رهبر معظم انقلاب اسلامی در سفرشان به استان خراسان شمالی، در جمع هزاران نفر از جوانان این آب و خاک به موضوع بسیار مهمی تحت عنوان «سبک زندگی» اشاره فرمودند و سوالات بی پاسخ زیادی در رابطه با سبک زندگی جامعه ایرانی که تقلیدی از سبک زندگی غربی است، مطرح فرمودند.
معظمله در نگاهی آسیبشناسانه پرسیدند:
چرا فرهنگ كار جمعى در جامعهى ما ضعيف است؟ چرا در برخى از بخشهاى كشورمان طلاق زياد است؟ چرا در برخى از بخشهاى كشورمان روى آوردن جوانها به مواد مخدر زياد است؟ چرا در روابط همسايگىمان رعايتهاى لازم را نميكنيم؟ چرا صلهى رحم در بين ما ضعيف است؟ چرا در زمينهى فرهنگ رانندگى در خيابان، ما مردمان منضبطى به طور كامل نيستيم؟ رفتوآمد در خيابان، يكى از مسائل ماست؛ مسئلهى كوچكى هم نيست، مسئلهى اساسى است. آپارتماننشينى چقدر براى ما ضرورى است؟ چقدر درست است؟ چه الزاماتى دارد كه بايد آنها را رعايت كرد؟ چقدر آن الزامات را رعايت ميكنيم؟ الگوى تفريح سالم چيست؟ نوع معمارى در جامعهى ما چگونه است؟ ببينيد چقدر اين مسائل متنوع و فراگيرِ همهى بخشهاى زندگى، داخل در اين مقولهى سبك زندگى است؛ در اين بخش اصلى و حقيقى و واقعى تمدن، كه رفتارهاى ماست. چقدر نوع معمارى كنونى ما متناسب با نيازهاى ماست؟ چقدر عقلانى
و منطقى است؟ طراحى لباسمان چطور؟ مسئلهى آرايش در بين مردان و زنان چطور؟ چقدر درست است؟ چقدر مفيد است؟ آيا ما در بازار، در ادارات، در معاشرتهاى روزانه، به همديگر به طور كامل راست ميگویيم؟ در بين ما دروغ چقدر رواج دارد؟ چرا پشت سر يكديگر حرف ميزنيم؟ بعضىها با داشتن توان كار، از كار ميگريزند؛ علت كارگريزى چيست؟ در محيط اجتماعى، برخىها پرخاشگرىهاى بىمورد ميكنند؛ علت پرخاشگرى و بىصبرى و نابردبارى در ميان بعضى از ماها چيست؟ حقوق افراد را چقدر مراعات ميكنيم؟ در رسانهها چقدر مراعات ميشود؟ در اينترنت چقدر مراعات ميشود؟ چقدر به قانون احترام ميكنيم؟ علت قانونگريزى - كه يك بيمارى خطرناكى است - در برخى از مردم چيست؟ وجدان كارى در جامعه چقدر وجود دارد؟ انضباط اجتماعى در جامعه چقدر وجود دارد؟ محكمكارى در توليد چقدر وجود دارد؟ توليد كيفى در بخشهاى مختلف، چقدر مورد توجه و اهتمام است؟ چرا برخى از حرفهاى خوب، نظرهاى خوب، ايدههاى خوب، در حد رؤيا و حرف باقى ميماند؟ كه ديديد اشاره كردند. چرا به ما ميگويند كه ساعات مفيد كار در دستگاههاى ادارى ما كم است؟ هشت ساعت كار بايد به قدر هشت ساعت فايده داشته باشد؛ چرا به قدر يك ساعت يا نيم ساعت يا دو ساعت؟ مشكل كجاست؟ چرا در بين بسيارى از مردم ما مصرفگرائى رواج دارد؟ آيا مصرفگرائى افتخار است؟ مصرفگرائى يعنى اينكه ما هرچه گير مىآوريم، صرف امورى كنيم كه جزو ضروريات زندگى ما نيست. چه كنيم كه ريشهى ربا در جامعه قطع شود؟ چه كنيم كه حق همسر - حق زن، حق شوهر - حق فرزندان رعايت شود؟ چه كنيم كه طلاق و فروپاشى خانواده، آنچنان كه در غرب رائج است، در بين ما رواج پيدا نكند؟ چه كنيم كه زن در جامعهى ما، هم كرامتش حفظ شود و عزت خانوادگىاش محفوظ بماند، هم بتواند وظائف اجتماعىاش را انجام دهد، هم حقوق اجتماعى و خانوادگىاش محفوظ بماند؟ چه كنيم كه زن مجبور نباشد بين اين چند تا، يكىاش را انتخاب كند؟ اينها جزو مسائل اساسى ماست. حد زاد و ولد در جامعهى ما چيست؟ من اشاره كردم؛ يك تصميمِ زماندار و نياز به زمان و مقطعى را انتخاب كرديم، گرفتيم، بعد زمانش يادمان رفت! مثلاً فرض كنيد به شما بگويند آقا اين شير آب را يك ساعت باز كنيد. بعد شما شير را باز كنى و بروى! ماها رفتيم، غافل شديم؛ ده سال، پانزده سال. بعد حالا به ما گزارش ميدهند كه آقا جامعهى ما در آيندهى نه چندان دورى، جامعهى پير خواهد شد؛ اين چهرهى جوانى كه امروز جامعهى ايرانى دارد، از او گرفته خواهد شد. حد زاد و ولد چقدر است؟ چرا در بعضى از شهرهاى بزرگ، خانههاى مجردى وجود دارد؟ اين بيمارى غربى چگونه در جامعهى ما نفوذ كرده است؟ تجملگرائى چيست؟ بد است؟ خوب است؟ چقدرش بد است؟ چقدرش خوب است؟ چه كار كنيم كه از حد خوب فراتر نرود، به حد بد نرسد؟ اينها بخشهاى گوناگونى از مسائل سبك زندگى است، و دهها مسئله از اين قبيل وجود دارد؛ كه بعضى از اينهائى كه من گفتم، مهمتر است. اين يك فهرستى است از آن چيزهائى كه متن تمدن را تشكيل ميدهد. قضاوت دربارهى يك تمدن، مبتنى بر اينهاست.
مقام معظم رهبری با تاکید بر اهمیت سبک زندگی در دستیابی به تمدن اسلامی و پیشرفت و عدالت، از همه نخبگان، صاحبان فکر و اندیشه خواستند تا به آسیب شناسی وضعیت فعلی مردم و جامعه ایرانی پرداخته، راهکار خروج از وضعیت فعلی را ارائه کنند.
در این خصوص یک سوال مهم از منظر سیاسی مطرح میشود که به چرایی طرح بحث لزوم تفسیر «سبک زندگی» در شرایط بسیار حساس کنونی باز میگردد آنچه وضعیت کنونی کشورمان در حال حاضر را بیش از هر زمان دیگری از گذشته حساستر میسازد؛ یکی به شرایط سختی مربوط میشود که دشمنان انقلاب اسلامی برای به زانو درآوردن مردم ایران تحت عنوان «تحریمهای هوشمندانه» را طراحی کرده اند و انتظار دارند با تنگ کردن عرصه زندگی روزانه بر مردم، شاهد حضور میلیونی آنها در خیابانها باشند تا شاید 33 سال ناکامی توطئههای غربی پایان یافته و مسئولین نظام تحت فشار تحلیلهای نادرست برخی کارشناسان و مدیران، در اقدامی مصلحت اندیشانه در برخی زمینه ها از جمله سیاست خارجی و پرونده هستهای دست به عقب نشینی بزنند.
موضوع دیگری که این شرایط ویژه اقتصادی را تحت تاثیر خود قرار میدهد بخشی به تورمهای جهانی نظیر افزایش نرخ طلا در بازار جهانی و کاهش محصولات کشاورزی در سایه یکسری خشکسالیهای منطقهای ارتباط پیدا کرده و بخش دیگر آن هم افزایش نقدینگی در دست مردم که بطور طبیعی از پرداخت یارانههای نقدی شکل میگیرد و این در حالی است که متناسب با بالا رفتن تقاضا، عرضه محصولات داخلی در زمینههای صنعتی، کشاورزی و دامداری با کاهش قابل ملاحظهای مواجه شده است.
طرح تغییر و آسیبشناسی سبک زندگی مردم در چنین شرایطی به طور معمول دارای یک پیام اقتصادی میباشد که شاید بتوان گفت مقام معظم رهبری؛ در تبیین علل این وضعیت «نوع زندگی مردم» را در کنار دو عامل تحریم ها و سوء تدبیرها که قبلا مورد اشاره قرار داده بودند، با اهمیت دانسته و راه خروج از این شرایط را اقتصاد مقاومتی و اصلاح روش و سبک زندگی مردم میدانند.
نکته بسیار مهم دیگری در این زمینه قابل طرح میباشد که فارق از مباحث روز و شرایط فعلی باید مورد توجه قرار گیرد و آن به بحث رابطه نوع تفکر و ایدئولوژی با سبک زندگی مربوط میگردد. این موضوع اگرچه از ماهیتی فرهنگی و حتی فلسفی برخوردار میباشد اما ارتباط تنگاتنگی با مباحث اجتماعی، سیاسی، اقتصادی دارد. ضمن آنکه وضعیت فرهنگی کشورمان نیز در حال حاضر به مطالعات آسیب شناسانه دقیقی نیاز دارد که مورد توجه رهبر معظم انقلاب اسلامی قرار دارد.
آنچه در این رابطه حائز اهمیت فراوان میباشد این است که از منظر فلسفه لیبرال دمکراسی و نگاه مادیگرایانه غربی به ایدئولوژی و دین، سبک زندگی جامعه زیربنا و مسائل فرهنگی روبنا تعریف میشوند. فلاسفه غربی عمدتاً بر این باورند که نحوه زندگی مردم نوع اندیشه و طرز فکر آنها را میسازد. نگاهی که بوسیله آن توانسته اند مجموعه افکار و جهان بینی میلیون ها انسان غربی را متناسب با آن چه میخواهند تغییر دهند. تغییر باورها و اعتقادات بیش از یک میلیارد مسلمان بهویژه شیعیان (اسلام سیاسی) به عنوان علۀ العلل همه مشکلات غرب در دستور کار سیاستمداران اروپا و آمریکا قرار دارد. از این رو تلاش میکنند با کمک رسانه ها و پروسه جنگ نرم، ابتدا شیوه زندگی جامعه اسلامی را با استفاده از شاه کلید«تقلید» کاملا فرنگی نموده و متعاقب آن نگاه حقیقتجو، اندیشههای معنویت خواهانه، اتکال به خدا و توسل به مقربین الهی را تغییر دهند.
این در حالیست که در نگاه شرقی به این رابطه بهویژه از منظر اسلام؛ دین و تفکر برای ابعاد زندگی انسان، اعم از گرایشات اخلاقی و آنچه مربوط به قلب آدمی است و هم جوارح و حواس پنجگانه انسان دستورات دقیقی دارد که تحت عنوان فقه و احکام دینی در اختیار همه انسانها قرار گرفته و سعادت دنیا و آخرت و کمال آدمی را نیز تضمین نموده است.
البته از منظر قرآن کریم و روایات اسلامی که بر رابطه ایمان و عمل صالح تاکید دارند فعل و قول آدمی بر ایمان او تاثیر مستقیم دارد لذا از این منظر هم تغییر سبک زندگی غربی در جوامع اسلامی، بویژه ایرانیان دارای اهمیت میباشد. از آنجا که تفکر بسیجی در کشورمان تاکنون منشاء خیرات بسیاری گردید، بر برادران و خواهران بسیجی لازم است تا با بررسی وضعیت زندگی خود جهت تغییر آن به سبک زندگی اسلامی- ایرانی و حتی متناسب با تفکر بسیجی تلاش کنند.
در این زمینه جا دارد نخبگان بسیجی سبک زندگی متناسب با تفکر بسیجی را در ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ارائه نموده و با عمل به آن الگوی جدیدی از زندگی سالم و مفید را به جامعه عرضه کنند.
چراکه آسیب شناسی رهبر معظم انقلاب از سبک زندگی رایج ایرانی، بیانگر نارضایتی ایشان از وضع موجود و زندگی ما به عنوان مسلمان ایرانی و نیروهای ولایت است بهویژه آنکه در شرایط سخت جنگ اقتصادی، نحوه زیست و معیشت مسئولان، خواص، نخبگان و نیروهای وفادار به نظام زیر ذره بین مردم قرار داشته و مقاومت آنها به عدالت توزیعی و سرشکن شدن مشکلات روزمره به بیوت کارگزاران نظام دارد.
دیدگاه ها