تحلیل جایگاه فیلم مستند در بازنمایی دفاع مقدس /فرزاد رضایی

 

دفاع مقدس در قاب مستند

حفظ سینمای ملی، مهم و ارزشمند است و در واقع مهم‌ترین وظیفه‌ی هر فیلم‌ساز اما با این تولیدات سردستی مناسبتی و موضوعی که به یمن فناوری ارزان قیمت دیجیتال ساخته می‌شوند، هیچ کمکی به حفظ یا پیشبرد جایگاه سینمای مستند کشور نخواهد شد. باید به شناخت دقیق‌تری از نوع و تکنیک «سینمای شهید آوینی» برسیم...

 

 

وقتی قرار است از سینمای مستند و جنگ صحبت کنیم به طور طبیعی نام شهید «آوینی» در ابتدا به ذهن ما خطور می‌کند. حرکت و موجی که آوینی در قله‌ی آن بود باعث گردید که سطح توقع از فیلم‌سازان مستند عرصه‌ی دفاع مقدس بالا برود. اما آیا بعد از آوینی افرادی بودند که بتوانند به تکامل مستندسازی در عرصه‌ی دفاع مقدس کمک کنند؟ آیا این تکامل و رشد را باید از شخص خاصی توقع داشت یا از یک مجموعه یا حمایت نهادی خاص؟

 

بهتر است قبل از آن نگاهی به حرکت‌های اولیه که در عرصه‌ی مستندسازی دفاع مقدس شده، داشته باشیم و همچنین تاریخچه‌ی شروع مستندسازی در جنگ. حرکت‌هایی که شاید راه را برای آوینی و یارانش باز کرد. بی‌شک خیلی‌ها که درسال‌های اول جنگ و بعد از انقلاب در عرصه‌ی مستندسازی مشغول بودند از نام «واحد تلویزیونی جهاد سازندگی» به راحتی عبور نمی‌کنند، جایی که بسیاری از افراد مهم و شناخته شده‌ی مستند‌ساز (به خصوص مستند جنگ و دفاع مقدس) از آنجا آغاز به کار کردند و کار را برای گروه‌های دیگر راحت‌تر کردند.

 

فیلم دو ساعته‌ی «پل آزادی»، بدون تردید یکی از مهم‌ترین سندهای سینمایی و تاریخی در عرصه‌ی انقلاب و دفاع مقدس است. فیلمی که باعث ساخته شدن فیلم «حقیقت» در همین واحد جهاد سازندگی تلویزیون شد که سید مرتضی آوینی درباره‌ی وقایع 2 سال اول جنگ کارگردانی کرد. مهم‌ترین اتفاق بعد از این فیلم‌ها (که اساساً باید گفت این فیلم‌ها باعث این اتفاق شدند) حرکت و اعزام گروه «چهل شاهد» به سوی جبهه‌ها بود. هنوز دقیق مشخص نیست در رأس این حرکت چه کسی یا کسانی بودند. اما باید آن را یک رخداد تاریخی در عرصه‌ی مستندسازی جنگ خواند. (چرا که حتی در طول تاریخ مستندسازی جنگ در جهان نیز این حرکت تا آن زمان منحصر به فرد است.)

 

چهل شاهد، یک گروه متشکل از دانش آموزان عضو بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اهواز بودند که بعد از یک دوره‌ی کوتاه مدت آموزشی در سال 1361 با دوربین سوپر هشت میلمتری راهی جبهه‌ها شدند و وظیفه‌ی آن‌ها ثبت تصاویر با یک نگاه مستندگونه بود. 8 نفر از اعضای این گروه بعد از اعزام به جبهه‌ها در جریان فیلم‌برداری به شهادت رسیدند. هر دو نفر یک دوربین داشتند و به گروه‌های دو نفره تقسیم شدند. یکی فیلم‌بردار بود و دیگری در حالی اسلحه به دوش داشت که کمکفیلم‌بردار و محافظ دوربین و نگاتیو بود. این 20 گروه در جریان عملیات بیت‌المقدس سازماندهی شدند.

 

بدون درک آگاهانه از بدنهی جامعه، مستند تبدیل میشود به پدیدهای محدود، شخصی و اتفاقی. باید خوانشی و تلاشی تازه برای سینمای مستند داشت که متناسب با زندگی امروزی باشد و این امری بسیار ضروری است.

 

فیلم «آزادی خرمشهر» کیومرث منزه در واحد جنگ (1362)، حاصل کار آنان است. همچنین گروه فیلم شاهدان ایثار در عملیات والفجر 8 معروف به فتح فاو، تشکیل شد.(بهمن 1364) البته ایجاد و نظم دادن و راه بردن چنین گروهی در آن سال‌ها کار سخت و در نوع خود پیچیده‌ای بود ولی با وجود افرادی در تلویزیون جهاد و نمونه‌هایی همچون شهید آوینی که مجموعه‌ی «فتح خون» را در آن سال‌ها کار می‌کردند و الگویی شده بود برای جوان‌ترها، می‌شد به نتیجه‌ی کار گروه‌هایی این چنینی از پیش هم اعتماد کرد.

 

به گفته‌های سید مرتضی آوینی درباره‌ی پروژه‌ی مستند فتح خون توجه کنید: «فتح خون، از نبرد شهری، پیش از سقوط خرمشهر بود. یک هفته از پخش فتح خون نگذشته بود که خرمشهر، سقوط کرد و ما در جست‌وجوی حقیقت ماجرا به آبادان رفتیم که سخت در محاصره بود. حقیقت یک مجموعه‌ی 11 قسمتی بود که به وقایع دو سال آغاز جنگ در آبادان، سوسنگرد و دزفول می‌پرداخت.»

 

وقتی سال 1361 مؤسسه‌ی «روایت فتح» در جهادسازندگی شکل گرفت، بعدها مدتی تعطیل بود که این تعطیلی کوتاه مدت بود و مجدد شروع به کار کرد. در فیلم‌های روایت فتح نزدیک‌ترین لحظه‌ها و صحنه‌های دفاع مقدس ثبت شدند. کارها شکل و وضع حرفه‌ای گرفتند و نگاه پیدا کردند. مستندها به نبوغی رسیدند که هنوز هم از دیدن آن‌ها حس و خون زیر پوست تماشاگرمی‌دود. کارگردان‌های مختلفی همراه فیلم‌برداران و صدابرداران تلویزیون (در تهران و شهرستان‌ها) وزارت ارشاد اسلامی، بسیج، سپاه پاسداران، ارتش جمهوری اسلامی و سازمان تبلیغات اسلامی در جبهه کار می‌کردند.

 

حتی کارگردان‌هایی از کانون پرورش فکری با تجهیزات کانون و بنا به علاقه‌ی شخصی به جبهه رفتند و آثاری ماندگار ساختند مانند فیلم «نه روز محاصره‌ی آبادان» کار محمدرضا مقدسیان؛ البته خیلی از این گروه‌ها نیم نگاهی به آثار شهید آوینی داشتند که با یک نگاه به آثارشان می‌توان این را حس کرد و اینکه فضای بعد از پخش آثار آوینی آن‌ها را متمایل به این نوع مستندسازیکرده است و دوربین به دست به سمت جبهه‌ها حرکت کرده‌اند.

 

آوینی چه برای گروه‌های هم دوره‌ی خودش و چه برای گروه‌های بعد از شهادتش فقط یک الگو نبود. او یک موتور ذهنی و تشویقی بود، آثارش به دیگر سینماگران انرژی و انگیزه می‌داد. اما باید واقعیت را پذیرفت که افرادی مثل شهید آوینی قدرت مبارزه با محیط و جریان‌های مخالف که گاه باعث سنگ اندازی می‌شدند، داشتند و در راه رسیدن به هدف و خلق آثارشان مبارزه می‌کردند. چون تصورِ درستی از جامعه و به طور طبیعی مضمون اثرشان داشتند. مشکل امروز سینمای مستند ما ناهماهنگی بین اثر و جامعه‌ی پیرامونش است. جامعه‌ی ایران به دنبال تحول است و تأثیر خود به خودش را روی سینماگر مستند هم گذاشته، اما درک درست و آگاهانه‌ای بین سینمای مستند با جامعه‌ی امروز ایران وجود ندارد. کلیت سینمای مستند بخش کوچکی از جامعه را حتی نمایندگی نمی‌کند. (به خصوص در حوزه‌ی مستندهای دفاع مقدس)

 

بدون درک آگاهانه از بدنه‌ی جامعه، مستند تبدیل می‌شود به پدیده‌ای محدود، شخصی و اتفاقی. باید خوانشی و تلاشی تازه برای سینمای مستند داشت که متناسب با زندگی امروزی باشد و این امری بسیار ضروری است. جهان سینمای مستند دچار انقلاب دیجیتالی شده، جایگاه و نقش سینمای مستند نیز در دنیا تغییر کرده، رسانه‌ها، اینترنت، پر شده از تصویر، دانشگاه‌ها، نهادهای اجتماعی، صنعت، شهرها، خانواده و هر پروژه و هر دانشی با پژوهش تصویری و مستند درآمیخته، در این صورتمی‌بینیم که آگاهی جدید از وضعیت سینمای مستند در جامعه‌ی مذهبی و سنتی ما خیلی لازم است.

 

سینمای مستند در عرصه‌ی دفاع مقدس در این چند سال کمی از تب و تاب تولید افتاده است باید از بی‌انگیزگی که در افراد هم به‌وجود آمده گله کرد؛ تا کی و کجا می‌توان مدیرانی را که به این عرصه بهای لازم را نمی‌دهند شماطت کرد. نیروهای جوان و انقلابی که خودشان خوب می‌دانند که از میز محکم بعضی از مدیران حکم و حمایتی برای آن‌ها گرم نمی‌شود بهتر است خودشان آستین‌ها را بالا بزنند و نگذارند این میراث بزرگ که عقبه‌اش بزرگانی چون سید مرتضی را دارد به خاک بیفتد. به واقع مدیرانی که اکنون به دنبال جریان سازی در عرصه‌ی سینمای مستند هستند تا چه حد دنبال ایجاد تیم‌هایی مانند چهل شاهد در موقعیت‌های مختلف هستند!

 

این درست است که ما وضعیتی مشابه با آن زمان را به لحاظ وجود جنگ نداریم. اما آیا شده زمانی که گروه‌های عظیم وکاروان‌های پرهزینه‌ی «راهیان نور» به سمت مناطق جنگی حرکت می‌کنند به این فکر کنیم که همراه یک گروه می‌توانیم یک مستندساز بفرستیم که با یک نگاه از پیش فرض شده و یک آموزش کوتاه مدت باعث به‌وجود آمدن یک جریان نو در فیلم‌سازی مستند دفاع مقدس شویم و در طول زمان آن‌ها نیز تبدیل به مستندسازانی تربیت شده با نگاهی انقلابی خواهند شد. 

 

همین دوره‌ی آخرِ جشنواره‌ی فیلم فجر که بعد از چندین سال منت و التماس دوباره بخش مستند را (با همت والای دبیرش) به خودش دید، بهترین فیلمش یک مستند دفاع مقدسی بود که در تیتراژ آن نام هیچ ارگانی به عنوان حامی و تهیه کننده نبود و خود کارگردان - حبیب احمدزاده - با همت شخصی و (و به گفته‌ی خودش در گفت‌وگویی که از او منتشر شد) با همت عوامل با انگیزه‌اش فیلم «بهترین مجسمه‌ی دنیا» را ساخت. شاید خود کارگردان خواست که خودش به تنهایی این اثر ارزشمند را تهیه کند اما می‌توان سؤال کرد که این همه سازمان و ارگان که موظف به تولید چنین آثاری هستند. شاهکارهایشان در عرصه‌ی مستند دفاع مقدس کی رو شامل می‌شود!!

 

امروزه اگر ارادهای مانند شهید آوینی بود میتوانست یک جشنوارهی سینمای مستند دفاع مقدس به تنهایی داشته باشیم نه اینکه در هیجان یک جشنوارهی فیلم انقلاب و دفاع مقدس (آن هم دو سال یک بار) در بین فیلمهای داستانی به یک بخش کم فروغ تبدیل شود بلکه جایگاهی برای ارتقای مستند دفاع مقدس که نگاهی ویژه به جنگ و تأثیرات جنگ داشته باشد. کوله باری که بردنش و پیمودنش فقط خود سید مرتضی را میخواهد.

 

اگر روزگاری آن گروه تلویزیونی جهاد سازندگی بود که با دست خالی همه کار می‌کرد، این مدیران در تشکیلات عریض و طویل چرا برای این همه جوان مشتاق - که خودشان می‌گویند بسیار زیادند - شرایط را فراهم نمی‌کنند تا سینمای مستند دفاع مقدس بیش از این دچار انزوا نشود. این انزوا را بپذیریم. آن هم با وجود این همه تجهیزات و آسانی سینمای دیجیتال. یکی از وظایف مهم این دوستان مسئول شاید ایجاد انگیزه هم باشد. با نگاهی حتی گذرا به تولیدات مستند این سال‌ها به‌راحتی در می‌یابیم که به جز چند مورد انگشت‌ شمار، ظرف سینمای مستند خالی‌ شده است.

 

تولید فیلم مستند با موضوع پشت صحنه‌ی سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی مختلف، مناسبت‌های مختلف مذهبی، سخنان بزرگان، 100 ثانیه‌ای، 120 ثانیه‌ای، 135 ثانیه‌ای و... قطعاً اقدام شایسته‌ای است؛ اما این آثار عموماً با هدف بیان شعاری خاص ساخته می‌شوند و بیش از اینکه ماندگار و تاریخ نگار باشند در واقع کاربرد آرشیوی در حد یک مجله یا در نهایت کتاب تصویری را دارند. انبوه تولیدات مناسبتی و سفارشی حتی جشنواره‌ای جایی برای بروز خلاقیت سینماگران جوان نگذاشته است. دغدغه‌ی ساخت فیلم با هدف خلق یک اثر هنریو ماندگار فراموش شده است و بسیاری از سینماگران ما این روزهاصرفاً با تولید این نوع فیلم‌های مستند امرار معاش می‌کنند.

 

امروزه اگر اراده‌ای مانند شهید آوینی بود می‌توانست یک جشنواره‌ی سینمای مستند دفاع مقدس به تنهایی داشته باشیم نه اینکه در هیجان یک جشنواره‌ی فیلم انقلاب و دفاع مقدس (آن هم دو سال یک بار) در بین فیلم‌های داستانی به یک بخش کم فروغ تبدیل شود بلکه جایگاهی برای ارتقای مستند دفاع مقدس که نگاهی ویژه به جنگ و تأثیرات جنگ داشته باشد. کوله باری که بردنش و پیمودنش فقط خود سید مرتضی را می‌خواهد. غلط تصور نشود که ساختن اثری تنها برای یک جشنواره باید موضوعیت داشته باشد اگر برداشت چنین باشد اشکال کار بیشتر شده است. درست است که جشنواره‌ی فلان یا بهمان تا سقف چند میلیون از تولید فیلم کوتاه و مستند با موضوع خاص خودش حمایت می‌کند، اما آیا فیلم‌سازی که برای آن جشنواره فیلم می‌سازد نباید به این موضوع فکر کند که جایگاه نمایش و عرضه‌ی فیلمش به جز آن جشنواره‌ی خاص کجاست؟

 

وقتی چشم‌انداز فیلم‌ساز ما یک فیلم و یک جشنواره باشد باید برای آن فیلم‌ساز و در واقع حال و روز سینمای مستند هم نگران بود. امثال شهید آوینی با فیلم‌هایشان جریان سازی می‌کردند، برای خوش آمد فلان جشنواره یا بهمان مدیر فیلم تولیدنمی‌کردند، این هنرمندان قبل از تولید به دنبال ایجاد انقلاب ذهنی از طریق تصویر بودند چرا که اهل قلم و اندیشه بودند. برای جشنواره برپا کردن که فیلم نمی‌ساختند اما ما برای جشنواره‌هایمان فراخوان ساخت فیلم می‌دهیم تا بتوانیم حتی برگزار کنیم.

 

این آقایان که چنین جشنواره‌هایی را برپا می‌کنند دارند تیشه به ریشه‌ی سینمای مستند جنگ و حتی کُل سینما می‌زنند. بهتر است با خودمان رو راست باشیم و باور کنیم که در این چند سال گذشته دیگر مستندی در این عرصه نداریم که بخواهیم به آن ببالیم. اثری که در آن نوآوری خاصی باشد، ساختاری، حرکتی، نمایی، نگاهی که ما را به فکر وادار کند و نویسنده راآن‌قدر تکان دهد که قلم به دست بگیرید و درباره‌اش بنویسد. فیلم‌ساز هم دیگر به دنبال این نیست، هر چه که هست تکرار مکررات است. تکرار نگاه گذشته و در فرم هم شاید تقلید ساختار فیلم‌سازان خارجی. در تاریخ سینمای مستند خودمان که همیشه میل به زیبایی‌شناسی‌گرایی (استتیسیزم) وجود داشته است و به دنبال یک کمال‌گرایی خاصی در مضمون و ساختار بوده حالا چرا فیلم‌ساز به دنبال تقلید از تکنیک‌ها و فرم‌های هنری خارجی رفته است.

 

در نقطه‌ی مقابلش هم آثاری ساخته می‌شوند که نابلدی و کم کاری را به حساب نوع آزادانه و خاصی در سینما حقیقت می‌داند. اصلاً این کدام وریته و کدام سینما حقیقت است. فلاهرتی هم که چند ساعت فیلم از «نانوک شمالی» ساخت از تنبلی نبود که ساعت‌ها دوربین‌اش را می‌گذاشت تا به قلاب افتادن ماهی را از میان یخ در میان یخ‌های قطب شمال شکار کند. این سادگی او بعد از مدت‌ها تحقیق و کلنجار با سوژه بود که شکل می‌گرفت. آیا در سینمای دشوار و بی‌تکلف شهید آوینی این تنبلی دیده می‌شد یا آن تقلید منزجر کننده از سینمای غرب که گریبان هنرمند وطنی را گرفته است. به طور قطع همه معتقد به این هستیم که مستندهای شهید آوینی سینمای خودِ شهید آوینی بود.

 

او نه وامدار کسی و مکتبی از سینمای غرب بود (البته با همه‌ی شناخت و دانشی که داشت) و نه به سادگی از کنار مفاهیم با ارزشش می‌گذشت. متأسفانه در هیچ کجای تاریخ سینمایمان هنوز نوشته نشده که آوینی چه کرد، چون تحلیل نشد همه از شور و حس او گفتند، چرا مفسر و منتقدی پیدا نشد تا به لایه‌های زیباشناسی و فرم‌شناسی و نکات دقیق تکنیکی که در آثار سید مرتضی آوینی بود بپردازد؟ همان‌ها که به دنبال نگاه بومی و ملی در آثار داخلی هستند- در عرصه‌ی مستند - آیا آمدند آن نشانه‌هایی را که شهید آوینی در آثارش به جای گذاشته است را باز کنند تا فیلم‌سازان جوان‌تر بهتر ببینند؟

 

حفظ سینمای ملی، مهم و ارزشمند است و در واقع مهم‌ترین وظیفه‌ی هر فیلم‌ساز اما با این تولیدات سردستی مناسبتی و موضوعی که به یمن فناوری ارزان ‌قیمت دیجیتال ساخته می‌شوند، هیچ کمکی به حفظ یا پیشبرد جایگاه سینمای مستند کشور نخواهد شد. باید به شناخت دقیق‌تری از نوع و تکنیک سینمای شهید آوینی برسیم. در کنار شناخت بیشتر از آثارسینمایی شهید آوینی می‌توانیم به مسیر جدیدتری برسیم. این تحلیل و شناخت نباید فقط در نگاه و مضامین آثار سیدمرتضی باشد بلکه باید در تکنیک و ساختار آثار او هم اتفاق بیفتد.

 

راهکاری برای عملکرد و شناخت بیشتر از این عرصه پیشنهاد میشود که عرصهی سینمای مستند دفاع مقدس را به دو دوره تقیسم کنیم:

 

ا. قبل از شهید آوینی؛

 

2. بعد از شهید آوینی. 

 

شهید آوینی در جایی میگوید: «در هنگام فیلمبرداری از جبهه، در گیرودار عملیات همه چیز آنقدر سریع میگذشت که فرصتی برای کارگردانی، پیدا نمیشد. فیلمبردار بایستی تا آنجا مجرب و کارکشته باشد که خودش سوژه را انتخاب کند و به طور همزمان، دکوپاژ و فیلمبرداری کند. بنابراین رفته رفته کارگردان و فیلمبردار در یک شخص واحد مدغم شد ...

 

البته در قسمت اول با توجه به قدرت و شخصیت فعال شهید آوینی و قلم تأثیرگذار ایشان باید گفت که تولیدات چه به لحاظ کیفی و چه به لحاظ کمّی قابل مقایسه با دوره‌ی دوم نیستند اما در دوره‌ی دوم اگر آثاری تولید شدند و توانستند ازجشنواره‌ها جایزه بگیرند حاصل تلاش افرادی اندک در این زمینه بود که نبوغ و خلاقیت و دانش آن‌ها از این مدیوم باعث تولید و موفقیت این آثار شد. به‌طور مثال وقتی فیلمی مانند «شناسایی» از شهید «سیدابراهیم اصغرزاده» در جشنواره‌های مختلف جوایزی را دریافت می‌کند، جدا از حمایت‌های اولیه‌ی مؤسسه‌ی روایت فتح از این اثر، نبوغ و شناخت کارگردان از مدیومی به نام سینمای مستند و شاخصه‌های یک اثر در قالب دفاع مقدس را دارد که می‌تواند تأثیرگذار شود.

 

اما با یک نگاه کلی به این آثار نمی‌توان منکر تأثیرگذاری قلم و نگاه شهید آوینی در این فیلم‌ها باشیم. (چه از لحاظ مضمونی چه از لحاظ تکنیکی) به طور مثال وقتی در این چند سال صحبت استفاده از دوربین روی دست در این آثار می‌شود یا صحبت از برداشتن نگاه کارگردان از پشت دوربین و انتقال حس به فیلم‌بردار و صحنه می‌شود (برای رسیدن به واقعیت محض) این نگاه کاملاً از آثار و کلام سید مرتضی آوینی می‌آید.

 

شهید آوینی در جایی می‌گوید: «در هنگام فیلم‌برداری از جبهه، در گیرودار عملیات همه چیز آن‌قدر سریع می‌گذشت که فرصتی برای کارگردانی، پیدا نمی‌شد. فیلم‌بردار بایستی تا آن‌جا مجرب و کارکشته باشد که خودش سوژه را انتخاب کند و به طور هم‌زمان، دکوپاژ و فیلم‌برداری کند. بنابراین رفته رفته کارگردان و فیلم‌بردار در یک شخص واحد مدغم شد ... برای مصاحبه تلاش می‌کردیم که مصاحبه در فضایی انجام گیرد که مصاحبه شونده وقتی بود که رزم‌آوران با دشمن درگیر بودند... بعداً مصاحبه‌گر را حذف کردیم... چنین بود که کار فیلم‌برداری در اکیپ‌های فیلم‌برداری روایت فتح، دشوارتر و دشوارتر شد و سنگینی مدام دوربین روی دست را هم اضافه کنید. به علاوه که صحنه‌ها، صدای سینک داشت ... در هنگام مونتاژ ممکن بود تا پنج باند صدا هم برای فیلم‌ها بسازیم.»

 

این جملات کوتاه و بسیار تأثیرگذار شهید آوینی را می‌توان اثرش را در آثاری که بعد از او هم تولید شد به خوبی مشاهده کرد. حتی می‌توان در بسیاری از افراد شاخصی که بعد از ایشان هم در سینمای داستانی کار کردند و بسیار موفق شدند هم نشانه‌هایش را به خوبی احساس کرد. ذکر یک نکته بسیار اهمیت دارد که آوینی به شدت سعی در حذف خودش به عنوان کارگردان در هنگام فیلم‌برداری داشت. او به گفته‌ی خودش حتی در جاهایی مصاحبه کننده را حذف می‌کرد یعنی اینکه باهشدارهایی که آوینی به فیلم‌بردارش داده بود، رزمنده با دیدن دوربین آوینی خودش را رها می‌کرده و از صمیم قلب خودجوش سخن می‌گفته است. آن هم در آن شرایط سخت و در حال نبرد شاید هم حتی در خط مقدم.

 

موضوعی در این چند سال اخیر می‌شنویم که بسیاری از مستندسازان صحبت از ساخت اثر و تکمیل آن در روی میز مونتاژ را می‌کنند. شهید آوینی همیشه خودش کارهایش را تدوین می‌کرد. (چیزی که در آن زمان زیاد مُد نبوده) اما او خوب می‌دانسته که چه می‌خواسته و در هنگام تدوین چه باید بکند. قلم و سبک کاری او با چیدن تصاویر و نوشتارش ظهور پیدا می‌کردند که این را هم بعد از کارهای شهید آوینی می‌توان در بسیاری از فیلم‌های مستند دید که تدوین را خود کارگردان یا در کنار یک همکارِ هم‌فکر انجام می‌دهد.

 

درباره‌ی مسائل تکنیکی و محتوایی در آثار شهید آوینی بسیار می‌توان نوشت و گفت و چیزی را که باز هم به آن اشاره شد و بسیار قابل مشاهده است، تأثیری‌گیری مستندسازان حوزه‌ی دفاع قدس از آثار شهید آوینی است. اما نکته‌ی ناراحت کنندهاین‌جاست که روزی روزگاری شهید آوینی بود و اکنون نیست. (تأثیر آثارش که روشن و تقسیم تاریخی او هم مشهود و قابل بحث) اما آینده‌ی سینمای مستند در عرصه‌ی دفاع مقدس هنوز امیدوار کننده نیست. بیایید معادل بیاورید تا همه چیز روشن شود. سینمای مستند دفاع مقدس قبل از شهید آوینی، بعد از شهید آوینی.(*)

 

برهان

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.