پاسخ: مسلما شفافیت؛ در حالت کلی ایران در فضای اقتصاد نیاز به سرمایهگذار مفید دارد، این یعنی فعالیت تجاری مشخصی که دولت توان نظارت بر آن داشته باشد و در کنار آن بتواند از آن مالیات هم دریافت کند.
این به معنای آن است که باید یک فعال تجاری شناخته شده باشد و اینطور نباشد که در کمتر از یک روز به دلیل تغییر ناگهانی در بازار طلا و یا ارز پر منفعتتر شد، تغییر صنف بدهد.
سرمایهها و فعالین اقتصادی باید شفاف باشند؛ سرمایهایی که نخواهد وارد بازی شفاف اقتصادی شود در هر کشور نه فقط در ایران به رسمیت شناخته نمیشود و از آن کشور اخراج میشود.
باید توجه داشت عملکردی که در اقتصاد شفافیت نداشته باشد بیش از اینکه بخواهد سود برساند به ضرر اقتصاد کشور است.
به عقیده من شفافیت آنقدر ارزش دارد که حتی اگر منجر به خروج سرمایه شود باز هم مقدم بر جذب سرمایهگذاری است.
برای مثال گفته میشود یک شخص با سی و چند سال سن 38 هزار قطعه سکه با قیمت هر سکه یک میلیون و سیصد هزار تومان خریده است یک رقم این چنینی در بازه دو ماه یک سود وحشتناک غیرمتعارف خواهد داشت.
اگر گذشته را به یاد داشته باشید یک زمانی در بازار چای، برنج، فولاد هم این سرمایه نادرست به وجود آمد.
بیش از دو سال پیش در ایام عید التهاب در بازار پسته وجود داشت پسته در کل ایران نایاب شد. یکی دو نفراز سرمایهداران کل پستهها را جمعآوری کردند و قیمت پسته به صورت فلهایی رشد پیدا کرد.
این مسائل ناشی از سرمایه هایی است که شناسنامه ندارند؛ بنابراین اگر بخواهیم نگرانی دولت برای امتناع از اعلام صاحبان سرمایه و گیرندگان ارزهای رانتی را بررسی کنیم باید بگوییم این کار ناشی از مساله فساد و حتی ممکن است سیاسی باشد.
*دکترمهدیار اسماعیلی استاد اقتصاددانشگاه علامه طباطبایی
آخرین اخبار