انقلاب اسلامى ایران در بهمن ۵۷به رهبرى مرجعیت شیعه به عنوان پروسهاى كامل در جریان بیدارى اسلامى مىتواند مورد ارزیابى قرار گیرد. پروسهاى كه در آن سه مؤلفهی اصلى بیدارى اسلامى یعنى: ۱.هویتجویى بر اساس مفاهیم عمیق اسلامى و پیوند عمیق با آموزههاى دینى، ۲.حركت اصیل و مردمى و تكیه بر قدرت عموم مردم و ۳.ماهیت ضد استعمارى و ضد استكبارى آن به صورت كاملاً ملموس خودنمایى مىكند.
بر این اساس شناخت ریشههاى این روند موفق، در فهم هرچه بهتر فضاى جریان بیدارى اسلامى و الگو بودن انقلاب اسلامى به عنوان یكى از قلههای بیدارى اسلامى یاریگر ما خواهد بود. مقالهی حاضر در واقع پاسخى به این پرسش خواهد بود كه ریشههای تاریخى بیدارى اسلامى در ایران چیست و چه ارتباطی با استعمار اروپایی و نفوذ غرب در جهان اسلام دارد؟
بیداری اسلامی در ایران با سابقهی تاریخى عظیم خود به علت ماهیت «عمیق دینی» آن كه برگرفته از «متن اسلام» و «باورهای ناب و خالص» مردم مسلمان ایران است درصدد است از هویت واقعی خود در مقابل سلطهی غرب و ابعاد تمدنی آن محافظت كرده در این راه و مسیر پیچیده و دشوار با توجه به آرمان تمدن نوین اسلامى، الگوبخش نهضتهاى بیدارى اسلامى در جهان اسلام باشد. از این رو ابتدا به شرح كلى از رخدادهاى تاریخى پرداخته و در ضمن آن به تفصیل بیشتر پاسخ اجمالى طرح شده مىپردازیم.
تاریخ به عنوان ریشهی تحولات و جریانات سیاسی اجتماعی امروزین است و هرچه بتوان این ریشه را به صورت عمیقتر درك كرد، لاجرم شاخهها و برگهاى آن را نیز بهتر میتوان مورد ارزیابى قرار داد. از این جهت در میان انبوه گزارههای تاریخى، بررسى نقاط عطف و مقاطع حساس تاریخی از اهمیت دوچندانى برخوردار میشود. اگر بخواهیم به صورت تیتروار، قلههای تحولزا در جریان بیدارى اسلامى تاریخ ایران را برشماریم به عناوین زیر برخورد خواهیم كرد. عناوینى كه هر یك در تفصیل پاسخ به سؤال اصلى راهگشا خواهند بود.
۱. نهضت شیعیان صفوى و به دنبال آن تأسیس نظام شیعى صفویه به عنوان ریشهی هویتى و فرهنگى ایران اسلامى.
۲. جنگهاى ایران و روسبه عنوان اولین تلاقى ایران با لایهی نظامى تمدن غرب و در پى آن، معاهدات گلستان و تركمنچای. تحمیل این دو قرارداد به عمود خیمهی استقلال ایران آسیب جدی رساند كه در پى آن ما شاهد بروز مشكلات بسیارى در شئون سیاسى، اقتصادى و فرهنگى جامعه هستیم.
۳. قیام تهرانبه عنوان اولین مقاومت علیه این شكست و بازیابى بخشى از هویت به یغما رفته.
۴. نفوذ جریانهاى غربگرا؛كه در پى برخى بىتوجهىها در عرصهی سیاست جامعهی ایران در قالب انعقاد قراردادهاى استعمارى، كمكم عرصهی فرهنگ و تمدن جامعهی ایران را مورد هجمههاى خود قرار داده است.
۵. نهضت تحریم تنباكو؛قیام تحریم تنباكو به عنوان اولین حركت و خیزش سیاسی فرهنگى در تاریخ معاصر ایران محسوب میشود و با اینكه كل قیام یك سال هم طول نكشیده است، ولى ظرفیتهاى آن به گونهاى است كه تا امروز نیز مىتواند اثربخش باشد.
۶. نهضت مشروطیت ایرانبه عنوان یكى از مهمترین تحولات تاریخ معاصر ایران و موضوعى كه بیشتر مباحث امروز ما را در خود جاى داده است. به تعبیرى نهضت مشروطیت، نمونهی كوچكی از دورهی معاصر است. چراكه غرب به طور جدی در صحنهی سیاسی و اجتماعی ایران وارد شد و تاریخ نوگرایی ایران را میتوان از این دوران مشروطیت دانست. بنابراین با بررسی این مباحث در مشروطه، بسیاری از مسائل روز ریشهیابی میشود.
۷. كودتاى اسفند ۱۲۹۹؛روى كار آمدن نظام پادشاهى پهلوى و وارد شدن جامعهی ایران به روندی كه در آن رضاخان كمكم قدرت میگیرد، رژیم قاجار نابود میشود و نوع جدیدی از استعمار و استبداد وابسته به آن در ایران پایهگذاری میشود.
۸. نهضت ملى شدن صنعت نفت؛شكلگیرى نهضتى در مقابل استعمار اقتصادى انگلیس در ایران و فرجام آن در كودتاى ۲۸مرداد.
۹. نهضت 1۵ خرداد؛شروع نهضت اسلامی امام خمینی و آغاز منازعهاى جدى میان هویت غربزده با هویتجویى شیعى در ایران.
۱۰. ۲۲بهمن ۵۷ و شكوفايى انديشهی ناب شيعى در قالب تأسيس نظام جمهورى اسلامى با محوريت انديشهی ولايتفقيه يا به تعبيرى نظام مردمسالارى دينى كه آرمان خود را در قالب ايجاد تمدن نوين اسلامى مدنظر دارد و در رسيدن به اين آرمان خود را بىنياز از نهضت نرمافزارى و توليد علم نمىداند.
*www.khamenei.ir /12/02/1391
دیدگاه ها