تأثیر حملات پاریس بر سیاست ضدتروریسم غرب

پایگاه اینترنتی چاتم هاوس در مقاله‌ای به بررسی ابعاد حادثه تروریستی در پاریس و ماهیت عاملان آن پرداخت و نوشت:...

 

پایگاه اینترنتی چاتم هاوس 11 ژانویه 2014 (۲۱ دی) در مقاله‌ای به بررسی ابعاد حادثه تروریستی در پاریس و ماهیت عاملان آن پرداخت و نوشت: گزارش‌ها در مورد اینکه احتمالاً یکی از حمله‌کنندگان به مجله شارلی ابدو توسط القاعده یمن آموزش دیده است، ‌ممکن است به وحشت سیاست‌گذاران اروپایی در مورد سرریز خشونت‌آمیز کشمکش‌های غرب آسیا و شمال آفریقا به خاک اتحادیه اروپا بیفزاید. این خطرات سبب می‌شود دولت‌های غربی منطقه و نقش غرب در آن را با لنز ضدتروریسم ببینند. خیزش‌های عربی سال 2011 به‌طور مختصر فرصتی برای سیاست دوری‌گزینی از راهبرد جنگ علیه تروریسم فراهم کرد تا رویکرد به سوی منطقه‌ای متنوع پیش رود که در آن، بازیگران خشونت‌طلب تنها بخش کوچک و اقلیتی از مردم این منطقه هستند.

در ادامه مقاله آمده است: افراطی شدن و بین‌المللی شدن جنگ سوریه بار دیگر تمرکز دولت‌های غربی را به مقابله با خطرات امنیتی جهادگرایان کشانده است. ستیزه‌جویان بازگشته از سوریه یا حمله‌کنندگان رشدیافته در داخل که از خیزش دولت اسلامی (داعش) الهام گرفته‌اند، دو خطر جدی به‌شمار می‌روند. در واقع، اقدامات تروریستی آن‌ها نیازی به تجربه جنگی برای آسیب زدن به اهداف غیرنظامی ندارد و به‌سادگی می‌توانند به چنین اقداماتی دست بزنند. تمرکز بر مبارزه با تروریسم قابل درک است تا جایی که سیاستمداران و سیاست‌گذاران، همواره به امنیت کشور خود بیش از اهداف بین‌المللی کلان اولویت داده‌اند. امنیت شهروندان یکی از مسئولیت‌های اولیه دولت‌هاست. حملات موفق نیز می‌تواند دولت‌ها را تهدید کند. بمب‌گذاری‌های مادرید در سال 2004 که سه روز پیش از انتخابات صورت گرفت، سبب شد مردم به دولت خوزه ماریا ازنار رأی ندهند؛ وی مجوز مشارکت اسپانیا در جنگ عراق را که با مخالفت مردمی رو‌به‌رو بود،‌ صادر کرد. کشته شدن اتباع بریتانیایی و آمریکایی در عراق و سوریه نیز جنگ‌های منطقه‌ای را به مسائل سیاسی داخلی در غرب تبدیل کرد. تاکتیک دولت اسلامی (داعش) در تبدیل و انتشار گسترده کشتار شهروندان غربی نیز سبب شده دیدگاه مردم آمریکا در مورد اقدام نظامی این کشور در عراق تحت‌تأثیر قرار بگیرد.

در پایان مقاله آمده است: اما اروپا و آمریکا باید تضمین کنند اهمیت مبارزه با تروریسم، اولویت‌های آن‌ها را بر هم می‌زند و از اشتباهات جنگ علیه تروریسم پرهیز می‌کنند. کشورهای غربی باید قربانی‌های غیر غربی القاعده و دولت اسلامی(داعش) را در نظر داشته باشند؛ برای نمونه می‌توان به کشتار همزمان 38 یمنی توسط القاعده که درست همان روز حمله به مجله شارلی ابدو صورت گرفت، اشاره کرد. این واقعیت که آمریکا و متحدانش درست پس از اینکه دولت اسلامی شهروندان غربی را کشت، تصمیم گرفتند به داعش حمله کنند، منعکس‌کننده تمایل این کشورها به اولویت دادن به اتباع خود است. کشورهای غربی باید همکاری نزدیکی با کشورهای مسلمان و سازمان‌های اجتماعی و مدنی جهان اسلام داشته باشند تا از وقوع چنین حملاتی جلوگیری شود. بسیاری از رهبران اسلامی، این کشتارها را محکوم کردند. همچنین تمرکز بیش از حد بر مبارزه با تروریسم، این خطر را در پی دارد که به افراط‌گرایان خشونت‌طلب اجازه می‌دهد دستور کار سیاسی تنظیم کنند. یکی از اشتباهات آمریکا در مقابله با تروریسم در یمن این بود که آمریکا همکاری نزدیکی با علی‌عبدالله صالح داشت و کمک‌های نظامی فراوانی به یمن سرازیر کرد. این کمک در نهایت به بی‌ثباتی رژیم انجامید و در سال 2011 سرنگون شد، زیرا نخبگان فاسد برای به‌دست گرفتن منابع مالی و تسلیحات با یکدیگر رقابت و کشمکش می‌کردند. در واقع، چنین درکی به وجود آمد که عبدالله صالح بیش از تأمین نیازهای مردم یمن، به دنبال تأمین نیازها و خواست‌های آمریکاست.

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.