سید شهیدان اهل قلم:

«هنرمند» واسط است میان عالم حقیقت و زمانی که در آن زندگی می‌کنیم

شهید سید مرتضی آوینی، هنرمند را واسط میان عالَم حقیقت و زمانی که در آن زندگی می‌کنیم، می‌دانست. معتقد بود که هنرمند، چیزی را می‌بیند و بعد به زبان ما ترجمه می‌کند تا ما بفهمیم. از نظر او، هنرمند باید به چیزی متصل باشد تا مسائلی که اطراف ما اتفاق می‌افتد را بتواند ترجمه کند.

هادی نیوز: شهید آوینی در شهریور ماه ۱۳۲۶ در شهر ری به دنیا آمد. از کودکی با هنر آشنایی پیدا کرد. شعر می‌سرود، داستان و مقاله می‌نوشت و نقاشی می‌کرد.

وی بعد از پیروزی انقلاب، با توجه به نیاز‌های آن موقع، فیلم سازی را آغاز کرد ونخستین تجربه‌هایش، چند مجموعه درمورد «غائله گنبد» (مجموعه شش روز در ترکمن صحرا)، «سیل خوزستان» و «ظلم خوانین» (مجموعه‌ی مستند خان گزیده‌ها) بودند.

مستند «خان گزیده‌ها» نگاه جدیدی در فضای سیاسی پس از پیروزی انقلاب داشت و در جامعه خیلی اثرگذار بود. پس از پخش این مستند، بنی صدر و مسئولین تلویزیون از آن شاکی شدند. بدین ترتیب، شهید آوینی پس از ساخت مستند «خان گزیده‌ها»، با نگاه جدیدی در مستند سازی آشنا شد و آن را آموخت و بلافاصله پس از آغاز جنگ همین کار را ادامه داد تا توانست مستند «حقیقت» را بسازد.

شهید آوینی، فعالیت‌های مطبوعاتی خود را اواخر سال ۱۳۶۲آغاز کرد و مقالاتی را در مجله اعتصام منتشر کرد که این مقالات موضوعات سیاسی، اعتقادی و عبادی را در بر می‌گرفتند.

از همان ابتدا با انسان‌های معمولی متفاوت بود

شخصیت شهید آوینی قبل و بعد از انقلاب، کاملاً متفاوت بود؛ اما همان دوران قبل از انقلاب هم آدمی بود که روح حساسی داشت. مدل شخصیتی شهید آوینی به گونه‌ای بود که هیجان و استعداد را به صورت وافری داشت. هیجانی که می‌خواست جایگاه روح خود را در این سرزمین پیدا کند و چه کار باید بکند. دلش نمی‌خواست در همین قالب‌های ساده باقی بماند. به راحتی مسائل را نمی‌پذیرفت. با شروع و اوج‌گیری انقلاب، خودش را در انقلاب پیدا کرد و به راه حل‌های اجتماعی انقلاب رسید.

هم دانشگاهی‌هایش او را دوست داشتند و او هم برای همه احترام قائل بود. دانشجوی ناشناخته‌ای نبود برای اینکه نسبت به اطرافیان و مسائل هم‌دوره‌ای‌هایش بی‌تفاوت نبود. شخصیت او طوری بود که آدم‌ها جذبش می‌شدند.

شهید آوینی یک هنرمند روشنفکر با گرایشات غربی بود که بر اثر رویارویی با اندیشه انقلاب، تبدیل به انسانی روشن و عمیق نسبت به انقلاب با گرایشات دینی شد. در نوشتن بسیار با تجربه بود و درمورد مسائل خوب می‌نوشت و اتفاقات هنری را خیلی خوب می‌فهمید.

اگر انقلاب چند معجزه داشته باشد، مرتضی آوینی یک معجزه تمام عیار آن است. او تنها کسی بود که می‌توانست مقابل همه بایستد، چون از دور و نزدیک همه را تجربه کرده بود. جسارت و هوش او همراه با تجربه‌هایش، توانستند شخصیت او را متحول کنند.

خالق، تنها یک نفر است و آن هم خداوند است

با واژه «خلق» مشکل داشت و می‌گفت: «خالق، تنها یک نفر است و آن هم خداوند است و ما خالق نیستیم.» او هنرمند را واسط میان عالَم حقیقت و زمانی که در آن زندگی می‌کنیم، می‌دانست. معتقد بود که هنرمند، چیزی را می‌بیند و بعد به زبان ما ترجمه می‌کند تا ما بفهمیم. از نظر او، هنرمند باید به چیزی متصل باشد تا مسائلی که اطراف ما اتفاق می‌افتد را بتواند ترجمه کند.

از چیزی که فکر می‌کردی، بهتر و بزرگ‌تر بود

از نظر یکی از دوستان شهید آوینی، او از جمله کسانی بود که هر چه به او نزدیک می‌شدی، از چیزی که فکر می‌کردی، بهتر و بزرگ‌تر می‌یافتی. معتقد بود که هر چه نگاهت زلال‌تر باشد و به حقیقت نزدیک‌تر باشی، آن حقیقت را بهتر منعکس می‌کنی. تو نمی‌توانی میان شخصیت حقیقی یک آدم، زندگی و اثرش تفکیک قائل شوی.

کم کاری‌های فرهنگی در حیطه انقلاب را در هر جا می‌دید، بیان می‌کرد

شهید آوینی سال پیش از شهادتش، خیلی خسته و کلافه بود. از نظر او وضع فرهنگی کشور، طوری بود که از جهاد اصغر فاصله داشت و از جهاد اکبر هم جا مانده بود. به همین خاطر، چیز‌هایی که درمورد انقلاب و مسائل فرهنگی در تلویزیون، رسانه و مطبوعات می‌دید را ابراز می‌کرد.

معراج در قتلگاه

روز ۲۰ فروردین سال ۱۳۷۲ در منطقه والفجر مقدماتی، شهید آوینی و تیم همراهش به قتلگاهی رسیدند که آنجا ۴۰ – ۵۰ رزمنده با هم به شهادت رسیده بودند و قصد داشت که داستان مظلومیت آن‌ها به تصویر بکشد.

شهید آوینی حتماً اصرار داشت که حتماً باید در قتلگاه با بچه‌ها مصاحبه شود. آنجا را باید می‌گشتند تا پیدا کنند. پس از آن، مرتضی آوینی، سید شهیدان اهل قلم با اصابت به مین‌هایی که در زمان دفاع مقدس توسط دشمن کاشته شده بودند، به فیض عظیم شهادت نائل شد.

شهادت، تنها راه ادامه روایت فتح

اواخر سال ۱۳۷۰، در یک صحبت خصوصی، مقام معظم رهبری گفتند که روایت فتح باید ادامه پیدا کند و شهید آوینی هم آن را به صورت جدی پیگیری می‌کرد. دلیلش هم این بود که منظور رهبری از «روایت فتح»، همان کاری است که زمان جنگ پخش شد و آن را هم من ساختم؛ پس خطاب ایشان به من است. برای ادامه روایت فتح؛ هم، کلام رهبری را به صورت یک تکلیف می‌دید و هم، انگیزه‌های شخصی برای ادامه ساخت مستند داشت.

برای مرتضی آوینی حاشیه‌های فراوانی ساختند و فشار زیادی روی او بود و تنها راه حل این کار، شهادت آوینی بود.

صدای گرمی که دیگر نیست

یکی از دوستان شهید آوینی گفت: «ما دیگر سینمای نجیب و نورانی آوینی را نمی‌بینیم. دیگر مقاله و رساله برای ما نمی‌نویسد و با صدای گرم خود، روایت فتح را برای ما نمی‌خواند. ما از دوستی جدا شده‌ایم که وجودش مایه اطمینان خاطر ما بود. او با درک مستقیم و شجاعانه به قلب خطر می‌رفت، دشواری کار‌ها را می‌سنجید و انحرافات را همراه با نوع‌هایشان تشخیص می‌داد و می‌شکافت.»

نامه شهید آوینی به رهبر انقلاب

«خدمت رهبر معظم انقلاب اسلامی، نائب امام عصر (عج) حضرت آیت الله خامنه‌ای (أیّدکم الله تعالی بتأییداته الخاصّة):

سلام علیکم؛

ما با حضرت عالی به عنوان وصی امام امت (ره) و نایب امام عصر (عج) تجدید بیعت کرده‌ایم و تا بذل جان، در راه اجرای فرامین شما ایستاده‌ایم؛ همانگونه که پیش از این درباره امام امت (ره) بوده‌ایم.

هنوز جوانان بسیاری هستند که عشق به اسلام و شور رضوان حق، آن‌ها را در میدان پاسداشت از انقلاب با همان شوری که پیش از این داشته‌اند نگاه داشته باشد.

خدا شاهد است که این سخن از سر کمال صدق و از عمق قلوب همان جوانانی سرچشمه گرفته است که در تمام این هشت سال بار جنگ را بر دوش کشیدند. ما به جهاد فی سبیل الله عشق می‌ورزیم و این، فراتر از انجام وظیفه خشک و بی‌روح است.

این سخن یک فرد نیست؛ بلکه دست جماعت بزرگی است که به سوی شما دراز شده است تا عاشقانه بیعت کند. بسیارند کسانی که می‌دانند شمشیر زدن در رکاب شما برای پیروزی حق، هماتن ارزشی را دارد که شمشیر زدن در رکاب حضرت حجت (عج) ارزش دارد.

آنها نه تنها آماده اند؛ بلکه مشتاق بذل جان هستند.

سر ما و فرمان شما.»

 

 

دفاع پرس

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.