حسین شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه کیهان در یادداشتی در این روزنامه با عنوان با کفش وارد نشوید!(نکته) نوشت:
در بخشی از تاریخ قیام سربداران آمده است که وقتی ارغونشاه مغول جماعتی از پیروان «شیخ حسن جوری» یکی از رهبران نهضت سربداران را به بند کشیده و در میان آنها شیخ حسن جوری را جستجو میکرد، تمامی آن جماعت پاکباخته، خود را حسن جوری معرفی کردند تا شناسایی رهبر و امیرشان برای مغولان ناممکن باشد و در این راه سرهای خویش را به دار مجازات ارغونشاه مغول نیز سپردند.
1- «شما مقاله خود را خواندید و من استفاده کردم اجازه دهید الان من جواب بدهم. چهار سال منتظر این سؤال بودم. حافظه من کم نیست به خوبی میدانم که در روز اول چه چیزی گفتهام کسی که بگوید در صد روز مشکلات را حل میکنم «قطعاً نباید عقل داشته باشد» باز از شما ممنونم که به این دروغ بزرگ اشاره کردید تا بتوانم در مورد آن توضیح دهم. من اعلام کردم در پایان صد روز دولت خود اعلام میکنم که چه کردهام. آدمی که عقل نداشته باشد میگوید در صد روز مشکلات را حل میکند. مشکلات باید قدم به قدم حل شود. از شما هم ممنونم که به آن دروغ بزرگ اشاره کردید.
سعدالله زارعی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: تحولات عربستان امروز در کانون توجه قرار گرفته است. سؤال اساسی این است که آیا رژیم سعودی در عربستان در حال تحولی بنیادی است و یا آنچه روی خواهد داد خدشهای به اساس نظام سیاسی وارد نمیکند. اگر تحولات بنیادی باشد به معنای تغییر نظام سیاسی خواهد بود و از سوی دیگر بیانگر آن است که آنچه طی ماههای اخیر در این کشور مشاهده کردهایم، صرفاً نشانههای بالینی تغییرات و نه خود تغییرات بودهاند. با این وصف این قلم وضعیت پیشروی عربستان را براساس این باور که شرایط کنونی فقط علائم بالینی یک تحول بنیادی است در موارد زیر تجزیه و تحلیل میکند:
روزنامه کيهان در سرمقاله خود نوشت: مسئله شعور و شناخت پدیدههای پیرامون، حیاتیترین نیاز زندگی است. میتوان گفت امروز بر سر پیچ بزرگ تاریخ، با آلودگی برخی روشنفکران و سیاستمداران و اصحاب رسانه به آفت بدفهمی یا کژنمایی و بازتاب وارونه مسائل مهم ملی یا بینالمللی دست بهگریبانیم. سمت و سوی پیشرفت و اقتدار ما یا عقب رفت و گرفتار تهدیدها شدن را همین شناخت تعیین میکند و کفایت سیاستمداران و صلاحیت آنها در تشخیص مصالح ملی را از جمله باید در همین مسئله سنجید.
هادي نيوز، حسین شریعتمداری در بخش «نکته» روزنامه کیهان نوشت: استعفای سعد حریری از نخستوزیری لبنان که به گونهای حقارتآمیز و بعد از ملاقات با ملک سلمان، پادشاه آلسعود در ریاض صورت پذیرفت یادآور ماجرای مشابه دیگری است که در صدر اسلام اتفاق افتاده و در کلام خدای سبحان آمده است. نگارنده 14 سال قبل - 9 آذرماه 82 - ماجرای یاد شده را در یکی از یادداشتهای کیهان، با عنوان «آن دوازده مرد خبیث» آورده بود که اشاره به آن اگرچه حدیث مکرر است ولی ملالآور نیست که وصف حال است. در بخشی از آن یادداشت آمده بود:
«مذاکره و توافق، تنها راهحل ایران است» این خلاصه نظریه و مبنای رفتاری کسانی است که معتقدند حل همه مسائل ایران در گرو انجام مذاکره با غرب و رسیدن با آنان به توافق است. این روزها این نگرش در داخل به نوعی مطرح میشود که حساسیت مردمی که در همین دو سال اخیر ناکامی مذاکره و توافق در پروندهای که نزدیک به 15 سال در جریان را شاهد بودهاند، کاهش دهد.
1- مرز عقل با فریفتگی یا دیوانگی کجاست؟ نقشه راه خردمندانهای که ما را به مقاصد عالی پیشرفت برساند کدام است؟ آیا مسیر بیدردسری وجود دارد؟ اکنون که چالههای عمیق برجام نمایان و اجرای برنامه جامع اقدام «متقابل» یکطرفه شده، پاسخ این پرسشها از همیشه ضروریتر به نظر میرسد. تا چندی پیش چنین تلقی یا تلقین میشد که مشکلات اقتصادی و رکود تولید و بیکاری و آب خوردن مردم و محیط زیست به شکلی معجزهآسا به واسطه بستن با کدخدای آمریکایی حل خواهد شد.
هادی نیوز: عقبنشینی بارزانی از «همهپرسی» برگزار شده و تن دادن وی به مذاکره! اگرچه کافی نیست اما، به اندازه خود اتفاق مهم و معنیداری است. دیروز اعلام شد دولت اقلیم ضمن«تعلیق» همهپرسی صهیونیستی تجزیه کردستان عراق، خواستار توقف جنگ شده و در عین حال اعلام کرده، آماده مذاکره با دولت مرکزی نیز هست. این عقبنشینی از سوی چهرهای صورت میگیرد که طی هفتههای گذشته، بنا به دلایلی به هیچ صراطی مستقیم نبود و با وجود هشدارهای پیدرپی جریانهای سیاسی مختلف بدون توجه به تبعات خوابی که برای منطقه دیده شده، روی برگزاری همهپرسی اصرار میکرد میگفت، مرغ یک پا دارد!
1- «دولت عمیق» یا دولت پنهان در آمریکا اصطلاحی برگرفته از عملیات مخفی ناتو تحت عنوان «گلادیو» است که برای صحنهگردانان اصلی پشت پرده سیاستهای این کشور بهکار میرود. دولت عمیق شامل عوامل اطلاعاتی، نظامی و سیاسی معتقدند اولا نژاد آمریکایی نژاد برتر است، ثانیا «توسعه اقتصادی» وابسته به «تولید نظامی» است! ثالثا براساس مکتب ماکیاولی برای جلب افکار عمومی و رای آوردن باید شعار بدهی، اما وقتی به قدرت رسیدی خلاف شعارهایت عمل کنی!
سعدالله زارعی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:
اختلافات آمریکا و اروپا در مورد ایران بر سر چی است و تا چه حدی است؟ آیا میتوان از این اختلافات برای ضربه زدن به آمریکا استفاده کرد؟ سوابق در این میان چه چیزی را نشان میدهد؟ و دست آخر چه خواهد شد؟