«آب»ها و «سراب»هاي توافق هسته اي

 

بي گمان به سرانجام رسيدن مذاکرات هسته اي ايران و 1+5 نه تنها يکي از فصل هاي مهم تاريخ کشورمان بلکه رويدادي شايد منحصر به فرد در تاريخ تعاملات ديپلماتيک جهان از ابتداي تاسيس سازمان ملل متحد محسوب مي شود به اين دليل درباره اين رويداد مهم جهاني نه تنها تا ماه ها مي توان و بايد ده ها و صدها مقاله تحليلي توسط صاحب نظران و کارشناسان نوشته شود بلکه به نظر مي رسد بايد در اين زمينه براي ثبت تاريخي و در معرض قضاوت آيندگان قرار دادن آن، چندين کتاب به رشته تحرير درآيد...

نویسنده: 
 کورش شجاعي

 

بر اين اساس به نظر مي رسد براي تبيين زواياي مختلف اين رويداد بزرگ تاريخي و نقد منصفانه و برشمردن نکات مثبت و منفي آن صاحب نظران و کارشناسان بايد به وظيفه خود عمل کنند. اين نوشته حاصل بضاعت مزجات و قلم الکن کسي است که ادعاي کارشناسي در اين زمينه ندارد اما براساس داده ها و اطلاعات ارائه شده توسط مسئولان تنها مي خواهد گامي کوچک در جهت اداي دين و عمل به وظيفه ديني، ملي، تاريخي و سياسي خود برداشته باشد. بر اين باورم که کوچک شمردن مذاکرات و توافق هسته اي ايران با 6 قدرت مطرح اقتصادي سياسي و نظامي که پنج کشور آن از حق غيرقانوني «وتو» برخوردارند کاري خلاف انصاف است چرا که اين توافق علي رغم اين که يک توافق عالي و ايده آل و تضمين کننده آرمان هاي بزرگ مردم ايران نيست اما به هر صورت توافق از جهاتي خوب است که حتي اگر به مراحل بعدي يعني «امضا» و «اجرا» نرسد به دلايل عديده اي برنده اصلي مذاکرات ملت بزرگ و مقاوم ايران است به همين دليل شايد مروري هرچند اجمالي به دستاوردهاي اين مذاکرات اين ادعاي نگارنده را به مقبوليت نزديک کند.

 

«آب هاي» توافق هسته اي

1 – قدر مسلم به کرسي نشاندن خواست و اراده ملت ايران حداقل در مقابل اراده 6 کشور قدرتمند، ثروتمند و موثر جهان و تحميل اين خواست و اراده بر شوراي امنيت سازمان ملل متحد پس از 12 سال مقاومت و مذاکره و خصوصا مذاکرات حدود 23 ماهه دولت يازدهم و تيم مومن، انقلابي، غيور و پرطاقت مذاکره کننده هسته اي کشورمان دستاورد بسيار بزرگي براي ما محسوب مي شود به خاطر داشته باشيم که شوراي امنيت و همين کشورهاي 1+5 پيش از توافق هفته گذشته و صدور قطع نامه شماره 2231 و حتي همين چين و روسيه همان هايي هستند که در 6 قطع نامه قبل از قطع نامه اخير عليه کشورمان راي دادند بدون آن که احدي از آنان از حق وتوي خود به نفع ايران استفاده کنند آن هم درباره قطع نامه هايي که ذيل فصل هفتم عليه ايران صادر شد.

 

به راستي اگر پايمردي مردم ايران و مقاومت جانانه آنان، تلاش دانشمندان هسته اي، راه اندازي 20هزار سانتريفيوژ در آن شرايط حساس و ريخته شدن خون 4 شهيد هسته اي به پاي خواست بر حق ملت ايران نبود و اگر قدرت نفوذ ايران در منطقه و توان دفاعي و موشکي کشورمان در اين حد از بازدارندگي نبود و اگر اين همه صبر و تحمل و مقاومت مردم در مقابل فشارهاي سياسي و اقتصادي وجود نداشت و اگر هدايت ها و رهبري هاي رهبر دورانديش، مقاوم، انقلابي و اين مرد مومن خلف صالح خميني عزيز نبود اين دستاورد بزرگ و پيروزي در جنگ اراده ها نصيب ايران عزيز مي شد؟

 

2 – گرچه اين توافق حتما بايد توسط کارشناسان حقوقي خصوصا کارشناسان حقوق بين الملل به صور دقيق و از زواياي مختلف مورد نقد و بررسي قرار گيرد تا بتوان نظرهايي دقيق و کارشناسي ابراز کرد اما آنچه تاکنون توسط دکتر ظريف و دکتر عراقچي و ديگر اعضاي تيم مذاکره کننده هسته اي که به تعبير رهبري فرزندان انقلابي اين کشورند اعلام شده اين است که براساس توافق انجام شده و قطع نامه اخير شوراي امنيت، موضوع هسته اي ايران از ذيل فصل هفتم خارج شده که اين نيز دستاوردي بس بزرگ است چرا که از قرار معلوم و براساس گفته هاي تيم مذاکره کننده با اذعان و امضاي شوراي امنيت سازمان ملل برنامه هسته اي ايران تهديد کننده صلح نيست (گرچه از ابتدا اتهام تهديدکنندگي برنامه هسته اي ايران کذب محض و اتهامي بس ناروا بوده است) و بر اين اساس هيچ کشوري مجوز دخالت نظامي براي جلوگيري از فعاليت هاي هسته اي ايران را ندارد البته همه مي دانيم که ملت ايران ملتي ترسو و بزدل نيست که از تهديد حتي بزرگ ترين کشورهاي دنيا بهراسد چرا که اين ملت بارها و بارها و خصوصا در جنگ تحميلي 8 ساله به روشني هرچه تمام تر نشان داده است که در دفاع از حريم دين، ناموس و وطن خود غيورترين و دلاورترين مردم دنيا است و در عين حالي که اين ملت نه دوستدار بهانه دادن به دست تجاوزکاران و طالبان جنگ است و نه براساس آموزه هاي ديني خود هيچ گاه آغاز کننده جنگي خواهد بود اما اين ملت در جهت تقويت قدرت دفاعي و بازدارندگي و تامين منافع و امنيت ملي خود هيچ گاه از هيچ اقدام مشروعي فروگذار نخواهد کرد.

 

3 – امروز درحالي به لطف خداوند و به يمن مقاومت مردم، هدايت هاي رهبري، همبستگي ملي و تلاش مجاهدانه و عالمانه تيم مذاکره کننده، حق برخورداري واستفاده از فناوري صلح آميز هسته اي؛ تحقيق و توسعه و غني سازي محدود اورانيوم براي کشورمان حفظ شده و امضاي 15 عضو (تمامي اعضاي شوراي امنيت سازمان ملل متحد) بر اين حق مسلم ملت ايران آمده است که قطع نامه هاي قبلي شوراي امنيت کوچکترين حقي براي غني سازي ما قائل نبود و اساسا اکثر کشورهاي 1+5 با همه توان خود به دنبال برچيدن تمامي تاسيسات هسته اي صلح آميز کشورمان بودند.

 

4 – گرچه بازگرداندن چند ده ميليارد دلار از اموال بلوکه شده اين مردم و «لغو» يا «توقف» برخي تحريم ها در ابتداي اجرايي شدن توافق و توقف و لغو تمام تحريم هاي مرتبط با فعاليت هسته اي ايران تا پايان دوره هاي خاص تعيين شده و همچنين ايجاد فضا براي صادرات و فروش نفت، برداشته شدن تحريم هاي پولي و بانکي و کشتيراني و ... همه و همه پس از تحقق و اجرايي شدن اين مسائل دستاورد بسيار بزرگي محسوب مي شود اما به نظر نگارنده بزرگترين دستاورد اين توافق با وجود همه امتيازاتي که داده ايم و محدوديت هايي که پذيرفته ايم که شايد در پاي ميز مذاکره راه گريز چنداني هم نبوده اين است که ايران توانست به دنيا اثبات کند که به دنبال جنگ و نزاع نيست بلکه ملتي صلح طلب و اهل منطق و گفتگو و مذاکره است. اما مذاکره در چارچوب حفظ منافع کلي مردم، مذاکره در چارچوب رعايت عزت ملت و استقلال کشور و تامين آينده روشن براي ايران، در اين توافق ايران اثبات کرد که از اول اهل مذاکره بوده و حتي در سخت ترين و پيچيده ترين شرايط، تيم مذاکره کننده مقاوم و پرطاقت کشورمان با توکل بر خدا و به پشتوانه ملت، ميز مذاکره را ترک نکرد و اين ميدان نبرد بسيار سهمگين ديپلماسي را به طرف مقابل واگذار نکرد و محکم و استوار تا آن جا که توانست برخواست هاي به حق اين مردم پافشاري کرد تا اين که در جنگ اراده ها به پيروزي رسيد اما تصور کنيد اگر درايت و دورانديشي و مقاومت ايران و تيم مذاکره کننده نبود و جريانات به سمتي پيش مي رفت که ايران ميز مذاکره را ترک مي کرد آن گاه کار هجمه هاي رسانه اي و تبليغاتي براي مقصر جلوه دادن کشورمان به کجا مي انجاميد؟ و معلوم نيست که با توجه به استيلاي رسا نه اي طرف مقابل افکار عمومي جهان امروز و آينده چه قضاوتي در مورد مذاکرات مي کرد اما اکنون با به سرانجام رسيدن مذاکرات، برنده اصلي اين مذاکره طولاني و نفس گير، ايران است حتي اگر پس از اين توافق طرف هاي مقابل از اجراي آن طفره بروند، بدعهدي کنند و به تعهدات امضا شده خود عمل نکنند و از آنجا که ايران پيمان شکن و دروغگو نيست و تا طرف مقابل عهدشکني و پيمان شکني نکند به تعهدات خود پايبند مي ماند قدر مسلم در صورت پيمان شکني 1+5 در هر مرحله اي ، خود آنان نزد افکار عمومي مقصر و برهم زننده شناخته مي شوند.

 

پس بيراه نيست اگر ادعا کنيم که شايد بزرگ ترين دستاورد اين توافق اين است که مردم جهان و حتي مردم کشورهاي 1+5 به اهل مذاکره و تعامل بودن ايران و به مواضع اصولي و منطقي کشورمان باور بياورند و در آن شرايط اصلا بعيد نيست که در صورت بدعهدي و يا پيمان شکني 1+5 حداقل برخي از افکار عمومي اين کشورها، دولتمردانشان را به چالش بکشند و اين نيز خود يک پيروزي بزرگ براي ملت ايران است.

 

5 – برداشته شدن حجم سنگين بار «رواني» اين مذاکرات طولاني و نفس گير 12ساله و خصوصا اين 23 ماه اخير و به ويژه 18 روز پاياني مذاکرات از افکار عمومي جهان و خصوصا افکار عمومي کشورمان آن هم با به سرانجام رسيدن مذاکرات، مسئله قابل توجه و مهم ديگري است که نمي توان به سادگي از کنار آن گذشت و ناديده گرفت.

 

6 – در نظر گرفتن شرايط منطقه و قبول اين واقعيت که از يک سو «محور مقاومت» و پيشاني آن لبنان و تا حدودي سوريه به شکل بسيار زياد بر اثر توطئه و حمايت آمريکا، اسرائيل و برخي کشورهاي عرب منطقه و در راس آن عربستان سعودي به خاطر نفوذ گسترده گروه هاي تروريستي و اضافه شدن تکفيري هاي القاعده و داعش به آنها و تحميل حدود 5 سال جنگ نيابتي بر سوريه بسيار تحت فشار قرار دارد و از سوي ديگر عراق نيز حدود 2سال است که با حملات و تجاوزات داعش مواجه است همچنين بمباران 3 ماهه يمن توسط جنگنده هاي سعودي با چراغ سبز آمريکا برخي کشورهاي غربي و عربي از جمله نکاتي است که مي تواند ما را متوجه اين امر کند که به هر صورت بيرون آمدن کشورمان از زير بار سنگين مذاکرات هسته اي و تا حدودي فيصله پيدا کردن اين موضوع امکان هرچه بيشتر نشان دادن دست برتر ايران در معادلات منطقه و حمايت از مظلومان را فراهم مي کند.

 

7 – توافق هسته اي چه به مرحله اجرا برسد يا نرسد به هر صورت تکليف ها روشن تر مي شود هم براي مردم و هم براي برخي مسئولان و طبيعتا برنامه ريزي ها و تصميم گيري ها با اما و اگرهاي بسيار کمتري انجام خواهد شد اين نيز نکته اي است که نمي توان آن را ناديده گرفت.

 

«سراب هاي» توافق هسته اي

قدر مسلم اين توافق، «برجام» و قطعنامه 2231 قطعا هم از طرف تيم مذاکره کننده هم از طرف 1+5 زواياي آشکار و پنهان متعددي و همچنين پشت پرده هايي دارد که شايد تا سالها آن گونه که بايد روشن نشود بر اين اساس دولت محترم و تيم مذاکره کننده بايد از هر گونه نقد دلسوزانه و منصفانه استقبال کنند، مجلس و شوراي عالي امنيت ملي نيز بايد درباره تصويب يا عدم تصويب «برجام» به بهترين شکل و آن گونه که در محضر خداوند، تاريخ، مردم و آيندگان پاسخ قابل دفاع داشته باشند به وظيفه خود عمل کنند. اما از نکات مثبت و «آب»هاي واقعي تراوش شده از مذاکرات و «برجام»که بگذريم لازم است نگاهي بسيار کوتاه به «سراب» هاي تصوير شده توسط برخي ها قبل و بعد از توافق اشاره اي اجمالي داشته باشيم.

 

1 – گرچه بايد از نظر اقتصادي کارشناسان نظر دهند اما اين انتظار که حتي بعد از اجراشدن احتمالي همه بندهاي توافق، قيمت ارز و دلار دچار افت شديد شود و به مرز هزار تومان نزديک شود انتظاري اساسا غيرمنطقي و غيرقابل قبول است.

 

2 – بازگشت دلارهاي بلوکه شده چه 150ميليارد دلاري که اوباما گفته چه 100ميليارد دلاري که برخي مسئولان ما گفته اند و تا اين روزها اين عدد به 39 حتي 29 ميليارد کاهش يافته تنها در صورت مديريت درست و منطقي فقط مي تواند برخي از مشکلات را حل کند وگرنه همين دلارها مي تواند همچون «بلايي ديگر» به جان اقتصاد بيمار ما بيفتد.

 

3 – بايد باور کنيم که معضل جدي بيکاري و اشتغال جوانان تنها با تکيه بر تقويت زيرساخت ها، راه افتادن و جان گرفتن توليد داخلي قابل رقابت و اتکا به اقتصاد مقاومتي قابل حل است و اين مشکل عمده را بازگشت همه دلارهاي بلوکه شده و حتي لغو تمامي تحريم ها نمي تواند حل کند.

 

4 – شکستن شاخ غول تورم و بيرون آمدن از اين رکود سنگين نيز با برداشته شدن تحريم ها و بازگشت دلارهاي بلوکه شده ميسر نمي شود اين معضلات با اتکاء جدي به رونق توليد، تاکيد بر صادرات داراي ارزش افزوده، به حداقل رساندن خام فروشي ، استفاده از سرمايه هاي خرد و کلان مردم براي تقويت زيرساخت ها و همچنين کارگاه هاي کوچک و بزرگ و اجرايي شدن اقتصاد مقاومتي قابل حل است. هرچند در باب مسائل اقتصادي حرف هاي فراواني وجود دارد که بايد بدان ها پرداخت اما بد نيست به برخي سراب هاي سياسي توافق هسته اي نيز اشاره اي کنيم.

 

وقتي آمريکا با توجه به اين که پيشرفته ترين تجهيزات نظامي و حتي داشتن چند هزار کلاهک هسته اي، بزرگترين و قوي ترين تجهيزات و نيروي نظامي جهان را در اختيار دارد و در ضمن ثروتمندترين کشور جهان محسوب مي شود و در سازمان ملل متحد، شوراي امنيت و در بسياري از سازمان هاي جهاني از نفوذ بسيار فراواني برخوردار است و باز هم هميشه براي خود دشمن فرضي مي سازد و به بهانه حفاظت از منافع ملي خود زرادخانه هاي سلاح هاي هسته اي خود را به روز مي کند و به هر کجاي جهان که مي خواهد تجاوز مي کند، اين بسيار ساده انگارانه است که ما به عنوان يک کشور مستقل، دشمنان واقعي و موجود خود را نبينيم و توافق را پايان دشمني دشمنان با ملت ايران فرض کنيم اين ملت هيچ گاه فراموش نمي کند حمايت هاي بي شائبه و همه جانبه آمريکا و ديگران را از صدام در جريان 8سال جنگ تحميلي حمايت هايي که همين چند روز پيش شخص اوباما به آن اعتراف کرد، اين ملت هيچ گاه تکه تکه شدن 290 مسافر ايرباس ايراني را بر فراز خليج فارس توسط ناو وينسنز آمريکا فراموش نمي کند آن هم در حالي که آمريکا نه تنها بابت اين جنايت بزرگ بشري از ايران عذرخواهي نکرد بلکه به فرمانده جاني اين ناو مدال شجاعت و افتخار داد. اين ملت هيچ گاه فراموش نميکند که اوباما قبل از توافق گفته بود اگر مي توانستيم حتي پيچ و مهره هاي تاسيسات هسته اي ايران را باز مي کرديم ، ملت ايران و مردم آزاده جهان هيچگاه فراموش نمي کنند که داعشيان تروريست خونخوار و آدمکش ثمره تلخ نگاه دوگانه آمريکا و حمايت او از گسترش وهابيت تکفيري پرور آل سعود است، مردم هيچ گاه حرف هاي همين چند روز پيش اوباما را فراموش نمي کنند که گفته بود اگر بخواهيم مي توانيم ارتش ايران را از بين ببريم مردم عبارت تکراري «همه گزينه ها روي ميز است» اوباما را فراموش نمي کنند. مردم حمايت آمريکا و برخي کشورهاي غربي از رژيم جلاد و کودک کش صهيونيستي را نمي توانند فراموش کنند مردم آزاده ايران به خاک و خون کشيده شدن زن و مرد و کودک بي گناه افغانستان و عراق را توسط آمريکا و حمايت او از کشتار مردم بي گناه يمن و کودک کشي سعودي ها در اين کشور مظلوم و حمايت هاي آمريکا و برخي کشورهاي غربي و عربي را از اين جنايت ها فراموش نمي کنند.

 

مردم به خوبي مي دانند و تجربه کرده اند که رژيم صهيونيستي اولين و بزرگ ترين دشمن بشريت و مسلمانان است و مي دانند اين رژيم و برخي دولتمردان آمريکا و برخي مرتجعين منطقه هرگاه بتوانند به هر شکل ممکن با ملت ايران دشمني مي کنند بر اين اساس، تصور اين که مردم حتي پس از اجرايي شدن تمامي بندهاي توافق نامه درباره دشمنان عزت و استقلال خود ساده انگارانه قضاوت کنند تصوري باطل است و اين تصور، سرابي بيش نيست اين مردم هوشيار با توکل به خداوند و هدايت هاي رهبر دورانديش و عزيزشان و مسئولان متعهد و انقلابي خود در هر شرايطي «سره» را از «ناسره» و «آب» را از «سراب» به خوبي تشخيص مي دهند، مردمي که به خوبي بارها و بارها به دنيا و خصوصا قلدران و زورگويان ثابت کرده اند که هيچ وقت نبايد و نمي توانند يک ايراني را تحقير يا تهديد کنند و يا به جاي آب، سراب نشانشان دهند./م

روزنامه خراسان

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.