روزنامه نیویورکتایمز 15 آوریل 2015 (26 فروردین) در مقالهای به دیدگاه شورای همکاری خلیجفارس درباره توافق هستهای ایران پرداخت و نوشت: عربستان سعودی و متحدان سنی آن در خلیجفارس نگران چشمانداز توافق هستهای نهایی با ایران هستند. آنها وحشت دارند که چنین توافقی سبب تقویت بیشتر جایگاه ایران در یمن، عراق و سوریه شود. اما آیا چنین وحشتی نابجاست؟ باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا که در بهار امسال این رهبران عربی را برای سفر به آمریکا دعوت کرده، تلاش خواهد کرد تا به آنها این اطمینان و تضمین را بدهد که توافق هستهای با ایران تهدیدی برای آنها نخواهد بود. وی باید تأکید کند، توافق هستهای نهایی، جهان عرب را برای یکدهه یا بیشتر امنتر خواهد کرد. در واقع، این توافق از نزدیکشدن ایران به نقطه «فرار هستهای» جلوگیری میکند و به تمام منطقه برای مقابله با علت واقعی بیثباتی زمان بیشتری میدهد.
در ادامه مقاله آمده است: علت واقعی بیثباتی در منطقه نبود حکومتهای تکثرگرا در کشورهای شکننده خاورمیانه و شمال آفریقاست. حلوفصل شکافها و اختلافها برای پایان اختلافهای سیاسی باقیمانده از قرن بیستم به زمان نیاز دارد که یک نتیجه احتمالی آن فرمولی است که ماه گذشته در لوزان سوئیس بهدست آمد؛ بهویژه اگر این توافق هستهای سبب شود ایران بار دیگر به اقتصاد جهانی بازگردد. این توافق بهطور بالقوه میتواند سیاست خارجی ایران را در منطقه تعدیل کند. تاکنون کشورهای عربی دقیقاً جهت مخالفی را سوگیری کردهاند. آنها معتقدند، مداخله ایران علت اصلی بیثباتی کشورهایشان است و ایران اساساً کشوری ستیزهجوست. بنابراین، از نظر آنها باید در این مقطع با ایران مقابله کرد و این کشور را به عقب راند و بازگذاشتن مسیر ایران برای دستیابی به هرگونه توانمندی هستهای میتواند حتی در آیندهای دور بسیار خطرناک باشد. برای نمونه، با وجود آنکه یمن چندین دهه با خشونتهای قومی درگیر بوده است، عربستان سعودی و متحدانش ایران را عامل بحران یمن میدانند.
در پایان مقاله آمده است: هراس عربستان و متحدان عربی آنها از روزی است که ایران به بمب هستهای دست یابد و آسیبپذیریاش از بین برود. مطابق این منطق، آنها از جنگ یمن بهمنظور مقابله با گسترش نفوذ ایران استفاده میکنند. نقیصه چنین منطقی این است که احتمالاً چنین اقداماتی در یمن میتواند غیرسازنده باشد و نتیجه آنها تنها تشدید کشمکشهای فرقهای و جنگهای نیابتی در منطقه خواهد بود. بحران منطقه در بیثباتیهای محلی ریشه دارد و برای مدتی ادامه خواهد یافت. دولتهای ورشکسته از لیبی تا یمن و سوریه، شرایط را برای جنگهای داخلی، افراطگرایی و جنگهای فرقهای فراهم کرده که رقابتهای منطقهای نیز در این شرایط تأثیرگذار بوده است.
تحلیل:مشکل کشورهای مرتجع عربی با ایران بحث هستهای نیست، ساختار حکومتی آنهاست که مردمشان را در آستانه اعتراضات جدی قرار داده و شاخص آنها برای اعتراض هم ایران اسلامی است.
دیدگاه ها