بازخواني و رمز گشايي برخی سناریوهای مشابه در دو انتخابات 88 و 92

شرايط كشور در دو مقطع انتخابات 88 با 92 و وضعيت و آرايش گروههاي سياسي تفاوتهاي زيادي با هم دارند. اما چرا برخي سناريوهاي منسوخ قبل از خرداد 88 در آستانه انتخابات 92 مجددا بازسازي و به اجرا گذاشته مي شود، جاي تامل و بررسي دارد. از اين رو بازخواني برخي ابعاد و مختصات اين سناريوها، مي تواند پاسخي به ماهيت و چيستي آنها باشد و رمز گشايي زوايايي از اهداف نيز مي تواند چرايي اصرار بر خطاها و تكرار روند گذشته را نمايان سازد.

شرايط كشور در دو مقطع انتخابات 88 با 92 و وضعيت و آرايش گروههاي سياسي تفاوتهاي زيادي با هم دارند. اما چرا برخي سناريوهاي منسوخ قبل از خرداد 88 در آستانه انتخابات 92 مجددا بازسازي و به اجرا گذاشته مي شود، جاي تامل و بررسي دارد. از اين رو بازخواني برخي ابعاد و مختصات اين سناريوها، مي تواند پاسخي به ماهيت و چيستي آنها باشد و رمز گشايي زوايايي از اهداف نيز مي تواند چرايي اصرار بر خطاها و تكرار روند گذشته را نمايان سازد. حوادث بعد از انتخابات دهم و فتنه 88، محصول طراحی و اجرای سناریوهایی زنجیره ای بود که از ماهها قبل بصورت هدفمند دنبال شد. بحرانی نشان دادن کشور یکی از گامهای اولیه بود که از سوی جریان تجدیدنظرطلب برداشته شد. یکی از اعضای مجمع روحانیون مبارز در همايش «بودجه 87، چالشي نو براي دولت نهم»(02/10/86) مدعی شد تمام حس‌گرها از سوي كارشناسان سياسي و غير سياسي، اصولگرا و اصلاح طلب و نيز در مجمع تشخيص مصلحت نظام آژير خطر را به صدا در آورده‌اند كه فاجعه‌اي در راه است. سید محمد خاتمی نیز وضعیت کشور را بحرانی توصیف کرده، در گفتگویی با روزنامه اعتماد می گوید: مساله فوري لزوم تغيير وضع کنوني است که اگر تغيير نکند همه زيان مي کنند. برادر وی عضو ارشد حزب مشارکت، شرایط کشور را با دوره حمله مغول مقایسه کرد. در این میان مواضع برخی نامزدهای عرصه رقابت دهم نیز بر القای چنین فضایی استوار بود. از نظر کروبی "شرایط کشور خطرناک و حساس" توصیف شد که "باید از آنها غافل نشویم". ميرحسين موسوي نیز در جمع دانشجويان دانشگاه آزاد تهران دلیل حضور خود در انتخابات دهم را وضعیت مخاطره آمیز کشور عنوان نموده، گفت: من اگر در اين 20 سال سکوت کرده بودم به اين دليل بود که احساس خطر نکرده و وارد مسايل سياسي نمي شدم اما اکنون و به خاطر وقايعي که در 4 سال اخير اتفاق افتاده و هزينه هاي نظام را زياد کرده است احساس خطر کرده و آمده ام به شکلي که تا آخر ايستاده ام و ديگر سکوت نخواهم کرد. یکی دیگر از نامزدهای انتخابات نیز در جمع حامیان خود در اهوازمی گوید که؛ ما نمي‌توانيم سرنوشت كشور را به دست كساني بدهيم كه كشور را به سمت پرتگاه مي‌برند و با بازگشت به عقب، زمينه شكست را فراهم مي‌سازند. این سناریو ابتدا با زمینه سازی برای طرحی موسوم به "ضرورت تشکیل دولت وحدت ملی" دنبال شد. طرحی که شاید اولین بار " شهروند امروز" در تاریخ 12/05/87، آنرا تلاشی از سوی ناطق نوری و برای رایزنی و ديدار با آقای هاشمي‌رفسنجاني، سيدمحمد خاتمي و مهدي كروبي عنوان نمود اینکه "لويي جرگه‌اي تشكيل دهد تا از آن طريق انتخابات رياست‌جمهوري سال آينده را مديريت و آن را از وضعيت فعلي كه يك جريان تندرو آن را به دست گرفته، خارج كند." البته این طرح به دلیل تعارض ماهوی با شرایط و عدم امکان پیاده سازی در کشورمان، از همان ابتدا عقیم ماند. طراحان از این موضوع ابتدایی غافل بودند که طرح دولت وحدت ملی شرایط و مقتضیات خاص خود را دارد. چون چنین طرحی در دولتهایی قابل اجرا است که قوه مجریه و ریاست بر آن نتیجه برآیند نظام حزبی پارلمانی و سهم احزاب در تعداد کرسیهای کسب شده است. در حالی که دولت نهم با فرآیند ائتلاف حزبی و حمایت نمایندگان حزب به قدرت نرسیده بود. مشکل دیگر ناپایداری ائتلاف و وجود دیدگاههای متناقض و سهم خواهانه در میان عناصر و طیف های این جریان بود. شاید به همین دلیل بود که ناطق نوري در فاصله کمتر از یکماه بعد اعلام کرد که "هر گروهي دنبال کار خودش است و اين تئوري هم در همان نطفه منتفي شد. من فقط تئوري دادم و دنبالش نيستم. اما آنچه از قرائن مي بينم اين است که هر گروهي آتش را براي نان خود مي خواهد". آنها از این سناریو و طرحهای الحاقی آن به ضرورت وجود یک "ناجی"تاکید ورزیدند به زعم بهزاد نبوي "خاتمي سمبل نجات ملي است. امروز نجات كشور از وضعيت بحراني موجود مطرح است و اساسا ضرورتي ندارد دنبال ايده‌آل‌هايمان باشيم و يا ببينيم با شركت در انتخابات چقدر مي‌توانيم به آن ايده‌آل‌ها تحقق ببخشيم؟ بلكه بايد درصدد باشيم نامزدي را معرفي كنيم كه بتواند كشورا را نجات دهد و به دنبال پيروزي وي كه همان نجات كشور است، باشيم". حسين مرعشي سخنگوی کارگزاران نیز براین باور بود که " خاتمی اگر همین فردا رئیس‌جمهور ایران شود، چنان ظرفیتی دارد كه بحران‌های بین‌المللی ایران را منتفی كند و كشور را از این چالش گسترده بیرون بیاورد". سناریوی دیگری که رونمایی گردید، تشکیک در سلامت انتخابات بود این موضوع همواره در آستانه برگزاري انتخابات، ترجيحا از سوي محافل و رسانه هاي خارجي و معاندان نظام مطرح می شد اما طرح و يا تكرار اينگونه مسايل از سوي عناصري از درون نظام جاي تامل بسيار داشت. اظهارات آیت الله هاشمی رفسنجانی بیش از همه جای تامل داشت. از نظر وی "مردم هيچ گاه ضد انقلاب نمي‌‏شوند و اگر احساس کنند، راي شان جور ديگري خوانده مي‌‏شود و تاثيرگذار نيست و نيز احساس کنند نمي‌‏توانند نقش خود را به خوبي در جامعه ايفا کنند، حضورشان ضعيف مي‌‏شود"، "بايد به طور جدي تلاش شود تا سلامت انتخابات براي مردم مشخص شود تا با خيال راحت بروند و ‏راي دهند. بيانات رهبري بسيار آرامش‌دهنده بود. نمي‌خواهم بگويم كه غير از اين است، اما ضرورت دارد كه علائم روشني براي سلامت انتخابات نشان داده شود".* سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی نیز در بيانيه21/1/88 مدعی شد: "سلامت انتخابات به شدّت به مخاطره افتاده است به طوري كه ديگر تقريباً اعتمادي به آمارهاي انتخابات از جمعيت واجد حق رأي گرفته تا آراءشركت كنندگان وتا آراء كانديداها وجود ندارد". سخنگوي این سازمان به تحریک باورها و احساسات دینی دست می زند و مي‌گويد: «از مراجع تقليد مي‌خواهيم نظر خود درباره حكم شرعي دست بردن در آراي مردم را به صراحت اعلام كنند تا با اعلام نظر آنها، جلوي تخلف در انتخابات گرفته شود". سخنگوي حزب كارگزاران سازندگي: «مردم بايد اطمينان داشته باشند كه راي‌‏شان درست خوانده مي‌‏شود تا پاي صندوق راي بيايند. بايد بدانند هرچه آنان مي‌‏خواهند، همان اتفاق مي‌‏افتد و امانت حفظ خواهد شد.» این التهاب آفرینی و القائات مسموم در حالی دنبال شد که امام خامنه ای(مدظله العالي)، روز اول فروردین ماه سال 88 در بيانات خود دراجتماع بزرگ زائران و مجاوران حضرت علی بن موسی الرضا(ع) از این سناریو پرده برداشته، می فرمایند: "مبادا نامزدها در اثناى فعاليتهاى انتخاباتىِ خودشان جورى رفتار كنند و حرفى بزنند كه دشمن را به طمع بيندازند. رقابتها را منصفانه كنند، حرفها را منصفانه كنند، از جاده‏ى انصاف خارج نشوند. ... انتخابات به فضل الهى و به حول و قوه‏ى الهى انتخابات سالمى است. من مى‏بينم بعضى‏ها در انتخاباتى كه دو سه ماه ديگر انجام خواهد گرفت، از حالا شروع كرده‏اند به خدشه كردن. اين چه منطقى است؟ اين چه فكرى است؟ اين چه انصافى است؟ اين همه انتخابات در طول اين سى سال انجام گرفته است - در حدود سى انتخابات - مسئولان وقت در هر دوره‏اى رسماً متعهد شده‏اند و صحت انتخابات را تضمين كرده‏اند، و انتخابات صحيح بوده است؛ چرا بيخود خدشه ميكنند، مردم را متزلزل ميكنند، ترديد ايجاد ميكنند؟" معظم له طی بيانات در ديدار جمعى از معلمان، پرستاران و كارگران در تاریخ 9/2/1388 نیز ضمن هشدار به ابراز ترديدها در زمينه سلامت انتخابات، فرمودند: يكى از دشمنى‏ها همين است كه اين پديده‏ى باارزشِ تأثير حضور مردم و نقش‏آفرينى مردم در اداره‏ى كشور و مديريت كشور را در تبليغات خودشان نفى كنند يا نديده بگيرند يا انكار كنند. بارها و بارها در اظهارات صريحشان، در اظهارات كنايه‏آميزشان، در انتخابات كشورمان خدشه كردند. نه؛ انتخابات كشور ما از انتخابات اكثر اين كشورهاى مدعى دمكراسى، هم آزادتر است، هم پرشورتر است، هم انگيزه‏ى مردم در اين انتخابات بيشتر است. انتخابات پرشور، انتخابات خوب، سالم. دشمن خدشه ميكند. از دشمن انتظارى هم جز دشمنى نيست؛ چه انتظارى هست؟ بى‏توقعى از دوستان است. بى‏توقعى از كسانى است كه جزو اين ملتند؛ واقعيات را دارند مى‏بينند؛ مى‏بينند كه اين انتخابات چگونه سالم و متقن انجام ميگيرد، در عين حال، همان حرفى را كه دشمن ميزند، اينها هم ميزنند! من انتظارم اين است: كسانى كه با ملت ايرانند، جزو ملت ايرانند، توقع دارند ملت ايران به آنها توجه كنند، اينها ديگر عليه ملت ايران حرف نزنند و انتخابات ملت ايران را زير سؤال نبرند. مرتب تكرار نكنند كه آقا اين انتخابات سالم نيست؛ انتخابات، انتخابات نيست. چرا دروغ ميگويند؟ چرا بى‏انصافى ميكنند؟ چرا خلاف واقع ميگويند؟ چرا اين همه زحماتى را كه اين ملت و مسئولين در طول اين سالهاى متمادى متحمل شدند، نديده ميگيرند؟ چرا؟ چرا ناسپاسى ميكنند؟ محصول سناریوی تشکیک در سلامت انتخابات، پدیده غیر قانونی موسوم به " تشکیل کمیته صیانت آراء" بود. يكي از روزنامه هاي دوم خردادي با اعلام آغاز به کار "کمیته هماهنگى شوراهاى راهبرى انتخاباتى مهدى کروبى و میرحسین موسوى براى صیانت از آراء"، نوشت: "مهدى کروبى و میر حسین موسوى، شخصا فعالیت‌هاى این کمیته را خصوصا در زمان برگزارى انتخابات دنبال و از تمام اهرم‌هاى لازم براى امانت‌دارى راى مردم و پاسداشت آن راى استفاده خواهند کرد." این خبر پس از آن منتشر شد که برخی از سایتها خبر برگزاری جلسه اي در منزل آقای هاشمي رفسنجاني در خصوص بررسي وضعيت نامزدها و فضاي انتخاباتي و تشکیل کمیته صیانت آراء دادند که در آن جلسه، ميرحسين موسوي، مهدي كروبي و محمد خاتمي حضور داشتند. برخی نیز از حضور بهزاد نبوی در این نشست خبر دادند. "هاشمي رفسنجاني در اين جلسه ورود هر گونه نيروهاي بين المللي را در بحث نظارت بر انتخابات مردود شمرده و بيان داشته است که فقط در اين کميته بايد از ناظران جريان هاي داخلي استفاده کرد و قرار بر اين شد که مهدي هاشمي از سوي پدر، عليرضا بهشتي و محتشمي از طرف ميرحسين و کرباسچي و الويري از جانب کروبي نمايندگان ويژه اين افراد در کمیته باشند." این کمیته اگر چه رسما غیر قانونی اعلام شد اما نقش مهمی در صحنه آرایی رخدادهای تلخ روزهای پس از 22 خرداد ایفا کرد و بیانیه های آن با امضاء محتشمی برای اعلام ابطال انتخابات و فراخوانی های باصطلاح هواداران برای اردوکش های خیابانی و آشوب منتشر می شد. اما انتخابات رياست جمهوري سال 92 روند تشدید تحریمهای آمریکا و غرب و تکرار ادعاهای واهی تهدیدات نظامی، بهانه ای شد که در آستانه انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری، بار دیگر شاهد شکل گیری سناریوی های قبلی باشیم و بحرانی جلوه دادن کشوریک بار دیگر از سوی همان جریان، فضای سیاسی و رسانه کشور را تحت تاثیر قرار داد. وضعیت تورم و نوسانات بازار ارز در ماههای اخیر این بهانه را تشدید نمود. تا جایی که عناصر و جریانی که در فتنه 88 نقش ایفا کردند شرایط موجود را فرصتی برای بازگشت بدون هزینه تصور نمودند. لذا با بزرگ نمایی تحریمها و تهدیدات و ضرورت عبور از آن، طرح وحدت ملی مجددا در دستور کار قرار گرفت. افراد و گروههای سیاسی از زوایای مختلف و به نسبت وضعیت و گرایشات خود در مقام ضرورت و اثبات آن بر آمدند. برخی دیگر نیز بر پایه ماهیت طرح و تجربه گذشته و اهداف طراحان، به نقد و نفی آن اهتمام نمودند. آنچه که بیش از همه مورد توجه قرار گرفت و از سوی جریان دوم خرداد و حتی بازماندگان فتنه 88 دامن زده شد، انتساب طرح به آیت الله هاشمی رفسنجانی بود. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، دولت وحدت ملی را بر پایه حضور نیروهای وفادار و کارآمد جناح‌ها و سلایق گوناگون و تحت حمایت رهبری معظم انقلاب ممکن دانست و بر این مسئله تاکید نمود که "موضوع وحدت ملی با شانتاژهای جاهلانه یا مغرضانه مورد هجمه تندروها قرار می‌گیرد در صورتی که منظور، تشکیل دولت وحدت ملی است که می‌تواند گره‌گشای مشکلات و معضلات کنونی جامعه باشد". "من از این طرح، یک ایده‌آل غیرواقعی نمی‌خواهم. نظر من این است که این طرح باید با هماهنگی تمام جریا‌ن‌های موثر در انقلاب شکل بگیرد. در سایر موارد هم نظر من همان است که در نمازجمعه بیان کردم و آنها را ملاک قرار دادم". در این سخنان نشانی از شفافیت و مرزبندی بین جریانها دیده نمی شود. در عین حال تاکید بر محورهای مورد نظر در نماز جمعه بیانگر آن است که که در این طرح جریانی که فتنه 88 را آفرید به عنوان یک جریان موثر در انقلاب نگریسته شود و باید در دولت یازدهم حضور یابد. بر همین اساس، گزینه هایی که بتواند این منظور را پیاده سازی نماید، مطرح شدند. این بار نیز ابتدا سراغ کسی رفتند که به زعم خود ظرفیت تجمیع دست کم بخشی از دو جریان اصولگرا(طیف باصطلاح سنتی) و اصلاح طلب را دارد و در عین حال می تواند فرصت بازگشت مهره های مطرود و اصحاب فتنه 88 را نیز فراهم کند. نام آقای ناطق نوری بار دیگر محور این طرح گردید. موجی از تبلیغات برای رایزنی و معرفی نامزد مورد اجماع به راه افتاد. بعضی او را بهترین و برخی او را تنها گزینه تلقی کردند. برخی نیزمخالفت با کانديداتوري ناطق نوري را بچه گانه توصیف کرده و برای تشکیل اجماع تلاش کردند. مشکل بزرگ پیش روی طراحان و شخص ناطق نوری، تغافل آنها به شرایط جامعه و قضاوت افکار عمومی از خاطرات تلخ اما بسیار نزدیک و فراموش نشدنی سال 88 و رویکردها و رفتار این جریان وعوامل منتسب به آن بود. شاید همین واقع بینی بود که در شهریور ماه 91، مسئول دفتر وی اعلام کرد " حجت‌الاسلام ناطق‌نوری کاندیدای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نمی‌شود". البته پیش از این نیز در مهر ماه 1383 آقای ناطق‌نوری اعلام کرده بود "من در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا نیستم و انشاءالله تا روز قیامت هم برای هیچ انتخاباتی نامزد نخواهم شد". اگرچه بنظر می رسد کنار کشیدن آقای ناطق یاس و ناامیدی را به این اردوگاه آورده و طرح را با ناکامی مواجه ساخته است، اما جریان مذکور برای یافتن گزینه ای دیگر همچنان در تکاپو است. سناریوی دیگری که به مثابه سال 88 در این دوره قابل بازخوانی است، تشکیک در سلامت انتخابات است. اولین جرقه آن به سخنان آیت الله هاشمی رفسنجانی در مهر ماه سال 90 باز می گردد که با اشاره به اینکه مردم چیزی جز این نمی‌خواهند که در سرنوشت و آینده خود تأثیرگذار باشند، گفت: مردم می‌خواهند رأی‌شان تأثیرگذار باشد و تزئینی نباشد و می‌توان با فراهم آوردن زمینه یک انتخابات شفاف و سالم، با حضور ناظران و مجریان صالح، اراده مردم را از طریق انتخاب نمایندگان مستقل و قوی توسط خودشان تحقق بخشید. در صورت برگزاری انتخابات با شرایط فوق، همه مردم و گروه‌ها نتیجه را پذیرفته و زمینه آرامش و توسعه کشور به سرعت فراهم خواهد شد. بنظر می رسد متغییرهایی را در تفکیک و مغایرت بین شرایط انتخابات در 88 با 92 باید مد نظر قرار داد. شاید پند و عبرتی برای پرهیز از اصرار بر خطاهای گذشته و جلوگیری از تکرار آن حوادث و هزینه های ناگوار در آينده باشد. 1- درک منطقی ملت هوشیار از شرایط کشور است. با یک نگاه واقع بینانه به وضعیت کشور و روند تورم، نارساییهای موجود را نمی توان انکار کرد. اینکه چه سهمی از این وضعیت معلول کاستی ها و ضعفهای مدیریتی است جای بررسی دارد، که البته نباید نادیده گرفته شود. اما بر پایه یک تحلیل منصفانه همه عوامل دخیل باید مدنظر قرار گیرد. ملت ایران واقف است که در یک جنگ تمام عیار با آمریکا و هم پیمانان آن بسر می برد. بعد از جنگ تحمیلی هشت ساله، راهبرد تحریم بطور فزاینده و با ابعاد گستره ای همواره در دستور کار بوده تا نظام و ملت ما را از حق قانونی و انسانی اولیه اش بازبدارند. اینکه تهدید و تحریم یکی از عوامل تاثیر گذار بر وضعیت تورم موجود –البته نه همه آن- است را نمی توان انکار کرد. بنظر می رسد بعضی دوست دارند خود را به خواب و فراموشی بزنند. بهرحال "جنگ تحریم" هزینه هایی دارد و کمترین هزینه آن همین برخی نارسایی های موجود است. تاسف انگیز آن است که آنهایی که خود را جزیی از نظام می پندارند حتی به اندازه آمریکا و دشمنان قسم خورده انقلاب و ملت ایران نیز حاضر نیستند کمی هم به افتخارات و دستاوردهای نظام و ملت در اوج تحریمها اشاره کنند. 2- بصیرت انقلابی ملت ایران است. هنوز ابعاد و زوایای فتنه و مواضع و رفتار افراد و گروههای سیاسی در افکار عمومی زنده است. تجربه نیز ثابت کرده است که ملت ایران بسیار هوشیار و تادیب گرند و با هیچ شخصیت، گروه و جناحی بر سر آرمانهای انقلاب، اصول نظام، منافع و مصالح ملی، معامله نمی کنند. فراز و فرود جناحهای سیاسی در طول دوره های مختلف و یا واکنش تند و متعهدانه نسبت به افرادی که به سابقه انقلابی و یا مسئولیتهای اجرایی خود می نازیدند، نشان از همین خصوصیت مردم ایران است. 3- عناصر و گروههای دخیل در فتنه 88 در حالی به موضوعاتی چون طرح وحدت ملی و بازگشت بدون هزینه چشم دوخته اند که تاکنون حاضر نشدند کوچکترین اعترافی به جرم خود بکنند و یا از مردم و نظام عذرخواهی کنند. چگونه توقع دارند كه ملت و نظام به انها اعتماد کند. 4- اختلاف و شکاف بین گروههای اصلاح طلب نیز معضل دیگر آنها است. عناصر و گروههایی از اصلاح طلبان جدید که در سال 88 با فتنه گران نبودند و یا دست کم در حاشیه بوده، سکوت کرده و یا صراحت در همراهی نداشتند، اکنون دوست ندارند سرنوشت خود را با مهره های سوخته گره بزنند و یا به تعبیر برخی با طناب پوسیده آنان این فرصت ماندن در عرصه سیاست و قدرت را ازدست بدهند. شاید به همین خاطر است که برخی با جبهه مردم سالاری بدنبال طرح مناسک می روند. بعضی دیگر با جبهه مردمی اصلاحات از آنها تبری می کنند و معتقدند که "با عملکرد گروه‌های تندروی اصلاحات که به دنبال ورود خاتمی به انتخابات هستند، مخالفیم، از طرح دولت وحدت ملی و سایر طرح‌هایی که فاقد تعریف جامعی از روند کاریشان هستند حمایت نخواهیم کرد. صبح‌حضور (منبع : سایت بصیرت) ------------------------------------- *رک؛ سخنان آقاي هاشمي رفسنجاني در مراسم سي‌‏امين سالگرد قانونگذاري در مجلس شوراي اسلامي (خبرگزاري کار ايران-12/9/1387) و سخنان ايشان در خطبه های نمازجمعه تهران، اردیبهشت 88

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.