واژه اقتصاد مقاومتی اولينبار توسط مقام معظم رهبری در ديدار كارآفرينان با ایشان در شهریور سال 1389 مطرح شد و پس از آن در جلسات و بیانات متعدد به تبیین مفهوم و ابعاد آن پرداختند.
ایشان در بیان مفهوم اقتصاد مقاومتی فرمودهاند:
«اقتصاد مقاومتی يعني آن اقتصادی كه در شرايط فشار، در شرايط تحريم، در شرايط دشمنيها و خصومتهای شديد ميتواند تعيينكننده رشد و شكوفايی كشور باشد» (بیانات مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان، 16/5/1391).
«اقتصاد مقاومتى معنايش اين است كه ما يك اقتصادى داشته باشيم كه هم روند رو به رشد اقتصادى در كشور محفوظ بماند، هم آسيبپذيرىاش كاهش پيدا كند. يعنى وضع اقتصادى كشور و نظام اقتصادى جورى باشد كه در مقابل ترفندهاى دشمنان كه هميشگى و به شكلهاى مختلف خواهد بود، كمتر آسيب ببيند و اختلال پيدا كند» (بیانات مقام معظم رهبری در ديدار رئيسجمهوری و اعضاى هيئت دولت، 2/6/1391).
اولین شرط حركت به سمت تولید ملی و اقتصاد مقاومتی داشتن روحیه جهادی است و روحیه یك ملت، بیش از هر چیز دیگر به فرهنگ او برمیگردد. رهبر معظم انقلاب اسلامی میفرمایند: «اگر ما بخواهيم اين حركت عظيم اقتصادى در كشور انجام بگيرد، يك الزاماتى هم دارد ... اولاً روحيه جهادى لازم است». اما سؤال مهم این است كه رابطه «فرهنگ» و «اقتصاد» در مكتب اقتصادی اسلام چگونه است؟
اقتصاد مقاومتی در رویارویی و تقابل با اقتصاد وابسته قرار میگیرد. اقتصاد مقاومتی نمیپذیرد كه صرفاً مصرفكننده باشد، منفعل نیست و در مقابل اهداف اقتصاد سلطه ایستادگی میكند. این اقتصاد با رویكرد فعال و مقاومت در مقابل تعاریف، ساختارها و محصولات اقتصاد سلطه، سعی در تغییر ساختارهای اقتصادی موجود و بومیسازی آن بر اساس جهانبینی و اهداف خود دارد.
هر جامعهای سه ركن اساسی دارد؛ فرهنگ، سیاست و اقتصاد و از بین آنها، فرهنگ نقش مهمتری دارد؛ بنابراین اقتصاد در تبعیت از فرهنگ عمل میكند. اساساً اقتصاد، ارزشها و جهت خود را از فرهنگ متبوع خود میگیرد. پس تا فرهنگ مقاومتی نباشد، اقتصاد هم مقاومتی نخواهد شد؛ بنابراین، این دو با هم یك رابطه طولی دارند.
فرهنگِ اقتصاد به مجموعه باورها، ارزشها، رفتارها و نمادها در حوزه اقتصاد اطلاق میشود كه با تغییر یا تحول آن، اقتصاد نیز دچار تغییر و تحول خواهد شد. پس هر گونه تحول مثبت یا منفی در فرهنگ اجتماع مستقیماً بر اقتصاد تأثیر دارد.
پیششرط های فرهنگی تحقق اقتصاد مقاومتی
مادامی كه خاستگاه «فرهنگ اقتصاد» بر پایه مفاهیمی همچون «سودمحوری»، «سرمایهسالاری»، «مصرفگرایی» و «تكاثرگرایی» باشد و كارشناسان و مدیران اقتصاد و در مرحله بعد، عموم مردم به این دسته از معادلات وفادار باشند، اقتصاد مقاومتی و جهاد اقتصادی مورد نظر نظام اسلامی تحقق پیدا نخواهد كرد.
به عبارت دیگر، هرگاه مفاهیم، سیاستها، قوانین، ساختارها، ضوابط و مدیریت اقتصادی و رفتارهای اقتصادی، حول محور «اقتصاد سرمایهداری» تعریف شود، نمیتوان از تولید ثروت بر پایه جهاد و مقاومت سخن گفت. پس میتوان نتیجه گرفت كه كیفیت و نوع فرهنگ حاكم بر اقتصاد میتواند پذیرای مفهوم ارزشی جهاد و مقاومت باشد یا نباشد.
فرهنگ کلید تمام موفقیتها از جمله موفقیتهای اقتصادی است. نقشه راهی که مقام معظم رهبری در رسیدن به اقتصادی شکوفا و بدون وابستگی ترسیم نمودهاند تا بتواند ما را به آرمانهای مترقی انقلاب اسلامی رهنمون سازد همان عزم ملی و مدیریت جهادی است که از رهگذر فرهنگ اسلامی و انقلابی قابل تحقق خواهد بود.
دیدگاه ها