تبیینی بر توصیه رهبر معظم انقلاب مبنی بر لزوم شفافیّت در حاکمیّت؛

سامان سیاسی شفّاف، سامان مطلوب

شفافیّت سیاسی تضمین سلامت حاکمیّت است. رهبران سیاسی شفاف محبوبیّت بیشتری نسبت به رهبران محافظه کار در میان مردم دارند. شفافیّت سیاسی حاکمیّت را چابک، در مقابل فساد حسّاس و معتمد در میان جامعه می گرداند. در طرف مقابل پنهان کاری می تواند به دلیل عدم نظارت عمومی بر حاکمیّت زمینه های فساد به وجود آمدن طبقات اشرافی و گروه های ثروت و قدرت طلب در سطح حاکمیّت را فراهم آورد.

هادی نیوز: شفافیت از کلان عوامل تولید سرمایه اجتماعی است. پنهان کاری سیاسی کارگزاران نسبت به مردم مستقیما بر عنصر اعتماد عمومی نسبت به حاکمیت (چه در حکومت دینی و چه سکولار) اثر منفی می گذارد. مردمی که تصور می نمایند نظام سیاسی آنها دارای پستوهایی است که تصمیم های مهم در آنجا و به دور ازچشم ایشان نهایی می شود، سطح مقطع بیشتری برای نفوذ پذیری از دشمنان خارجی پیدا میکنند. در این فرض به دلیل بی تدبیری حاکمیت در عدم اقناع افکار عمومی، شایعات و تحلیل های هیجانی، جایگزین واقعیت هایی می شود که در صورت طرح در فضایی عقلانی، افکار عمومی را حتی با تصمیمات سخت رهبران همراه می کند. در غیر اینصورت یعنی در فضایی که هر تصمیمی در هر سطحی از مردم مخفی داشته شود گسلی از بی اعتمادی و بی اعتباری در جامعه نسبت به حاکمیت ایجاد خواهد شد.
 
شفافیت همچنین میتواند هزینه های تصمیمات سخت نظام سیاسی را به دلیل اشتراک آن با آحاد جامعه به کمترین حد برساند. این امکان میتواند در هر شرایطی دسترسی رهبران نظام به گزینه های سخت را فراهم نماید. گزینه هایی که در مواقف بسیاری به دلیل عدم اعتماد دو سویه ی حاکمیت و مردم، غیر فعال بوده و جامعه را متحمل هزینه های به مراتب بیشتر می نماید.
 
نظام سیاسی غیر شفاف نظامی متصلب شمرده میشود که بر اساس انگاره ای خطا، ابتدا و انتهای مسیرهای اداره ی جامعه را به خود محدود می کند. این سرسختی در دخالت ندادن عموم مردم در امر مدیریت کشور به زودی آثار شکست در بدنه ی حکومت را به دلیل کاهش سرمایه اجتماعی نمودار خواهد کرد. در این میان برخی رهبران گمان میکنند که اطلاع مردم از دلایل تصمیمات آنها زمینه های عصیان یا سرخوردگی اجتماعی را ایجاد میکند، در حالی که شدیدترین واکنش ها ذر انقلاب ها و جنبش های اجتماعی پس از آن حاصل شده است که پس از دوره لی از پنهان کاری و عدم شفافیت، برخی از جنبه های فساد منسوب به حاکمیت نمایان شود.
 
شفافیت همچنین میتواند هزینه های تصمیمات سخت نظام سیاسی را به دلیل اشتراک آن با آحاد جامعه به کمترین حد برساند. این امکان میتواند در هر شرایطی دسترسی رهبران نظام به گزینه های سخت را فراهم نماید. گزینه هایی که در مواقف بسیاری به دلیل عدم اعتماد دو سویه ی حاکمیت و مردم، غیر فعال بوده و جامعه را متحمل هزینه های به مراتب بیشتر می نماید.
 
نمونه های مطالعاتی عدم شفافیت سیاسی را علاوه بر مواردی چون شوروی سابق، می توان در رژیم های سیاسی برخی کشورهای عرب غرب آسیا و شمال آفریقا مشاهده کرده. عدم شفافیت تام یا قذافی سازی محیط سیاسی در نهایت کار را به آنجا می رساند که مردم در نظر حاکمیت به مثابه ی مملوک در نظر گرفته شوند که حقی برای ایشان در امر سیاسی وجود ندارد؛ نتیجه ی این نگاه در لیبی قذافی منجر به آشفتگی اجتماعی شد، آنجا که ملت بی حکومتی را بر حکومت خودکامه ترجیح دادند.
 
شفافیّت در مردم سالاری دینی
در نظام سیاسی اسلام و مشخصا نظریه مردم سالاری دینی رهبر معظم انقلاب، مردم مسلمان ومؤمن علاوه بر نقش تام در مقبولیت در مسئله ی مشروعیت نیز مؤثرند. دخالت مردم در تصمیم سازی و تصمیم گیری حکومت اسلامی از برجسته ترین مفاد آیه ی شریفه و أمرهم شوری بینهم است. در این آیه شریفه خداوند متعال رسول گرامی را به طرح مسائل مهم حکومت مردم با ایشان امر نموده و در پرتو اطلاق این آیه (در ضمایر و مسئله ی أمر) میتوان به لزوم شفافیت و اطلاع همه ی مردم از پدیده های مهم سیاسی مربوط به خودشان سخن گفت.
 
حکمت شور با مردم در امورشان را باید در تقویت ساخت درونی نظام سیاسی به دلیل همبستگی و پیوستگی با مردم جستجو کرد. در این حالت اراده ی سیاسی به مثابه ی خون در تمام جامعه از سطح کارگزار و سیستم تا قاعده ی جامعه در جریان است. تصمیم سیاسی در این فرض نه صرفا یک تاکتیک برای بیشینه سازی منفعت که اراده ی جمعی یک ملت برای پیشرفت تلقی می شود. بدیهی است که این انتخاب ها به دلیل پشتوانه های عظیم ملی قابلیت تبدیل شدن به حق ملی را نیز دارد. در غیر اینصورت اراده ی سیاسی از بالا به پایین به سختی به گفتمان عمومی تبدیل شده و نخواهد توانست زمینه ای برای رشد و پیشرفت جامعه را فراهم نماید.
 
در همین زمینه رهبر معظم انقلاب اسلامی در ابتدای درس خارج فقه خود در روز 23/7/1397 در توضیح «نامهی حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) خطاب به مسئولان و فرماندهان نظامی» برخی وظایف آنان را برشمردند و این نامه را به مثابه دستورالعملی برای همه مدیران نظام اسلامی دانستند و با اشاره به فرازهایی از این نامه در توضیح فراز « اَن لَا اَحتَجِبَنَّ دُونَکُم سِرّاً.» فرمودند: «مسئولان جز در موارد نظامی، امنیتی و اموری که با دشمن مقابله داریم، باید شفاف باشند و هیچ رازی را از مردم پنهان نکنند.»
 
از این بیان می توان درک کرد که در گفتمان مردم سالاری دینی ، شفافیّت بخشی از حقوق عمومی محسوب می شود که برای اعضای جامعه امکان تحلیل صحیح و منصفانه را فراهم می آورد. قابل حدس است که اگر بخش هایی از کارگزاری سیاسی جامعه، مردم را از حقشان نسبت به آگاهی از روند تصمیم سازی و تصمیم گیری در حکومت محروم نمایند، تحلیل های ناصواب و نا ایمن باعث ریزش اعتماد و بلکه انحراف جمعی شود. از سوی دیگر شفافیت بخشی از حق نظارت مردمی محسوب می شود. آنجا که امیر المؤمنین مردم را مورد خطاب قرار داده و می فرمایند: «اگر حاکم شما خلافی مرتکب شد، مراتب را به من گزارش دهید»[1]. بر همین اساس در نامه ی نهج البلاغه بسیاری از توبیخ های امام (ع) نسبت به کارگزاران در قالب همین گزارش های صحیح واقع شده است. به عبارت دیگر اصل مهم امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یکی از بزرگترین واجبات الهی در ظرف شفافیّت اتفاق می افتد. کارگزاری که مخالف شفافیّت و موافق پنهان کاری در امور غیر لازم است زمینه ی انجام و تحقق این دستور بزرگ دینی را از بین می برد
 
شفافیّت در ظرف رسانه
جنبه ی دیگری که در عصر حاضر می تواند بر سلامت نظام سیاسی و اقتصادی بیفزاید شفافیّتی است که از ناحیه ی وجود و ورود رسانه ها حاصل می شود. در واقع یکی از کارکردهای مثبت رسانه های نوین و به خصوص شبکه های اجتماعی انجاست که کارگزاران خود را در اتاق های شیشه ای تصور می کنند که کوچکترین تخلف ایشان را در سریع ترین زمان ممکن نشر خواهد داد. همین عامل بازدارنده می تواند در جنبه های پیشگیری از وقوع تخلّف یا رفتار ناصواب بسیار مؤثر باشد. به طور واضحی نوعی از خودکنترلی در کلام و رفتار برخی مسئولین به جهت فضای پیش آمده بر اثر پدید آمدن رسانه های نوین در تمام دنیا به وجود آمده است. بنابراین بخشی از رفتارها یا تصمیمات سیاسی ناصحیح به واسطه ی زمینه ی شفافیّتی که بر اثر حضور رسانه ها و فضای مجازی ایجاد شده است از بین خواهد رفت.
 
در سال های اخیر و در روند مذاکرات هسته ای، جریانی خاص برای دست یابی به اغراض سیاسی خود، شفافیّت را به طور کامل نفی کرده و با عناوینی چون مصلحت، مردم را از روند تصمیم سازی حذف نمودند. به طور مثال در روند مذاکرات هسته ای با وجود آنکه ایالات متحده و متحدان غربی، عبری و عربی اش به طور کامل نسبت به کوچکترین مفاد مذاکرات هسته ای آگاهی داشتند، تیم مذاکره کننده به بهانه های مختلف، مردم را از اطلاع از سیر و جزئیات مذاکرات کنار گذاشته و بدور از هرگونه شفافیّتی قرار داد برجام را برای سال های طولانی به تصویب رساند.
 
تقابل شفافیّت با مصلحت جویی های غیر واقعی
نکته ی بسیار مهم دیگری که در سال های اخیر و به خصوص در روند مذاکرات هسته ای مشاهده شد، مخفی کاری های گسترده ی جریانی خاص است که برای دست یابی به اغراض سیاسی خود، شفافیّت را به طور کامل نفی کرده و با عناوینی چون مصلحت، مردم را از روند تصمیم سازی حذف می نمایند. به طور مثال در روند مذاکرات هسته ای با وجود آنکه ایالات متحده و متحدان غربی، عبری و عربی اش به طور کامل نسبت به کوچکترین مفاد مذاکرات هسته ای آگاهی داشتند، تیم مذاکره کننده به بهانه های مختلف، مردم را از اطلاع از سیر و جزئیات مذاکرات کنار گذاشته و بدور از هرگونه شفافیّتی قرار داد برجام را برای سال های طولانی به تصویب رساند. تکیه بر واژه ی مصلحت و حفظ ارامش و ملاحظات امنیّتی بدون اعتبار (به جهت اگاهی دشمن از جزئیات مذاکرات) به مثابه ی دستاویزی بود که امر هسته ای که متعلق به تمام مردم بود را دور از چشم آحاد جامعه به تصویب برسانند. نتیجه انکه پس از خروج ایالات متحده از برجام و شکست برجام همچنان جریانی خاص بتوانند با سوء استفاده از عدم آگاهی مردم در این زمینه برجام را کاملا به سود جمهوری اسلامی و ضرر ایالات متحده معرفی نمایند. بنابراین نکته ای دیگر که از کمترین فواید شفافیّت سیاسی در حکومت شمرده می شود همانا دوری و اجتناب از مصلحت اندیشی های ناصحیح می باشد.
 

[1] . الجمل، شیخ مفید، قم، کنگره، 1416، ص 420

مرتضی خانجانی / گروه سیاسی اندیشکده برهان
 

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.