هادی نیوز: نفت و انرژیهای فسیلی به عنوان متغیر ژئوپلیتیکی و راهبردی، جایگاه والا و مهمی در جامعه جهانی و بینالملل به خود اختصاص داده است و ابزار مهمی برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی تلقی میشود. آمریکا پس از اعلام کنارهگیری از برجام اعلام کرد که تحریمها در 2 موج اعمال خواهد شد؛ بخش اول در اوت 2018 و بخش دوم در نوامبر 2018 به اجرا درمیآید که بخش دوم با هدف ضربه زدن به صادرات ایران در بخش انرژی طراحی شده است. تهدید سایر کشورها جهت نخریدن نفت از ایران و گفتوگوی تلفنی ترامپ با ملک سلمان پادشاه عربستان سعودی که از وی خواست، میزان تولید نفت خام عربستان را به 2 میلیون بشکه نفت خام برساند که این موضوع بر خلاف تصمیمات نشست اخیر اوپک بود.
در سویی دیگر همزمان با این اظهارنظرها، حسن روحانی رئیس جمهور کشورمان به اتریش و سوئیس سفر کرد و در واکنش به سخنان آمریکاییها در سخنانی گفت: «آمریکاییها مدعی شدهاند که میخواهند بهطور کامل جلوی صادرات نفت ایران را بگیرند. آنها معنی این حرف را نمیفهمند؛ چرا که اصلا معنی ندارد که نفت ایران صادر نشود و آن وقت نفت منطقه صادر شود، اگر شما توانستید، این کار را بکنید تا نتیجهاش را ببینید».
با تحلیل سخنان رئیس جمهور به این نتیجه میرسیم که سلاح ایران در مقابل تحریم نفتی، بستن تنگه هرمز است. تنگه استراتژیکی که در خلیج فارس واقع شده است. وقتی به آمار اداره اطلاعات انرژی آمریکا نگاهی میاندازیم، از اهمیت و جایگاه این تنگه مطلع میشویم؛ روزانه 16.5 تا 17 میلیون بشکه نفت خام از منطقه خلیج فارس که عمدتا به مقصد ژاپن، آمریکا، اروپای غربی و دیگر کشورهای آسیایی صادر میشود و تمام آن از تنگه هرمز عبور میکند و این به جز حجم عظیم فرآوردههای نفتی، گاز مایع و مایحتاج کشورهای منطقه است که از این تنگه عبور میکند. بر همین اساس آمارهای موجود نشان میدهد که حداقل 88 درصد نفت عربستان سعودی، 90 درصد نفت ایران، 98 درصد نفت عراق، 99 درصد نفت امارات متحده عربی و 100 درصد نفت کشورهای کویت و قطر از تنگه هرمز عبور میکند که در مجموع میتوان گفت 90 درصد صادرات نفت تولیدکنندگان خلیج فارس توسط تانکرهای نفتی از این مسیر عبور میکند.
برنامهریزی مشترک آمریکا و عربستان سعودی جهت به صفر رساندن فروش نفت ایران در جهان باعث شد مقامات کشورمان به صورت تلویحی اعلام کنند که اگر تحریم نفتی علیه ایران اعمال شود، گزینهای برای پاسخ به این تحریمها وجود دارد. کارشناسان و تحلیلگران منطقهای و فرامنطقهای این تهدید را در بستن تنگه راهبردی هرمز تعریف میکنند.
برخی رسانههای معاند و مقامات سیاسی غربی از ناتوانی تهران در اجرای موفق این سناریو خبر دادند و رویکرد شبههافکنی و تبلیغاتی بودن این تهدید را مطرح کردند. با نگاهی اجمالی به توسعه تواناییهای نظامی ایران در حوزههای سختافزاری و نرمافزاری در طول چهار دهه گذشته که اصلا قابل مقایسه با گذشته نیست و به خوبی نشاندهنده توانایی ایران برای کنترل کامل تنگه هرمز و در صورت نیاز جلوگیری از تردد نفتکشها از این مسیر است.
برگ برنده ایران در این زمینه موشکهای بالستیک (هوا به دریا، دریا به ساحل و زمین به دریا)، سامانههای توپخانهای، زیردریاییها، ناوها و ناوشکنهای جنگی، مینگذاری دریایی، قایقهای تندرو جنگی در مقیاس وسیع، هواپیماهای جنگی و... را شامل میشود. ایران در این زمینه، بخش کوچکی از قابلیتهای نظامی را پیشتر و در جریان «جنگ نفتکشها» (1980-1988) نشان داده است. در این زمینه مسأله اساسی آن است که ایران یک قدرت منطقهای است که میتواند در یک برهه زمانی بلندمدت منافع دولتهای متخاصم را با چالش اساسی رو به رو کند.
کشورمان در طی سالهای گذشته با تحریمهای اقتصادی کوچک و بزرگ از سوی دول غربی مواجه بوده است و بخوبی توانسته است، اقتصاد خود را در برابر ضربههای شدید تحریم مقاومسازی کند و بتواند چرخ اقتصاد خود را همچنان بچرخاند؛ اما سعودیها به لطف دلارهای نفتی خود و حمایت نظامیان خارجی توانستهاند بر شبه جزیره عربستان حکمرانی کنند. اگر سعودیها در فروش نفت طی مدتزمان نهچندان طولانی با بحران روبهرو شوند، نمیتوانند کشورشان را از چالشهای احتمالی نجات دهند.
باید دید و منتظر ماند که واکنش اوپک و سایر کشورهای صادرکننده نفت در قبال بسته شدن احتمالی تنگه هرمز چیست و آیا توان این را دارند که راهی دیگر برای صادرات نفتشان پیدا کنند؟
دفاع پرس
دیدگاه ها