محسن صابر

مسیر پیش‌روی اصلاح‌طلبان

با نزدیک شدن انتخابات مجلس شورای اسلامی سال 98، اصلاح‌طلبان زودتر از موعد در حال بازخوانی عملکرد و اتخاذ آرایش‌ها و تاکتیک‌های جدید انتخاباتی می‌باشند...

 

با نزدیک شدن انتخابات مجلس شورای اسلامی سال 98، اصلاح‌طلبان زودتر از موعد در حال بازخوانی عملکرد و اتخاذ آرایش‌ها و تاکتیک‌های جدید انتخاباتی می‌باشند. مدتی است که این جریان سیاسی جلسات شورای عالی سیاستگذاری- انتخاباتی را که متشکل از شخصیت‌ها، احزاب و گروه‌ها می‌باشند را برای سروسامان دادن شرایط و جایگاه اجتماعی اصلاحات، عملکرد دولت و اقبال مردم از این جریان را در میتینگ‌ها و نشست‌های حزبی مورد بحث و بررسی و قرار می‌‌دهند.

در حال حاضر دولت روحانی با مشکلات عدیده‌ای دست‌وپنجه نرم می‌کند و جریان اصلاحات که ذیل دولت روحانی تعریف می‌شود و رأی‌آوری وی را محصول تلاش و همت خود می‌داند، این روزها دچار چالش‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شده‌ و درصددند با فعال‌سازی فعالیت‌های مدنی و حزبی، سرمایه اجتماعی از دست رفته در بین مردم را بازسازی و جانمایی کند. در این مسیر نقد جدی دولت و اقناع منتقدان برای حرکت در مسیر اصلاح‌طلبی به عنوان راهکار و نقشه راه این جریان برای عبور کم‌هزینه از روحانی مطرح است.

عدم تحقق چشم‌انداز سیاست خارجی دولت، ضعف عملکرد در تدبیر معضلات و مشکلات اقتصادی کشور و عقب‌گرد دولت در سیاست‌ها و جهت‌گیری‌هایی که در چهار سال اول بر روی آنها پایمردی می‌کرد باعث شده تا از اعتبار و آبروی جریان اصلاح‌طلب و اعتدال در بین نخبگان و فرهیختگان جامعه کاسته شود.

در مواجهه با فضاهای پیشروی، احزاب اصلاح‌طلب تاکتیک‌های متفاوتی را در برخورد با دولت روحانی و مردم اتخاذ نموده‌اند.

تکنوکرات‌های حزب کارگزاران سازندگی همچون غلامحسین کرباسچی دبیر کل، سعید لیلاز و محمد عطریان‌فر دیگر اعضاء شورای مرکزی این حزب با سیاست دوگانه نقدهای نیش‌دار به دولت و حمایت هم‌زمان از دولت را در دستور کار دارند.

به طور مشخص، نقد کارگزاران به عملکرد اقتصادی دولت و چالش‌های پیش‌روی اصلاحات از موضوعات الویت‌دار این حزب است تا جایی که طی ماه‌های اخیر با توجه به نوساناتی که در بازار پول و سرمایه کشور پدید آمده عملکرد اقتصادی دولت را غیرقابل‌ دفاع می‌دانند؛ چرا که به اذعان این افراد سیاست‌های ارزی دولت به غارت منابع و ذخایر ارزی کشور منجر شد. این انتقادات از دولت در حالی صورت پذیرفت که چهره‌های دیگر منتسب به این حزب بر حمایت همراه با انتقاد از دولت تأکید می‌کنند. در ارزیابی کلی می‌توان گفت تکنوکرات‌های کارگزاران، دلیل اصلی ناکارآمدی و ضعف دولت را دور شدن دولت از عمل‌گرایی و کم‌تحرکی می‌دانند.

اما طیف دیگر اصلاح‌طلبان که نسبت به کارگزاران مواضع رادیکال‌تر و تندتری دارند با محوریت رئیس دولت اصلاحات، درصددند تا همچنان آرمان‌های اصلاح‌طلبی را به عنوان یک گفتمان پایدار و زنده در جامعه در کنار دولت روحانی دنبال ‌کنند و از روزی که حسن روحانی وارد پاستور شد طوری به افکار عمومی القاء می‌کنند که همراهی اصلاح‌طلبان با روحانی به دلیل حذف گزینه‌های اصلی اصلاحات از عرصه انتخابات بوده و این به معنی حمایت از گزینه‌های حداقلی بوده است. ضمن این که عبور از نهادهای قانونی نظام مثل شورای نگهبان و مشروعیت‌زدایی از این نهاد و  بررسی پروسه صلاحیت‌ها در رسانه‌های این جریان از موضوعات اولویت‌‌دار و دسته اول این جریان محسوب می‌شود و هراز گاهی درصدند تا نیشی به این مقوله بزنند.

یکی از تاکتیک‌های تکراری و نخ‌نما شده این جریان، به صحنه آوردن چهره‌های تندرو در انتخابات مختلف مجلس و حتی ریاست‌جمهوری است؛ چرا که با این روش فرصت‌های رسانه‌ای برای چهره‌های افراطی محیا می‌شود تا به سیاست‌های اصلی نظام هجمه وارد کنند و از سوی دیگر با رد صلاحیت احتمالی گزینه‌هایشان، این پیام را به افکار عمومی بدهند که مسئول مشکلات مدیریتی کشور نهادهایی هستند که با ابزار رد صلاحیت، مانع روی‌کار آمدن نیروهای توانمند می‌شوند.

طیف دیگر اصلاح‌طلبان کمی معتدل‌تر‌ و منتقد به عملکرد شورای عالی سیاست‌گذاری است. در این طیف که تعداد آنها نیز معدود می‌باشد شخص‌محوری و اطاعت محض از لیدر جریان اصلاحات را به خیروصلاح این جریان نمی‌داند و آن را نتیجه حاکمیت و روحیه قدرت‌طلبی در این جریان می‌دانند.

انتقادات رسول منتجب‌نیا عضو سابق حزب اعتماد ملی از اصلاح‌طلبان و استعفای او از این حزب و برنامه‌ریزی برای تشکیل حزب جدید را باید نشانه‌ای از اختلاف درونی اصلاح‌طلبان تلقی کرد. این اختلافات محدود به اعضای اعتماد ملی نشده و چهره‌های دیگری نیز به منتقد جدی اصلاح‌طلبان تبدیل شده‌اند.

جریان اصلاحات ازیک‌طرف با امید به نتیجه‌بخشی سیاست‌های منعطف دولت و احتمال تغییر شرایط اقتصادی کشور با عملیاتی شدن سازوکارهای مالی اتحادیه اروپا و عبور از این چالش‌های اقتصادی کشور است و از طرفی درصدد است تا تاکتیک‌های انتخاباتی خود را برای انتخابات مجلس سال آتی تنظیم کند.

اما نباید فراموش کرد که در سال 92 اصلاحات با ائتلاف با دولت و تنفس مصنوعی و ریکاوری به حیات خود ادامه داد و دور از ذهن نیست که باوجود همه اختلافات و انشعابات داخلی اصلاح‌طلبان و حتی عملکرد ضعیف دولت روحانی در یک سال باقی‌مانده تا انتخابات مجلس شورای اسلامی با ائتلافی شبیه سال 1396 اختلافات را مدیریت کرده و با رویکرد و خط‌ومشی واحد وارد فضای رقابت انتخاباتی مجلس شوند.

ضمن اینکه اتخاذ این تصمیم اصلاح‌طلبان بستگی به عملکرد جریان اصول‌گرا و ائتلاف و یا اختلاف احتمالی آن‌ها نیز دارد و چندان دور از انتظار نیست که اگر موقعیت اجتماعی اصولگرایان در فضای انتخابات تقویت شود، اصلاحات بار دیگر از همه آرمان‌ها و برنامه‌هایی که برای آینده این جریان ترسیم کرده‌اند و برای فرار از شکست تن به ائتلاف ناخواسته با جریان اعتدال دهد.

 

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.