نقش مردم در «نظام انقلابی» و «نظام غیرانقلابی»/ یوسف بینا

 

«مردمی‌بودن» یک نظام انقلابی به ‌این معناست که همان‌ طور که شمار بسیاری از مردم حاضرند جان خود را در راه انقلاب خود نثار کنند، «نظام انقلابی» را نیز از خود بدانند و آن را یک حاکمیت از بالا به ‌پایین و جدا از بدنۀ مردم حساب نکنند.

 پیروزی انقلاب اسلامی ایران در 22بهمن سال1357 بی‌تردید اتفاق بسیار مهمی در تاریخ این کشور است. مهم‌ترین شاخصۀ این اتفاق نیز برافتادن یک ساختار حاکمیتی 2500ساله و جایگزینی یک ساختار جدید سیاسی است. البته روشن است که این اتفاق مهم تاریخی، پیش‌درآمدهایی داشته است و ادامه‌ای دارد.

پیشینه‌ای طولانی و آغاز یک راه تازه

از صدر اسلام تا کنون و حتی از پیش از آن، نهضت‌های آزادی‌خواه و حقیقت‌طلب فراوانی در این سرزمین به‌وقوع پیوسته که هر کدام سرنوشتی ویژۀ خویش یا مشابه یکدیگر داشته‌اند و این سرنوشت‌ها در صفحات تاریخ ثبت است، اما به‌طور ویژه تاریخ بیداری مردم ایران به حدود 150سال پیش می‌رسد، یعنی زمانی که گروهی از نخبگان ایرانی آغازکنندۀ یک نهضت اندیشه‌محور علیه استبداد و استکبار شدند که این نهضت در نهایت به پیروزی انقلاب مشروطۀ ایران در حدود صدوچندسال پیش رسید. پس از آن نیز حضور مردم علیه ناهنجاری‌های حکومتی نمودهایی داشت؛ نهضت ملی‌شدن صنعت نفت به‌رهبری دکتر محمد مصدق یکی از آن‌ها بود که البته با یک کودتای مشترک با همکاری آمریکا و اوباش خاموش شد. سخنرانی امام خمینی(ره) و دستگیری و تبعید وی در سال1342 نقطۀ عطف این وقایع است؛ چراکه مرحلۀ نهایی شکل‌گیری انقلاب اسلامی و سرآغاز جدی آن به‌شمار می‌رود. پس از آن نیز قیام‌های مردمی در حمایت از انقلاب اسلامی و شهادت مردانی که در راه آزادی و آزادگی به خاک‌ و خون افتادند، ادامۀ این راه بود که به 22 بهمن سال1357 رسید.

پیروزی انقلاب اسلامی، خود نقطۀ آغاز یک راه تازه بود؛ شکل‌گیری نظام جمهوری اسلامی ایران و آغاز به‌ کار این نظام نوپا در میان مشکلات عدیده‌ای که بر سر راه یک نظام انقلابی قرار خواهد داشت.

اشتراک و افتراق «انقلاب» و «نظام»

در اینجاست که باید به تفاوت دو مفهوم «انقلاب» و «نظام» دقت کرد. «انقلاب» یک خیزش عظیم از سوی مردمی است که با هدف براندازی یک ساختار سیاسی و در پی آن جایگزینی یک ساختار سیاسی دیگر به‌جای آن برخاسته‌اند. اما «نظام» یک ساختار سیاسی است که البته می‌تواند همانند «نظام جمهوری اسلامی ایران» برآمده از یک «انقلاب» و در نتیجه یک «نظام انقلابی» باشد. بنابراین روشن است که در تاریخ معاصر ایران، دو مقولۀ «تاریخ انقلاب اسلامی» و «نظام جمهوری اسلامی» را باید در دو مرحله بررسی کرد؛ هرچند در نهایت این را نیز باید دانست که این دو برهه از تاریخ معاصر ایران، لازم و ملزوم یکدیگرند.

در عین حال مهم‌ترین ویژگی مشترک بین یک «نظام انقلابی» و یک «انقلاب»، مردمی‌بودن آن است. این «مردمی‌بودن» البته نباید با شعارهایی که همۀ حاکمان در همۀ نظام‌های سیاسی می‌دهند و آن را مهم‌ترین ویژگی نظام سیاسی خود می‌دانند، اشتباه گرفت. «مردمی‌بودن» یک نظام انقلابی به‌آن معناست که همان‌طور که شمار بسیاری از مردم حاضرند جان خود را در راه انقلاب خود نثار کنند، «نظام انقلابی» را نیز از خود بدانند و آن را یک حاکمیت از بالا به ‌پایین و جدا از بدنۀ مردم حساب نکنند.

زمانی برای ارزیابی

اکنون که 37سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران می‌گذرد، می‌توانیم به گذشته برگردیم و ببینیم جشن‌هایی که هر سال در دهۀ فجر برگزار می‌شود، چقدر مردمی است و چقدر حاکمیتی؛ در حالی که در مردمی‌بودن سرمنشأ این جشن‌ها یعنی انقلاب اسلامی ایران شکی نداریم. تفاوت یک نظام انقلابی با نظام‌های دیگر در این است که در بسیاری از کشورها جشن‌های ملی سالانه به‌صورت کاملاً دولتی و فاقد روح مردمی برگزار می‌شود و در یک نظام انقلابی این جشن‌ها را مردم آن کشور به‌صورت خودجوش و خودخواسته برگزار می‌کنند.

با این حال، مهم‌ترین خطری که نظام انقلابی جمهوری اسلامی ایران را تهدید می‌کند، این است که از مردم فاصله بگیرد و تبدیل به حاکمیتی شود که هر سال در دهۀ فجر جشن‌هایی را طبق عادت و برای پیشبرد اهداف امروزی خود برگزار کند. از سوی دیگر، باید گفت که مهم‌ترین ویژگی بیمه‌کننده و عامل پویایی برای نظام این است که حضور مردم در کنار حاکمیت همانند دوران پیروزی انقلاب اسلامی باشد.

‌ نظام انقلابی و نظام غیرانقلابی

همان‌طور که علمای علوم سیاسی می‌گویند، اینکه مردم در روی‌کار آمدن یک نظام سیاسی نقش داشته باشند، شکل کاملی از دموکراسی نیست، بلکه دموکراسی کامل این است که مردم پس از روی‌کار آوردن یک نظام سیاسی، همواره رویکرد فعال (شامل گفتگو و انتقاد و حمایت و…) خود را در قبال آن نظام سیاسی حفظ کنند. بنابراین در ایران نیز نباید این‌گونه توجیه شود که مردم انقلاب کرده و کار را به نخبگان سیاسی واگذار کرده‌اند و تمام؛ چراکه این توجیه باعث می‌شود فاصلۀ حاکمیت با مردم روزبه‌روز بیشتر شود و «نظام انقلابی» در نهایت تبدیل به یک «نظام غیرانقلابی» شود.

حفظ و جلب بیشتر مشارکت مردم به‌عنوان مهم‌ترین سرمایۀ یک نظام انقلابی، نهادسازی‌های مردمی برای حفظ ارتباط دوسویۀ نظام با مردم، صداقت و شفافیت برای کسب اعتماد مردم، انتقادپذیری و ایجاد فضای گفتگو میان مردم و مسئولان و… از کارهای مهمی است که باید همواره در اولویت مسئولان یک نظام انقلابی قرار داشته باشد. آن چه در سال های پس از انقلاب اسلامی مهم است مشارکت انقلابیون و نسل های بعدی در عرصه های مختلف کشور است به گونه ای که همیشه نقش نظارتی و مشارکتی مردم حس شود. این شرایط معنای قریب تری با یک نظام انقلابی دارد و زمان تبلور آن در چنین ایامی است.

 

منبع: رصد

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.