ظرفیت های الگویی انقلاب اسلامی ایران سرمشق کشورهای اسلامی برای ایجاد امت اسلامی

 

نویسنده: الله بخش نجفی[1]

 

چکیده

ایران اسلامی و انقلاب اسلامی تر آن با ايجاد وحدت و همگرايي ميان كشورهاي اسلامي، یا توجه به ظرفیتهای که دارد و اهدافی که از همان ابتدا داشت آن را به آرمانهای مهمی بدل می کند که آن حمايت از ملل محروم و تحت ستم و نیز حمایت از امتهای ديني و اسلامی در سراسر جهان برای ایجاد امت اسلامی می باشد. اکنون با گذشت سه دهه از پيروزي انقلاب ، ايران اسلامي در سياست خارجي خود، همواره از همگرايي ملل مسلمان حمايت كرده است و در سياست اعلامي و عملي خود براي تحقق آموزه هاي انقلاب جهت رهايي ملل محروم و تحت ستم از سلطه قدرتهای استکباری ، تلاشهايي را انجام داده است. اما مسأله همگرايي و انسجام كشورهاي اسلامي همچنان با محدوديتها و چالشهايي مواجه می باشد. پژوهش حاضر در پي آن است كه نشان دهد همگرايي كشورهاي اسلامي از آموزه هاي انقلاب اسلامي چه تأثيري پذيرفته است، قابليتها و ظرفيتهاي آموزه هاي انقلاب اسلامي براي همگرايي كشورهاي اسلامي را مورد ارزیابی قرار داده شده است.

 

کلمات کلیدی: انقلاب اسلامی ، ایران، امت اسلامی

 

 

 

 

مقدمه

ایران و انقلاب آن که در معنای حقیقی   به دگرگونی های سیاسی،فرهنگی،اجتماعی و... در جهان معاصر را سبب شده است در طول تاریخ و به اقتضا و فراخور برخی از جوامع و نیاز آنها و با انگیزه های مختلفی باعث تحول شده است. بی تردید هر انقلابی بر اساس ظرفیت هایی که در آن شکل می گیرد دارای مبانی و انگیزه هایی است که خاستگاه اصلی آن را شکل می دهد.انقلاب ایران که در واقع انقلابی فرهنگی می باشد طبعا در جامعه ای رخ نمود که آموزه های دینی برای مردمان آن از ارج و جایگاه بس بلندی برخوردار بوده است تا این که توانستند بدرستی و بر اساس همین آموزه ها دست رد بر تمام یاوه سرایان بین المللی زده و بزرگ ترین ابر مستکبرین عالم یعنی آمریکا را(که سلطه شوم خود را بر ملت ایران تحمیل کرده بود) به زانو درآورند.

بنابراین، با توجه به این که انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب فرهنگی و ارزشی است، می توان هم گرایی کشورهای اسلامی در پرتو انقلاب اسلامی را مورد بررسی قرار داد؛  سیاری از صاحب نظران و پژوهشگران، معتقدند که انقلاب اسلامی ایران یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار در پیشبرد روند بیداری و آگاهی مسلمانان و افزایش فعالیت های موثر اسلامی در جوامع مسلمانان بوده است. ب  وجوه مشترکی که زمینه تاثیرگذاری متقابل انقلاب اسلامی بر امت های اسلامی به وجود آمده است اشاره می شود. پس از آن، بازتاب انقلاب اسلامی در بعد سیاسی و فرهنگی بر امت های سیاسی اسلامی معاصر مورد بررسی قرار می گیرد، در پایان یک نمونه، از هزاران نمونه ای که در این باره وجود دارد، یعنی حزب الله لبنان مورد استناد قرار می گیرد.

اقبال لاهوری در کتاب «فلسفه خودی» پیش بینی می کند که تهران در آینده قرارگاه مسلمانان خواهد شد. پس از انقلاب اسلامی نیز... ایران به صورت ام القرای دارالسلام در آمد. حتی ایران می تواند به علت موقعیت منحصر به فرد... و منابع عظیم و بی پایان انرژی، ابزار فرهنگی و اعتقادی نیرومند به مرکز سامان دهی تمدن نوین اسلامی درآید. زیرا، انقلاب اسلامی ایران، «در پیدایش، در کیفیت مبارزه و در انگیزه.. از سایر انقلابات جداست.» و می تواند در پیامدها و دستاوردها نیز، متمایز و پیشروتر از سایر انقلابات باشد. این ویژگی ها، ریشه در دین و باورهای برخاسته از مذهب دارد. این انقلاب برآمده از مذهب هم، به احیای دین و تجدید حیات اسلام در ایران و جهان مدد رساند که یکی از ابعاد آن، تولد و تداوم امت های سیاسی اسلامی معاصر در دو دهه اخیر است.  

بستر  الگویی انقلاب اسلامی ایران

 بسترهای تاثیرپذیری و الگو برداری امت های اسلامی از انقلاب اسلامی ایران در پاسخ به این سوال که چرا انقلاب اسلامی ایران بر امت های سیاسی اسلامی معاصر تاثیر گذاشت؟ می توان به موارد مشترک فراوان موجود بین انقلاب اسلامی ایران و امت های سیاسی اسلامی معاصر اشاره کرد. این وجوه مشترک، تاثیر متقابل انقلاب اسلامی معاصر را فراهم آورد.( میلانی،1381ص 15) از این زمینه ها که از آن ها به عنوان عوامل همگرایی یا عناصر همسویی و همرنگی نیز می توان یاد کرد، عبارتند از:

الف) تفکر واحد  

انقلاب اسلامی ایران، گرچه یک انقلاب شیعی است، ولی همانند هر مسلمان و هر امت اسلامی دیگر، به وحدانیت (لااله الاالله) اعتقاد دارد، به رسالت پیامبر اکرم(ص) (اشهدان محمدرسول الله) معتقد است، کعبه را قبله آمال و آرزوهای معنوی خود می داند، قرآن را کلام خداوند سبحان و آن را منجی بشریت گمراه تلقی می کند، و به دنیای پس از مرگ و قبل از آن، به صلح، برادری و برابری ایمان دارد. همان گونه که امام خمینی(ره) فرمود: «در کلمه توحید که مشترک بین همه است، در مصالح اسلامی که مشترک بین همه است، با هم توحید کلمه کنید.» البته ویژگی کاریزمایی امام خمینی(ره) و مواضع ضداستعماری وی که بیشتر مسلمانان جهان بر آن اتفاق نظر دارند، بر تاثیر متقابل انقلاب اسلامی و امت های اسلامی افزود(محمدی، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، ص 117،).

ب)دشمن مشترک

 انقلاب اسلامی و امت های اسلامی دارای دشمن مشترکند. این دشمن مشترک که همان استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا (شیطان بزرگ) و اسرائیل (غده سرطانی) است، همانند کفار قریش، مغولان وحشی، صلیبیون مسیحی، استعمارگران اروپایی و صرب های نژادپرست و.... کیان اسلام را تهدید می کند، در حالی که انقلاب اسلامی با طرح شعار «نه شرقی و نه غربی» علم مبارزه علیه دشمن مشترک جهان اسلام را به دوش گرفته است. امام خمینی(ره) در این باره فرمود: «دشمن مشترک ما که امروز اسرائیل و آمریکا و امثال این هاست که می خواهند حیثیت ما را از بین ببرند، و ما را تحت ستم دوباره قرار بدهند، این دشمن مشترک را دفع کنید.»( قم، پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامی، 1358).

 

ج)آرمان مشترک

 انقلاب اسلامی ایران و امت های اسلامی معاصر، خواهان برچیده شدن ظلم و فساد و اجرای قوانین اسلام و استقرار حکومت اسلامی در جامعه مسلمانان و به اهتزاز درآوردن پرچم لااله الاالله در سراسر جهان از طریق نفی قدرت ها و تکیه بر قدرت لایزال الهی و توده های مردم اند. به سخن امام خمینی(ره)، در این مورد توجه کنید: «همه در میدان باشند، با هم باشند، ما می خواهیم حفظ اسلام را بکنیم، با کناره گیری نمی شود حفظ کرد، خیال نکنید که با کناره گیری تکلیف از شما سلب می شود.» البته برخی از امت های سیاسی اسلامی، تنها خواستار عمل به احکام اسلام در کشورهای خود و برخی نیز در پی تشکیل یک حکومت مستقل، بدون تاکید بر شکل اسلامی حکومت هستند. از این رو، می توان گفت، امت های اسلامی معاصر حیات خود را مدیون انقلاب اسلامی اند. زیرا، انقلاب اسلامی به اسلام و مسلمانان حیاتی تازه بخشید، آن ها را از عزلت و حقارت نجات داد، بر ناتوانی مارکسیسم، لیبرالیسم و ناسیونالیسم در اداره و هدایت مسلمانان مهر تایید زد، و اسلام را به عنوان تنها راه حل برای زندگی سیاسی مسلمین مطرح ساخت. شیخ عبدالعزیز عوده، روحانی برجسته فلسطین گفته است: «انقلاب خمینی(ره)، مهم ترین و جدی ترین تلاش در بیدارسازی اسلامی ... ملت های مسلمان بود.» بنابراین، موجودیت و هستی سیاسی امت های سیاسی اسلامی به انقلاب اسلامی وابسته است. این امر زمینه های لازم برای تاثیرپذیری و الگو برداری امت های اسلامی از انقلاب اسلامی را فراهم آورده است.

 

 

د) احتیاج به وحدت

تکیه و تاکید انقلاب اسلامی و رهبری آن بر لزوم وحدت همه قشرها و همه مذهب های اسلامی در نیل به پیروزی در صحنه داخلی و خارجی، زمینه دیگر گرایش امت های سیاسی اسلامی معاصر به سوی انقلاب اسلامی است. چون، انقلاب اسلامی به تاسی از اسلام ناب محمدی(ص) هیچ تفاوتی بین مسلمانان سیاه و سفید، اروپایی و غیر اروپایی قائل نیست، بر جنبه های اختلاف برانگیز در بین مسلمین پای نمی فشارد، بلکه با ایجاد دارالتقریب فرق اسلامی، برپایی روز قدس، صدور فتوای امام خمینی (ره) علیه سلمان رشدی و برگزاری هفته وحدت و ... در جهت اتحاد مسلمانان گام برداشته است. به همین دلیل، طیف گسترده ای از گروه های غیر شیعی و حتی امت های آزادی بخش غیر اسلامی، انقلاب اسلامی ایران را الگو و اسوه خود قرار داده اند. بنابراین، جای شگفتی نیست که مسلمان های سنی فلسطینی به نام و یاد امام خمینی(ره) به عملیات شهادت طلبانه دست می زنند. مجیب الرحمان شامی، روزنامه نگار پاکستانی در این باره می گوید: «تاثیر بزرگ دیگر امام این است که گرچه ایشان یک رهبر شیعه بودند.... با این وجود مبلغ جدایی نبودند، فریاد او برای اسلام بود.»( هاشمی، امام خمینی و هم گرایی جهان اسلامی، ص 83، )

ه)مردمی بودن و پاسداشت مردم

مردم مداری: مردم گرایی انقلاب اسلامی، عاملی در گسترش انقلاب و پذیرش آن از سوی ملت های مسلمان بوده است. انقلاب 57 و رهبری آن، بر این باور بودند که باید به ملت ها بها داد نه به دولت ها، به عنوان مثال، حج و اهمیت ارزشی که ایران اسلامی به آن می داد، یکی از مقولاتی است که نشان دهنده مردم گرایی انقلاب ایران است. زیرا، امام خمینی(ره)، حج را از یک مراسم عبادی خارج کرد، آن هم از طریق زنده کردن برائت از مشرکین که آن نشانی از برائت از مشرکین توسط پیامبر (ص) در صدر اسلام است. اگر چه تاوان مردمی کردن حج، کشتار حدود 400 زائر ایرانی در حج 1366 بود، ولی سه سال بعد که بار دیگر، پای ایرانیان به مکه باز گردید، فریاد برائت از مشرکین حجاج همچنان باقی ماند، البته در مقیاسی محدودتر.

 

وجود اختلاف

بین  تفکر و اندیشه تفاوت  های فراوانی وجود دارد، همه آنچه را که بین ایران انقلابی و جهان اسلام وجود دارد، وجوه مشترک نیست. بلکه اختلاف ها و دشواری هایی نیز در این باره به چشم می خورد. از جمله:

الف. تشیع امامیه:

نسبت شیعیان به کل مسلمانان جهان، ده درصد است. آن ها به جز ایران عراق و سوریه، حاکم بر قدرت سیاسی نیستند، با این که در کشورهایی چون بحرین و لبنان، اکثریت با شیعیان است، نوعی معارضه تاریخی بین شیعه و سنی وجود داشته و دارد. البته تضاد تسنن وهابی و نزدیکی تسنن سوری با انقلاب اسلامی بیشتر است، وحتی تسنن متاثر از تصوف نیز، تضاد کمتری با شیعه دارد. سپاه صحابه در پاکستان، طالبان در افغانستان از مصادیق بارز مخالفین تشیع در جهان اسلام اند. به هر روی علی رغم وحدت خواهی و وحدت طلبی انقلاب ایران، تضاد اهل سنت با شیعه، به کلی از بین نرفته است.

 

ب. عرب و عجم:

تعارض بین عرب و عجم، از آغاز ورود اسلام به ایران پدید آمد. جریان شعوبیه نمونه ای از این تعارض قومی است. عباسیان و امویان و نیز عثمانیان و صفویان، به نوعی دیگر این معارضه را دامن زدند، جنگ عراق علیه ایران به عنوان جنگ قادسیه یا مهم ترین جنگ بین مسلمانان و ساسانیان و در واقع بین ایرانیان وعرب ها توجیه می شد. به هر روی، آنان ایرانیان را مجوس می دانستند، و بر این اساس، اعراب را برابر با اسلام و ایرانیان را مخالف با آن می دیدند.

 

ج. صدور انقلاب اسلامی:

 برخی از شعارها و پیام های انقلاب اسلامی، مثل این سخن امام (ره) «نهضت ما دارد توسعه پیدا می کند و می رود توی ملت ها ...» از سوی برخی به منزله قصد ایران برای مداخله در سایر کشورها و براندازی نظام های سیاسی آن ها تلقی شد. در حالی که، یک سال بعد از سخن فوق، امام فرمود: «صدور با سرنیزه، صدور نیست. صدور آن وقتی است که اسلام، حقایق اسلام، اخلاق اسلامی، اخلاق انسانی، این ها رشد پیدا کند» معظم له در جای دیگر فرمود: «معنای صدور انقلاب ما، این است که همه ملت ها بیدار شوند، و همه دولت ها بیدار شوند، خودشان را از این گرفتاری هایی که دارند ... نجات بدهند.» در مجموع علی رغم همه دشواری هایی که برای برقراری روابط ایران انقلابی و جهان اسلام و تاثیرپذیری و الگو برداری متقابل آن دو وجود دارد،ولی وجوه مشترک آن دو بسیار بیشتر است(ستوده، سیاست خارجی جمهوری اسلامی و ساختار نظام بین الملل.).

 

الگو برداری از  ظرفیت ایران

تاثیرپذیری و الگو برداری امت های اسلامی از انقلاب اسلامی در پاسخ به این سوال که انقلاب اسلامی ایران، چه تاثیراتی بر حرکت های سیاسی اسلامی معاصر گذاشت؟ انقلاب اسلامی ایران توان آن را دارد سرمشق کشورهای اسلامی برای ایجاد امت اسلامی جهت مقابله با دشمنان اسلام باشد می توان آن را از چند بعد بررسی کرد:

 

الف: انعکاس سیاسی:

 در این قسمت به پاره ای از بازتاب های سیاسی سه مقوله «انتخاب اسلام به عنوان ایدئولوژی مبارزه» «تلاش برای دست یابی به حکومت اسلامی» و «نقش انقلاب اسلامی بر حیات سیاسی امت های اسلامی» می پردازیم. یکی از مهم ترین دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران، تجدید حیات اسلام در جهان است. حضرت آیت الله خامنه ای - مقام معظم رهبری - در این باره فرمود: «علی رغم گذشت بیش از یکصدوپنجاه سال از برنامه ریزی مدرن و همه جانبه علیه اسلام، امروز در سراسر دنیا یک حرکت عظیم اسلامی به وجود آمده است که به موجب آن اسلام در آفریقا، آسیا و حتی در قلب اروپا، حیات جدیدی را بازیافته و مسلمانان به شخصیت و هویت واقعی خود پی برده اند.» به بیان دیگر، عمردوره ای که اعتماد به نفس در میان مسلمانان، به ویژه در قشر تحصیل کرده آن از بین رفته و شمار فراوانی از آنان، خواهان هضم شدن در هویت جهانی بوده و گذشته خود را به فراموشی سپرده و اگر توجهی به گذشته می کردند از باب تفنن و سرگرمی بود، به پایان رسید، و انقلاب اسلامی آن اعتماد به نفسی را که روزگاری پشتوانه تمدن بزرگ اسلامی بود، احیا و بارور کرد(همان، ص 29.).

روی آوردن به مبارزه براساس اسلام، تنها نتیجه تجدید حیات اسلام که آن را برخی اصول گرایی یا بنیادگرایی اسلامی می نامند، نیست. بلکه در گرایش جدید «اسلام تنها راه حل» برداشت نوین و تازه ای از اسلام صورت گرفت که در آن مسلمین به ایستادگی، مقاومت و پافشاری برای نیل به حقوق خویش تشویق شده اند. روزگاری این کار، از سوی حسن البناء و سیدقطب در امت اخوان المسلمین انجام می شد، ولی انقلاب اسلامی، اسلام انقلابی را به صورت جدی تر درآورد و مطرح ساخت. البته این ستیزه جویی انقلابی، تنها به معنای روی آوردن به اسلحه نخواهد بود، چون در آن شیوه های مسالمت آمیز، مشابه آنچه حزب اسلام گرای رفاه در ترکیه برگزید، نیز دیده می شود.

نظام اسلامی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران شکل گرفت، به صورت بهترین الگو و مهم ترین خواسته سیاسی مبارزان مسلمان درآمد. یکی از رهبران مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق در این باره گفت: «ما در آن موقع می گفتیم، اسلام در ایران پیروز شده است، و به زودی به دنبال آن در عراق نیز پیروز خواهد شد. بنابراین، باید از آن درس بگیریم و آن را سرمشق خود قرار دهیم. به بیان دیگر، انقلاب اسلامی، حدود 1.5 میلیارد مسلمان را برانگیخته و آنان را برای تشکیل حکومت الله در کره زمین به حرکت درآورد. این رویکرد، در اساسنامه، گفتار و عمل سیاسی امت های اسلامی سیاسی معاصر به شکل های مختلفی مشاهده می شود. علاقه امت گران مسلمان به ایجاد حکومت اسلامی به سه صورت زیر ابراز شده است(مجرد، تأثیرات انقلاب اسلامی بر سیاست بین الملل، ص 113):

الف: برخی از گروه های اسلامی در جهان تسنن به صورت آشکار هراسی از مخالفت با دولت های نامشروع ندارند، و به احادیثی که اطاعت از حاکم اسلامی را در هر شرایط لازم دانسته، چندان توجهی نمی کنند، بلکه خواهان استقرار حکومت اسلامی و یا نظام مصطفی(ص) در کشورشان شده اند، و آن را برخی از گروه ها در اساسنامه (مانند مجلس اعلای انقلاب عراق) و یا در اعلامیه های خود (مانند حزب الدعوه) و... مطرح کرده اند. البته برخی از امت های اسلامی (مانند کشمیر و افغانستان) دستیابی به استقلال سیاسی را اولین هدف سیاسی خود، قبل از تاسیس حکومت اسلامی قرار داده اند(کدیور، رویارویی، انقلاب اسلامی و آمریکا، ص 98).

ب: بعضی از گروه های اسلامی دیگر با طرح لزوم اجرای شریعت اسلامی (مانند نهضت جمعیت ارشاد اسلامی مصر) و یا با ترجمه کتاب حکومت اسلامی امام خمینی(ره) (مانند الیسار الاسلامی مصر) و یا با تاکید بر جمهوری اسلامی ایران به عنوان تنها راه حل (مانند جبهه نجات اسلامی الجزایر) و... علاقه مندی خود را برای برپا کردن یک حکومت اسلامی ابراز کرده اند. آیت الله محمدباقر صدر هم قبل از شروع جنگ تحمیلی در تلاش بود، رژیم عراق را سرنگون و یک حکومت اسلامی به شیوه حکومت ایران یعنی جمهوری اسلامی برپایه ولایت فقیه به وجود آورد. در قیام 1370 ش..1991م. شیعیان عراق، میل به تاسیس حکومت اسلامی در رادیو صدای انقلاب عراق به گوش می رسید.

ج: برخی از حرکت های دیگر اسلامی، خویش را از دایره تنگ ناسیونالیسم خارج کرده و خواهان برپایی یک نظام اسلامی برپایه امت واحد مسلمان از خلیج فارس تا اقیانوس اطلس شده اند (مانند رابط الدعوه الاسلامیه در الجزایر) و یا این که براساس اصل ولایت فقیه و قبول آن، از رهبری انقلاب اسلامی ایران پیروی می کنند. این دسته از گروه ها، دو گونه اند. دسته ای که از لحاظ عقیدتی و مذهبی خود را مقلد رهبری انقلاب اسلامی ایران می دانند (مانند امت امل در لبنان)، و دسته ای که هم از لحاظ سیاسی و هم مذهبی از رهبری انقلاب اسلامی ایران تبعیت می کنند (مانند امت حزب الله لبنان).

گروه ها و سازمان های اسلامی مذکور، برای نیل به یک نظام مبتنی بر اسلام، شیوه و روش های مختلفی را در پیش گرفته اند. برخی تنها از طریق اقدام قهرآمیز و مسلحانه (مانند حزب الله حجاز) و کودتا (مانند امت آزادی بخش بحرین) درصدد نابود کردن رژیم حاکم هستند. در نقطه مقابل، گروه هایی قرار دارند که شرایط فعلی را برای دست زدن به اقدامات مسلحانه مساعد نمی دانند، و با توسل به شیوه های مسالمت آمیز از قبیل شرکت در انتخابات پارلمانی در پی تغییر نظام موجود هستند (مانند حزب اسلام گرای رفاه). اما گروه های دیگر هم وجود دارند که به هر دو روش پایبندند، امت حزب الله نمونه ای از این گروه است که در مصاف با اسرائیل و حکومت مارونی لبنان و به منظور استقرار حکومت اسلامی به دو روش متمایز و در عین حال مکمل هم یعنی جنگ با اسرائیل و شرکت در انتخابات مجلس روی آورده است.

 

انقلاب اسلامی ایران در تولد و تحرک سیاسی بسیاری از امت های اسلامی سیاسی نیز نقش داشته است. چنین تاثیری با مروری بر پرونده سیاسی امت های اسلامی دهه های اخیر به روشنی دیده می شود. برخی از گروه های اسلامی سیاسی، تولد و موجودیت خود را مدیون انقلاب اسلامی اند. این گروه ها دو دسته اند، دسته ای که از یک امت اسلامی غیر فعال پیشین منشعب شده اند (مانند امل اسلامی از امت امل و امت جهاد اسلامی از اخوان المسلمین فلسطین، در واقع بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نخستین مرکز جهاد اسلامی فلسطین در نوار غزه فعال شد). و دسته ای که وابسته به امتی و گروهی نبوده اند، بلکه موجود و پدیده ای جدیدند (مانند نهضت اجرای فقه جعفری پاکستان) اگرچه دسته اخیر بیش از دسته نخست، مدافع و متاثر از انقلاب اسلامی است، اما همه این گروه ها در دفاع از انقلاب اسلامی ایران، پیروی از رهبری آن و نیز الگو قرار دادن آن اشتراک نظر دارند.

 

بعضی دیگر از گروه ها و امت های سیاسی اسلامی به تاثیر از تجدید حیات اسلام که از ثمرات انقلاب اسلامی ایران در قرن اخیر است، از حالت رکود، رخوت و انفعال خارج شده اند، و با نیرو و سازماندهی جدیدی به مبارزه نظامی و سیاسی علیه حکومت و دولت های حاکم پرداخته اند. مثلاً حرکت اسلامی در دانشگاه های النجاعع، بیرزیت، غزه، بیت المقدس و الخلیل، به نحو چشمگیری پس از انقلاب اسلامی گسترش و توسعه یافت و یا فعالیت گروه جماعه المسلمین که حضوری محدود در نوار غزه داشت، در پی انقلاب اسلامی ایران و نیز به دنبال احکام صادره از سوی دادگاه نظامی رامله علیه اعضای آن، افزایش پیدا کرد. بخشی از این گروه ها، تنها به افزایش حجم فعالیت های خود اقدام کرده اند و در روند مبارزه به شیوه های مسالمت آمیز توجه دارند. بخشی دیگر بر شدت و حجم تلاش های ضددولتی خود افزوده اند، و با تکیه بر روش های مسلحانه درصدد نابودی رژیم های حاکم هستند. سازمان انقلاب اسلامی جزیره العرب از گروه نخست و جبهه اسلامی سوریه از گروه دوم محسوب می شوند.

 

. ب. تاثیر فرهنگی:

 امور فرهنگی از آن حیث مهم هستند که پایه و اساس امور سیاسی حرکت های سیاسی را فراهم می آورند. به دیگر سخن، امور فرهنگی زمینه ساز امور سیاسی اند. به این دلیل، رنگ و بوی سیاسی به خود می گیرند، و در مقوله سیاسی، شایستگی مطرح شدن را می یابند. از این رو، در این بخش، صرفاً چند مقوله فرهنگی بازگشت به ارزش های مبارزه اسلامی، پیروی شعائر و شعارهای انقلابی ایران و... مطرح می شود. البته ذکر این چند مورد به معنای آن نیست که سایر امور فرهنگی بی اهمیت است.

انقلاب اسلامی ایران ارزش های فرهنگی نوینی را در مبارزه سیاسی امت های اسلامی مطرح کرد. یکی از این ارزش ها، گرایش به جهاد است. امت های اسلامی پس از انقلاب اسلامی ایران، جهاد، شهادت و ایثار جان را به عنوان اصول اساسی پذیرفته اند. به بیان دیگر، اصولی چون جهاد، شهادت و فداکاری که سمبل حرکت های انقلابی شیعیان و شعار انقلاب اسلامی بود، به عنوان اصول اساسی مبارزه پذیرفته شد، و به آن، با دیده تکلیف و فریضه دینی می نگرد. سخن گوی امت جهاد اسلامی فلسطین در دیدار با امام(ره) و در خطاب به ایشان گفت: «با ظهور انقلاب شما، ملت مسلمان و بزرگ ما فهمید که راهش، راه جهاد و مبارزه است.» شیخ اسعد تمیمی یکی از رهبران فلسطینی در این باره گفت: «تا زمان انقلاب ایران، اسلام از عرصه نبرد غایب بود، حتی در عرصه واژگان، مثلاً به جای جهاد از کلماتی چون نضال و کفاح استفاده می شد.» البته امت های سیاسی اسلامی معاصر، این کلمات را به شکل های مختلفی چون (عملیات شهادت طلبانه (مثل فلسطین) و یا مبارزه مسلحانه و جنگ (مانند افغانستان) به کار گرفته اند(احمدی، انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران در بازتاب فرآیند جهانی شدن، ص 96،).

 

مردمی بودن که یکی از ویژگی های انقلاب اسلامی ایران است، در امت های سیاسی اسلامی راه یافته است. به عبارت دیگر، این امت ها دریافته اند که اسلام توانایی بسیج توده های مردم را دارد. بر این اساس، آنها از اتکا به قشر روشنفکر به سوی اتکا به مردم گرایش یافته اند، و در نتیجه پایگاه مردمی خود را گسترش داده اند. مثلاً هسته اصلی مبارزه در فلسطین را روحانیون، دانشجویان، جوانان و نوجوانان تشکیل می دهند. به هر روی، پس از انقلاب اسلامی ایران، امت ها مبارزات خود را به صورت مردمی پی می گیرند. به عقیده دکتر حسن الترابی رهبر جبهه اسلامی سودان، انقلاب اسلامی اندیشه کار مردمی و استفاده از توده های مردم را به عنوان هدیه ای گران بها، به تجارب دعوت اسلامی در جهان اسلام عطا کرد. گرایش به اندیشه کار مردمی، امت های اسلامی را به سوی وحدت طلبی مذهبی و قومی سوق داد. به عنوان مثال، یکی از مواد بیانیه شش ماده ای مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق، بر وحدت اسلامی تکیه دارد. در مجموع، این امر، امت های اسلامی سیاسی را از اختلاف و تفرقه دور ساخته و آنها را از تشکیلات قوی تر، امکانات وسیع تر، حمایت گسترده تر و پایداری بیشتر برخوردار ساخت.

شکل دیگر تاثیرات انقلاب اسلامی ایران بر امت های سیاسی اسلامی معاصر، به تقلید شعارهای انقلاب اسلامی از سوی امت گران مسلمان برمی گردد. از دیگر مظاهر انقلاب اسلامی ایران که در پیروان امت های سیاسی اسلامی معاصر دیده می شود، حجاب است. با پیروزی انقلاب اسلامی، گرایش به حجاب اسلامی در اقصی نقاط جهان اسلام فزونی گرفت. حتی در برخی از کشورهای اسلامی چون لبنان و الجزایر، چادر که سمبل حجاب ایرانی است، مورد استفاده قرار گرفت. در ترکیه، علی رغم مخالفت های دولتی، رعایت حجاب رو به گسترش است. زنان فلسطینی گرایش بیشتری به حجاب پیدا کرده اند، در کنار آن، گرایش به نماز بیشتر شده، انتشار مجلات و نشریات اسلامی افزایش یافته و مشروب فروشی ها و مراکز فساد و فحشاء مورد حمله زیادی قرار می گیرند. حجاب اسلامی، حتی تا دل اروپا هم نفوذ کرده است، به گونه ای که گرایش به حجاب در مدارس فرانسه و مخالفت مکرر دولت این کشور با حجاب، پدیده ای به نام جنگ روسری را پدید آورده است.

یکی دیگر از آثار فرهنگی انقلاب اسلامی ایران بر حرکت های اسلامی و سیاسی معاصر، تظاهرات به سبک ایران است که در برخی از کشورهای اسلامی اتفاق افتاد. مثلامردم شهرهای عراق، چون نجف و کربلادر تایید انقلاب اسلامی ایران و به تاسی از آن، در روز 23 بهمن 1357، تظاهراتی شبیه به ایران برپا نمودند. در پی آن، تظاهراتی به شکل ایران در شهرهای کاظمین، الثوره، بغداد و دیاله به رهبری آیت الله محمدباقر صدر برقرار شد. حتی در آغاز انتفاضه جدید مردم عراق، یعنی در 1370، آن ها همانند تظاهرات کنندگان ایرانی مخالف شاه در سال 1356 و 1357، شهر حلبچه را به خمینی شهر نام گذاری کردند و کنترل شهرها را به دست گرفتند. شیعیان عربستان سعودی اندکی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در شهرهای قطیف، صفرا، اباقیق، خنجی و شیهات دست به تظاهرات زدند. تظاهرات مشابهی در سال 1357 در شهرهای قونیه، یوزکات و کوجائیلی ترکیه صورت گرفت. این روند، کم و بیش در سال های بعد نیز ادامه یافت(مهدی طاهری، بازتاب انقلاب اسلامی بر شیعیان لبنان، ص 1). انقلاب اسلامی تلاشی برای زنده کردن خدا در محور حیات انسان و نیز، روشی برای زندگی فراتر از همه اختلافات ملی، قومی و مذهبی بود. به بیان دیگر، انقلاب اسلامی از انقلاباتی است که حرکت و آثارش در چارچوب مرزهای یک کشور خلاصه نمی شود، بلکه دیدگاه فراملی دارد، از این رو، بر روی ملت ها حساس است و تمایل به فراگیر شدن دارد. بنابراین، بر امت های اسلامی سیاسی معاصر تاثیر گذاشته، و به آنان جرات و جسارت مبارزه داده است. و به آنان می گوید اسلام به ملتی خاص تعلق ندارد و هدف آن، نجات محرومان و مستضعفان است. نتیجه آن که، انقلاب اسلامی چراغ رستگاری و نجات را برافراشته است، البته این که مسلمانان، به ویژه امت های اسلامی بتوانند از نور این چراغ به هدایت و سعادت نایل آیند. به عوامل متعددی بستگی دارد که مهمترین آن، اراده و تلاش آن ها در چارچوب اسلام و با الگوگیری از انقلاب اسلامی است.

 

نتیجه گیری:

 انقلاب اسلامی ایران، با توجه به دارا بودن جاذبه های ایدئولوژیک و هویت بخشی، هم چون حمایت از ملت های محروم و مستضعف، حمایت از نهضت های دینی و امت های اسلامی و داشتن آموزه وحدت گرایی و اتحاد امت اسلامی و نیز با عنایت به تسری و گسترش ارزش های اسلامی و انسانی به کشورهای تحت ستم و ملت های مسلمان و تاسیس نهادهایی، هم چون مرکز جهانی علوم اسلامی (جامعه المصطفی العالمیه) و مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی جهت تربیت نیروهای متخصص اسلامی و نزدیک ساختن دیدگاه های نخبگان فکری و سیاسی جهان اسلام در مسئله هم گرایی ملت های مسلمان، توانسته است فرصت های زیادی ایجاد نماید. عرصه تأثیرگذاری انقلاب اسلامی بر جنبش ها و جریان های آزادیخواه و استقلال طلب بسیار گسترده تر از یک مبارزه و مقاومت و پایداری در برابر نظام سلطه است زیرا این تأثیرگذاری وارد عرصه های اندیشه ، خلاقیت و نوآوری شده است و به تعبیر دقیق تر مبتنی بر جهاد بزرگ علمی و سیاسی و اخلاقی است . از اینروست که قدرت های استکباری از توقف جریان مستمر و عمیق انقلاب اسلامی درعرصه منطقه ای و بین المللی درمانده و ناتوان هستند الگو برداری از حرکتهای اسلامی ، جنبش های آزادی خواه را از دایره سلطه امریکا و قدرت های استکباری خارج ساخته است و برخی جریان های اختناق و سرکوبگر ، این گروهها به رشد و حرکت تکاملی خود ادامه داده اند . بگونه ای که شمار قابل توجهی از این جنبش ها موجودیت خود را مدیون انقلاب اسلامی می دانند . در این میان برخی دیگر از گروهها و جنبش های سیاسی نیز با تأثیرپذیری از تجدید حیات اسلام که خود از ثمرات پیروزی انقلاب اسلامی ایران است ، از حالت رکود و انفعال خارج شده اند و با نیرو و سازماندهی به مبارزه برای به دست آوردن حقوق خود پرداخته اند . این درحالی است که در این خیزش و بیداری ، جریان های ضعیف و سازشکار در فلسطین ، در مقابل جریان های پویا و پرقدرت جنبش های رهایی بخش در لبنان و فلسطین ، به تدریج به حاشیه رانده می شوند و به جای آنها ، ارزشهای واقعی در مبارزه ، نظیر گرایش به جهاد و ایثار و شهادت ، وارد فرهنگ سیاسی جنبش های سیاسی شده است که به عنوان اصول ارزشی پیروزی انقلاب اسلامی ایران شناخته می شوند.

 

 

 

منابع

1- منوچهر محمدي،بازتاب جهاني انقلاب اسلامي،قم:پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامي،1385.

2 ـ محسن ميلاني، شكل گيري انقلاب اسلامي از سلطنيت پهلوي تا جمهوري اسلامي ، نشر گام نو، 1381.

3ـ محمد ستوده ، انقلاب اسلامي و نظريه پروازي در روابط بين الملل ، فصنامه دانشگاه اسلامي سال يازدهم شماره 2، تابستان 1386.

4 ـ محمد ستوده ، انقلاب اسلامي ايران و روابط بين الملل ، فصنامه و مطالعات انقلاب اسلامي شماره 2، پاييز 1384.

5 ـ محمد ستوده ، سياست خارجي جمهوري اسلامي و ساختار نظام بين الملل.

6- مصطفي ملكوتيان، تأثيرات منطقه اي و جهاني انقلاب اسلامي ايران، فصلنامه مطالعات انقلاب اسلامي، شماره اول، تابستان 84.

7ـ سيد محمد جواد هاشمي ، امام خميني و همگرايي جهان اسلام، نشر نيايش، 1382.

8- محسن مجرد، تأ ثيرات انقلاب اسلامي بر سياست بين الملل ، مركز اسناد انقلاب اسلامي ، تهران ،1386.

9- جميله كديور، رويارويي ، انقلاب اسلامي و آمريكا، انتشارات اطلاعات ، چاپ اول، تهران ،1372.

10- سيد جلال ميرآقايي، جهان اسلام مشكلات و راهكارها، نشر مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي ، 1379.

11- حسين پور احمدي، انقلاب اسلامي و نظام جمهوري اسلامي ايران در بازتاب فرايند جهاني شدن، مؤسسه چاپ و نشر عروج، سال 1386.

12- سيد مهدي طاهري، بازتاب انقلاب اسلامي بر شيعيان لبنان، پايان نامه، دانشگاه مفيد.14-

 

[1]هادی سیاسی  سپاه پاسداران شهرستان پارس اباد،a_najafi_1354@yahoo.com، 09141570714

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.