اساساً امکان صلح فلسطین و اسرائیل وجود دارد؟

وقتی عقاید و نظرات صهیونیستها و اندیشمندان و عملکرد سیاسیون این رژیم مرور می‌شود، بیشتر روشن می‌شود که چرا بعد از 75 سال بر خلاف همه تلاشها، اسرائیل هیچ وقت دنبال صلح نبوده است.

به گزارش پایگاه خبری هادی نیوز به نقل از فارس : رژیم صهیونیستی در عمر کمتر از هشتاد ساله خود، با استفاده از قدرت حامی بزرگ خود یعنی آمریکا همیشه از همه فرصتها برای صلح با محیط عربی خود با هدف سیطره‌جویی طفره رفته اما در طرف مقابل، برخی اندیشمندان یهودی صهیونیست، مسئولیت آن را امروز بر عهده کشورهای اسلامی می‌اندازند.  

نمونه آن، موشه شارون مورخ اسرائیلی ضد اسلامی، تحصلیکرده دانشگاه عبری و آکسفورد، پاریس و دوبلین در رشته تاریخ و تمدن اسلامی است که به داشتن مواضع ضد اسلام شهره است.

موشه شارون، استاد کرسی مطالعات بهایی و مترجم کتاب دیانت بهایی، مشاور وقت مناخیم بگین نخست وزیر اسبق اسرائیل در اواخر نوامبر (23 نوامبر) در یادداشتی که در وبسایت اسرائیلی میدا متعلق به ران بارتز دکترای فلسفه و رسانه و مسئول رسانه‌ای سابق دفتر بنیامین نتانیاهو منتشر کرد، مسئولیت جنگ در منطقه را سراسر ناشی از اسلام معرفی و ادعا میکند اساساً چون تشکیل کشور یهود در تعارض با اسلام است، اسرائیل شاهد جنگ است. 

این مورخ یهودی صهیونیست، برداشت نادرستش از اسلام را تشریح کرده و نوشته، علت جنگ‌ها و ناامنی علیه اسرائیل، دین اسلام است. «صلحی وجود ندارد. هیچ خاورمیانه جدیدی هم نیست. بالعکس، خاورمیانه قدیمی عصر قرون وسطی هنوز زنده است و حالش هم خوب است. خاورمیانه‌ای مملوء از اسلام متعصب، تندرو و هولناک که روحانیونش که از هر چیز غیراسلامی متنفرند، آن را هدایت میکنند».

مشهور است که موشه شارون معتقد است، «به هیچ وجه و تا ابد، امکان صلح بین اسرائیل و فلسطین نیست» و «توافقهای صلح عربی تاکتیک و راهبرد و خرید زمان است». مستندش هم این است که یک بار وزیر کشور وقت اردن این حرف را به او زده. 

او معتقد است، «زمان آن رسیده که یهودیان بفهمند، هیچ صلحی در خاورمیانه نخواهد بود، تا زمانیکه کشور مستقل یهودی باشد». سپس نتیجه میگیرد که «دوره صلح دروغین به سر آمده و دوره، دوره جنگ در گذشته، حال و آینده است. فقط باید برای جنگ آماده شد. مردم یهود در ورود به جنگ مردد هستند... آنها میپرسند جنگ تا کی؟ پاسخ این است تا وقتی که مسلمانان امید نابودی اسرائیل را از دست بدهند، یعنی تا آخرِ  آخر».

مرور مواضع این اندیشمندان کهنه‌کار صهیونیست را وقتی در کنار عملکرد دولتهای متوالی رژیم اسرائیل مرور کنیم، اینطور فهم میشود که اینها نه اعتقادی به صلح دارند نه اعتقادی به کشور فلسطین. مگر قرار نبود بعد از امتیازهای عجیب و غریب فلسطینی‌ها تا توافق اسلو، کشور مستقل فلسطینی در مرزهای 1967 به رسمیت شناخته شود؟ مگر شهرکهای کرانه باختری که حتی از نظر سازمان ملل هم غیرقانونی است، توسعه پیدا نکرده؟ چند سال باید بگذرد تا یک فلسطینی اجازه یابد حتی در همان مرز 67 بتواند کشورش را تشکیل دهد؟ مگر اسرائیل طرح صلح عربی را که عبدالله شاه سابق عربستان روی میز گذاشت پذیرفت؟

حکومت فعلی اسرائیل از جنس اندیشه‌های موشه شارون است که معتقدند تا آخر آخر باید جنگید و همیشه باید آماده جنگ بود. او در همین یادداشتش مینویسد «ما باید یک بار برای همیشه این چرندیاتی که اسمش را میگذارند کشور فلسطین، تمام کنیم...» چون از نظر او کرانه باختری جایی است که باید تخریب شود و شهرکها آنجا ساخته شود.

بنابراین وقتش رسیده که همانطور که امثال موشه شارون‌ها رک حرفشان را میزنند و تعارف را کنار میگذارند، سران کشورهای اسلامی نیز تعارف را کنار بگذارند و بپذیرند که اسرائیل هیچ گاه طرح دو دولتی را نخواهد پذیرفت و هرگز به آن تن نخواهد داد همانطور که تا الان نداده چون قرار نیست هیچ وقت آن را بپذیرد؛ لذا اینقدر تکرار نکنند که تنها راه حل مشکل فلسطین و اسرائیل، تن دادن به راهکار دودولتی است.

زمان آن فرارسیده که سران اسلامی با حمایت از مقاومت مشروع مردم فلسطین، به سران آمریکا و حامیان غربی اسرائیل بفهمانند که به جای آنکه درباره غزه پساحماس صحبت کنند، درباره اسرائیل پساهفتم اکتبر صحبت کنند که چگونه میخواهد به زندگی‌اش ادامه دهد؟ چه راه حلی برای ادامه حیات اسرائیل در سایه حماس قدرتمندتر و فلسطین قوی‌تر هست؟ حتی صرف پذیرش طرح این سوالات برای اسرائیل و آمریکا سخت است، اما گذر ایام واشنگتن و تل آویو را با واقعیت جدید میدانی در خاورمیانه کاملا رو به رو خواهد کرد. کمی صبر لازم است. 

انتهای پیام/م

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.