مقدمه
دو عبارت امام و امت، رهبری و مردم، هدایت کننده و هدایت شونده همواره در طول حیات بشر مطرح بوده و تحولات تاریخ ناشی از کنش و واکنش آنهاست. پیامبران و سفیران الهی با کتاب آسمانی خویش برای هدایت مردم آمدند بخشی از مردم فرمان آنها را لبیک گفته و به سعادت و کمال رسیدند و برخی با سرپیچی از پیام وحی راه سقوط و حیوانیت را پیمودند. امامان پیشوای هدایت علمی و رفتاری انسان بوده و مردم، امت او و ماموم بشمار میروند، برخی پایبند تبعیت و فرمانبری امام بوده و هزینههای این راه را تحمل کردند و نام و یاد خود را در تاریخ ماندگار ساختند و شمار زیادی از مردم مرعوب قدرتهای زمان یا فریفته ثروت و قدرت و شهرت گردیدند و مجذوب دنیا شدند و امام خود را تنها گذاشته و به دست درندگان سپردند تا به شهادت برسند و خود از قافله کمال و سعادت و قرب الهی بازماندند.
امیرالمؤمنین علی(ع) در نامه خویش به مالک اشتر نقش امام نسبت به مردم را به خوبی بیان کردند: «جیایه خراجها وجهاد عدوها، و استصلاح اهلها، و عماره بلادها: گردآوری مالیاتهای مردم، پیکار با دشمنان ملک و ملت، ساماندهی امور مردم، آبادکردن شهرها». (نهجالبلاغه، نامه 53)
با این وجود در عصر غیبت نهضتهای زیادی برای احیای اسلام و حقوق مردم صورت پذیرفت اما انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) فصل نوینی در کتاب احیاگری، اصلاحگری و انقلابیگری گشود و به شکل بسیار موزونی نقش اسلام و مردم، امام و امت، آسمان و زمین را عینیت بخشید و نوشتار حاضر رابطه رهبری و مردم را در نگاه امام خمینی(ره) مورد اشاره قرار میدهد.
سطوح رابطه رهبری و مردم
1-رابطه هدایتگری و راهبری:
رهبری تکلیف خود را هدایت مردم میداند و مردمی که خواهان هدایت شدن و رسیدن به کمال و سعادت معنوی هستند از او هدایت میپذیرند. راهبری و هدایتگری حق و تکلیف رهبران و هدایت شدن و پذیرش هدایت، حق و تکلیف مردم است. امام خمینی(ره) خدا محوری را خاستگاه هدایت شمردند و مهمترین شاخصهها و معیارهای آنرا قیام لله، اخلاص در انگیزه، اخلاص در اندیشه، اخلاص در عمل و خدمت برای خدا دانستند. (صحیفه امام، ج 18، ص 126)
2-رابطه فرماندهی و فرمانبری:
رهبری انقلاب فرمانده کل قوای کشور و فرمانده آحاد ملت است، اذن جهاد و دفاع میدهد و به تعبیر امام علی(ع) در عهدنامه مالک اشتر از کیان کشور و ملت در برابر دشمن دفاع و جهاد میکند، مردم با فرمانبری و تبعیتپذیری، از یکسو کشور و سرنوشت خویش را حفظ میکنند، از سوی دیگر از ویرانی مملکت جلوگیری میکنند و علاوه بر آن تکلیف فرمانبری خود را به انجام میرسانند. براساس شرع و قانون اساسی، فرماندهی حق و تکلیف رهبری و فرمانبری حق و تکلیف مردم است.
3-رابطه خدمت و قدرشناسی:
براشاش آموزههای اسلامی و فرهنگ انقلاب اسلامی که در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) تجلی یافته است، وظیفه رهبری خدمت به مردم است و تکلیف مردم قدرشناسی از او و حمایت و پشتیبانی از رهبری است، در مکتب سیاسی امام خمینی(ره) رهبری یعنی خدمت و رهبر یعنی خادم و شعار "ما خدمتگزاریم"را تبدیل به گفتمان رایج کرد.(عباس شفیعی، سبک رهبری امام خمینی(ره)، ص 70)
4-رابطه ولایت و امامت و امت:
رهبری ولی امر و امام مردم و اولی به تصرف نسبت به جان و مال آنهاست، به همین خاطر فرمان جهاد میدهد و کشته شدگان را شهید میداند و وعده بهشت و قرب الیالله میدهد، اعمال ولایت، تکلیف رهبری است. اگر از آن شانه خالی کند در پیشگاه الهی مورد سؤال قرار میگیرد و نسبت به جامعه مسئول است، تکلیف مردم ولایتپذیری است، اگر مردم از ولایت پذیری سرباز بزنند مانند صدر اسلام، امام کشی به راه میافتد و حق پایمال میگردد.امام راحل تأکید کردند: به ضرورت شرع و عقل، آنچه در دوره حیات رسول اکرم(ص) و زمان امیرالمؤمنین علیبنابیطالب(ع) لازم بود یعنی حکومت و دستگاه اجرا و اداره، پس از ایشان و در زمان ما لازم است.(ولایت فقیه، ص 30)
5-رابطه پدر و فرزندی:
براساس حدیث شریف نبوی که فرمودند: «انا و علی ابواء هذاه الامه» من و علی دو پدر امت اسلام هستیم، رهبری، پدر جامعه به شمار میرود. او امت را فرزندان خود میداند و از حقوق و منافع فرزندان خود به خوبی حفاظت و صیانت میکند. فرزند باید در همه حال به پدر احترام بگذارد، مکلف است حق پدر و رضایت او را جلب کند، رضایت پدر در حد رضایت خداست و افراد یا امتی که عاق پدر شود روی سعادت و سلامت و پیشرفت نخواهد دید همانطور که مردم کوفه و شام هنوز هم آرامش به خود ندیدهاند.
6-رابطه رئیس و مرئوسی:رهبری رئیس مملکت است، عالیترین مقام کشور بشمار میرود او رئیس مردم است و مردم باید حقوق رئیس خویش را مراعات کنند، امین او باشند، پشتیبان او باشند، مطابق دستور او عمل کنند. و رئیس نيز باید حقوق و منافع مادی و معنوی مرئوسین را تأمین کند به صلاح و منفعت آنها گام بردارد و مردم را مشاوران امین خود بداند.
7-رابطه تمدنسازی:
امام خمینی(ره) حرکت انقلابی خویش را برای حفاظت از فرهنگ و تمدن اسلام و ایران آغاز کرد و آن را مایه نجات کشور میداند. امام فرمودند: اگر فرهنگ و اجتماع ما اصلاح شود، مملکت خود به خود اصلاح میشود... شما یک تمدن و فرهنگ آزاد بوجود بیاورید و اگر نمیتوانید، از راه کنار بکشید و بگذارید ما انجام دهیم، فرهنگ و تمدن باعث خوشبختی یا بدبختی یک ملت میشود، اگر در آن خرابی بوجود آید، در سایه فرهنگ غلط، یقیناً انسانهای فاسد و خرابکار پرورش مییابند و اگر فرهنگ ما دست نخورده بماند انسانهای نیک و صالح... (صحیفه امام، ج 7، ص 2). مردم برای احیای فرهنگ و تمدن اسلام وظیفه دارند پشتیبان رهبری باشند.
8-رابطه عدالت ورزی:
رهبری و مردم هر دو خواستار اجرای عدالت و مبارزه با فقر و فساد و تبعیضاند اما در این وسط افراد و گروههای فرصت طلب و سود جو و قدرتطلب، اوضاع را آشفته میسازند، امام و رهبری مسیر عدالت ورزی و روش و ابزار تحقق آن را نشان میدهد و مردم به مبارزه در مسیر عدالت هستند در قرآن کریم تصریح شده است که ما پیامبران خود را با دلیل روشن فرستادیم و با آنها کتاب و قانون نازل کردیم تا مردم عدالت را برپا دارند «لیقوم الناس بالقسط» (حدید، 25) امام خمینی(ره) فرمودند: اسلام دین افراد مجاهدی است که به دنبال حق و عدالتند، دین کسانی است که آزادی و استقلال میخواهند.(ولایت فقیه، ص 10)
9-رابطه دیدهبانی:
رهبری و امام مسلمین دیدهبان امین و هوشمند امت است. مردم برای سلامت و حفاظت از خویش باید به دیدهبان خویش اعتماد داشته و هشدار و تذکر او را نصبالعین قرار دهند، رهبری، دشمن و توطئهها و ابزارها و شیوههای دشمنانه را به خوبی میشناسند و مردم را نسبت به آنها بیدار میسازند، مردم نباید دچار رخوت و سستی و اختلاف در تحلیل شوند، باید مطابق هشدارهای رهبری اقدام کنند و لحظهای تردید روا ندارند.
10-رابطه مستقیم:
امام خمینی(ره) نهضت خویش را در ادامه نهضتها و جنبشهای اسلامی به پیروزی رسانید با این تفاوت ضعفهای حرکتهای پیشین را شناسایی و مرتفع ساخت و در حرکت انقلابی خود بر خلاف گذشته که به نفوذ در دربار و تأثیرگذاری بر سیاستها تمرکز داشته و یا به تحریک و ترغیب نخبگان اکتفا میکردند، این بار بطور مستقیم آحاد و اقشار و طیفهای مردم را به صحنهی انقلاب کشانید، بدین ترتیب واسطهها بین رهبری و مردم از پیش روی برداشته شدند. مردم نیز رابطه مستقیم با رهبری را تا رحلت امام خمینی(ره) همچنان در اولویت اول اهمیت داشته و حتی پس از رحلت آن حضرت نیز پیوند خود را با افکار و اندیشهها و آرمانهای امام راحل ثابت و استوار حفظ کردهاند و همچنان پشتیبان ولایت فقیه و انقلاب اسلامی و در رکاب رهبری معظم انقلاب هستند.
11-معرفت افزایی و بصیرت افزایی:
امام و رهبری جامعه پیوسته معرفت و بینش مردم را ارتقاء میبخشد، مردم نیز بدون توجه به ابزارها و مراکز شبهه پراکنی دشمن، تنها معرفت خویش را از زلال اندیشه رهبری اخذ مينمایند. امام خمینی(ره) فرمودند: علمای هر ملتی ملت خودشان را آگاه کنند به نقشههایی که اجانب و مستعمرین کشیدهاند برای تفرقهاندازی. (صحیفه امام، ج6، ص 295)
12-رابطه برادری و اخوت:
در گفتمان سیاسی امام خمینی(ره)، رهبری یعنی برادری و در نظام امامت و امت، رهبر و مردم با هم برادرند و فرمودند: من و شما هر دو برادر هستیم و اصلاً صف واحد است.) (صحیفه امام، ج 6، ص 253)
حقوق رهبری
بدیهی است در قرآن و سنت معصوم(ع) حقوق امام و امت حقوق متقابل و جاده دو طرفه است، از اینرو حقوق زیادی برای رهبری در قبال مردم مطرح شده است و افکار و اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) ترجمان وحی و تفسیر شریعت بشمار میرود و بازتاب مطالبی است که در معارف اسلامی تبیین شده است. برخی از مهمترین حقوق رهبری که باید از سوی مردم ادا گردد تا توفیق حاصل شود عبارتند از:
1-اعتماد:
رهبری با ویژگیها و معیارهای مطرح شده از سوی معصوم(ع) صلاحیت و حق رهبری دارد مردم باید به او اعتماد کنند و در این راه هیچ گونه تردیدی به خود راه ندهند. عدم اعتماد مردم به رهبری نه تنها موجب شکست و توقف و ذلت خواهد شد، بلکه مستوجب عقاب نیز خواهد بود. بنابراین اعتمادسوزی و تحریک شکاف رهبری و مردم، گناهی بزرگ و خسارتی جبران ناپذیر و حرکتی دشمن شاد کن میباشد.
2-اطاعت و پیروزی:
موفقیت رهبری و توفیق نظام در صورتی محقق خواهد شد که مردم از رهبری اطاعت کنند، حق رهبری مردم این است که فرمانش را ببرند و نسبت به اجرای تدابیرش اقدام عملی بکنند. در غیر این صورت حوادث تلخ صدر اسلام تکرار خواهد شد که امام علی(ع) در تبیین آن شرايطی فرمودند: «لا رأی لمن لایطاع» رهبری که اطاعت نشود کاری از پیش نمیبرد.
3-مشروعیت و اعتبار:
رهبری به تمامی ارکان کشور و قوانین موجود مشروعیت میبخشد حتی حکم ریاست جمهوری منتخب را نیز تنفیذ میکند این شانی است که اسلام به او داده است. اعتبار مسئولیتها و اقدامات به تأیید رهبری است.
4-ولایت و ریاست:
داشتن ولایت بر امور فردی و اجتماعی مردم و ولایت بر اداره کشور حق رهبری است او رئیس کشور و رئیس و رهبر مردم است همگان باید این حق را به رسمیت بشناسند و بدان تمکین نمایند. امام خمینی(ره) با تأکید بر این مهم ولایت فقیه را ضد دیکتاتوری میدانند.(همان، ج 10، ص 310)
5-نظارت عالیه بر تمامی امور و شئون کشور
6-تعیین سیاستهای کلان کشور و چشمانداز بلند مدت و خط مشی کلی نظام
7-بسیج عمومی و تهییج مردم برای حضور در عرصههای سرنوشتساز:تأسیس بسیج مستضعفین در اوایل انقلاب و بسیج عمومی در دوران دفاع مقدس مهمترین گواه این حق است و مردم وظیفه دارند در فراخوان عمومی رهبری به میدان بیایند و به تکلیف خود عمل کنند.
8-گفتمان سازی و الگو سازی:
امام خمینی(ره) با رهبری بینظیر خویش ملت ایران را در سطح از تأثیرگذاری قرار داد که الگوی مسلمانان و مستضعفان باشد و فرمودند: همت و شجاعت ملت ایران میتواند الگوی دیگر ملل قرار گیرد. (صحیفه امام، ج 3، ص 17) ملت ایران ميتواند به دلیل اتکای به خدا و دست کشیدن از قدرتهای مادی و ... جریان بتشکنی را در دنیا رهبری کند. (همان، ج 15، ص 182)
حقوق مردم
مردم به موازات اینکه وظیفه دارند از رهبری اطاعت کنند به او اعتماد داشته باشند و از نظام سیاسی حمایت و پشتیبانی نمایند. دارای حقوقی هستند که رهبری و مسئولان نظام مکلف به ادای آن حقوق میباشند. نظام اسلامی جاده یکطرفه نیست که تنها یک طرف رهبری یا مردم بر دیگری حقوقی دارند که ادای آن حقوق موجب پیشرفت دنیوی و سعادت اخروی خواهد بود.در عبارت امام خمینی(ره) واژه مردم 1212 مورد و واژه ملت 1523 مورد تکرار شده است. (اندیشه سیاسی امام خمینی، یحیی فوزی، ص 142)
1-اجرای عدالت:
عدالت جایگاه بسیار والایی در کتب آسمانی بهویژه مكتب حیات بخش قرآن کریم و اسلام عزیز دارد، در اندیشه امام خمینی(ره) اجرای عدالت محوریترین جهت گیری سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در نظام اسلامی بشمار میرود. امام خمینی(ره) برقراری عدالت را هدف ارسال پیامبران و نازل شدن کتب آسمانی میداند.(صحیفه امام، ج 15، ص 213). عدالت را امری فطری و عقلانی میدانند و ميفرمايند: قلب فطرتاً در مقابل قسمت عادلانه خاضع است و از جور فطرتاً گریزان و متنفر است. (همان، ج 2، ص 406) امام عدالت را ارزش برتر و تغییرناپذیر و شاخص حکومت اسلامی قلمداد نمود و تأكيد میکنند: ارزشها در عالم دو قسم است یک قسم ارزشهای معنوی از قبیل ارزش توحید و جهاد مربوط به الوهیت و از قبیل عدالت اجتماعی، حکومت عدل و رفتار عادلانه حکومتها با ملت و بسط عدالت اجتماعی در بین ملتها ... که تغییر پذیر نیست. (همان، ج 11، ص1). امام خمینی(ره) اجرای عدالت را زمینهساز توسعه معنوی و ایجاد محیط امن میدانند (همان، ج 20، ص 116)، آنرا تکلیفی انسانی و دینی برای همگان میدانند و تأکید دارند: ائمه و فقهای عادل موظفاند از نظام و تشکیلات حکومتی برای اجرای احکام الهی و برقراری نظام عادلانه اسلام و خدمت به مردم استفاده کنند.(همان، 6 ص 77) و باز تأکید میکنند: عدل اسلامی را مستقر کنید، با عدل اسلامی همه و همه در آزادی، استقلال و رفاه خواهند بود.(همان)
2- استقلال:
امام خمينی(ره) حفظ استقلال را حق ملت ایران میداند و تأکید مینمایند: ملت ایران .. امید دارد دست اجانب را از جمیع ممالک اسلامی کوتاه کند و استقلال را به آنها برگرداند. (صحیفه امام، ج8، ص 150) استقلال به معنای رهایی و آزادی از حیطه حاکمیت و سلطه سیاسی متکبران بر ملت است. امام تصریح میکنند: اینکه جوانان ما میگویند نه شرق و نه غرب معنایش این است که هیچکدام در ایران دخالت نکنند و این کاملاً بجا و بحق است.(همان، ص114)
3-آزادی:
آزادی حق مردم است، البته آزادی در چارچوب قوانین اسلام و قوانین اساسی و عادی جمهوری اسلامی مطلوب و مورد نظر است. آزادی به معنای بدست گرفتن سرنوشت سیاسی خود. آزادی از شعارهای اصلی مردم در پیروزی انقلاب اسلامی بوده و همچنان بر آن پافشاری دارند، امام تأکید دارند: هیچ فردی حق ندارد انسانی یا جامعه و ملتی را از آزادی محروم کند (همان، ج 5، ص 387)
در عین حال یادآوری میکند که معنای آزادی این نیست که کسی بخواهد توطئه کند، در توطئه هم آزاد است، نه. در توطئه آزاد نیست، یا حرفهایی بزند که شکست ملت است، شکست نهضت است، این آزادی نیست، در چهارچوب این نهضت انقلاب اسلامی همه مردم آزاد هستند (همان، ج 12، ص 324). باید همه بدانیم که آزادی به شکل غربی آن که موجب تباهی جوانان و دختران و پسران میشود، از نظر اسلام و عقل محکوم است، تبلیغات و مقالات و سخنرانیها و کتب و مجلات، بر خلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح کشور حرام است و بر همه مسلمانان جلوگیری از آنها واجب است.(همان، ج21، ص 435).
4-امنیت:
امنیت مهمترین نیاز کشور و مطالبه اساسی مردم است و حق همگانی است، امام خمینی(ره) با اذعان این مهم تصریح کردند: برای حفظ مملکت اسلامی دفاع باید بکنیم... دفاع از کشور مسلمین یکی از واجبات است. (همان، ج 15، ص 117) امام خمینی(ره) و مسئولان کشور در دوران بحرانی اوایل انقلاب برای ناامنی و بیثباتی سیاسی گروههای ضد انقلاب ایستادگی کردند و دوران 8 سال دفاع مقدس را مدیریت کردند تا امنیت و آرامش بر کشور حکمفرما باشد و مردم احساس ناامنی نکنند و هیچ کشوری به خود اجازه تجاوز به ایران را ندهد.
5-خدمت رسانی:
در اندیشه سیاسی امام، مهمترین وظیفه مسئولان نظام و رهبری که حق مردم بشمار میرود، خدمت رسانی به مردم است، امام راحل فرمودند:هر چه صاحب منصب ارشد باشد باید بیشتر خدمتگزار باشد مردم بفهمند که هر درجهای که بالا میرود با مردم متواضعتر میشود... کاری کنید که دل مردم را بدست بیاورید، پایگاه پیدا کنید در بین مردم، وقتی پایگاه پیدا کردید، خدا از شما راضی است، ملت از شما راضی است، قدرت در دست شما باقی میماند و مردم هم پشتیبان شمایند.(همان، ج7، ص 511)
6-انتخابات و حق تعیین سرنوشت:
نظام جمهوری افتخار دارد که بطور متوسط هر سال یک انتخابات برگزار کرده و تمامی مسئولان کشور بطور مستقیم یا غیر مستقیم از سوی مردم انتخاب میشوند. امام خمینی(ره) تأکید دارند: از حقوق اولیه هر ملتی است که باید سرنوشت و تعیین شکل و نوع حکومت خود را در دست داشته باشند، طبیعی است که چون ملت ایران بیش از نود درصد مسلماناناند، باید حکومت بر پایه موازین و قاعده اسلامی بنا شود.(همان، ج4، ص 367)، ما تابع آرای ملت هستیم، ملت ما هر طور رأی داد، ما هم از آنها تبعیت میکنیم، ما حق نداریم ... به ملتمان یک چیزی را تحمیل بکنیم .(همان، ج11، ص 34)
7-امر به معروف و نهی از منکر:
اجرای فریضه امر به معروف و نهی از منکر حق و تکلیف مردم است و امام آنرا بر همه مسلمانها واجب میداند و از سوی دیگر به مسئولان تکلیف میکنند که تذکرات مردم را جدی بگیرند، امام در این زمینه با صراحت تأکید میفرمایند: همه و همه موظفاند که نظارت کنند بر این امور ... اگر من یک پایم را کنار گذاشتم، کج گذاشتم، ملت موظف است که بگویند پایت را کج گذاشتی، خودت را حفظ کن. (همان، ج 6، ص 80)
8-تعلیم و تربیت:
از جمله حقوق مردم کسب تعلیم و تربیت صحیح است، بر اساس اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) این مهم در قانون اساسی تصریح شده است و آنرا وظیفه نظام اسلامی دانسته است.
9-مشارکت و مشورت:
مشارکت در تمامی صحنهها کشور و طرف مشورت قرار گرفتن از حقوق مردم است، امام میفرمایند: بدون مردم نمیشود کارکرد و موفقیت حاصل نمیشود.(همان، ج 16، ص 491) امام همواره به اهمیت نقش مردم در موفقیت حکومت و کارآیی و کارآمدی آن پرداختهاند و موفقیت حکومت را بدون ملت ناممکن دانسته است. مشارکت در نگاه امام خمینی(ره) هم حق است و هم تکلیف و مسئولیت، چون حق مردم است، مردم نسبت به تحقق آن مکلف هستند چه هر حقی منوط به تحقق تکلیفی است و هر تکلیفی منوط به وجود حقی (همان، ج 4، ص 72)
عرصههای مشارکت مردم فراوان هستند نظیر انتخابات و همه پرسیها، حفاظت و پاسداری از نظام سیاسی و جامعه و حکومت، یاری در جهت حل مشکلات حکومت و نظام سیاسی، نظارت بر حکومت و نهادهای آن و برخورد با خطاها و تخلفات و امر به معروف و نهی از منکر، تحقق اهداف و ارزشها و محتوای اساسی حکومت اسلامی، تعالی بخشیدن به اسلام و تحقق مقاصد آن، مقابله و برخورد با نفوذ و تهاجم بیگانگان آنها، خدمت به همنوعان (سایر مردم)، یاری مستضعفان در سرتاسر جهان بهویژه جهان اسلام، پیشنهادها و انتقادهای سازنده از مسئولان امور جامعه، مشارکتهای اقتصادی در جهت پیشبرد امور جامعه. امام راحل تأکید میکنند: اکنون که بحمدلله تعالی موانع رفع گردیده و فضای آزاد برای دخالت همه طبقات پیش آمده است، هیچ عذری باقی نمانده و از گناهان بزرگ نابخشودنی، مسامحه در امر مسلمین است. (همان، ج 21، ص 420)
دیدگاه ها