گاهی این گونه القا می شود که ارتباط با آمریکا کلید بسیاری از مشکلات ما به ویژه مشکلات اقتصادی است؟
دراین زمینه توجه به چند نکته اساسی ضروری است:
الف –تقابل آمریکا با انقلاب اسلامی ایران تقابلی ذاتی و ماهوی است و تا زمانی که امریکا خوی سلطه گری و استکباری دارد به طور اصولی امکان مصالحه بین ایران و آمریکا وجود نخواهد داشت زیرا عدالت خواهی ،نفی سلطه، ستم ستیزی و حمایت از مظلوم از اصول ذاتی انقلاب اسلامی است.
ب- نه تنها امریکا مشکلات اقتصادی خودش را نیز نتوانسته حل کند، بلکه دامنهی معضلات خود را به کشورهای اروپایی که اغلب صنعتی هستند و قطب اقتصادی نیز بوده یا هستند تسری داده است. کشورهای ایتالیا، یونان، اسپانیا، پرتغال که عضو اتحادیه نیز هستند به سراشیبی ورشکستگی افتادند و کشورهای بزرگ و قدرتمندی چون انگلیس و فرانسه نیز در آستانهی ورشکستگی قرار گرفتهاند و نرخ تورم و بیکاری نیز رو به افزایش است.
ب- کشورهای عراق و ترکیه در غرب ایران –افغانستان و پاکستان در شرق ایران –آذربایجان و ارمنستان و گرجستان و... در شمال ایران و نیز کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در جنوب ایران، نه تنها هیچ یک با امریکا در قطع ارتباط نیستند، بلکه یا خاکشان تحت اشغال است و یا دست کم کشورشان به پایگاه نظامی امریکا مبدل شده و مردم خود را نیز در راه منافع امریکا قربانی میکنند، اما نه تنها مشکلات اقتصادی و حتی سیاسی هیچ یک حل نشده است، بلکه هر روز بیشتر درگیر مشکلات نظامی، سیاسی، اقتصادی، امنیتی و ... میشوند.
ج–اغلب مشکلات ما از امریکاست. ما کشوری بزرگ، غنی و با ملتی استوار در قلب خاورمیانه هستیم و حق داشتیم (و داریم) که برای استقلال خود و اسقاط رژیم دستنشانده پهلوی و روی کار آوردن نظامی که مطابق فرهنگ، اهداف و منافع ما میباشد تصمیم بگیریم و گرفتیم.
اگر امریکا شاه مخلوع را تجهیز و تحریک به کشتار وحشتناک مردم ایران نمیکرد، اگر امریکا گروهکهای تروریستی را برای تجزیه کردستان از خاک ایران بر نمیانگیخت، اگر امریکا صدام را برای حمله به ایران تحریک نمیکرد، اگر امریکا هواپیمای مسافری ما را هدف موشک قرار نمیداد، اگر تانک چیفتن انگلیسی، میگ روسی، آواکس امریکایی، بمبهای شیمیایی آلمانی، موشکهای کروز فرانسوی، سلاحهای سبک و افسران و جاسوسان اسرائیلی و پولهای عربی و رسانههای صهیونیستی را در خدمت صدام قرار نمیداد و هشت سال جنگ را بر این کشور و این ملت شریف تحمیل نمیکرد، اگر امریکا شخصیتهای سیاسی، مذهبی و علمی ما و هم چنین مردم بیگناهمان را (مثل عراق، افغانستان و پاکستان امروز) به دست گروهکهای وابسته در کوچه و خیابان ترور نمیکرد، اگر امریکا تحریم اقتصادی نمیکرد و خلاف تمامی کنوانسیونهای بینالمللی حتی دارو و مایحتاج سلامتی و ایمنی را در فهرست تحریم قرار نمیداد، اگر امریکا اذناب مزدورش در داخل را برای ایجاد آشوب و فتنه تحریک نمیکرد و ...، وضعیت ایران که هم اکنون به مراتب بهتر از تمامی کشورهای منطقه است، از این هم بهتر بود.
آیا درست است برای بالا و پایین شدن نرخ دلار ، دستها را بالا ببریم و کشور و خود را دو دستی و با ذلت تمام تسلیم شرایط مستکبرانهی امریکا کنیم و فرش قرمز برای سلطهی سیاسی –نظامی، اقتصادی و فرهنگیاش پهن کنیم؟
مطمئناً هر زمانی که امریکا دست از خوی سلطه ددمنشانه بردارد و تضمینی دهد که در امور داخلی ایران دخالتی نمیکند و برای تمامیت ارضی کشور، استقلال کشور، ثروت کشور و نیز جان، مال و نوامیس مادی و معنوی مردم این کشور تهدیدی نباشد و دست از دشمنی با مردم ایران بردارد ملت ایران اهل تعامل هستند.
دیدگاه ها