مقایسه تطبیقی سبک زند گی اسلامی با سبک زند گی غربی/علی زارعی

- چکیده

زندگی شامل عرصه های مختلفی است مانند سیاست، اقتصاد، فرهنگ، خانواده، حجاب، ازدواج و سایر موارد... ازسوی دیگرسعادت، شقاوت، بهشت و دوزخ هرکس  به سبک زندگی بستگی دارد که  درعرصه های مختلف انتخاب نموده درواقع انسان در مسیر یک آزمون الهی  قرار گرفته تا از راههای گوناگون کدام را برگزیند از دعوت وندای عقل ونفس وجاذبه دنیا وآخرت وکشش های خدایی یا نفسانی به کدامیک پاسخ مثبت دهد. در این مقاله بعداز  بیان مقدمه  به بررسی  برخی ویژگی های فرهنگ غربی از جمله مصرف گرایی و تنوع طلبی شدید، تاثیرفرهنگ شهر نشینی ورسانه ها، کم شدن روح معنویت در جامعه، تجمل گرایی ورفاه زدگی ورفتارهای نادرست بعضی از مسولین غرب زده و تصمیمات آنان وازدواج ازمنظرفرهنگ غربیو نکاتی  درارتباط با سبک اسلامی  درعرصه های همچون امر به معروف و نهی از منکر،عبادت ، الگو قرار دادن سیره و سنت پیامبر صلی الله علیه اله والسلم،ازدواج، سیاست، حکومت ، حل مشگلات اقتصادی ، مسائل اخلاقی ، انس با قرآن، حضوردر جلسات قرآنی و توسل به ائمه علیه السلام) پرداخته شده است .  

2-کلید واژه : سبک زندگی، اسلامی ، غربی

3-  مقدمه

دین مجموعه قوانین و مقرراتی است که از جانب پروردگار متعال به عنوان برنامه اعتقادی و عملی در زندگی مقررشده است. دین اسلام  برترین و کاملترین دین  است و قرآن کریم  اسلام را تنها دین مورد قبول پرورگار معرفی کرده .[1]

 اسلامی شدن جامعه به سه عنصربستگی دارد قانون، مجریان قانون و سبک زندگی اسلامی

 قانون: حق قانون گذاری متعلق به خداست فقط اومی تواند به کسانی حق واذن قانون گذاری وحکومت بر بندگان را بدهد. لذا هرگونه قانون وامرونهی برانسانها چنانچه بدون اجازه خداوند باشد غیرمجاز وازدیدگاه اسلامی مردود است.[2] قانون اسلامی که حکم خداست و بهترین قانون است زیراآفریدگاری که بشر را خلق کرده می داندچه چیزی به صلاح بشر است و چه چیزی به صلاح بشر نیست.

 مجریان قانون: اگر مجریان قانون  مسلمان با انگیزه الهی نباشند قانون در انزوا قرار می گیرد قابلیت اجرا پیدا نخواهد کرد.

 سبک زندگی اسلامی:شیوه ها،الگوها ومعیارهایی ترجیح داده شده ای که یک فرد یا جامعه برای اعمال، رفتار وگفتار خود در رابطه با زندگی شخصی، محیط وجهان پیرامونیشان به کار می برند را سبک زندگی گویند. شکل گیری سبک زندگی حول ترجیح ها وگرایشها ست.سبک زندگی کاملا قابل مشاهده است.[3] اگر سبک زندگی حول گرایشهای اسلامی باشد سبک زندگی را اسلامی گویند.

زندگی شامل عرصه های مختلفی است مانند سیاست، اقتصاد، فرهنگ، بهداشت و درمان و خوراک،روزنامه، مجلات، خانواده، حجاب، ازدواج و سایر موارد... مسئله این است آیا معنویت سهمی درعرصه های  مختلف زندگی باید داشته باشد یاخیر؟ یک فرهنگ می گوید معنویت یک مقوله است وزندگی  هم یک مقوله دیگر که این بینش ریشه درتفکری دارد که بر حضور دین درابعاد مختلف زندگی جامعه معترض است.شبهه جدا انگاری دین ازدنیا که برگردان واژه سکو لاریسم یاسکولاریزم است از جمله شبهات مهمی است که از روزهای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی وشکل گیری نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران ازسوی غرب باوران مسلمان و روشنفکران غرب زده داخلی و خارجی به طور مکرر در رسانه ها، مجلات، کتابها ویا به صورت مصاحبه ها و سخنرانیهاو غیرآن طرح شده و می شود.[4] اما اعتقاد دیگراین است که رابطه سیاست و دین رابطه جزء وکل است ، دین دارای احکام ودستورهای بسیاری می باشد که بخشی ازآنها مربوط به مسائل سیاسی است.پیامبران، یعنی آورندگان دین برای هدایت بشر، خود حکومت تشکیل داده و رهبری امت را به عهده گرفتند.[5] نتیجه می شودکه معنویت باید سهمی در تمام عرصه های زندگی داشته باشد که درقرآن کریم 90 تا آیه با ایهاالذین امنوا... آمده در واقع سبک زندگی را شرح داده است، و علی علیه السلام در کلمه قصار390 نهج البلاغه می فرماید مومن باید شبانه روزخود را به سه قسمت تقسیم کند، زمانی برای نیایش وعبادت پروردگاروزمانی برای تامین هزینه های زندگی و زمانی برای واداشتن نفس به لذتهای که حلال و مایه زیبایی است.خردمند را نشاید جز آن که در پی سه چیز حرکت کندکسب حلال برای تامین زند گی، یاگام نهادن درراه آخرت، یا به بدست آوردن لذت های حلال[6] و امام صادق علیه السلام فرمود اگر تفریحات نداشته باشید عبادت و کارتان با نشاط نیست.[7]

 4- فرهنگ غربی

 مهمترین تفاوت سبک زندگی ایرانی و اسلامی با غرب در تفکر و نگرش است. در نگرش سبک  زندگی غربی همه چیز را در دنیا خلاصه می کند و معتقد است تا آنجا که می شود بایداز فرصت زندگی در دنیا استفاده کرد، چراکه با مرگ، همه چیز تمام می شود. پس بهتر است شرایط رفاه اجتماعی و مقدمات استفاده حداکثری مردم راازظرفیت های دنیا مهیاکنیم.در نتیجه در نگرش مادی سبک زندگی غربی، یعنی همه چیز در دنیا به صورت حیوانی و گیاهی است، و زیربنای سبک زندگی غربی بر لذت و سود استواراست..... بهرمندی از فناوری برای رسیدن به این مرحله است.[8]مقام معظم رهبری در تاریخ23 /7 /1391 خراسان شمالی می فرمایند:»فرهنگ غرب یک فرهنگ مهاجم است.فرهنگ غرب، فرهنگ نابود کننده ی فرهنگ است.هرجا غربی ها وارد شدند، فرهنگ های بومی را نابود کردند،هویت ملت ها را از بین می برد،فرهنگ غربی، ذهن ها را، فکرها را مادی می کند،مادی پرورش می دهد،هدف زندگی می شود پول وثروت،آرمان های بلند،آرمان های معنوی  وتعالی روحی از ذهن ها  زدوده می شود.دیگر ویژگی فرهنگ غرب،عادی سازی گناه است،گناه های جنسی را عادی می کنند.فرهنگ غربی فقط هواپیما و وسائل آسایش زندگی و وسائل سرعت وسهولت نیست.این ها ظواهر فرهنگ غربی است که تعیین کننده نیست.باطن فرهنگ غربی عبارت است ازهمان سبک زندگی مادی شهوت آلود گناه آلود هویت زدا وضد معنویت ودشمن معنویت»[9] نمونه این برخورد را با مسلمانان اندلس اسلامی یعنی اسپانیا ی فعلی انجام دادند.نقشه ای که مسیحیان برای تصرف اندلس وبیرون کشیدن آن از دست مسلمین کشیدند این بود که به صورت دوستی وخدمت، وسائل عیاشی برای آن ها فراهم کردند .باغ ها وبوستان ها وقف ساختن شراب ونوشانیدن مسلمین شد.دختران زیبا وطناز در خیابان ها به دل ربایی وعاشق سازی پرداختند.سرگرمی های شهوانی از هر جهت فراهم شد وروح ایمان وجوانمردی مُرد.پس از این جریان بود که توانستند مسلمانان را بی درنگ از دم تیغ بگذرانند. برای اینکه فرهنگ غرب،دارای خصیصه ی اومانیستی وسکولاریستی می باشد.این فرهنگ حضور دین را در سبک زندگی نفی می کند.به فرد بها می دهد، بدون تعلقات اجتماعی وخانوادگی. اقتصاد وپول مساله اصلی انسان است. یعنی سبک زندگی درغرب ومکاتب غربی  پول محور است.وارزش انسان در ذیل پول تعریف می شود.غرب در نظر داردتمامی دنیا را آمریکایی کند. موفقیت نظام سیاسی آمریکا را در هویت سازی ،علی رغم حضور افراد متعدد خارجی با رسوم،اعتقادات وفرهنگ های متفاوت وبعضا با تمامی جهان خاکی ودر یک کلمه  (آمریکایی کردن)[American ization]آن ها می داند.به این معنا که باید با دین شما،مذهب شما،رنگ پوست و موی شما کاری نداریم.فقط امریکایی زندگی کنید،حتی اگر مسلمان هستید.تفکیک سبک زندگی از اعتقادات ودین به عبارتی سکولاریزه کردن سبک زندگی ،مهم ترین دستاورد نظام سلطه بوده که مرزهای آن به جامعه ی آمریکایی محدود نمی شود. با این منطق بوده که «فرهنگ مهاجم» غرب خود را تبدیل به «فرهنگ غالب» کرده است.هدف فرهنگ غرب،ازبین بردن سایر فرهنگ ها در سایر کره زمین است. سردمدارن این فرهنگ،باحضور دین وحیات دین را در زندگی مخالف هستند.لذا آنها یک زندگی دنیوی وسکولاری را بیافریند.[10]

4-1-   مصرف گرایی شدید

 مصرف گرایی شدید از تاثیرات فرهنگ غرب است.سرمایه داری و فرهنگ مصرف جانشین فرهنگ امساک گردیده است. انسانها هر روز در پی مد جدید،وسایل تازه،و... هستند وآرامش خود را از دست داده اند.وهمچنین سرمایه زیادی را نیز به این کار اختصاص داده اند.[11]

4-2- تنوع طلبی شدید

 ویژگی دیگر سبک زندگی مدرن امروزی،تنوع طلبی شدید است.این مدل زندگی بر اساس فرد تنها تعریف می شود و نه بر اساس فرد دراجتماع به صورت پیوسته. فرد در این نوع زندگی تنها است واین موضوع به تعطیلی روابط می انجامد.[12]

4-3- تاثیرفرهنگ شهر نشینی

گسترش بدون حساب وکتاب وانبوه جمعیت درشهر ها، کارخانه ها وسر وصدا وکار در این مراکز، فرهنگ های اصیل را تحت تاثیر گذاشته است. زیرا در این نوع سبک زندگی مواردی همچون اختلاط زن ومرد برای کار، ماشینی شدن انسانها، شلوغی، ترافیک، آپارتمان نشینی، خانه های کوچک و ... در روابط مردم تاثیر گذاشته است. در بسیاری موارد  ناهنجاری هایی را بوجود آورده است.[13]

4-4-   تاثیررسانه ها

مهمترین عامل گسترش فرهنگ غرب،رسانه ها هستند.مخصوصا شبکه های ماهواره ای  واینتر نت که انواع آداب ورسوم غلط،تبلیغ کالاهای مصرفی ،تبلیغ خرافه ،از بین بردن اخلاقیات، مبارزه با دین ومذهب وآموزه های دینی  تبلیغ انواع مد از بین بردن فکر وسرمایه جوانان و....نقش به سزایی دارند.[14]

4-5-  کم شدن روح معنویت در جامعه

از بین رفتن ارزش ها ی دینی وانسانی به تدریج اثر سویی در روابط تک تک افراد جامعه می گذارد.وباعث ناهنجاری های گوناگون می شود.کم رنگ شدن بعد معنوی در جامعه، سقوط آن را به دنبال دارد. از کارکرد های منفی فرهنگ غرب،همین کم رنگتر کردن معنویت در جامعه است. [15]

4-6- تجمل گرایی ورفاه زدگی

تجمل گرایی وثروت اندوزی باعث دو قطبی شدن جامعه (فقیر وغنی) می گردد.از عوارض سوءاین رفتار ،دوری و غفلت از خدا است.باعث طغیان وسرکشی می شود.آرامش واقعی انسان را ازبین می برد.فرد تجمل گرا همیشه در پی مد وتهیه امکانات و وسایلی است که از تازگی برخوردار باشند.از این رو ،در جریان تغییر مد وتکاپو برای تغییر دادن وسایل زندگی ولوازم زندگی همواره در تنش واضطراب روحی به سر می برد.[16]

4-7- رفتارهای نادرست بعضی از مسولین غرب زده و تصمیمات آنان

شاید برخی از رفتارهای نابهنجار بعضی از افراد در جامعه ،تاثیر وعکس العمل اقدامات مدیر ویا مدیرانی باشد که مطابق قانون ،مسولیت خودشان را در اجتماع انجام نداده اند.این خرده فرهنگ اگر درمان نگردد، کم کم به یک فرهنگ تبدیل می شود.[17]

4-8- ازدواج ازمنظرفرهنگ غربی

خانواده ای که تهی از معنویت و نگاه مادی داشته باشد چنین افرادی  بی اعتنا به دستورات شریعت هستند و برای طرفین رعایت مسائل  دین مطرح نیست چه آن وقت که زوجین همدیگر را دوست دارند وچه آن وقت که  همدیگر را دوست ندارند هرچند دراوایل رسیدن مثل لیلی مجنون باشند به مرور که می گذرد آن عشق اولیه کاسته می شود ممکن است به دادگاه و جدای هم بکشد ولذا عشق  های  مادی نقطه وصلش نقطه پایانش است.[18]و ترویج خانواده های بی سامان و ترویج فیمینیسم و کم رنگ  شدن نقش مرد در جامعه و حیاء زدایی از زنان و غیرت زدائی از مردان [19] و متلاشی شدن خانواده  ازنمود های زندگی به  سبک غربی است [20]

5-  سبک اسلامی

اسلام محدود ومنحصر به هیچ قوم و قبیله و گروهی نبست. اساس و مبنای آن برای رشد و تعالی همه انسان ها با هر رنگ و نژادی، فراتراز محدوده ها و منطقه ها است.[21] یکی از مهمترین اهداف بعثت پیامبران،پرورش اخلاقی مردمان وتزکیه وتهذیب جانها ی آنان بوده است ودر این مورد پیامبر بزرگ اسلام نیز هدف اصلی رسالت خود را به کمال رساندن خلق های کریم ومنش های بزرگوارنه معرفی کرده است: انی بعثت لا تمم مکارم الاخلاق  بدون تردید اخلاق نیک و زودودن زشتی ها وآراستگی ها یه خوبی ها یکی از عوامل مهم بهره مندی از سعادت دنیوی واخروی است. یکی از ابعاد پیشرفت با مفهوم اسلامی عبارت است از سبک زندگی کردن،رفتار اجتماعی، شیوه ی زیستن است. نتیجه قطعی انتخاب سبک زندگی بر مبنای اسلام، اینکه انسان تمام انگیزه ها را در مسیر کسب رضای الهی قرار می دهد.انسان از ظلمات وتاریکی های وهن واندیشه غوغا سالاری ها،  دغل بازی ها و زشتی هاو... نجات پیدا می کند وبه وادی نور هدایت می شود.با انتخاب این سبک زندگی به پیشرفت های زیادی در همه زمینه ها اقتصادی ،سیاسی،فرهنگی و ... خواهیم رسید[22] شرط رسیدن به تمدن اسلامی نوین در درجه اول این است که از تقلید غربی پرهیز شود.از مباحث قرآنی وروایی معلوم می شود شارع مقدس به هیچ وجه نیازمندی وحاجت مسلمین به کفار،که موجب وابستگی مسلمین واستیلا ء فرهنگی ،اقتصادی ،سیاسی یا نظامی اجانب بر بلاد اسلامی گردد را روا نمی داند. از همین روی فقها ی عظام ودر راس آنانحضرت امام خمینی رحمت الله علیه ورهبر معظم انقلاب امام خامنه ای حفظه الله،هر گونه رابطه با کفار واجانب که در آن،  خوف استیلاء وبرتری آن ها باشد را حرام دانسته اند.به عنوان مثال حضرت امام خامنه ای در باره پوشش غربی که منجر به ترویج واستیلاء فرهنگ غربی است این گونه فتوی داده اند» پوشیدن لباس هایی که از نظر دوخت یا رنگ یا غیر آن تقلید وترویج فرهنگ مهاجم غیر مسلمانان در نظر عرف محسوب می شود ،جایز نیست.همچنین استفاده از زیور آلاتی که استعمال آن تقلید از فرهنگ تهاجمی دشمنان اسلام ومسلمین محسوب می شود ،جایز نیست«[23] سبک زندگی ما باید تابع ایمان و باید به دور از تقلید  باشد بسیاری از تعالیم اسلام ناظر به رفتار ،گفتار وحتی نیت هایی است که توجه واهتمام به آنها مناسبات فردی واجتماعی وزیست محیطی انسان را تنظیم واصلاح می کند.انتخاب سبک وشیوه ی خاص و مورد پذیرش اسلام در زندگی نشان از این دارد که تعالیم وآموزه های اسلام بدون تردید باعث عزتمندی مسلمین خواهد شد، چرا که از جانب خداوند طراحی شده وبه وسیله بهترین انسان روی زمین حضرت محمد (ص) در اختیار بشر قرار گرفته است.انسان با آموختن وبه کار بردن آنها حیات پاکیزه ای را که خداوند برای او شایسته دانسته، تجربه می کند واز این رو تعالیم اسلامی، عبادی  محض نمی باشند.دستورات مختلف اسلام ومعارف دینی در زندگی فردی مانند عوامل سلامتی ،عوامل شادابی وشکوفایی نظافت و بهداشت جسمی وروانی،آداب پوشش ،مسکن وامکانات زندگی، مسافرت، خواب وبیداری ،استفاده از فرصت ها ،تفریحات سالم،صله ی رحم،رفتارهای خانوادگی،تعلیم وتربیت کودک،آداب تعامل با افراد جامعه و... همه وهمه می توانند سبک زندگی سالم را در اختیار انسان قرار دهند. مسلما انتخاب این سبک زندگی که به تعامل انسان با محیط اطراف خود می شود درشکوفایی وپیشرفت جامعه اسلامی وایجاد تمدن پر شکوه ومقتدر اسلامی موثر خواهد بود.نتیجه قطعی در انتخاب اسلام به عنوان ایدئولوژی زندگی، رضایت الهی، نجات از فتنه ها، هواپرستی ها، منیت ها، نیرنگ ها و .... است و انسان وارد نور هدایت الهی شده وخدا نیز در این مسیر به او کمک می کند.خداوند در قرآن شیوه های معمول وسبک اسلامی را بیان  می فرماید.البته برای کسانی که در وجودشان بصیرت وخود آگاهی  باشد .نتیجه ای که شامل این افراد خواهد شد اینکه در صراط مستقیم و ورود به دار السلام است.که عبارت از جوار خدا   وهمسایگی خدا  می باشد وخانه امن وسرشار از اطمینان  وآرامش بدون هیچ دغدغه ای وفشاری زیرا صاحب آن خانه،خداست .میزبان خداست وقصد آنها خداست.صاحب کسانی که در آن خانه هستند ،خداست،در نتیجه کردار واعمال شایسته ای از آنها سر زده ،خداوند سرپرستی ولایت آنها را بر عهده گرفته است.اینها کسانی هستند که مسیر اولیای الهی را انتخاب کرده اند،جا پای اولیاء الهی گذارده اندوتربیت یافتگان قرآن واهل بیت هستند.مودب به آداب الهی هستند .تربیت کننده آنها شخص مولا امیر المومنین علی (ع) است.بر اساس آموزه های دینی ،هر انسانی که وارد این عرصه می شود در ارتباطات خود ،خدا واسلام را رعایت کند ؛نمی تواند گوشه ای از آنها مخدوش باشد.باید انسان مومن باشد ؛باید با انتخاب سبک زندگی دقیق رفتار کند .در همه مراحل زندگی خدا را در نظر داشته باشد.با رویکرد توحیدی به زندگی نگاه کند.از الگوهای قرآنی و از تعالیم گهر بار آن استفاده نماید.دراین انتخاب همچنین باید هدف و مقصد مشخص باشد.هدف اصلی وهدفهای میانی هم الهی باشد.در همه لحظات ما الهی بیندیشیم والهی رفتار کنیم.[24]

5-1-  امر به معروف و نهی از منکر

در سبک زندگی اسلامی فرد علاوه بر اینکه مواظب رفتار وکردار خود بر اساس تعالیم دین اسلام است،نسبت به دیگران بی تفاوت نیست. برخلاف فرهنگ غرب که فرد گرایی را تبلیغ می کند.مومن واقعی کسی است که به آنچه خدا برای او برگزیده،راضی بوده از دستورات الهی  تبعیت می نماید. انتظار خداوند از انسان به عنوان جانشین وظیفه الهی در زمین،مسولیت پذیری ومراقبت از خود، خانواده ودیگر مرتبط و وابستگان است.(یا ایها الذین آمنوا قو اانفسکم واهلیکم نارا) ای کسانی که ایمان آورده اید! خود وخاندان وخویشانتان را ازآتش جهنم محافظت نمایید.َ [25]امر به معروف ونهی از منکر، یکی از اصول عملی اسلام واز مهمترین وعظیم ترین فرایض دینی دراسلام وفقه اسلامی است.موضوع «امر به معروف ونهی از منکر»در کتب فقهی شیعه بالاتر وبرتر از حد یک واجب معمولی مطرح گشته ودر ردیف ضروریات دین مبین اسلام از آن یاد شده که منکر آن  در صورت آگاهی از لوازم انکار-کافر شناخته شده است.[26]امام خمینی (ره ) در این زمینه می فرماید: این دو(امر به معروف و نهی از منکر)از والاترین وشریف ترین واجبات می باشند وبه وسیله آن دودیگر واجبات بر پا می شوند.و وجوب اینها از ضروریات دین است که منکر آن در صورت توجه به لازمه انکار وملتزم شدن به آن ،از کفار به شمار می رود. قرآن کریم وروایات رسیده از رسول گرامی اسلام وخاندان بزرگوار آن حضرت،با بیانات وتعبیر های گوناگون،اهمیت وعظمت شان این دو فریضه بزرگ اسلامی را بیان کرده اند.«کُنتُم خَیرَ اُ مُّة اُ خرِجَت للناسِ تامُرُونَ بِالمعرُفِ وَتَنهونَ عَنِ المُنکَرِ وَ تُومِنونَ بِالله»[27] شما بهترین امتی بودید که پدید آمدید(از این جهت که) امر به معروف ونهی از منکرمی کنید وبه خدا ایمان دارید.در این ایه شریفه،«امت اسلامی » به عنوان امت معرفی شده است.ودلیل آن دو چیز ذکر شده است:«امر به معروف ونهی از منکر» و«ایمان به خدا» نکته جالب توجه اینکه در آیه شریفه،امر به معروف ونهی از منکر بر ایمان به خدا مقدم داشته شده که نشانه ی اهمیت  وعظمت این دو فریضه بزرگ الهی وبیانگر این است که این دو واجب ضامن گسترش ایمان در میان جامعه بشری است؛ وچناچه این دوفریضه اجرا نشوند،ریشه های ایمان در دلها سست می گردد وپایه های آن فرو می ریزدبا همه تاکیداتی که در اسلام در این باره نموده است، مشاهده می شود در جامعه امروزی از کنار مسائل جامعه اسلامی با بی تفاوتی برخورد می گردد.[28]

   5-2- عبادت در فرهنگ اسلامی

امام خمینی(ره) در تنظیم برنامه عبادی چنین بیان نموده اند آنچه باعث حضور قلب شود دو امر است یکی فراغت وقت وقلب، و دیگر فهماندن به قلب اهمیت عبادت را؛ و مقصود از فراغت وقت آن است که انسان در هر شبانه روزی برای عبادت خود وقتی را معین کند که در آن وقت خود را موظف بداند فقط به عبادت، و اشتغال دیگری را برای خود در آن وقت قرار ندهد. انسان اگر بفهمد که عبادت یکی از امور مهمه‏ای است که از کارهای دیگر اهمیتش بیشتر است ، اوقات آن را حفظ می‏کند انسان متعبد باید اوقات عبادتش موظف باشد. البته اوقات نماز را، که مهم‌ترین عبادات است، باید حفظ کند و آنها را در اوقات فضیلت به جا آورد، و در آن اوقات برای خود شغل دیگری قرار ندهد. و همان طور که برای کسب مال و منال و برای مباحثه و مطالعه، وقت موظف قرار می‏دهد، برای این عبادات نیز قرار دهد که در آن وقت فارغ از امور دیگر باشد تا حضور قلب، که مغز و لبّ عبادات است، برای او میسور باشد[29]  کسی که اعتقاد دارد معنویت در زندگی سهم دارد،  به نماز اول وقت بها می دهد،  همه ائمه به نماز اول وقت بها می دادند. نمازرا به تاخیر انداختن،  که دروقت های زائد آنرا بجاآوردن،  اهانت به نماز است.  که امام صادق علیه السلام فرمود به شفاعت ما نمی رسند چنین افرادی،نکته دیگر اهتمام به نوافل و نماز های مستحبی که نماز شب افضل نوافل است.روایاتی است  که از شیعه و سنی نقل شده در اهمیت نوافل،  که انسان را به خداوند نزدیک می کند بطوری که چشم و گوش و دست انسان خدای می شود و گویند علامه طباطبایی از زمزمه موجودات جهان خوابش نمی برد و قبل از قیامت چشم برزخی  انسان باز می شود..[30]

5-3- الگو قرار دادن سیره و سنت پیامبر صلی الله علیه اله والسلم

قرآن کریم درباره پیامبر خاتم، حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: «و لکم فی رسول‌الله اسوه حسنه»؛ از این رو سیره و سنت رسول امین اسلام که برخی را اشاره می کنیم، می تواند گره از بسیاری از مشکلات مادی و معنوی انسان ها باز کندهنگام راه رفتن با آرامی و وقار راه می رفت.در راه رفتن قدم ها رابر زمین نمی کشیدنگاهش پیوسته به زیر افتاده و بر زمین دوخته بودهرکه را می دید مبادرت به سلام می کرد و کسی در سلام بر او سبقت نگرفت.  وقتی با کسی دست می داد دست خود را زودتر از دست او بیرون نمی کشید.با مردم چنان معاشرت می کرد که هرکس گمان می کرد عزیزترین فرد نزد آن حضرت است.[31]

5-4-  ازدواج در فرهنگ اسلامی

درعشق های معنوی وصال تازه نقطه آغاز است. و گزینش همسر با معیاراست که این معیارها بر اساس دین و اخلاق می باشند،  فردی آمد خدمت امام رضاعلیه السلام  گفت ازافراد قومم آمده به خواستگاری دخترم ولی بد اخلاق است امام فرموددخترت را  نده پیرمی کند اورا .توصیه است اگر خواستگار اخلاق و دین داشته باشد به اودختر دهید وگرنه ندهید که اگر تقوا داشته باشد، همسرش را دوست داردواورا احترام می گذارد و اگردوست نداشته باشد به اواهانت نمی کند و رفتار ناصواب با او ندارد.و نکات دیگری  که باید مد نظر قرار گیرد این است که درگزینش همسردقت کند، اصالت خانوادگی داشته باشد[32]  بطور کلی درانتخاب همسر دو نکته مدنظر قرار گیرد یکی سالم بودن  که شامل سلامتی جسمی روحی و اعتقادی را دربرمی گیرد ودیگری هماهنگ بودن دوتا خانوده طرفین است که ازنظر فرهنگ و اقتصاد و سایر ویژگیهاست که باید هم سطح باشند [33]و قبل ازدواج ترغیب به آزمایش است که اگر از نظر ژنتیکی مشگلی برای زوجین وجود دارد مشخص شود  که ازدواج نکنند و فرزندان معلولی بدنیا نیاورند  که اگر از این مرحله نیز با موفقیت عبور شد برای زوجین  دوره های آموزشی آشنایی با وظایف زن و مرد همچنین  وظایف هر کدام در قبال فامیل چگونه باید باشد و به  لقمه حلال در دوره بار داری  اهتمام داشته باشند وخلاصه کلام اینکه در تمام عرصه های زندگی  با آئین نامه دینی زندگی کنند [34]

5-5- سیاست در فرهنگ اسلامی

سیاست یعنی تدبیر جامعه و تدبیر در متن دین است،آن کس که در عرصه سیاست معتقد عمل نمی کندو حلال و حرام سرش نمی شودبراحتی دروغ می گویدو براحتی دیگران را تخریب می کندو به هر قیمتی می خواهد به پست و مقامی برسد و پشت و پا به اعتقادات می زند ولی کسی که تقید دارد دینش فدای سیاست نمی کند و فدای دنیای دیگران نمی کند حتی با دشمن رفتار غیر منصفانه نداردوقتی وارد مدار سیاست شد دین به سیاستش جهت می دهد ونه  اینکه سیاستش به دینش جهت دهد.[35] علی علیه السلام می فرمایند دین وسلطنت(سیاست)عادل دو برادرند. دین با سیاست سامان می یابد و سیاست با دین و دین اساس است وسیاست نگهبان آن است، سیاستی که دین نداشته باشد از بین می رود و دینی هم قدرت نداشته باشد از بین می رود.[36]

5-6- حکومت و نظام در فرهنگ اسلامی

درخصوص حکومت داری  دو بینش  وجود دارد،  حکومتی که  به سبک اسلامی است.این  حکومت در خدمت دین است  به ملت های ستمدیده مانند حزب الله لبنان ، فلسطین  ، عراق،  سوریه و یمن  باید کمک شود این فرهنگ خود را در مقابل جهان اسلام مسئول می داند  در حالیکه  حکومتی  به سبک غیر اسلامی باشد به هر ذلتی تن می دهد.[37]

5-7- حل مشگلات اقتصادی در فرهنگ اسلامی  

 مشگلات اقتصادی اختصاص به کشور ایران ندارد بلکه اکثر کشورهای جهان امروزه با آن درگیر هستند اما در ارتباط با حل مشگلات اقتصادی جمهوری اسلامی ایران  دوتا دید گاه فرهنگی وجود دارد یک دیدگاه نگاه بیرونی است که اگر ما مشگل خود را با دنیا حل کنیم مشگل اقتصادی  به تبع آن حل خواهد شد و اما دیدگاه دیگر نگاهش به درون است که اعتقاد بر این است  اگر خودمان را باور داشته باشیم از ظرفیت های داخلی به نحو مطلوب استفاده کنیم مشگل حل خواهد شد[38]

5-8- مسائل اخلاقی  در فرهنگ اسلامی

یک بینش می گوید هدف که مقدس شد ازهر ابزاری خواستی استفاده کن هدف وسیله را توجیه می کند یعنی اگر هدف مقدس بود برای رسیدن به آن دروغ گفتن و تزویز و هر جتایتی اگر استفاده شود اشکال ندارد فرهنگ دیگری  می گوید رفتار مقدس سه رکن دارد اول اینکه نیت پاک باشد دوم هدف پاک باشد و سوم اینکه ابزار های رسیدن به هدف هم پاک باشد.[39]

5-9 - انس با قرآن

جلوه دیگر سبک زندگی اسلامی انس با قرآن است، خانه ای که در قرآن خوانده نمی شود فرشته ها نظر ندارند و مدام به آن خانه بلا می ریزد اهالی آن خانه باهم در دعوا هستند و سزاوار است مومن روزی 50 آیه قرآن بخواند[40]

5-10- حضوردر جلسات قرآنی

 جلوه دیگر از سبک زندگی اسلامی  حضور در جلسات دینی وقت گذاشتن برای فهم دین است. [41]

5-11- توسل به ائمه علیه السلام

  توسل داشتنبه ائمه علیه السلام و به زیارت آنها رفتن و از راه دور به آنها سلام رساندن،  بعنوان نمونه هر روز که از خانه بیرون می رود  بگوید صلی الله علیک یا ابا عبدالله [42]

 

  نتیجه

1.       مهمترین تفاوت فرهنگ اسلامی با فرهنگ غرب در تفکر و نگرش است. در نگرش فرهنگ غربی همه چیز را در دنیا خلاصه می کند.و فرهنگ غرب یک فرهنگ مهاجم و نابود کننده ی فرهنگ ها ست.مصرف گرایی شدید،تنوع طلبی شدید اختلاط زن ومرد ، ماشینی شدن انسانها، شلوغی، ترافیک، آپارتمان نشینی، انواع آداب ورسوم غلط، تبلیغ کالاهای مصرفی،تبلیغ خرافه ، از بین بردن اخلاقیات، مبارزه با دین ومذهب وآموزه های دینی،  تبلیغ انواع مد، دو قطبی شدن جامعه (فقیروغنی) عادی سازی گناهان بخصوص گنا هان جنسی، از بین رفتن ارزش ها ی دینی وانسانی،ترویج خانواده های بی سامان، ترویج فیمینیسم و کم رنگ شدن نقش مرد درجامعه و حیاء زدایی از زنان و غیرت زدائی از مردان  و متلاشی شدن خانوادهازجمله  تاثیرات فرهنگ غرب است.

2.       نتیجه قطعی انتخاب سبک زندگی بر مبنای اسلام اینکه، انسان تمام انگیزه ها را در مسیر کسب رضای الهی قرار می دهد. .انسان را از ظلمات، تاریکی های وهن، اندیشه غوغا سالاری ها،  دغل بازی ها و زشتی هاو... نجات پیدا می  دهد وبه وادی نور هدایت می شود.با انتخاب این سبک زندگی به پیشرفت های زیادی در همه زمینه ها (اقتصادی ،سیاسی،فرهنگی و  معنوی... ) خواهد رسید شرط رسیدن به تمدن اسلامی نوین در درجه اول این است که از تقلید غربی پرهیز شود.از جمله نمونه های سبک زندگی :  ترک محرمات و انجام واجبات، حضور قلب در عبادات، به نماز اول وقت باید بها دادن، اهتمام به نوافل و نماز های مستحبی و نماز شب  و توسل داشتن والگو  قرار دادن ائمه علیه السلام  و عرض ارادت نسبت به آنها.، انس با قرآن، حضور در جلسات دینی وازدواج بر اساس معیار های اسلامی می باشد.کسی که به سبک اسلامی زندگی می کندوقتی وارد مدار سیاست شد دین به سیاستش جهت می دهد ونه  اینکه سیاست به دینش جهت دهد و در فرهنگ اسلامی  حکومت در خدمت دین است  به ملت های ستمدیده کمک  می نماید. درحل مشگلات اقتصادی به شیوه  اقتصاد مقاومتی  عمل می کند..

 

فهرست منابع مورد استفاده :

1.       ابراهیم زاده املی ، نبی الله ، حاکمیت دینی،  معاونت سیاسی ولی فقیه در نیروی مقاومت بسیج ، تابستان80 ، چاپ اول ص16

2.       ابوحمزه هماییش سرگروه های حلقه صالحین ، بسیج فرهنگیان استان همدان،پادگان ابوذر 3/4/1393 

3.       افروز غلامعلی، برنامه ازدواج،  شبکه سیمای جمهوری اسلامی ایران

4.       بیگدلی،عباسعلی،راه کارهای تحقق سبک زندگی اسلامی،فصلنامه پژوهشی تحلیلی سیاسی بسیج سال اول زمستان 1392

5.       جمالی، حسین، مبانی علم سیاست، نمایندگی ولی فقیه در نیروی مقاومت بسیج ، پاییز 1381، چاپ دوم ص42

6.       خاتمی،  سید احمد، ، همایش سبک زندگی اسلامی، برگزار کننده همایش ثارالله همدان،  محل همایش مسجد مهدیه همدان 2/6/1393.

7.       خاتمی،  سید احمد، ، همایش سبک زندگی اسلامی ،  برگزار کننده همایش ثارالله همدان،  محل همایش مسجد مهدیه همدان 3/6/1393.

8.       خاتمی،  سید احمد، ، همایش سبک زندگی اسلامی،  برگزار کننده همایش ثارالله همدان،  محل همایش مسجد مهدیه همدان4/6/1393  .

9.       نهج البلاغه ، مترجم محمد دشتی، محل نشر قم،ناشر چاپ الهادی، تاریخ انتشار1379، چاپ هفتم

10.    کتاب مهر تابان

11.    برنامهسبکزندگیبهروایتامامعلی( ع)  http://emag.saza.ir

12.    نکته از سبک زندگی پیامبر خاتمhttp://emag.saza.ir

13.     دولابی ،توصیه حاج آقا برای سبک زندگی،http://emag.saza.ir

14.     جواد دهقان زاده، ضرورت واهمیت آشنایی ویادگیری سبک زندگی اسلامی وایرانی در خانواده، سایت اینتر نتی

 

 

 

 

 

 

[1]جمالی

[2]کتاب مهر تابان

[3]دهقان زاده

[4]ابراهیم زاده املی

[5]جمالی

[6]نهج البلاغه محمد دشتی

[7]خاتمی2/6/1393

[8]بیگدلی  ص138

[9]دهقان زاده

[10]دهقان زاده

[11]دهقان زاده

[12]دهقان زاده

[13]دهقان زاده

[14]دهقان زاده

[15]دهقان زاده

[16]دهقان زاده

[17]دهقان زاده

[18]خاتمی  3/6/1393

[19]ابو حمزه

[20]خاتمی 3/6/1393

[21] بیگدلی ص 137

دهقان زاده[22]

دهقان زاده[23]

دهقان زاده[24]

دهقان زاده[25]

دهقان زاده[26]

[27]قران مجید-سوره آل عمران-آیه 110

[28]دهقان زاده

[29]برنامه سبک زندگی به روایت امام علی (ع)

[30]خاتمی4/6/1393

[31]نکته از سبک زندگی پیامبر خاتم

[32] خاتمی  3/6/1393

[33] افروز

[34]خاتمی  3/6/1393

[35]خاتمی 4/6/1393

[36]خاتمی 4/6/1393

[37]خاتمی  4/6/1393

[38]خاتمی  4/6/1393

[39]خاتمی 4/6/1393

[40]خاتمی3/6/1393

[41]خاتمی3/6/1393

[42][42]خاتمی3/6/1393

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.