هشدار «جوان» درباره تحركات جرياني كه ميخواهد موضوع هستهاي را به انتخابات پيوند دهد
سخنان علي اكبر صالحي، رئيس سازمان انرژي اتمي در گفتوگو با ويژهنامه روزنامه ايران جزئيات جديدي را درخصوص مذاكرات ايران و امريكا از كانال عمان بيان كرده است كه مطالبي نو و بديع محسوب ميشود.
سخنان علي اكبر صالحي، رئيس سازمان انرژي اتمي در گفتوگو با ويژهنامه روزنامه ايران جزئيات جديدي را درخصوص مذاكرات ايران و امريكا از كانال عمان بيان كرده است كه مطالبي نو و بديع محسوب ميشود.
در اين ميان برخي نكات بيان شده توانسته است ابعاد تاريكي را از اين مذاكرات افشا كند كه الگويهاي مناسبي را در مقابل تحليلگران و بازيگران عرصه سياسي قرار ميدهد. صالحي در اين مطلب به اين نكته اشاره مي كند كه مذاكرات ايران و امريكا از طريق كانال عمان مدتها قبل از انتخابات رياست جمهوري آغاز شد و بعدها نيز به دليل انتخابات رياست جمهوري امريكا متوقف شد.
بنا بر گفته رئيس سازمان انرژي اتمي، مذاكرات ايران و امريكا پس از اين مذاكرات بار ديگر به جريان افتاد و در نهايت در سال 92 و با پافشاري ايران بر برخي پيششرطهاي خود امريكاييها طي نامهاي رسمي خطاب به رئيس جمهور اسلامي ايران و همچنين مقام معظم رهبري به به رسميت شناختن برنامه هستهاي ايران اعتراف كردند.
اين اتفاق و نامه ميتوانست نقطه عطفي بزرگ در عرصه ديپلماتيك محسوب شود، چرا كه در پايان نيز به سلسله مذاكراتي انجاميد كه در نهايت به تفاهمنامه وين انجاميد.
رهبري چرا دستور توقف مذاكرات را صادر كرد
اما در اين ميان نكته اصلي اينجاست كه صالحي به اين مسئله اشاره ميكند كه رهبر معظم انقلاب دستور توقف مذاكرات را با توجه به نزديك شدن انتخابات رياست جمهوري ايران صادر مي كنند.
امريكاييها با اين رويه موافقت كردند و مذاكرات تا بعد از انتخابات ادامه پيدا كرد و پس از آن دولت حسن روحاني و محمدجواد ظريف، وزير امورخارجه فعلي اين مذاكرات را ادامه مي دهد كه در نهايت به سلسله توافقات ژنو و سپس لوزان و در نهايت جمعبندي آن در وين مي انجامد.
سؤال اصلي در اينجا مطرح ميشود كه دليل اصلي چنين دستوري از سوي مقام معظم رهبري چيست؟ چرا اين مذاكرات با وجود اين نامه امريكاييها ادامه نيافت و در نهايت به دولت بعد محول شد.
توافق وين امتيازي بزرگ براي نظام يا يك حزب سياسي
با نگاهي به شرايط گذشته ميتوان متوجه شد كه ادامه اين مذاكرات ميتوانست امتيازات بزرگي براي هر دولتي و در هر شرايطي محسوب شود و به خصوص در آن زمان انتشار خبر پذيرش غنيسازي توسط امريكا به شدت بر رقابتهاي انتخاباتي تأثيرگذار باشد، اما تمام اينها با دستور صريح رهبر انقلاب منتفي شد. اگر كمي با دقت به ابعاد اين تصميم نگريسته شود، ميتوان به اصليترين دليل اين تصميم كه همان دور كردن پرونده هستهاي ايران از رقابتهاي سياسي و داخلي است، پي برد.
پرونده اي كه در طول سه دولت مختلف ادامه پيدا كرد و تمام ملت ايران در هزينهها و دستاوردهاي آن شريك بودند و هزينه تحريمهاي ناجوانمردانه غرب را به منظور جلوگيري از دستيابي ايران به توان مستقل هستهاي آزمودند.
حالا سؤال اينجاست كه اگر در آن زمان چنين تصميمي از سوي رهبر معظم انقلاب گرفته شد، وظيفه بازيگران سياسي چيست؟
حرفي كه نادرستي آن پس از 2 سال اثبات شد
شايد ذكر اين نكته نيز خالي از لطف نباشد كه در همان زمان از سوي برخي معترضان به نظام اين نكته مطرح ميشد كه نظام جمهوري اسلامي تلاش مي كند با حمايت از كانديداي خاصي جريان انتخابات را به سمت كانديدايي خاص هدايت كند. اين در حالي است كه هم اكنون روشن شده نه تنها چنين ادعايي مقرون به صحت نبود بلكه با توقف مذاكرات زمينه براي نقد جدي مذاكرات از سوي تمام كانديداها و بدون هيچ فشار خاصي فراهم شد، به گونهاي كه سعيد جليلي، دبير وقت شوراي امنيت ملي در مناظرات تلويزيوني به شدت مورد نقد قرار گرفت.
حالا در اين ميان كشور و سيستم سياسي با آزموني ديگر درگير است، مذاكرات در نهايت به نتيجه رسيده است و قرار است در مراجع رسمي كشور مورد بررسي قرار بگيرد.
در اين ميان كشور با انتخابات ديگري در اسفندماه سال 1394 در عرصه انتخابات مجلس شوراي اسلامي و خبرگان رهبري روبهرو است و قرار است مردم بار ديگر به پاي صندوق هاي رأي بروند. در اين بين راه و روشي روشن در مقابل بازيگران عرصه سياست قرار دارد كه مي تواند مورد توجه آنان نيز قرار بگيرد و يا به بازيچهاي در عرصه سياسي تبديل شود.
همه بر پيشرفت برنامه هستهاي در داخل تاكيد دارند
توافق وين صرفنظر از ابعاد بين المللي و اقتصادي آن تأثيراتي در حوزه سياست داخلي دارد، اما در اين ميان آنچه مهم است نحوه مديريت اين اتفاقات در اين عرصه است. برخي جريانات به دنبال اين هستند تا از اين توافق ابزاري براي پيروزي در انتخابات هاي جديد بسازند.
توافق وين ميتواند اتفاق مهمي محسوب شود، اما نكته اصلي اينجاست كه اگر اين توافق به ابزاري براي امتيازگيري سياسي تبديل شود، تنها ضربه آن به حيثيت نظام برخورد خواهد كرد. بارها در گذشته اين نكته مطرح شده كه برنامه هستهاي ايران متعلق به دولت خاصي است و همه در آن نقش داشتهاند.
پيشرفت برنامه هستهاي ايران در حوزه سياست داخلي به شدت مورد تاكيد تمام طرفهاي داخلي بوده است و حتي در ايام انتخابات رياستجمهوري سال 88 نيز در گزارش هاي گوناگون رسانه هاي خبري بيگانه به اين نكته اشاره شد كه حتي طرفداران به اصطلاح سبز پوش نيز از پيشرفت برنامه هسته اي ايران حمايت و احمدينژاد را متهم به تعلل در حفظ اين دستاوردها ميكنند. يكي از دلايل موفقيت تيم مذاكرهكننده ايراني همين تاكيد همه جانبه تمام طرفها بر حفظ برنامه هسته اي كشورمان بود.
اجازه دهيد پرونده هستهاي ملي باقي بماند
در اين ميان توافق هستهاي نيز بايد با چنين رفتاري مواجه شود، در غير اين صورت تنها زمينه براي سوءاستفاده طرف هاي خارجي فراهم مي شود. در مسائل جاري داخلي نيز مسئله هستهاي را بايد از اين منظر مورد توجه قرار داد. از يکسو دشمنان کشور و جبهه مستکبران غربي در ميز مذاکرات، فشارهاي گوناگوني براي تحميل خواستههاي افزونطلبانه خود اعمال ميکنند و از سويي ديگر نيز از همين موضوع استفاده حداکثري ميکنند تا کشور را به دودستگي و چنددستگي بکشانند و از داخل تضعيف کنند.
مشي رهبري در هدايت مسير مذاکرات نيز دوگانه «حامي مذاکرات» و «منتقد مذاکرات» را عملاً نفي کرده است. ايشان در بيانات خود، همراه با حمايت از تيم مذاکرهکننده، انتقادات خود را نيز طرح کردهاند که ميتواند الگويي براي همگان باشد.
بحث توافق هستهاي با تأسي به مشي رهبري بايد موضوعي ملي باقي بماند و وارد بازي هاي جناحي نشود. اين خط قرمزي است كه بايد از سوي هر حزب و گروهي كه قصد دارد به صورت نظام مند وارد عرصه انتخابات وارد شود مورد توجه قرار بگيرد.
ضمن آنكه در صورت عدم توجه به اين مسئله ما شاهد اين خواهيم بود كه دو قطبي جديدي در حوزه هسته اي ايجاد شود و مذاكرات انتخاباتي عملا زمينه را براي بازگشت مشاجرات بي حاصل به عرصه هسته اي فراهم خواهد كرد و اين همان اتفاقي است كه نبايد روي بدهد و تقريبا تمام گروهها روي آن اجماع دارند. حالا اين بر عهده سياسيون است كه از مشي رهبري پيروي كنند و اجازه دهند اين پرونده ملي بماند يا به سمت منافع حزبي و سياسي خود حركت كنند.
منبع : روزنامه جوان
دیدگاه ها