نگاهي به «آرگو» جديدترين فيلم ضدايراني هاليوود

فيلم ضد ایرانی آرگو تأكيد بسياري بر حضور سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در تسخیر لانه جاسوسي آمريكا دارد، به طوري كه حتي در گفت وگوهاي سران آمريكايي و مديران سازمان سيا و تيم مسئول نجات شش آمريكايي دائم از عبارت «پاسداران انقلاب» استفاده مي شود. در همه صحنه ها و سكانس هاي فيلم كه در ايران مي گذرد نيز آرم سپاه و نيروهاي مسلح پاسدار ديده مي شود.

فيلم «آرگو» جديدترين محصول سينماي آمريكا عليه كشورمان است. طي سال هاي پس از انقلاب اسلامي و به ويژه در يك دهه اخير، در هاليوود فيلم هاي ضدايراني بسياري توليد شده است. برخي از اين فيلم ها توسط ايرانيان ضدانقلاب و مقيم خارج ساخته شده اند (مانند «بدون دخترم هرگز»، «مريم»، «سنگسار ثريا» و ...) و برخي نيز از سوي فيلمسازهاي آمريكايي (مانند «300»، «اسكندر»، «خانه اي از شن و مه» و ...) اما آنچه درباره فيلم «آرگو» حائز اهميت است اينكه جدي ترين فيلم توليد شده در هاليوود عليه ايران به حساب مي آيد كه هم به طور مستقيم به بخشي از وقايع انقلاب اسلامي مي پردازد و هم اينكه با سرمايه گذاري و تبليغات فراوان و بهره جستن از امكانات ويژه و نيروهاي حرفه اي ساخته شده است. اين درحالي است كه فيلم هاي ضدايراني پيشتر ساخته شده كمتر با چنين حمايت و توجهي توليد شده اند.

كارگرداني اين فيلم برعهده «بن افلك» است. او كه خود بازيگر نقش اصلي فيلم است، از جمله كارگردانان و - بازيگران برجسته هاليوود در اين دوره محسوب مي شود. همچنين شركت برادران وارنر كه از قديمي ترين و مهم ترين كمپاني هاي سينمايي آمريكا است، سرمايه گذاري ساخت اين فيلم را انجام داده است. نام «جرج كلوني» هم كه از شخصيت هاي تأثيرگذار و مطرح هاليوود است در ميان تهيه كنندگان اين فيلم ديده مي شود. علاوه بر اين نكات، «آرگو» از همان نخستين روز اكران با تبليغات سرسام آور رسانه اي و حمايت هاي خاص و مشكوك جشنواره ها همراه شد، به طوري كه در جشنواره فيلم «تورنتو» جوايز اصلي را كسب كرد و اكنون نيز جزو صدرنشين هاي نامزدي هفتادمين دوره جايزه سينمايي «گلدن گلوب» است. با توجه به رويكرد سياسي سال هاي اخير مراسم اسكار، مي توان از حالا پيش بيني اهداي جوايزي به اين فيلم در اسكار را كرد.

اما واقعيت اين است كه «آرگو» بيش از اينكه وام دار شاخصه هاي هنري و تكنيكي چشمگير باشد، داراي پشتوانه اي سياسي و تبليغاتي است؛ هيچ خلاقيت و ابتكار خارق العاده اي در آن ديده نمي شود و همه تمهيدات و ترفندهاي روايي و سينمايي به كار رفته در آن كليشه اي و بارها تكرار شده است. نگاه سياسي فيلم نيز به شدت شعارزده و سطحي است، به طوري كه نه تنها در نحوه نمايش كشور و ملت ايران هيچ ظرافتي به كار نرفته كه اين تصوير شبيه به فيلم هاي سخيف شبه سياسي پيشين است.

فيلم «آرگو» با اين جمله آغاز مي شود: «بر اساس اتفاقات واقعي». اما تنها چارچوب كلي فيلم واقعيت دارد و جزئيات و ماجراهاي آن دروغ است. فيلم با تسخير لانه جاسوسي آمريكا در ايران توسط دانشجويان انقلابي آغاز مي شود. همه كاركنان سفارتخانه (لانه جاسوسي) دستگير مي شوند و فقط شش نفر از حادثه مي گريزند و در منزل سفير كانادا در تهران پناه مي گيرند. در اين ميان فردي به نام «توني مندز» كه متخصص فراري دادن آدم ها از كشورهاست، مأمور مي شود تا اين شش نفر را از تهران به آمريكا برگرداند. او با حيله هايي كه به كار مي گيرد، در قالب يك پروژه سينمايي جعلي به ايران مي آيد و شش آمريكايي را نيز به عنوان اعضاي گروه توليد فيلم معرفي مي كند و با همين عنوان آنها را به كشور خود بر مي گرداند.

سكانس ابتدايي فيلم نمايش دهنده فتح لانه جاسوسي آمريكا از سوي دانشجويان پيرو خط امام(ره) است و در همين آغاز، فيلم رويكرد بغض آميز خود نسبت به ايران را نشان مي دهد؛ دانشجويان ايراني فاتح سفارت آمريكا در اين فيلم، وحشياني پرخاشگر و بي منطق نشان داده شده اند. در مقابل، مدافعان سفارتخانه افرادي صلح طلب و اهل منطق و گفت وگو هستند! حادثه به اين ترتيب به تصوير درآمده كه درحالي كه دانشجويان انقلابي با عصبانيت و توحش تمام به داخل سفارتخانه يورش مي آورند و همه چيز را مي شكنند و خراب مي كنند، فرمانده گروه امنيت آمريكا به نيروهاي تحت امر خود دستور مي دهد كه به هيچ كس آسيب نزنند، چون اگر يك نفر كشته شود، ايراني ها همه را مي كشند، بعد هم خودش به ميان معترض ها مي رود تا با تسخيركنندگان سفارت گفت وگو كند، اما ايراني ها در پاسخ با او درگير مي شوند و دست ها و چشم هايش را مي بندند !

نكته قابل توجه اين است كه فيلم هيچ اشاره اي به گروه مسئول تسخير سفارت آمريكا نمي كند. در هيچ يك از ديالوگ ها و نشانه هاي فيلم، اين واقعيت كه حركت فتح سفارت آمريكا از سوي يك گروه دانشجويي انجام شد، آشكار نمي شود. درمقابل، فيلم تأكيد بسياري بر حضور سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در اين واقعه و پس از آن دارد، به طوري كه حتي در گفت وگوهاي سران آمريكايي و مديران سازمان سيا و تيم مسئول نجات شش آمريكايي دائم از عبارت «پاسداران انقلاب» استفاده مي شود. در همه صحنه ها و سكانس هاي فيلم كه در ايران مي گذرد نيز آرم سپاه و نيروهاي مسلح پاسدار ديده مي شود؛ اتفاقي كه قطعاً به صورت برنامه ريزي شده و هدفمند صورت گرفته و گوياي گرايش هاليوود به «سپاه هراسي» است.آنچه در فيلم «آرگو» به شكل بسيار زننده اي از آب درآمده، نمايش منظره ايران و مردم كشورمان است. ايرانيان در اين فيلم، چهره اي هميشه پرخاشگر و ترسناك دارند. همه نماهاي فيلم كه به عنوان خيابان ها و اماكن تهران به نمايش درآمده اند، تيره و كثيف است. در اين فيلم، ايران كشوري معرفي مي شود كه مردم با كوچك ترين مسئله مشكوكي اعدام مي شوند و جنازه هاي دارآويخته، خيابان ها را زينت بخشيده اند! حتي يك ايراني متعادل و برخوردار از رفتار و منش انساني در اين فيلم حضور ندارد.

اين تصاوير كه بيش از هنر و تكنيك با خشم و عصبانيت آميخته شده اند را مي توان نوعي عقده گشايي سينمايي آمريكا عليه ملت ايران دانست. اين بار نيز هاليوود سعي كرد با بهره جويي از رسانه سينما، از يك شكست بزرگ و خفت آميز (فتح سفارت اين كشور به دست دانشجوهاي ايراني) يك حماسه و پيروزي بسازد.

 

منبع : بصیرت

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.