیت و ارشاد مردم در جهت رسانیدن آنها به سعادت؛
7- توجه به علائق مردم و نفی تحمیل بر آنان؛
8- تأمین امنیت عمومی و رفاه نسبی در جامعه؛
9- توسعه و پیشبرد جامعه در همهی ابعاد آن. (فروتنی، پیشین، ص 620-601)
قانون و تبعیت از قانون در اندیشهی سیاسی امام خمینی
- هر چه برخلاف قانون اسلام باشد قانون نیست و قانون باید موافق با قوانین اسلام باشد. (صحیفهی امام، ج 7، ص 536)
- قانون در راس واقع شده است و همه افراد هر کشوری باید خودشان را با آن تطبیق بدهند. (همان، ج 14، ص 415)
- کسانی که میخواهند قانون را بشکنند اینها دیکتاتورانی هستند که به صورت اسلامی پیش آمدهاند یا بصورت آزادی و امثال این حرفها. (همان)
- حکومت در اسلام به مفهوم تبعیت از قانون است و فقط قانون بر جامعه حکم فرمایی دارد. (همان، ص 378)
آزادی در اندیشه سیاسی امام خمینی
-آزادیها در حدود قانون است، دین کشور ما اسلام است آزادی در حدود این است که به اسلام ضرر نخورد، قانون اساسی ما دین را اسلام میداند.(همان، ج 7، ص487)
-آزادی به شکل غربی آن، که موجب تباهی جوانان و دختران و پسران میشود. از نظر اسلام و عقل محکوم است، تبلیغات و مقالات و سخنرانیها و کتب و مجلات برخلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح کشور حرام است. (همان، ج 21، ص 435)
- در جمهوری اسلامی، هر فردی از حق آزادی عقیده و بیان برخوردار خواهد بود، و لکن هیچ فرد و یا گروه وابسته به قدرتهای خارجی را، اجازه خیانت نمیدهیم. (همان، ج 5، ص 139)
دیدگاه ها