وصیت نامه شهید «ناصر آتش زر»؛

سوگند به خدا، بعد از دوستانم دلم از دنیا کنده شد

سینه‌ام پر از حرف است به خدا سوگند دیگر دلم از این دنیا با رفتن بهترین دوستان و رفیقان که بهتر از برادر بودند کنده شده بود.

هادی نیوز: شهید «ناصر آتش زر» متولد سال 1344 در دزفول بود. او پس از تجاوز رژیم بعث عراق به خاک کشور به عنوان نیروی بسیجی از لشکر 7 ولیعصر به جبهه های دفاع مقدس رفت و در 25 اسفندماه سال 65 در شلمچه به شهادت رسید. این شهید در وصیت نامه ای که از خود بر جای گذاشته نوشته است:

 

با درود و سلام به حضرت مهدی (عج) و نائب برحق ايشان امام امت و خانواده معظم شهداء و مفقودين و اسرا و دوستان و آشنايان.

اينجانب ناصر آتش زر بنده عاصي و گناهكار در پيشگاه خداوند متعال و شيعه دوازده امامی چند جمله ای به عنوان وصيتنامه كه عصاره زندگی اين حقير در اين دنيای فانی و تمام شدنی می باشد به عرض می رسانم.

در اول شهادت می دهم به يگانگی خداوند متعال كه هيچ شريكی ندارد و به او ايمان دارم و همچنين به قيامت و آخرت به عنوان روز حسابرسی اعمال جميع انسان ها، از صميم قلب معتقدم و به تمامی پيامبران از آدم تا خاتم ايمان دارم تا و آنان را فرستادگانی از طرف خداوند می دانم و شهادت می دهم كه حضرت محمد(ص) ختم كننده نبوت بود، بعد از پيامبر اكرم حضرت علی (ع) امام و پيشوای مسلمين بوده هر چند كه خلافت را از او گرفتند نزديک به 25 سال برای اسلام سكوت كردند، و شهادت می دهم كه حضرت فاطمه (س) دختر معصوم و پاک پيامبر و همسر حضرت علی (ع) بوده و شهادت می دهم كه امام حسن مجتبی (ع) امام دوم شيعيان است و شهادت می دهم كه او چه رنج ها و دردها و مظلوميت ها كه نكشيده حتی جنازه اش را كافران از خدا بی خبر تير باران كردند و شهادت می دهم به امام حسين (ع) كه فرزند دوم امام علی (ع) كه آقا و مولای و سيد شهيدان و امام سوم شيعيان است و من با دشمنان ايشان تا پايان زندگی خود در ستيز هستم و دوستان ايشان را دوست می دارم و بعدا به 9 فرزند ايشان كه آخرین حضرت مهدی (عج) است و معتقدم كه امام دوازدهم ما در غيبت هستند و روزی خواهد رسيد كه به اذن خدا ظهور كرده و دنيا را پر از عدل و داد مي‏گرداند و چون كه امام دوازدهم ما در غيبت هستند همه مسلمانان بايد رهبر و مرجعی داشته باشند.
اينجانب حضرت امام خمينی (ره) را رهبر شيعيان جهان می دانم، برادران، من حقيرتر از آن هستم كه به شما وصيت كنم اما چون يک تكليف است وظيفه خود دانستم چند جمله ای برای شما بگويم و بنويسم برادران و دوستان و آشنايان عزيز گرچه دست ما از اين دنيا كوتاه شد ولی شما نبايد فراموش كنيد كه اين نظام آفرينش و خلقت است كه خداوند ما را آفريده و دوباره ما را می برد اين حركت هيچگونه ناراحتی ندارد و روز همه ما فرا می رسد پس مواظب باشيد به اين جهان فانی دلنبنديد و سنگ آن را به سينه نزنيد، دنيا محل گذر است بايد مرگ ديگران برای ما عبرت انگيز باشد، خود را به كارهای معنوی زينت بدهيد شما خليفه خداوند در روی زمين هستید من راهی را رفتم كه ائمه اطهار (ع) آن را رفتند و بر گردن ماست كه اين راه را تا آخر برويم.
امت حزب الله و هميشه در صحنه يكی 2 خواهش دارم، امام را تنها نگذاشته و از فرمايشات گهر بار ايشان كه ما را رستگار می كند و راه بهشت را برای ما هموار می كند، حداكثر استفاده را ببريم، هنوز خون شهيدان ما بر روی زمين ريخته هنوز مفقودين همان برادران دينی كه همان رفقای بهتر از برادر و برادرانی كه هنوز جسدشان در برابر باد و سرما مانده و يا معلوم نيست كه چه بر سر آنها آمده است، هستند. درست است كه انسان فراموش كار است و بايد مسائل را فراموش بكند ولی نه تا اين اندازه كه به فكر هيچ چيز نباشد. به فكر اسراء‌ باشيد كه در غربت به سر می برند چه شده است شما را كه درمسائل مادی غوطه ور شده ايد كمی به خود بيایيد، درضمن از برادران مسجد سجاد (ع) می خواهم كه مسجد را ترک نكنيد و نماز جماعت را ترک نكنيد، با بچه ها باشيد از گرفتاری های همديگر تا حد كافی آگاه باشيد و بسيج را با نگهبانی دادن گرم بگيريد، به جبهه ها برويد و جبهه ها را پر كنيد و مساجد را كه سنگر هستند پر نگهداريد و آنهائی كه می توانند و شرايط برايشان فراهم است به جبهه بروند.

پس شما امت بايد بيعت خود را به اين انقلاب و اسلام محكم نگهداريد كه در غير اين صورت پا روی خون شهيدان گذاشته ايد و فردا باید در پيشگاه خدا جوابگو باشيد به خانواده هاي شهدا و مفقودين و اسرا سر بزنيد و از حال آنها با خبر شويد.
به خدای يگانه سوگند می خورم دلم پر از حرف است چه كنم كه نمی شود تمام آن را به زبان آورم من ديگر دلم از اين دنيا با رفتن بهترين دوستان و رفيقان كه بهتر از برادر بودند كنده شده بود. تمام آنها آنطرف جمع شده اند و من كوله بار را بسته‏ ام و دنبال آنها راه افتاده‏ ام چه بايد جای هر شهيد يا مفقود در جبهه پر شود.

من می روم تا جای خالی برادرانی چون محمد رضا صفایی فر، امير ترنجی زاده، عليرضا حداد دزفولی، غلامرضا حداد دزفولی، ناصر پاک نژاد، سعيد اميديان، خليل اميديان، مجيدمحمد شارونی، محمدرضا محمدی فر، كريم عبدالزاده، حسين جمشيدی، منصور درويش خراسانی را در جبهه پر كنم و اگر خداوند شهادت را نصيبم كرد ما نيز شكر گذاريم و اگر نكرد به سوی هدف و راه خود كه همان ادامه راه شهيدان و مفقودين است می روم تنها خداوند پاداش ما را بدهد.
اينجانب بنده اي عاصی و گناهكار بيش نبودم و از خداوند طلب آمرزش دارم نمی دانم حرف دلم را چگونه بر كاغذ بياورم. فقط اين را مي‏گويم كه سعی كنيد آدم بی تفاوت نسبت به مسائل جامعه و انقلاب نباشيد. بايد خون جگر خورد بايد خون داد تا درخت اسلام را آبياری كنيم. خونهای به ناحق ريخته شده كه انقلاب ها و فريادها به وجود می آورند. خون به ناحق ريخته اباعبدالله است كه هنوز در رگها و جسم و روح اين جوانان هور و هيجان می افكند تا جهان نامی است و مخالفی، ثمره اين خون از بين نخواهد رفت و هر روز ما عاشورا و هر زمين ما كربلا می ‏باشد.
برادران ما پيرو خط سرخ ابا عبدالله و شهدای كربلا می باشيم و ادامه دهنده راه آنان هستيم تا نابودی كفر و شرک از روی زمين و بلادهای اسلامی به ياری خداوند انشاءالله.
در خاتمه از تمامی شما طلب عفو و بخشش دارم مرا حلال كنيد هميشه بياد ما فاتحه ای بخوانيد، التماس دعا. به اميد پيروزی اسلام بر كفر جهانی، خداحافظ شما. بنده عاصي پرورگار يکتا - ناصر آتش زر

دفاع پرس