ياد امام در محفل آزادگان / حسین معینی

 

 

 

حضرت امام: اگر روزي اسراء برگشتند و من نبودم، سلام مرا به آنها برسانيد و بگوييد خميني در فكرتان بود!

پايگاه بصيرت؛ گروه سياسي/ دو هفته پس از اشغال نظامي كويت توسط ارتش صدام و 2 روز پس از آن که صدام در نامه‌اي به آقاي هاشمي رفسنجاني رئيس جمهور وقت ايران بار ديگر عهدنامه 1975 الجزيره را پذيرفت و به شرايط ايران براي پايان جنگ تسليم شد, اولين گروه آزادگان در روز 26 مرداد ماه سال 1369 از مرز خسروي پاي به خاکي نهادند که چندين سال پيش براي دفاع از آن, جامه اسارت را به تن کرده بودند.

خبر بازگشت آزادگان سراسر کشور را غرق شادي نمود و ملت ايران بعد از سالها انتظار, شهر را براي بازگشت آزادگان چراغ آذين کردند. اسراي سرافراز ايراني از چند نقطه مرزي با تشريفات خاصي واردكشور شدند و نخستين واكنش آنان بوسه بر خاك ايران و ريختن اشك شوق بود. زيارت مرقد مطهر حضرت امام خميني(ره) و همچنين بيعت با جانشين خلف وي حضرت آيت‌الله خامنه‌اي از نخستين برنامه‌ها و اقدامات مشترك آزادگان سرافراز ايراني بود.

آزادگان, گروه گروه به ديدار يار مي شتافتند و رويت چهره ايشان مرهمي بود بر داغ فراق حضرت روح‌الله. حضرت آيت الله خامنه‌اي نيز با رويي‌گشاده از ايشان استقبال ‌کرده و بازگشت ايشان به کشور را يکي از "شيرينترين ايام دوران بعد از انقلاب براي ملت" عنوان نمود.

اولين عباراتي که معمولا در "محفل آزادگان" بر زبان مي‌آمد يادکرد باغبان لاله ها و امام آزادگان؛ حضرت امام خميني(ره) بود که غم فقدان وي بر آن جمع دلنشين، سنگيني مي‌کرد. عباراتي چنين توصيف آن شرايط است که از زبان آيت الله خامنه‌اي ايراد گرديده:  «مكرر فكر مي‌كنم كه جاي امام چقدر خالي است. اگر آن باغبان چيره‌دست و آن پدر مهربان بود، چه لذتي مي‌برد كه ببيند نهالهاي برومند و فرزندان دلاورش، بع�� از سالهاي متمادي اسارت در دست دشمنان، چگونه بالنده و سربلند و عازم و پُرشور برگشته‌اند و دست تطاول روزگار نتوانسته است كمترين تأثير منفي را بر روحيه و روحها و جانهاي منور آنها بگذارد.»(1/6/69)

حضرت آيت الله خامنه اي در توصيف رابطه دوسوي امام و آزادگان ابراز مي‌دارد: «ما مي‌دانيم كه شما در طول دوران اسارت در زندانها، در اردوگاههاي دشوار و در زير آن فشارها، يكي از چيزهايي كه دلهايتان را زنده و پراميد نگاه مي‌داشت، ياد آن چهره و روحيه پرصلابت امام عزيزمان بود. آن بزرگوار هم خيلي به ياد اسرا بودند. حالِ پدري را كه فرزندانش با اين شكل از او دور شده باشند، راحت مي‌شود فهميد.»(29/5/69)

در اين بين ناگاه آنچه به ذهن آدمي خطور مي‌کرد کلام به يادماندني حضرت امام(ره) بود که در فقدان سربازانش اين چنين گفته بود: «اگر روزي اسراء برگشتند و من نبودم، سلام مرا به آنها برسانيد و بگوييد خميني در فكرتان بود!»

جانشين خلف حضرت امام (ره) از حماسه ملت در زمان نبود آزادگان برايشان گفت که: «شماها خبر نداريد كه در اين دهساله، چه گذشته است. حالا به مرور ان‌شاءاللَّه به شما گفته خواهد شد. همين شهر تهران، بارها مورد تهاجم موشكهاى دوربرد قرار گرفت كه يك‌بار آن دو ماه طول كشيد. دو ماه، شب و روز، نصف شب، صبح، به تهران موشك خورد. در هر شبانه‌روزى، ده، پانزده موشك به شهر تهران مى‌خورد و مردم هم زندگى مى‌كردند. يك روز زير همين موشكها، مردم ما روز قدس را گرامى داشتند. اجتماع عظيمى در تهران و همه‌ى شهرهاى كشور شد كه بايد بگوييم مخصوص شماها، فيلمهاى آن روزها را بگذارند، تا شما ببينيد كه در اين كشور، چه گذشته است. شهرهايى مثل دزفول و ديگر شهرهاى خوزستان و بسيارى از شهرها - شايد پنجاه، شصت شهر - در طول چند سال، به طور دايم زير موشكباران دشمن بود. مگر تحمل چهار، پنج سال شوخى بود؟»(26/6/69)

و در آخر چنين توصيه نمود که: «اگرچه امام امروز در ميان ما نيستند، اما رهنمودها و راه و خط و پرتو اشاره و شاگردان امام هستند و اين ملت - مريدان و فرزندان امام - در صحنه‌اند.» (29/5/69)

ياد آن روزهاي پرخاطره بخير!

 

بصيرت

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.