نتانیاهو انتخابی جز شکست ندارد/ جلاد در یکقدمی مرگ

حتی سران حزب لیکود (حزب متبوع نتانیاهو) و متحدان وی در کابینه مانند اسموتریچ و بن‌گویر به وضوح آگاهند که سخنان نتانیاهو در خصوص تغییر چهره خاورمیانه نوعی گفتاردرمانی برای کاهش بار شکست مقابل حماس محسوب می‌شود.

به گزارش پایگاه خبری هادی نیوز به نقل از بصیرت :   فخرالدین اسدی

بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم اشغالگر قدس قدرت تحلیل حداقلی‌ترین وقایع پیرامونی خود را از دست داده است! حتی سران حزب لیکود (حزب متبوع نتانیاهو) و متحدان وی در کابینه مانند اسموتریچ و بن‌گویر به وضوح آگاهند که سخنان وی در خصوص تغییر چهره خاورمیانه نوعی گفتاردرمانی برای کاهش بار شکست مقابل حماس محسوب می‌شود. تشکیل کابینه اضطراری با حضور احزاب مخالف، بیش از اینکه اقدامی برای کنترل بحران از سوی نتانیاهو به شمار آید، امتیازی می‌باشد که وی در پشت پرده به بایدن و دموکرات‌ها با هدف جلب حمایت مطلق سیاسی-امنیتی کاخ سفید از تل‌آویو در شرایط کنونی اعطا کرده است!

در این میان، برخی تحلیلگران حوزه روابط بین‌الملل دو سناریو را در خصوص نتانیاهو و سرنوشت وی پیش‌بینی می‌کنند که خروجی هیچ یک از این دو، نجات وی از سقوط و تباهی نخواهد بود. سناریوی اول، تن دادن به آتش بس اجباری (به دلیل پیچیدگی صحنه و امکان تحمیل هزینه‌های بیشتر بر پیکره صهونیستها) می‌باشد. در این صورت، نتانیاهو قطعاً به بازنده‌ای مطلق در اراضی اشغالی تبدیل خواهد شد و به محض برقراری آتش‌بس، کابینه اضطراری نیز از بین می‌برد. استمرار کار کابینه ائتلافی نتانیاهو نیز با توجه به شرایط پساجنگ امکانپذیر نخواهد بود. نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که اگر چنین شرایطی شاهد برگزاری انتخابات دوباره در اراضی اشغالی باشیم، قطعاً نتانیاهو و همراهانش بازنده خواهند بود و کنست در کنترل مخالفان وی خواهد افتاد.

در گزینه دوم، نتانیاهو تلاش می‌کند دامنه جنگ را گسترش دهد تا بلکه به واسطه تمرکز بر یک بحران منطقه‌ای، هم از انتقادات مکرر متحدان غربی خود بابت سوء رفتارهایش (از جمله انتقاد نسبت به طرح اصلاحات قضایی در اراضی اشغالی و استمرار شهرکسازی‌ها) در امان بماند و هم از گزند تظاهرات‌های اعتراضی در تل‌آویو و حیفا در نقد سیاست‌ها و رفتارهایش رهایی یابد! اما بسیاری از تحلیلگران معتقدند نتانیاهو قادر به مدیریت این صحنه پیچیده نخواهد بود، زیرا کنش و رفتار مقاومت در چنین معادله‌ای غیر قابل پیش‌بینی و بسیار پرهزینه (به ضرر منافع تل‌آویو) خواهد بود. کشیده شدن دامنه نبرد به حیفا و دیمونا، دو شهر مهم در اراضی اشغالی نشان می‌دهد که صهیونیست‌ها قدرت پیش‌بینی آینده نبرد را از دست داده‌اند. ضمن آنکه بسیاری از ژنرال‌ها و نظامیان صهیونیستی نیز معتقدند قربانی بحرانسازی نتانیاهو و تنش‌آفرینی‌های وی و امثال بن‌گویر شده‌اند و بازی آن‌ها در گردابی که بانیان آن اکنون در مسند قدرت در تل‌آویو قرار دارند، دلیلی منطقی ندارد!

نتانیاهو در چنین وضعیتی حتی قدرت انتخاب بد و بدتر را نیز ندارد، زیرا تحقق هر دو گزینه برای وی حکم یک کابوس بی‌پایان را خواهد داشت. بهتر است این گزاره را به نحوی دیگر مطرح کرد: نتانیاهو در بهترین حالت ممکن صرفاً قادر خواهد بود نحوه مرگ سیاسی خود را انتخاب کند نه کلیت وقوع یا عدم وقوع آن را!

اگر جریان دیگری بیاید
در اینجا سوال دیگری به ذهن خطور می‌کند که نمی‌توان آن را نادیده انگاشت: آیا حضور حزب یا ائتلاف دیگری در اراضی اشغالی می‌تواند منجر به ایجاد ثبات و آرامش در تل‌آویو شود؟ پاسخ این سوال قطعاً منفی خواهد بود. ائتلاف لاپید-گانتز یا ائتلاف بنت-لاپید یا هر ائتلاف دیگری نیز قدرت بازتعریف ثوابت و زیرساخت‌های از دست رفته در اراضی اشغالی را نخواهند داشت. فراموش نکنیم که عملیات طوفان‌الاقصی بسیاری از پیش فرض‌ها و ثوابت ذهنی اشغالگران از جمله قدرت صیانت رژیم صهیونیستی از عمق استراتژیک اراضی اشغالی و مواجهه قدرتمندانه تل‌آویو با گروه‌های مقاومت را از بین برده است. جنس این بحران در تل‌آویو به گونه‌ای نیست که بتوان آن را با جابه‌جایی قدرت میان دو جریان ائتلافی ضعیف که ناکارآمدی آن حتی برای ساکنان اراضی اشغالی نیز محرز می‌باشد، حل و فصل کرد! دامنه و عمق بحران به مراتب گسترده‌تر از حد تصور نتانیاهو، گانتز و لاپید می‌باشد.

انگشت اتهامات به سوی نتانیاهو
طی روز‌های اخیر، ایده تشکیل کابینه اضطراری صراحتاً از سوی برخی جریانات رسانه‌ای در اراضی اشغایل به چالش کشیده شده است. هاآرتص در تحلیل این مسئله می‌نویسد:
"بنیامین نتانیاهو، در سخنرانی بی‌محتوای خود وعده داد آنچه با دشمن انجام می‌شود برای نسل‌ها بازتاب خواهد داشت، اما او باید جمله معروف مناخیم بگین در سال ۱۹۸۳ را تکرار می‌کرد: "نمی‌توانم ادامه دهم. به طور قطع مناخیم بگین، نخست‌وزیر وقت اسرائیل هم فکر می‌کرد آنچه اسرائیل در لبنان در طول جنگ اول لبنان انجام داد برای نسل‌ها بازتاب خواهد داشت. مناخیم بگین پس از آن جنگ استعفا داد و اسحاق شامیر جایگزین او شد. با رفتن او، این دروغ اجماعی که در زمان جنگ نمی‌توانید نخست‌وزیر را جایگزین کنید نیز مشخص شد."

بر اساس آنچه مخالفان صهیونیست نتانیاهو می‌گویند، اسرائیل اکنون توسط یک رهبر فاسد هدایت می‌شود، یک متهم جنایتکار که تا همین چند روز پیش تمام تلاش خود را صرف انجام یک کودتای قضایی می‌کرد. او دولت‌های غربی را رو در روی خود قرار داد و روابط با دولت واشنگتن را تضعیف کرد. او ارتش، سرویس امنیتی شین‌بت و اکثریت مردم را به عنوان دشمنان مردم معرفی کرده است و اکنون اسرائیل را به سمت جنگی سوق می‌دهد که در آن هیچ کس حتی اهداف دقیق را نمی‌داند، چه رسد به نتیجه!

حملاتی که بی بی را زمینگیر کرده است
مخالفان نتانیاهو‌ی گویند او اکنون خود را به رئیس‌جمهور اوکراین ولودیمیر زلنسکی تشبیه می‌کند. با این حال، خود نتانیاهو مقصر وضعیتی است که در غزه به وجود آمده است. اندکی قبل از شروع این جنگ، در سالن داغ دادگاه، جنگی برای بقای سیاسی نتانیاهو در جریان بود. دیوان عالی در حال بحث بود که آیا می‌توان او را به دلیل نقض قرارداد تعارض منافع خود، ناتوان اعلام کرد؟ او در دفاع از خود گفت: "این دادخواست اساساً به دنبال این است که بدون هیچ مجوز قانونی اعلام کند که میلیون‌ها شهروند بیهوده برای استفاده از حق رأی خود زحمت کشیدند."

همان میلیون‌ها رای دهنده که به ائتلاف حکومتی وی ۶۴ کرسی کنست (پارلمان) دادند، این روز‌ها مشغول فرار به سوی فرودگاه بن‌گورین هستند. آن‌ها در وحشتی فلج‌کننده قرار دارند و نمی‌دانند چه بلایی قرار است بر سرشان بیاید! این انتقادات در کنار موشک‌های قسام نتانیاهو را زمینگیر ساخته و او را به سوی شکست و نابودی مطلق رهنمون می‌سازد. سرنوشتی که در انتظار تمامی اشغالگران سرزمین مقدس فلسطین خواهد بود...

انتهای پیام/* 

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.