نگاهي به اسلامگرايي در مصر (اخوان المسلمين و سلفي ها)

اخوان المسلمين و سلفي ها در مصر نماد برجسته اسلامگرايي محسوب مي شوند. اين دو گروه به رغم نقاط مشترک و تشابهات فراوان،‌ اما نقاط افتراقي نيز با يکديگر دارند. براي شناخت بيشتر جريان اسلامگرا در مصر لازم است به بررسي اين دو گروه پرداخته شود. ضرورت اين بحث زماني بيشتر مي شود که اسلامگرايان در مصر به اريکه قدرت صعود کرده و خواهان اجراي نسخه اسلام سياسي در اين کشور و بلکه منطقه هستند. در ابتدا لازم است به چهار نکته مقدماتي توجه شود:

 

1-    سلفي گري در مصر همانند ساير کشورها حاکي از يک طريقت واحد نيست، ‌بلکه ميان سلفي ها به لحاظ اعتقادي و فقهي و نيز موضع گيري نسبت به تحولات سياسي و يا ساير جريانات اسلامي، اختلافاتي وجود دارد.

 

2-    اخوان المسلمين در مصر نيز به رغم آن که در قالب يک سازمان يکپارچه هستند، ‌اما داراي طيف هاي مختلفي هستند. برخي از اخواني هاي مصر محافظه کار و تابع انديشه سلفي و قطبي (منسوب به سيد قطب) هستند، اما گروهي از آنان همچنان به آموزه هاي اوليه اخوان و حسن البنا پاي بند هستند که نمادي از سلفي گري معتدل رشيد رضا مي باشد.

 

3-    نماد اسلامگرايي در مصر تنها منحصر به اخوان و سلفي ها نيست، بلکه جريانات و گروه هاي ديگري همچون صوفي ها و جماعت اسلامي و سازمان جهاد هم در صحنه حاضرند. برخي از اين جريانات معتدل و برخي افراطي هستند. براي نمونه صوفي ها معتدل و فارغ از سياست هستند و يا جماعت اسلامي از افکار افراطي و خشونت آميز گذشته خود فاصله گرفته است،‌ اما سازمان جهاد همچنان قائل به اقدامات مسلحانه است.

 

4-    اخواني ها به لحاظ اعتقادي ميان محافظه کاري و اعتدال در نوسان هستند و از جنبه سياسي قائل به اصولگرايي و گاه مدنيت هستند. همين اختلافات موجب انشعاباتي در اين سازمان شده است. براي مثال عبدالمنعم ابوالفتوح که داراي گرايش هاي مدني بود از اخوان خارج شده و با تشکيل حزب «مصر قوي» به جذب جوانان مصري پرداخته است. در همين راستا سلفي ها نيز دچار چرخش شده و برخي از آنان به اخوان تمايل يافته و به حزب «عدالت و آزادي» پيوسته اند. با توجه به آن که اخوان در شرايط فعلي به قدرت رسيده است، ‌تمايل ساير اسلامگرايان و حتي صوفي ها به اين سازمان، امري طبيعي محسوب مي شود.

 

سلفي ها از ديرباز با اخواني ها اختلافات زيادي داشتند تا حدي که در سال 1980 در اسکندريه دچار درگيري شدند. سلفي ها همانند اخوان مدعي قرائت صحيح از اسلام و دعوت به آن بودند، به همين دليل رقيب جدي يکديگر محسوب مي شدند.

 

اما با پيروزي اخوان در انتخابات اخير مصر، سلفي احساس کردند بايد از حالت رقابت خارج شده و به ائتلاف با اخوان بپردازند، به ويژه آن که موج گسترده اي از جريانات لاييک مصر در برابر اسلامگرايان صف آرايي کرده بودند. با اين حال اين ائتلاف، انگيزه سياسي داشته و اختلافات دو طرف در ابعاد اعتقادي و فقهي همچنان پابرجاست. براي مثال سلفي ها بر اين باورند که اخواني ها مصلحت انديش بوده و مباني اسلام را فداي اهداف سياسي مي کنند. سلفي ها از ديرباز حسن البنا را زير سوال برده و او را گمراه و گمراه کننده مي خواندند. اين اختلافات به موضع گيري هاي سياسي نيز تسري يافته و براي نمونه سلفي ها انعطاف اخوان در برابر آمريکا و اسراييل و حتي نزديکي اخوان به ايران را به باد انتقاد گرفته اند.

 

به همين ترتيب اخواني ها نيز سلفي ها را رقيب و بلکه مزاحم خود درعرصه اسلامگرايي مي دانند و از راي بالاي آنان در انتخابات پارلماني سال گذشته نگران شدند. نفوذ کشورهاي حوزه خليج فارس به ويژه عربستان بر سلفي ها نيز از ديگر مواردي است که اخوان را نسبت به سلفي هاي مصر  بدبين ساخته است.

 

در عين حال نقاط مشترک زيادي وجود دارد که موجب شده دو طرف در شرايط فعلي براي گذار از دوران انتقالي و تدوين قانون اساسي اسلامي به ائتلاف دست يابند. هم اخوان و هم سلفي ها روياي اسلامي کردن جامعه و تشکيل حکومت اسلامي و اجراي احکام شريعت را در سر مي پرورانند، موضوعي که اکنون تبديل به چالش بزرگي در مواجهه با جريانات مدني و ليبرال مصر شده است.

 

در اين ميان اخواني ها داراي سابقه سياسي و کار سازماني بيشتري هستند، اما سلفي ها فاقد تجربه سياسي بوده و در نتيجه طرحي براي اسلام سياسي در دست ندارند. بيشتر فعاليت هاي سلفي ها در مصر معطوف به تبليغ و دعوت و امور فرهنگي و اجتماعي بوده است. اما در شرايط فعلي از طريق نزديک شدن به اخوان، مدعي حضور و کارآمدي در عرصه سياسي هستند.

 

در مقابل، اخواني ها نيز تمايل دارند از پشتوانه ديني و اجتماعي سلفي ها در ميان برخي از اقشار جامعه مصر، به نفع خود بهره برداري کنند، به ويژه آن که جامعه مصر معمولا به اين دو گروه به عنوان يک جريان مي نگرد و تفاوت زيادي ميان آن دو قائل نمي شود. اين نگاه اخوان نتيجه بخش بود و موجب شد در کميته تدوين قانون اساسي از طريق ائتلاف با سلفي ها (حزب النور) اکثريت را به دست آورند.

 

در اين راستا «خيرت شاطر» که از رهبران با نفوذ اخوان است در ايجاد ارتباط با سلفي ها نقش زيادي داشته است. وي با تشکيل «هيات شرعي حقوق و اصلاح» دو گروه را به يکديگر وصل کرد و در واقع ارتباط و نزديکي دو طرف را نهادينه ساخت. شاطر خود داراي گرايش هاي سلفي است و سلفي ها او را از خود مي دانند. از طرفي نفوذ او در اخوان تا حدي است که گفته مي شود مرشد حقيقي اخوان اوست، نه محمد بديع؛ لذا وي تبديل به حلقه ارتباط ميان دو گروه شده است.

 

اما برخي بر آنند که نزديکي دو طرف بيشتر برخاسته از انگيزه هاي سياسي است تا ديني. براي مثال گفته مي شود اخواني ها با ائتلاف با سلفي ها تلاش داشتند آراي آنان را به نفع خود جذب کنند و يا که اکنون به قدرت رسيده اند، قصد دارند همانند حسني مبارک از اين گروه به عنوان ابزاري در داخل و خارج استفاده کنند. نکته قابل توجه آن که مبارک موفق شد با تبديل اخوان المسلمين به يک مترسک، گاه در برابر غرب و گاه در داخل، دست کم 30 سال حکومت خود را استمرار بخشد!

 

کساني که قائل به اين نظريه هستند به همسويي غرب با اخوان اشاره دارند. از نگاه غرب اخوان يک جريان معتدل و سازشکار است که مي تواند منافع آنان را تامين کند و در عين حال افراطي گري سلفي ها را مهار کند. اکنون اين ضرب المثل در غرب مطرح است که «دوزخ اخوان بهتر از بهشت سلفي هاست!». ضرب المثلي که اين روزها در حال سرايت به داخل مصر است...

 

در پايان بايد گفت اسلامگرايي در مصر طلوع تازه اي کرده و در اين عرصه اخوان المسلمين به عنوان سازماني با سابقه، مدعي تحقق اسلام سياسي مي باشد. سلفي ها اما که از ديرباز رقيب اخواني ها بوده و اختلافات فراواني با اين سازمان داشتند‌، اکنون وارد ائتلاف با آنان شده و حداقل در برابر جريانات لاييک، با رقيب ديرينه خود متحد شده اند. آينده سياسي مصر و نيز سرنوشت موج تازه اسلامگرايي با صبغه سني،‌ مرهون موفقيت اخواني ها و سلفي ها در آزمون حکومتداري در مصر نوين مي باشد، آزموني که به نظر مي رسد از همين ابتدا چالش هاي زيادي را در داخل و خارج فراروي خود قرار داده است.

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.