تحلیلی از بیست و دو روز طوفان

مقامات کابینه نتانیاهو برای مدیریت بحران نیز دچار ضعف شدید بودند این ضعف و شوک به حدی بود که حتی یک تحلیل قابل قبول برای طرفداران رژیم از طرف نتانیاهو و کابینه اش ارائه نشد و نشان از این موضوع داشت که "زمین بازی در اختیار صهیونیست‌ها نیست"

به گزارش پایگاه خبری هادی نیوز به نقل از بصیرت :   شیرین زارع‌پور

در اولین ساعات روز اول و اعلام خبر طوفان‌الاقصی، شوک سنگینی بر رژیم جعلی حاکم شد. برخی رسانه‌ها مانند روزنامه جروزالم پست یا همان اورشلیم پست (روزنامه انگلیسی زبان در اسرائیل) آن را با حادثه یازده سپتامبر مقایسه کرده و با اشاره به تلفات صهیونیست‌ها مدعی شد: «با توجه به تعداد جمعیت اسرائیل، این معادل سه حادثه ۱۱ سپتامبر است. این یک فاجعه است که اسرائیل تاکنون تجربه نکرده است»، اما واقعیت این بود که با شروع طوفان‌الاقصی، پایانی از آخرین پرده افسانه شکست ناپذیری اسرائیل نمایان شد. اصل غافلگیری در عملیات موفق مقاومت باعث شکست اطلاعاتی سازمان‌های موساد، شاباک و امان شد. دلیل دیگری بر غافلگیری رژیم صهیونیستی، آشفتگی محض پس از طوفان بود. مقامات کابینه نتانیاهو برای مدیریت بحران نیز دچار ضعف شدید بودند این ضعف و شوک به حدی بود که حتی یک تحلیل قابل قبول برای طرفداران رژیم از طرف نتانیاهو و کابینه اش ارائه نشد و نشان از این موضوع داشت که "زمین بازی در اختیار صهیونیست‌ها نیست".

رژیم صهیونیستی پس از سردرگمی گسترده در روز‌های اول و دوم، از روز سوم تلاش کرد با بمباران سنگین و کور غزه، علاوه بر تصویرسازی قهرمانانه از این نسل کشی و تغییر چهره جدید خود پس از طوفان، (تحقیر تاریخی بی نظیر توسط نیرو‌های مقاومت) واکنش سایر اجزای محور مقاومت را هم بسنجد. به دنبال تحمیل شکست سنگین و بی سابقه در پی عملیات گروه‌های مقاومت فلسطین، رژیم صهیونیستی به سیاست مجازات دسته جمعی فلسطینیان غزه که در حقوق بین المللی جنایت جنگی محسوب می‌شود، روی آورد و برای تلافی شکست خود، آب و برق فلسطینیان غزه را قطع و به بمباران گسترده مناطق مسکونی و کشتار زنان و کودکان فلسطینیان در غزه ادامه داد.
روز چهارم، حملات سخت تری به نوار غزه صورت گرفت و درگیری‌های مبارزان مقاومت با اشغالگران اسرائیلی در اراضی اشغالی نیز ادامه داشت. روز پنجم، نتانیاهو در حالی خبر از تشکیل کابینه اضطراری و کنار گذاشتن اختلافات بخاطر سرنوشت اسرائیل داد که حزب لاپید در پاسخ به پیشنهاد نتانیاهو اعلام کرده بود تا زمانی که احزاب تندرو به رهبری بن گویر و حزب صهیونیسم مذهبی به رهبری اسموتریچ در کابینه نتانیاهو حضور دارند، به این کابینه نخواهد پیوست.

لیبرمن، رهبر حزب یسرائیل بیتنو هم کمک به کابینه حاکم بدون گرفتن امتیاز را رد کرده و گفته بود: نتانیاهو فقط دنبال از بین بردن حماس است و این کافی نیست. از طرف دیگر، بن‌گویر نیز با رد شریک شدن دیگر احزاب در کابینه، گفته بود: زمانی با تشکیل «کابینه وحدت» موافقت می‌کنم که فقط برای مقابله با حماس تشکیل شده باشد با وجود مطرح کردن اختلافات، این معضل حل نشده و همچنان ادامه دارد. با این وجود، برخی تحلیل‌ها حاکی از این بود که اقدام مقاومت باعث اتحاد بین سران رژیم صهیونیستی شده است درست مثل آن چه در یازده سپتامبر اتفاق افتاد و باعث اتحاد درونی امریکا شد، ولی این جا توجه به چند نکته، ضروری به نظر می‌رسد. اولا تشکیل کابینه اضطراری به دستور امریکا و پیش شرط آن برای کمک به اسرائیل بود که پس از تماس نتانیاهو در روز اول بعد از شروع طوفان، از طرف بایدن مطرح شد در حالی که تکلیف کابینه فرمایشی از همان ابتدا مشخص بود و به نظر می‌رسد این درگیری‌ها بین افراد کابینه ادامه داشته و بالا خواهد گرفت. بعد از تشکیل کابینه، امریکا طرح خود را برای کمک به اسرائیل این گونه ارائه داد که با راه اندازی کمپینی، بین کشور‌های جهان برای عدم محکومیت اسرائیل و در مقابل، عدم حمایت از فلسطین تلاش کند و از طرفی بین فرمانده سنتکام و رئیس ستاد مشترک اسرائیل، ارتباطات به صورت مستقیم برقرار شود. امریکا، افسران درخواستی اطلاعات نظامی (نیرو‌های دلتا فورس) را وارد فلسطین اشغالی کرد و خبر‌هایی مبنی بر این که اسرائیل قصد دارد تونل‌های حماس را پس از شناسایی توسط نیرو‌های دلتا فورس با گاز اعصاب پر کند، منتشر و سپس حذف شد.

به گزارش «میدل ایست آی» در جریان سفر جو بایدن به فلسطین اشغالی و پس از حضور وی در اتاق جنگ اسرائیل، بایدن تصاویری از جلسه در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک گذاشت که ظاهراً چهره سه کماندوی نیروی دلتا فورس را نشان می‌داد که به منظور مشاوره و آموزش نیرو‌های اسرائیلی در مورد نجات گروگان به تل‌آویو اعزام شده‌اند. این پست بعداً حذف شد. روزنامه عبری‌زبان «یدیعوت آحارونوت» نیز با انتشار گزارشی نوشت «واشنگتن براساس منافعش در منطقه به جای تل‌آویو فرماندهی جنگ کنونی در غزه را بر عهده دارد». در جریان این سفر، ناو هواپیمابر جرالد فورد امریکا با اتاق عملیات صهیونیستی هماهنگ شد. در این روز خبری مبنی بر طرح مشترک بین امریکا و اسرائیل مطرح شد. طرحی که از طریق برخی رسانه‌های منطقه منتشر شد و گفته می‌شود با هدف با خاک یکسان کردن غزه طراحی شده و قصد دارد یک میلیون ساکن نوار غزه را به بهانه کمک‌های بشر دوستانه به مصر منتقل کرده و بعد از آن بین عربستان قطر اردن و عمارات منتشر کند. ترس آمریکا این است که دامنه جنگ به کل منطقه کشیده شود از این رو فشار آوردن به امریکا برای کاستن فشار از غزه به اندازه فشار به رژیم صهیونیستی دارای اهمیت است تا هشدار‌های لازم به ناو هواپیمابر جرالد فورد (اتاق عملیات طراحی نبرد زمینی) صورت گیرد.

صحنه روز ششم و هفتم نشان می‌دهد آمریکا به دنبال طرحی برای کسب پیروزی نمادین بدون ورود سایر طرف‌ها به نبرد بوده که با تداوم حمله‌های وحشیانه به باریکه غزه و قطع آب و برق و سوخت، این طرح پاسخی نداشته و معادله‌ای یکطرفه است.

در تحولات روز هفتم، حماس، مصر، قطر و ترکیه مذاکراتی برای طرح یک آتش بس کوتاه مدت بشردوستانه دارند که با موافقت حماس و مخالفت اسرائیل روبرو می‌شود. موضع رژیم، آزادی کامل اسرا است و حماس گفته بعد از توقف تجاوزات صهیونیست‌ها و ورود کمک‌ها حاضر است درباره اسرا صحبت کند.

روز هشتم و نهم، خبر‌ها بر مدار ورود زمینی رژیم، به غزه می‌گردد. محور مقاومت نیز با اخطار‌های شدید، درصدد بازدارندگی موثر است.

روز دهم، بمب‌های اهدایی جدید سنتکام بر سر مردم بی دفاع غزه فرود می‌آید. قبل از آن، سیمور هرش، روزنامه‌نگار مطرح آمریکایی در مطلبش که در پلتفرم سابس‌تک منتشر کرده، می‌گوید: «منبع مطلع من گفت که طراحان جنگ فعلی اسرائیل متقاعد شده‌اند در حمله به غزه از بمب‌های مجهز به کیت هدایت استفاده کنند که منجر به نابودی کامل این شهر در روز یکشنبه یا دوشنبه خواهد شد، این نسخه ارتقا یافته بمب‌های هوشمند هدایت‌شونده با کلاهک‌های بزرگتر قبل از منفجر شدن سی تا پنجاه متر به عمق زمین نفوذ می‌کنند و با انفجار و موج صوتی ناشی از آن همه را در نیم مایلی می‌کشند».

روز دوازدهم بایدن در حالی به تل آویو سفر می‌کند که درخواست‌های مکرری به سوی ایران برای عدم حمله مقاومت به تل آویو ارسال شده است. عدم همگرایی و سردرگمی در این سفر همچنان برای طرفین امریکایی و اسرائیلی وجود دارد چرا که اسرائیل به دنبال نابودی کامل حماس برای کسب دستاورد ملموس از این جنگ است، اما امریکا ظرفیت یک درگیری منطقه‌ای دیگر را ندارد و مطلوب آن این است که با تخلیه غزه با هزینه کمتری منافع هردو یعنی خودش و اسرائیل را تامین کند از این رو تضمینی برای ورود زمینی نمی‌دهد و تاکید بر حمایت لجستیکی و اطلاعاتی و.. دارد. از آن طرف اعضای محور مقاومت تصمیم دارند از تمرکز دشمن بر نوار غزه با کورکردن اطلاعاتی فلج کردن زرهی و... بکاهند و طرح‌های منظم و حساب شده را پیش برند.

روز‌های سیزدهم تا پانزدهم و شانزدهم دشمن هنوز به دنبال خرید زمان است و درماندگی اتاق عملیات صهیونیستی از پسا حمله زمینی با وجود تهدید و پیام آمادگی کامل جهاد و مقاومت اسلامی برای مقابله با یورش زمینی نمایان است. کاروان‌های کمک‌های دوستانه وارد غزه شده و در پی سیاست بمباران شمال و شرق غزه، کمک‌های اندک و غیر ضروری، فقط در جنوب توزیع می‌شود. اتفاق مهم روز شانزدهم این است که یورش صهیونیست‌ها به محور جنوب برای تست و سنجیدن محور مقاومت، بر خلاف اخبار روز‌های قبل که درباره حمله به شمال و شرق مطرح بود، بر آن‌ها معلوم کرد مقاومت در آمادگی کامل به سر می‌برد به همین جهت ساعاتی بعد با وجود بمباران سنگین نوار غزه، اعلام شد حمله زمینی به تعویق افتاده است! پس از حمایت همه جانبه امریکا از تل آویو، محور‌های مقاومت از عراق و سوریه فعال شده و حملات در حال افزایش می‌باشد تا این پیام به دشمن ارسال شود که این فقط بخشی از توان مقاومت است و محور‌های دیگر مقاومت هنوز وارد عمل نشده اند.

از روز‌های هفدهم تا امروز نشان می‌دهد هرچه زمان می‌گذرد، رژیم صهیونیستی سردرگمی خود را در کشتار وحشیانه زنان و کودکان خالی می‌کند و این گونه بیشتر به محاق می‌رود. به فرموده رهبر معظم انقلاب، مردم دنیا عصبانی هستند و از روز اول حمله تل آویو به باریکه غزه و کشتار کودکان و زنان بی دفاع، این عصبانیت افزایش یافته و شدت بیش تری پیدا کرده است چنانچه هر روزه شاهد تظاهرات طولانی در کشور‌های مختلف جهان علیه رژیم صهیونیستی هستیم.

بخشی از جمع بندی بعد از بیست و دو روز نبرد نشان می‌دهد اتاق عملیات تل آویو با وجود افسران اطلاعاتی امریکایی، هنوز در فکر حمله زمینی برای دست یافتن به تونل‌های حماس و آزادی اسرا است و بار‌ها به این نتیجه رسیده است که ورود زمینی به غزه با وجود عدم آمادگی یگان‌ها و آسیب پذیریشان، یعنی افتادن در باتلاقی که خروج از آن ممکن نخواهد بود. همچنان که هر روز بر فشار خانواده‌های اسرا با تجمع و اعتراضات مقابل کنست و... افزوده می‌شود و نتانیاهو ناچار شده است شخصا برای آرام کردن آن‌ها دست به کار شود. پس از رخنه جمعه شب و پشتیبانی بی سابقه با صد فروند جنگنده بمب افکن، رژیم صهیونیستی به این نتیجه ملموس رسید که دچار شکست سختی از مقاومت شده و اکنون می‌داند ورود به باریکه و عدم ورود، هر دو آغاز و پایانی برای کابینه نتانیاهو خواهد بود. پس از بیست و دو روز از آغاز طوفان‌الاقصی، با وجود حمایت همه جانبه امریکا، رژیم جعلی هیچ دستاوردی نداشته به جز کشتار ساکنین بی دفاع و عصبانی کردن بیشتر مردم دنیا. باید دید در روز‌های بعد، تل آویو چه خوابی برای خود می‌بیند. با وجود جنایات جنگی گسترده، تنها می‌تواند به غرق شدن خود کمک بیشتری داشته باشد.

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.