فلسفه وجودی و اهميت سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي انتخابات شوراها را بايد در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران جستوجو كرد. شوراها در قانون اساسي چند اصل را به خود معطوف كرده؛ اصل هفتم و اصول صدم تا صد و هفتم قانون اساسي دلالت دارد بر اينكه نقش مردم در ساماندهي و سازماندهي امور نقشي تعيينكننده است، نه تبليغاتي و تشريفاتي.
اصل هفتم قانون اساسی صراحت دارد که شوراهای اسلامی کشور یکی از ارکان تصمیمگیری و اداره امور کشورند و اصل یکصد وسوم قانون اساسی ، استانداران، فرمانداران وبخشداران را در حدود وظایف شوراها ملزم به رعایت تصمیمات آنها نموده است.
همچنین براساس اصل یکصدم قانون اساسی بهنظر میرسد که غرض قانونگذار از وضع این اصل، توزیع قدرت در امور اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، فرهنگی و...بوده و حتی دارای کارکردهای سیاسی نیز میتوانند باشند.
قانون اساسی با واگذاری این دسته از امور و فعالیتهای اجتماعی به شوراها سعی کرده تمرکز منابع قدرت در دست عدهای خاص نباشد. همین امر نشان از اهمیت جایگاه شوراهای اسلامی شهر و روستا دارد.
وظایف مهم شوراهای شهر و روستا در یک دسته بندی کلی عبارت است از :
الف) سیاستگذاری و برنامه ریزی امور شهر و روستا از طریق:
1. بررسی و شناخت کمبودها، نیازها و نارسایی های اجتماعی، فرهنگی و آموزشی، بهداشتی، اقتصادی و رفاهی حوزه انتخابیه و ارائه طرح های مناسب.
2. برنامه ریزی در خصوص مشارکت مردم در انجام خدمات اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، فرهنگی، آموزشی و سایر امور رفاهی با موافقت دستگاههای ذیربط.
ب) مدیریت کلان شهر و روستا از طریق اقداماتی از قبیل:
1. انتخاب شهردار.
2. نظارت بر حسن اداره شهر و حفظ سرمایه و دارایی های نقدی و اموال منقول وغیرمنقول.
3. تصویب بودجه، اصلاح و متمم بودجه سالانه شهرداری و موسسات و شرکت های وابسته.
4. تصویب نرخ کرایه وسایل نقلیه درون شهری.
دیدگاه ها