به گزارش پایگاه خبری هادی نیوز به نقل از خبرگزاری زنان ایران : هجوم صهیونیستها به فلسطین در سال ۱۹۴۸ بر طبق طرحی، از پیش برنامهریزیشده بود که به سرعت در مسیر تخریب زیربناهای اقتصادی و صنعتی و کشاورزی و آموزشی به پیشمیرفت. بنابراین برای مقابله با این دشمن و توطئههایش نیاز به حضور همه مردم فلسطین اعم از زن و مرد بود. این نکته حائز اهمیت است که هوشیاری زنان فلسطینی به سالهای قبل از ۱۹۴۸ بازمیگردد، آن زمان که اولین دهکدههای صهیونیستها ساختهمیشد و زنان فلسطینی برای تخریب آن دهکدهها تلاشمیکردند. به سال ۱۹۲۰ باز میگردیم زمانی که تازه نطفه حرام صهیونیست در آن منطقهی مقدس شکلگرفت اما هنوز توان هجوم نداشت. در همان سال زنان در اعتصاب و اعتراضی گسترده به منظور مبارزه با طرحهای استعماری شرکتکردند و پس از آن، اولین اتحادیه زنان تشکیل شد. در سال ۱۹۲۸ سازمان دیگری برای مشارکت زنان عرب تأسیسشد. تمام این اقدامات باعثشد نیروی زنان مبارز فلسطینی قدرتگیرد. نقطۀ عطف این فعالیتها شهادت چند تن از زنان شجاع فلسطینی در شورش سال ۱۹۲۹ بود. کنفرانسی که در اکتبر همان سال با حضور ۱۰۰ نفر از زنان برگزار شد مقدمهای بود برای ملاقات هیئتی ۱۴ نفره از زنان فلسطینی با نماینده اعظم انگلیس. آنها تنها یک پیام داشتند، لغو بیانیهی بالفور و توقف تجاوز به فلسطین. حدود سال ۱۹۳۶ وقتی این بانوان متوجهشدند که این گونه مبارزات نتیجه چندانی ندارد به اعتصابات عمومی به مدت ۶ ماه دست زدند. در خاطرات «معصومه آباد» در کتاب «من زندهام» میخوانیم، وقتی رژیم بعث عراق از اعلام نام اسیران زن در زندانهای مخوف، سربازمیزد، آن چند دختر اسیر در شرایطی بسیار طاقتفرسا مجبور به اعتصاب شدند. آنها زندگی در آن شرایط را مانند مرگ برای خود میپنداشتند. البته اعتصاب راهبردی مبارزاتیست. چرا که با همین راهبرد، اغلب گشایشی ایجاد میشود. زنان فلسطینی نیز وقتی مسیرهای معمول مبارزاتی و گفتمانی را پیمودند، اما نتیجه نگرفتند تصمیم بر آن شد تا شکل مبارزه را تغییردهند. در تمام آن مدت زنها برای مبارزان فلسطینی لباس میدوختند، اسلحه فراهممیکردند و همراه با آب و غذا به دستشان میرساندند. اولین شهید زن فلسطینی که مستقیم به دست سربازان انگلیسی به شهادت رسید، «فاطمه غزال» بود. در سالهای بعد روند پیوستن زنان به صف مبارزان همچنان ادامه داشت و هر روز بر آمار شهدای زن افزونمیگشت در حدود سال ۱۹۴۸ که دیگر صهیونیستها به شدت هجوم آوردهبودند فعالیت زنان چهره انفعال به خود گرفت. شاید دلیل آن را بتوان در جداسازی فلسطین و اشغال قسمت میانی آن توسط اسرائیل دانست. قسمت غربی فلسطین به اردن ملحقشد و نوار غزه تحت حکومت مصر درآمد. شرایط بهگونهای شد که سطح سواد و فعالیتهای سیاسی زنان کاهشیافت. اوضاع اقتصادی نابسامان شد این روند نیز باعث مبارزات و اعتراضات پراکندهشد. روزی مبارزه، روزی اعتصاب، روزی تظاهرات و هر چند وقت یکبار شهادت و بازداشت زنان و مردان مبارز فلسطینی. در سال ۱۹۶۴ در پی تغییر سیاستهای مصر و اردن، بهبودی موقعیت برای ادامه تحصیل زنان فراهمشد که منجر به تأسیس اتحادیه اصلی زنان فلسطین شد و در پی آن انجمن ملی فلسطین در اورشلیم نیز دایرگشت اما دیرینپایید که تمام این مؤسسات با تصمیم حکومت اردن تعطیل شدند. فعالیتها در وجوه دیگر مانند مراکز خیاطی و یا کلاسهای پرستاری ادامهیافت. هر روز اوضاع بر فلسطینیان تنگتر میشد. بیاطلاع نگهداشتن مردم، ممانعت از تحصیل، سنگاندازیهای شغلی، اخراج معلمها، تعطیلی دانشگاهها و در آخر تحت فشار قرار دادن ساکنین فلسطین و اجبار آنها به مهاجرت از جمله مصائبی بود که هر روز سایهاش بر سر مردم مظلوم فلسطین سنگینیمیکرد. با تمام این مسائل، زنان هر روز انگیزهشان برای مبارزه دوشادوش مردان افزونمیگشت. عملیاتهای انفجار بمب در مناطق حساس، شرکت در عملیاتهای بزرگ نظامی، شعار نویسی بر دیوارها، از مشارکت آنها بود. در سالهای بعد از ۱۹۷۰ یعنی همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی، تعداد زنان مبارز افزایش یافت. آنها به تحصیل پرداختند و در مشاغل حرفهای مشارکت پیداکردند. حفظ حجاب برای این زنان از اهم امور بود. امتناع از ازدواجهای خارج از روابط اصولی و فکر کردن دربارهی مسائل مهم روز، بهجای سرگرم شدن به مدهای جدید از دیگر خصوصیات آنها بود. فعالیتهای فرهنگی، مراکز سوادآموزی، تشکیل گروههای تئاتر، تأسیس کتابخانهها و انجام تحقیقات تاریخی و اجتماعی رونقگرفت. به نظر میرسد سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی این فضا برای آنان بسیار بیشتر میسر شد، چرا که فلسطین یکی از آرمانهای انقلاب اسلامی بودهاست. حمایت از فلسطین در عرصههای گوناگون سیاسی، دیپلماسی و افکار عمومی توأم با تهاجم و دشمنی با رژیم صهیونیستی از پیش از آغاز انقلاب اسلامی توسط «امام خمینی» تبیینمیشد و تا پیروزی آن به منزله یک آرمان و راهبرد غیرقابل خدشه پیگیریمیشود. از سوی دیگر پس از پیروزی انقلاب اسلامی، خون تازهای در رگهای فلسطینیان جریانگرفت. تا جایی که رهبران فلسطینی اظهارمیداشتند انقلاب اسلامی ایران، ضامن پیروزی ماست. یکی از مهمترین تأثیرات بنیادین انقلاب اسلامی بالاخص در مسئله فلسطین بازگشت اسلام به بطن مبارزه بود. چرا که در حدود دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ جریانهای چپ و ملیگرای ناسیونالیسم عربی، پرچمدار مبارزه شده بودند که البته شکستهایی متحمل شدند. اما پس از پیروزی انقلاب در ایران روح اسلامیت به تن مبارزات فلسطینی دمیدهشد. تشکیل گروه جهاد اسلامی با رهبری شهید فتحی شقاقی یکی از این نمونههاست و بعد از آن،حمایتهای سیاسی و نظامی و مالی همگی نمونههای دیگری از اقدامات عملیاتی ایران در حمایت از مقاومت فلسطین بودهاست. در دهه ۸۰ زنان فلسطینی همزمان با تشدید سرکوب اسرائیل هوشیارتر از پیش عمل کردند. آنها مجبور بودند هم معیشت خانواده را در غیاب مردان خود مدیریتکنند زیرا مردان آنان یا در اسارت بهسرمیبردند یا تبعیدشدهبودند یا به شهادت رسیدهبودند. آنها علاوهبر مسئولیت نانآوری که داشتند باید به عنوان مادر یک خانواده، حافظ باقی اعضای خانواده بوده و از همه مهمتر انتقالدهنده فرهنگ و هویت مردم فلسطین از نسلی به نسل دیگر میشدند. به اینترتیب زنان فلسطینی نقشی محوری در انتفاضه ایفا کردند آنها با تجربهای که داشتند، توانستند در مسیر تلاش فلسطین برای رهاشدن از وابستگی به اسرائیل کارهای بزرگ انجامدهند. تأمين نیازهای بهداشتی، امدادرسانی و کشاورزی و احیای زمینهای بایر برای اقتصاد خانوارها از این نمونههاست. در ابعاد دیگر در تظاهرات شرکتمیکردند و با پرتاب سنگ و اقدامات دفاعی به جوانان فلسطینی کمکمینمودند. با بررسی تمام این هفت دهه مبارزات زنان فلسطینی در گذر زمان و با وجود بررسی موانع و چالشهای گوناگون در زندگی مبارزاتی آنها شاهد قدرت حیرت آور و هوش بالای اجتماعی این بزرگبانوان هستیم. بهعبارتدیگر یکی از مقامات زن حضور او در صحنه سیاسی و اجتماعی است و از آنجا که دین اسلام یک مکتب اجتماعی است یک سلسله وظایفی را بهعنوان مسائل اجتماعی برای مسلمانان اعم از زن و مرد درنظرگرفتهاست. آنان که نبوغ این را ندارند و به عبارتی تکاندیش هستند، خطوط کلی اجتماعی را درکنمیکنند یا توان یاریرساندن به این خطوط را ندارند در جرگهی مؤمنین واقعی قرارندارند؛ اما اگر کسی اهل قیام و اقدام باشد، بیگمان مسئله هویت اجتماعی برای او روشن است و همواره در این امر حضور دارد. بنابراین آنچه از بانوان فلسطینی میدانیم این است که ایشان در راه مبارزه علیه استکبار و حضور مستمر در خط مقاومت، تربیت نسلی صبور، مقاوم و مبارز فیسبیلالله و بالاتر از همه اینها، در تحقق جلوهی یک مؤمن حقیقی در رأس قلهها قرار دارند. نویسنده: زینب نجیب انتهای پیام / *
دیدگاه ها