حکایت فرمانده‌ای که فرمان نمی‌داد؛ عمل می‌کرد!

کانال حرف حساب در ایتا مطلبی را با عنوان فرمانده‌ای که فرمان نمی‌داد؛ عمل می‌کرد، برگرفته از صفحه ۱۶۰کتاب «ف.ل.۳۱» روایت زندگی شهید مهدی باکری، فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا نوشته علی اکبری مزدآبادی منتشر کرد:

به گزارش پایگاه خبری هادی نیوز به نقل از مشرق :  روش و منش آقا مهدی این‌طور نبود که فقط دستور بدهد، بلکه خودش بدون کوچک‌ترین ملاحظه‌ای عامل به عمل بود. به‌طور مثال اگر از مسیری رد می‌شدیم و آشغالی افتاده بود، نمی‌گفت «میراب این آشغال را بردار»؛ خودش دولا می‌شد و آن را از زمین بر می‌داشت. یا مثلاً وقتی می‌رفت وضو بگیرد و احیاناً می‌دید سرویس بهداشتی کثیف است، بدون هیچ حرفی آستین بالا می‌زد و دستشویی را می‌شست و تمیز می‌کرد. این حرکات برای من رزمنده پیام داشت که فرمانده لشکرم از این که خم شود و از روی زمین آشغال بردارد، ابایی ندارد و خجالت نمی‌کشد؛ پس من هم اگر چنین چیزی می‌دیدم، خجالت نمی‌کشیدم و همان کار را انجام می‌دادم.

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

 
 

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.