ارزیابی و تحلیل تحولات سوریه و اوکراین گویای این حقیقت است که، امروز مهمترین اصل راهبردی حاکم بر روابط بینالملل این است که آمریکا توان گرفتن تصمیمهای دارای ریسک بالا، به میدان آوردن سرمایههای بزرگ اقتصادی، و توسل به زور را برای پیگیری اهداف خود را از دست داده و به شدت محافظهکار شده است. وقتی کیيف به دست غربگرایان و جوخههای شبه نظامی آنها سقوط کرد، کمتر کسی تصور میکرد واکنش روسیه به سقوط دولت یانوکوویچ از جنس اشغال نظامی سریع کریمه و ملحق کردن آن به خاک روسیه باشد. پوتین میدانست که از دست رفتن کریمه به معنی قطع شدن دسترسی مسکو به آبهای آزاد غیر اقیانوسی است و این از جنبه ژئوپلتیکی برای او قابل گذشت نبود. مهمتر از آن، پوتین این نکته را در نظر داشت که اقلیتهای روسزبان در بیش از 7 کشور آسیای مرکزی در انتظارند تا ببینند او به فریاد استمداد روستبارهای اوکراین چه واکنشی نشان خواهد داد و او واکنشی را برگزید که همچنان بتواند نظم روسی را در بخشهایی از آسیای میانه که در مقابل غربگرایان صفآرایی کردهاند حفظ کند.
مهمترین نکته راهبردي که پوتین به موقع تشخیص داد و از آن بهره برد این بود که آمریکا دیگر در موقعیتی نیست که در پاسخ به یک اقدام جسورانه ژئوپلتیکی واکنشی بسیار قدرتمند از خود نشان دهد و معادله را به یکباره دگرگون کند.
از همين جنبه، تحولات اوکراین، بویژه نحوه عمل ولادیمیر پوتین در این مسأله و واکنش غرب به آن، حاوی درسهایی است که دستگاه دیپلماسی ما باید از آن بهره ببرد.
دیدگاه ها