شهدا سنگ‌نشانند که ره گم نشود؛

هدیه زیبای «حاج قاسم» به همسر شهیدمدافع حرم گلستانی بعد از شهادت/ «شهید خوش‌محمدی» گوهر زیبای عملش را به عیار زخارف دنیا نفروخت

همسر شهید مدافع حرم «مصطفی خوش‌محمدی» از روایت به یادماندنی دیدارش با حاج قاسم گفت: سردار کنار میز ما ایستاد و بعد از کمی صحبت، دیدم از جیبش یک تسبیح درآورد تا به من بدهد و من گفتم حاج قاسم کرم شما بالاتر از این هاست من از شما سوریه می‌خواهم و حاج قاسم همان موقع به شهید پورجعفری گفت اسم این عزیزان را برای سوریه بنویس؛ قول شهید سلیمانی قول بود و بعد از شهادتش از طرف حاج قاسم؛ ما به سوریه مشرف شدیم.

به گزارش پایگاه خبری هادی نیوز به نقل از زنان نیوز :  از گلستان؛ «فاطمه چاووشی» همسر چهارمین شهید مدافع حرم استان گلستان«مصطفی خوش‌محمدی» در گفت و گوی اختصاصی با خبرنگار زنان ایران از روایت به یادماندنی دیدارش با حاج قاسم گفت: چون کارمند بودم سپاه من را برای مراسمات مختلف دعوت می‌کرد متاسفانه نمی‌توانستم در تمام مراسمات شرکت کنم اما آن روز خدا در حق من نعمتش را تمام کرد از سپاه زنگ زدند و گفتند شما به سخنرانی ویژه حاج قاسم سلیمانی در بابل دعوت شدید ولی حرفی از دیدار ایشان با خانواده شهدا نزدند دخترم هیچگاه بدون شوهر و بچه اش جایی مسافرت نمی‌رفت اما آن روز قسمت شد و دخترم با فرزندش همراه با پسرم به بابل رفتیم.
وقتی سخنرانی حاج قاسم تمام شد برای من و پسرم پیامک آمد که سخنرانی را ترک نکنید آنجا متوجه شدم که ان شاءالله دیدار خصوصی است ما را به یک قرارگاهی بردند و بعد به یکایک ما شاخه گلی دادند همانجا بود که پسر شهید بلباسی شاخه گلی به حاج قاسم می‌دهد و این تصویر در تمام صفحات فضای مجازی پخش شد.
همسر شهید خوش‌محمدی ادامه داد: بعد از خواندن نماز جماعت، سردار دلها سرمیز تک تک خانواده‌های شهدای مدافع حرم آمد و برایشان صحبت می‌کرد وقتی به میز ما رسید هنگامی که چشمم به چشمش افتاد موج خستگی و بی‌خوابی را در چشمانش احساس کردم که سعی می‌کرد تمام خستگی‌هایش را پنهان کند؛ رفتار مهربانانه و لبخند همیشگی‌اش هیچ وقت از یادم نمی‌رود کاملا مشخص بود بوی شهادت می‌دهد به قول بچه‌ها؛ چهره‌اش نوربالا می‌زد و شهادت نصیبش شد.
بالاخره انتظار پایان یافت و سردار کنار میز ما ایستاد و برایمان صحبت می‌کرد بعد از اتمام صحبت‌هایش دیدم از جیبش یک تسبیح درآورد تا به من بدهد و من گفتم حاج قاسم؛ کرَم شما بالاتر از این‌هاست من از شما سوریه می‌خواهم و ناگهان دخترم تسبیح را از حاج قاسم گرفت و هنوز هم تسبیح حاج قاسم را یادگاری نگه داشته است.


حاج قاسم همان موقع به شهید پورجعفری گفت اسم این عزیزان را برای سوریه بنویس؛ همه می‌دانستیم قول شهید سلیمانی قول بود و بعد از شهادتش از طرف حاج قاسم به سوریه مشرف شدیم.

فاطمه چاووشی افزود: شهدا؛ شهید زندگی کردند که خدا این هدیه را نصیبشان کرده است همسرم هر بار به جبهه می‌رفت هیچگاه جلویش را نگرفتم با اینکه فرزندان کوچکی داشتم ولی به کار همسرم افتخار می‌کردم الحمدالله بعد از سالها حضور در دفاع مقدس خدا نگهدارش بود تا ظرفیت مرا بیشتر کند ایشون سعادت شهادت را داشت ولی ظرفیت من برای تحمل شهادت ایشان تکمیل نبود وقتی به این ظرفیت رسیدم ایشون به شهادت رسید.
همسرم همانند شیری که بی‌تاب در جنگل است برای رفتن به سوریه و دفاع از حرم آل‌الله بی‌تابی می‌کرد از طرف سپاه نینوا گلستان پیگیر شده بود ولی آنها می‌گفتند تو 30 سال خدمت کردی نمی‌توانیم از تو استفاده کنیم همسرم وقتی از گلستان ناامید شد رفت تهران و از آنجا برای رفتن به سوریه اقدام کرد بعد از یکسال دوندگی کردن؛ به او گفتند باید تست قلب بدهی اگر قلبت سالم بود می‌توانی به سوریه بروی همسرم رفت و تست داد دا را شکر هیچ مشکل قلبی نداشت آنوقت رو به من کرد و گفت اگر اجازه بدهی من دوست دارم برای دفاع از حرم آل الله به سوریه بروم؛ من یک لحظه سکوت کردم چون هیچ خانمی دوست ندارد از همسرش جدا شود.
همسر شهید مداع حرم در حالی که لبخند بر لب داشت در گفت و گو با زنان نیوز ابراز کرد: زمان جنگ هیچگاه نمی‌گفت اگر اجازه بدهی! ولی زمان اعزام به سوریه دوبار از من سوال کرد اگر اجازه بدهی برم سوریه! در حالی که سکوت کرده بودم با خودم گفتم فردای قیامت جواب حضرت زینب(س) را چه می‌دهی؟ در حالی که بغض گلویش شکست با صدای لرزان گفت؛ راستش از حضرت زینب(س) خجالت می‌کشیدم حرف دلم را بزنم و بگویم نه! رو به همسرم گفتم اگر صلاح خدا در این است برای دفاع از حرم بی بی حضرت زینب(س) راهی شود.
بعد از 45 روز خبر دادند همسرم می‌خواهد بیاید و با این خبر، خانه ما غرق شادی بچه‌ها شد ناگهان پیامی از سوی همسرم آمد که حال جانشین من خوب نیست نمی‌توانم بیایم و مدت زمان فراغ ما از 45 روز به چهار ماه طول کشید اما خدا را شکر همسرم ماه رمضان در کنار من و خانواده بودند.
وی ادامه داد: از سپاه تهران که کار همسرم را در سوریه دیده بودند به طور مداوم با او تماس می‌گرفتند که حاج مصطفی به تهران بیا تا مجددا شما را به سوریه بفرستیم و همسرم می‌گفت باید ماه مبارک رمضان در کنار خانواده‌ام باشم بعد از ماه مبارک رمضان در سالروز شهادت امام صادق(ع) به همسرم گفتم مراسم برای عزاداری این امام همام در خانه بگیریم و همسرم قبول کرد و ما در سالروز وفات امام صادق(ع) به مردم شام دادیم؛ فردای آن روز همسرم راهی سوریه شد و سرانجام به شهادت رسید.
همسر چهارمین شهید مدافع حرم گلستان از نحوه شهادت شهید مصطفی خوش‌محمدی گفت: همسرم تخریب‌چی بود و در خنثی کردن مین و تله‌های داعشی تبهر داشت پنج نفری برای پاکسازی مسیر شهید حججی رفتند وقتی تعدادی از مین‌ها را خنثی کردند چهار نفر برگشتند و به همسرم گفتند حاج مصطفی برگرد و همسرم رو به آنها کرد و گفت حس ششم من می‌گوید یک تله دیگر در این مسیر باقی مانده است گویی شهادت نصیب همسرم شده بود که او را اینگونه دعوت کرد لحظه آخر همسرم برای خنثی کردن مین در یک تله داعشی گیر می‌کند و به درجه رفیع شهادت نائل می‌شود.

چاووشی از لحظات دلتنگی فراغ همسرش در گفت و گو با خبرنگار زنان ایران گفت: از نبود حاج مصطفی در کنارم ناراحتم ولی ناشکر نیستم همواره حس می‌کنم همسرم در کنارم هست وجودش را لحظه لحظه در زندگیم حس می‌کنم گاهی که از مشکلات جامعه و روزگار خسته می‌شوم با همسر شهیدم درد و دل می‌کنم ولی ناشکری نمی‌کنم افتخارم این است که همسرم در بستر بیماری دار فانی را وداع نگفت و خدا به بهترین نحو همسرم را دعوت کرد معتقدم شهادت لیاقت همسرم بود در حقیقت خداوند مزد جهاد و تلاش 30 ساله‌اش را با شهادت به او هدیه داد.
همسر شهید خوش‌محمدی افزود: دوران دبیرستان خیلی درس خوان بودم و معلم زیست من خانم ثقفی همیشه به من می‌گفت تو باید رشته پزشکی بخوانی من هم خیلی دوست داشتم اما دوست مادرم به مادرم می‌گفت شما مذهبی هستید و باید در بیمارستان‌ مذهبی‌ها فعالیت کنند سپس رو به من کرد و گفت خودم رشته پرستاری را برایت انتخاب می‌کنم تا در این حرفه فعالیت کنی و دست این خانم سبک بود و سرنوشت من در این مسیر رقم خورد.
کسانی که وارد حرفه پرستاری می‌شوند اول باید ایمان قوی داشته باشند بعد علم آن، ایثار و صبوری باید توام با علم و کار باشد وگرنه هیچ ارزشی ندارد؛ این رشته نیاز به معنویت بالایی دارد کسی که باایمان است از وقتی که باید برای مریض‌ها بگذارد نمی‌گذرد اجرت کارش را از خدا می‌خواهد تعریف و تمجیدهای مردم بر او اثری ندارد همین طور فحش و نفرین مردم هم بر او کارساز نیست چون با خدا مبادله می‌کند و کسی که با خدا معامله کرد در دل او غرور جایی ندارد.
وی با اشاره به شیرین‌ترین لحظات زندگی‌اش با شهید خوش‌محمدی افزود: شیرین ترین لحظه زندگی یک خانم وقتی که ازدواج می‌کند لحظه بچه‌دار شدن و حس خوب مادری است لحظه دیگری هم به خاطر دارم یادم هست موقع عید نوروز وقتی دو الی سه دقیقه به سال تحویل مانده بود در حالی که داشتم قرآن می‌خواندم از خدا خواستم که ای کاش مصطفی کنارم حضور داشت ناگهان صدای زنگ در خانه به صدا درآمد مادرم گفت مهمان آمد داشتم قرآن می‌خواندم دوباره مادرم گفت مهمان آمد در را باز کنید ناگهان صدای همسرم را که شنیدم برق شادی در چشمانم هویدا شد و فورا از جای بلند شدم و به استقبالش رفتم.

چاووشی خطاب به تعداد اندکی که اقدام به بدحجابی در جامعه می‌کنند، گفت: افراد اندکی که اقدام به بدحجابی در جامعه می‌کنند هنوز به این معرفت نرسیدند که حجاب نشانه مسلمانی و پرچم حضرت زهرا(س) است که به امانت در دستان زنان مسلمان سپرده شده است.
وی افزود: باید به آنها مشاوره داده شود که دختران مرواریدی گران بها هستند و باید در صدف حجاب بمانند تا دست گرگها و بیگانگان به آنها نرسد.
یکی از ویژگی‌های بارز شهید خوش‌محمدی؛ ولایی و انقلابی بودن اوست همواره به سخنان حضرت آقا گوش می‌داد و سعی می‌کرد به آن عمل کند همیشه به حجاب تاکید داشت و می‌گفت «فلسفه حجاب ارزشی است که خدا به بانوان داده است».
همسر شهید مدافع حرم در پایان افزود: همه یک روز دار فانی را وداع می‌گوییم چقدر خوب است مرگمان انتخابی باشد و سرانجام ما ختم به شهادت شود همسرم همواره نسبت به حق‌الناس حساس بود شهید خوش‌محمدی در آخرین لحظه‌اش به نوه‌اش گفت سجاد برایم دعا کن تا شهید شوم؛ شهدا برای شهادت التماس می‌کردند برای همین است که عظمت شهدا بیشتر از خود شهداست عظمت شهید حاج قاسم از خود حاج قاسم والاتر است عظمت شهید خوش‌محمدی از خود خوش‌محمدی برتر است.

به گزارش زنان ایران، هر چه امروز کشور ما دارد و هرچه در آینده بدست می‌آورد به برکت خون این جوانان شهید است مجاهدان فی سبیل‌الله بزرگتر از آن هستند که گوهر زیبای عمل خود را به عیار زخارف دنیا محک بزنند.
شهید «مصطفی خوش‌محمدی» متولد سال ۱۳۴۲ در چالوس به دنیا آمد که دوران جوانی‌اش را در جنگ تحمیلی سپری کرد و به سپاهیان لشکر ۲۵ کربلا پیوست او در عملیات‌های مختلفی همچون عملیات والفجر هشت و والفجر دو شرکت کرده بود.
شهید خوش‌محمدی دو لیسانس دافوس سپاه و مدیریت را داشت و از او دو دختر و یک پسر به یادگار مانده است پیکر مطهر این شهید خوشنام در امامزاده عبدالله (ع) شهرستان گرگان به خاک سپرده شد.
حمله تکفیری‌ها به کشور سوریه باعث شد تا بار دیگر این رزمنده تخریبچی به جبهه جهاد عازم شود این شهید معزز از طریق تیپ ۴۵ جوادالائمه به عنوان تخریبچی حرفه‌ای به سوریه اعزام شد و برای دفاع از حرم مطهر حضرت زینب (س) در سوریه مقابل تروریست‌های تکفیری جنگید که سرانجام «مصطفی خوش‌محمدی» پس از پاکسازی سه منطقه درگیر جنگ در مردادماه سال ۱۳۹۶ در مرز بین کشور عراق و سوریه در حین پاکسازی مقری که «شهید محسن حججی» در آنجا به شهادت رسید به درجه رفیع شهادت نائل گشت.
گزارش از سمیرا رجبی
انتهای پیام/*

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.