روایت رهبر انقلاب از آغاز فعالیت اولین نخست‌وزیر انقلاب

کتاب «روایتی از زندگی و زمانه حضرت آیت‌الله سید علی خامنه‌ای» از سال 1318 تا کنون، به قلم جعفر شیرعلی‌نیا از سوی نشر سایان منتشر شد.

این کتاب روایتی از 75 سال زندگی رهبر معظم انقلاب است، روایتی از روزهای کودکی و مدرسه، روزهای مبارزه تا پیروزی انقلاب، از سال‌های پرمخاطره دهه شصت، دوران ریاست‌جمهوری و سال‌های جنگ، از 25 سال رهبری از دولت سازندگی تا دولت اصلاحات و پس از آن تا امروز. روایتی از حوادث داخلی، منطقه ا‌ی و بین‌المللی، آمیزه‌ای از سیاست، تاریخ، اجتماع و فرهنگ. «میزگردی را درباره کتاب اینجا بخوانید»

به مناسبت ایام‌الله دهه فجر بخشی‌هایی که مرتبط با روزهای پیروزی انقلاب است را در چند بخش می‌آوریم:

آغاز فعالیت اولین نخست‌وزیر انقلاب

انتخاب بازرگان به ریاست دولت موقعیت پیشنهاد مطهری و موافقت اعضای شورای انقلاب بود و امام بعد از این‌که احساس کرد اکثر اعضای شورا موافق چنین انتخابی هستند با آن موافقت کرد. 15 بهمن مهندس بازرگان رئیس دولت موقت شد و هفت روز پس‌ از آن انقلاب پیروز شد. آقای خامنه‌ای و طیف روحانی شورای انقلاب هم مصمم به حمایت و همراهی دولت موقت بودند. آقای خامنه‌ای؛ «آن روز مهندس بازرگان به‌عنوان یک شخصی شناخته می‌شد که معتقد است به اسلام و به جمهوری اسلامی» سوابق مبارزات هم داشت ... در گذشته او چیز مهمی به‌عنوان نقطه‌ضعف نمی‌شد معرفی کرد.»


عکس از کتاب زندگی و زمانه حضرت آیت الله خامنه ای

اولین چالش

اولین بار در انتخاب اعضای کابینه مشی مهندس بازرگان نگرانی‌هایی در ذهن آقای خامنه‌ای و روحانیون شورای انقلاب ایجاد کرد. مهندس بازرگان با همراهانش در نهضت آزادی امور اجرایی کشور را در اختیار گرفت. کابینه او را هم‌فکرانش در نهضت آزادی و جبهه ملی تشکیل می‌دادند و از نیروهای انقلابی نزدیک به طیف روحانی شورای انقلاب، کسی در کابینه‌اش راه نداشت.

در انتخاب کابینه، مشورتی با اعضای شورای انقلاب نداشت. آقای خامنه‌ای از کسانی بود که مهندس می‌خواست حتی به‌عنوان رفاقت هم شده با اعضای شورای انقلاب مشورت کند، «گفت نه من نمی‌خواهم مشورت کنم مگر اجبار است. گفتیم اجبار نیست. بعد یک‌مرتبه شش الی هشت وزیر می‌آورد. ما یک یا دو تا از اینها را نمی‌شناختیم یا قبول نمی‌کردیم. می‌گفت نه یا همه آنها را قبول کنید یا همه‌شان را رد کنید.» او دوست نداشت در کارش دخالت شود. به‌تدریج آقای خامنه‌ای و طیف روحانیون شورای انقلاب نظرشان نسبت به مهندس تغییر کرد. آقای خامنه‌ای: «خود ما هم نمی‌دانستیم مهندس بازرگان در چه وضعیتی است. ما بعد از آن‌که با ایشان مشغول کار شدیم، تدریجاً نقاط اختلاف و افتراق خودمان با ایشان را ملاحظه کردیم.»


عکس از کتاب زندگی و زمانه حضرت آیت الله خامنه ای

اصل تصویر را ببینید 

بازرگان تنها با طیف روحانی شورای انقلاب به چالش نخورد. معتقد به انقلابی‌گری در اداره امور نبود. به دانشجویانی که می‌خواستند جهاد سازندگی تشکیل دهند گفته بود: «بهترین کمکی که می‌توانم به شما بکنم این است که بگویم بروید درستان را بخوانید و حکومت را به ما واگذارید.»

بنی‌صدر در شورای انقلاب

در میان طیف غیرروحانی هم بنی‌صدر با بازرگان اختلاف‌نظرهایی داشت؛ اختلافی که بنی‌صدر را به طیف روحانی شورا نزدیک نشان می‌داد. هاشمی رفسنجانی بعدها دراین‌باره گفت: «با آقای بنی‌صدر در شورای انقلاب خیلی مشکل نداشتیم، چون او دوپهلو بازی می‌کرد.» طیف روحانی در شورای انقلاب هم گاه سلیقه‌هایی متفاوت داشتند. عزت‌الله سحابی از نهضت آزادی و عضو شورای انقلاب دیدگاه‌های آقای خامنه‌ای در شورا را نزدیک به مواضع دکتر بهشتی توصیف می‌کند؛ دیدگاهی که به چپ‌گراهای شورای انقلاب متمایل نیست.

تیرماه 1358 بازرگان از سختی‌های پیش روی دولت موقت گفت و از امام کمک خواست و 14 تیر به همراه شورای انقلاب به دیدار امام رفتند. بنا شد برای کمک به دولت آقایان هاشمی، خامنه‌ای، باهنر و مهدوی کنی سرپرستی بخش‌هایی از دولت را به عهده بگیرند.

کابینه سایه

اختلاف انقلابیون با دولت موقتی‌ها هر روز بیش‌تر و جزئی‌تر می‌شد. آقای خامنه‌ای درباره طرح کلی سیاست خارجی که ابراهیم یزدی، وزیر خارجه دولت موقت، به جلسه شورای انقلاب آورده بود، می‌گوید: «یک چیز کلی و اصلاً غیرقابل اعتنا مسائلی بود که به‌عنوان سیاست خارجی دولت جمهوری اسلامی نمی‌شد این را به‌عنوان کرد. البته در آن کلیات به‌هیچ‌وجه اصول تفکر ما که ضدیت و معاندت با آمریکا بود منظور نشده و بسیاری از مسائل از این قبیل.»

آقای خامنه‌ای و بسیاری دیگر گمان می‌کردند اگر بازرگان نباشد کسی را برای اداره دولت ندارند؛«خیال می‌کردیم اگر مهندس بازرگان استعفا کند، تمام ایران به هم می‌خورد.» مهندس بازرگان چند باری استعفا داد یا تهدید به استعفا کرد. از جدی‌ترین استعفاهایش استعفا پس از تصویب اصل ولایت‌فقیه در مجلس خبرگان قانون اساسی بود. هاشمی رفسنجانی معتقد است: «بعد از ولایت‌فقیه هم اینها دیگر دلگرم نشدند که کار کنند.» به‌تدریج آقای خامنه‌ای و تعدادی دیگر به این نتیجه رسیدند که بدون بازرگان هم می‌شود کشور را اداره کرد؛ «به فکر تشکیل به‌اصطلاح «دولت سایه» افتادیم و یک لیستی فراهم کردیم تا اگر یک روزی مهندس بازرگان آمد و گفت من دیگر نیستم، دست‌مان توی حنا نماند.»

فارس

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.